قدمهای بزرگتر مولوی عبدالحمید زاهدان در حرکت به سوی درکات دموکراسی سکولاریستها و تحمیق مخاطبین

قدمهای بزرگتر مولوی عبدالحمید زاهدان در حرکت به سوی درکات دموکراسی سکولاریستها و تحمیق مخاطبین

به قلم: براهندک بلوچ

مولوی عبدالحمید خطیب مسجد مکی زاهدان که با سخنان ضد و نقیض مشهور شده است، همیشه سعی دارد هم طرفدران به ظاهر اسلامگرای موجود در مساجد را راضی کند و هم خوراک تبلیغاتی برای رسانه های سکولار و سکولاریستهای محلی فراهم کند؛ به همین دلیل سخنانش همیشه ضد و نقیض بوده اند چون اسلام و کفر سکولاریسم و دموکراسی ضد و نقیض هم هستند.

آنچه مشخص و معلوم است اینکه مولوی عبدالحمید بر اساس «ادلة الفقه» مورد پذیرش امام ابوحنیفه که امام حنفی هاست به پیش نمی رود و حتی بر اساس «ادلة الفقه» سایر مذاهب اسلامی هم حرکت نمی کند بلکه بر اساس تفکرات مرجئه و به اصطلاح روز بر اساس تفکرات اسلامی لیبرال و آبکی در حرکت است که در آن، تمام مفاسد عقیدتی و اخلاقی و رفتاری افراد نادیده گرفته می شود؛ چون این تفکر بدعی با خارج کردن «عمل» از تعریف ایمان، هر عمل غیر شرعی و غیر اسلامی را قبول می کند.

به همین دلیل شما می بینید که مولوی عبدالحمید گاه می گوید ما می خواهیم مسئولی لائیک داشته باشیم، یا می گوید نمازخوان بودن یا نماز نخوان بودن مسئولین مهم نیست و… و اخیراً و در نماز جمعه ی ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ش از دمکراسی در کنار قوانین اسلامی تمجید و تعریف می کند.

کم هوش ترین انسان می داند که دموکراسی به زبان ساده: یعنی حاکمیت قوانین مردم بر مردم به جای حاکمیت قوانین اسلام بر مردم، یعنی انسان مداری (اومانیسم) در برابر شریعت مداری و الله مداری.

حتی انسانهای کوچه بازاری هم که شبکه های ماهوراه ای را دیده اند و یا با گوشی خود با فضای مجازی آشنا هستند می دانند که دموکراسی ابزاری مثل شورا نیست بلکه دموکراسی بر اساس سکولاریسم بنا شده است و هدف ابتدائی و نزدیک آن جدا کردن قوانین شریعت الله از حاکمیت و امور اجرائی و اجتماعی جامعه است.

مولوی عبدالحید با نادیده گرفتن این روح و ماهیت اصلی دموکراسی سعی می کند مردم را با چیزهای دیگری به دموکراسی مشتاق کند، مثلاً می گوید: “بین «اسلام» و «دموکراسی» مشترکات زیادی وجود دارد. در اسلام و دموکراسی «استبداد» هیچ جایگاهی ندارد.”

با آنکه در اسلام کفار یهودی و نصرانی و مجوس و صابئین می توانند اهل ذمه شوند و طبق پیمانهائی می توانند بر اساس عقاید خود زندگی و عمل کنند و هیچ گونه دیکتاتوری بر آنها وجود ندارد، اما در حاکمیتهای سکولار، دیکتاتوری قوانین سکولاریستی وجود دارد و هیچ شهروند مسلمان و یهودی و نصرانی و مجوس و صابئی حق ندارد برخلاف قوانین سکولاریستی حتی یک «عمل» انجام دهد. آیا این نوع از استبداد سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها را هر انسان کوچه بازاری نمی داند؟

اسلام و دموکراسی در برابر هم قرار گرفته اند: یا حاکمیت قوانین مردم بر مردم و انسان محوری، یا حاکمیت قوانین الله بر مردم و الله محوری. آیا اسلام و دموکراسی سکولاریستها دو نقطه ی متضاد در برار هم نیستند؟ چرا هستند. پس چرا خطیب مسجد مکی زاهدان تا این اندازه مخاطبین خود را فریب می دهد و شعور شرعی مخاطبین خود را دست کم می گیرد؟

مشترکات بین یک شتر با یک انسان بسیار بیشتر از مشترکات اسلام با کفر سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستهاست، آیا به دلیل این اشتراکات می توان برای قوانین حیوانیت تبلیغ کرد؟ همچنانکه همجنس بازها با اشتراکات خودشان با چند حیوان به توجیه خباثت خود می پردازند؟

اسلام به کفار سکولار (مشرک) می گوید ای کافران: لَكُمۡ دِينُكُمۡ وَلِيَ دِينِ (کافرون/۶) دین خودتان برای خودتان و دین خودم برای خودم. دین یعنی: ۱- قدرت حاکمیت ۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت و فرمانبرداری ۴- مجازات و پاداش.

عبدالحمید زاهدان به سبک دسته هایی از مولوی های درباری بلوچستان پاکستان و هندوستان و ترکیه و غیره دنبال سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستهاست اما هم مردم مسلمان بلوچ و هم مکان را اشتباهی گرفته است.

برادر مسلمان کورد: در برابر بیانیه های احزاب مرتد سکولار در حال فرار کورد جهت تولید اغتشاش در ایران در کجا ایستاده ای؟

برادر مسلمان کورد: در برابر بیانیه های احزاب مرتد سکولار در حال فرار کورد جهت تولید اغتشاش در ایران در کجا ایستاده ای؟

به قلم: کیوان مریوانی

این روزها که آمریکا و حکومت سکولار بارزانی احزاب سکولار کورد ایرانی ساکن در کردستان عراق را به فروش رسانده و مورد معامله قرار داده اند، زمزمه های فرار احزاب سکولار و مرتد کورد فاصولیاخور از اردوگاههای نزدیک مرزهای ایران به گوش می رسد و می بینیم مثلاً حزب سکولار و مرتد کومله ضمن تخلیه «هه لگورد» اقدام به انفجار پس مانده های آن می کند، اما در اقدامی روانی و تبلیغی و جهت سرپوش گذاشتن بر این شکست و ذلیلی آشکاری که در آن افتاده اند طی بیانیه ای از جوانان کورد ایرانی درخواست کرده اند که همچون سال گذشته دست به اغتشاش بزنند و….

با آنکه سال گذشته خود این احزاب سکولار در میان اغتشاشات حضور فیزیکی داشتند و اینگونه دربه رد و آواره نبودند و کفار سکولار جهانی چون انگلیس و آمریکا و کانادا و اتحادیه ی اروپا حامی و پشتیبان این اغتشاشگران بودند و این اغتشاشات در وسعت بیشتری شهرهای مختلف ایران را درگیر کرده بود اما دیدیم که به صورت سیتماتیک مدیریت شد و راه به جایی نبرد.

امسال که احزاب سکولار و مرتد کوردستان و حتی دارودسته ی رجوی آلبانی نشین فراری داده شده و لیدرهای اصلی آنها در داخل ایران دستگیر شده اند و حتی در چند روز گذشته لیدرهای خارج نشین این اغتشاشات هم طی معاملات و کارهای امنیتی دستگیر شده و به ایران باز گردانده شده اند و اتحادیه ی اروپا و آمریکا و سایر کشورهای سکولار دنیا هم از این اغتشاشات حمایت نمی کنند، واضح و روشن است که چنین اغتشاشاتی به معنی قربانی کردن جوانانی جاهل جهت تولید خوراک تبلیغاتی و سرپوش گذاشتن بر ذلیلی و شکست احزاب سکولار کورد و دارودسته ی رجوی و در نهایت خرید اعتبار برای ربع پهلوی است که اخیراً بیانیه ای جهت تولید اغتشاش داده است.

 در چنین موقعیتی کسی شک ندارد که تعداد تمام اعضاء و سگمرگه های هر ۶ حزب سکولاری که چنین بیانیه ای صادر کرده اند و به هیچ یک از قوانین شریعت الله بر اساس هیچ یک از مذاهب اسلامی اعتقادی ندارند به اندازه ی تنها یک حزب و جماعت و جریان مسلمان اهل سنت از میان دهها جماعت مختلف اسلامی موجود در کوردستان ایران نیست؛ در چنین شرایطی اعضای این جماعتها و جریانات مختلف اسلامی لازم است از خودشان بپرسند در زمانی که احزاب سکولار قصد دارند جوانان ما را در راه اهداف و قوانینی سکولاریستی و خرید اعتبار برای خود و ربع پهلوی خرج کنند در کجا ایستاده اند و واکنش آنها به این جنایت و فتنه ی آشکار چیست؟

خطاب من به دارودسته ی منافقین و الرویبضه ها نیست که اینها دشمنان داخلی ما هستند « هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ» (منافقون/۴) و رسماً در جبهه ی کفار سکولار و احزاب سکولار و مرتد داخلی قرار گرفته اند؛ بلکه خطاب من به شما مومنین اهل سنت و جماعت است که با چشم سر میزان خیانت و درندگی این احزاب سکولار و سایر سکولاریستها را دیده و یا حتی تجربه کرده اید و با کارنامه ای که این احزاب سکولار از خود بر جای گذاشته اند می دانید که اینها نه دنیای شما را می خواهند و نه آخرت شما را.

اگر واقعاً چنین هست که هست، پس به دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم گوش بده و در یکی از جبهه های جنگ مسلحانه یا مالی یا تبلیغی و رواین بر علیه این کفار سکولار مشارکت کن چنانچه از انس رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: جَاهِدُوا الْمُشْرِكِينَ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَأَلْسِنَتِكُمْ (صحیح ابن داود۲۵۰۴) با مال و جان و زبان تان به جهاد سکولاریستها(= مشرکان= احزاب) بروید.

هم اکنون ما در جنگی روانی و تبلیغی هستیم؛ آیا برای کسی که تنها یک گوشی متصل به اینترنت در اختیار داشته باشد عذری وجود ندارد که بگوید در این جنگ روانی و تبلیغی نمی توانم بر علیه این احزاب سکولار و مرتد جهت محافظت از دین و فرهنگ و هویت اسلامی و جان جوانان جاهل و احساساتی فریب خورده استفاده کنم؟ یا نمی توانم اطرافیانم را از دروغهای مجازی و رسانه ای و افتادن در چنین فتنه ای هوشیار و آگاه کنم؟

پس تنها دو جبهه وجود دارد: یا جبهه ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین داخلی که اکثراً نظاره گر و تماشاچی هستند و دیگری جبهه ی مومنین اهل سنت و اهل جماعت؛ نگاه کن در کجا ایستاده ای؟

به بهانه عملیات ۱۱ سپتامبر : چرا با آمريكا مي جنگيم ؟! (۳)

به بهانه عملیات ۱۱ سپتامبر : چرا با آمريكا مي جنگيم ؟! (۳)

ارائه: محمد اسامه

آمریکا مسبب همه ی ظلم و بی عدالتی وستم هایی است که بر مسلمانان واقع می شود ، و او پشت همه مصیبت هایی است که برای مسلمانان اتفاق مي افتد ، پس او در خون مسلمانان غرق شده و نمی تواند آن را مخفی نماید یا آن را بپوشاند .

در فلسطین ۵۰ سال است که یهود با همکاری آمریکا و پشتیبانی و حمایت آنها در محافل بین المللی به زشت ترین و بدترین اشکال قتل و ستم ، شکنجه و آوارگی مشغول است – و جنایت اخیر و قبل از آن  و رویدادهای تاریخی که ادامه دارد و فراموش نمی شوند بزرگترین شاهد و گواه بر این قضیه است –

سکولاریستهای میان یهود حدود ۰۰۰/۰۰۰/۵ فلسطینی را آواره كرد و حدود ۰۰۰/۲۶۰ نفر را کشت و حدود ۰۰۰/۱۸۰ نفر  را زخمی و مجروح کرد و حدود ۰۰۰/۱۶۰ نفر را باز داشت نمود .

و در عراق به دلیل بمباران و محاصره ي آمریکا ۰۰۰/۲۰۰/۱ مسلمان کشته شدند و در ده سال اخیر بیش از یک میلیون کودک به دليل محاصره کشته شدند یعنی معادل ۳۳۳/۸۳ کودک در ماه و معادل ۷۷۷/۲ کودک در روز ؛ و هر روز در پناهگاه مسکونی ۰۰۰/۵ عراقی کشته می شود ، آیا این آمار و ارقام برای تأسیسات نظامی است؟!

و در افغانستان ، آمریکا در جنگ با طالبان و القاعده ۰۰۰/۱۲ شهروند افغانی را کشت و ۳۵۰ مجاهد عرب که در میان آنها زنان و کودکان بودند ، و زمانی که مجاهدین عرب را با خانواده هایشان در ماشینهایشان نابود کردند ، بالگردهای آمریکایی با موشک های ضد تانک آنها را بمباران نمودند تا جايی که اثری به جز اجساد متلاشی شده از آنها یافت نشد .

و در صومالی ، آمریکا بیش از ۰۰۰/۱۳ صومالی را کشت و نسبت به کودکان و زنان اعمال زشتی را انجام دادند .

جایگاه آمریکا با همکاری جهانیان بر ضد مسلمانان است ؛ نقاب رویداد و وضعیت بحرانی است در سودان و فيلیپین و اندونزی و کشمیر و مقدونیه و بوسنی و غیره از مصیبت ها که عرق شرم بر پیشانی او نشاند.

اما مجازاتی که آمریکا براي محاصره ی دولت های اسلامی به خاطر سرپیچی آنها از قوانین مشخص کرده است پس صبرشان را لبریز کرده و مسلمانان ضررهای اقتصادی را که در خیال نمی گنجد تحمل کردند.

بعد از همه اینها آیا حق است برای یک شکار و او محکم بسته می شود و به طرف گلوگاه کشانده می شود تا قربانی گردد آیا حق است برایش و او را ذبح می کند و او با پاهایش به او لگد می زند؟ آیا حق است برای او که بعد از ذبحش گردنش به خونش آغشته شود.

آیا بعد از این همه اشکهای دروغین که بعضی ها ریختند هنگامی که کفر بر حکومت غلبه کرد برای تبرئه ي اسلام تلاش می کردند مانند حماقتی که برای او اتفاق افتاده .

و مهربانی و لطف در تعامل با مسلمانان را خواستار بودند و خبرنگاران را می فرستاند به امید دست بر داشت………………….و آیا ما را اینگونه می پندارند ؟!

به خدا قسم ، آمریکا را به حال خود گذاشتیم و آنها در حق ما کوتاهی کردند ،‌ پس اگر نجات یافتند ما نجات نیافتیم ، و خیری در ما نیست اگر آتش ما را ببینی ، و نه عزت و کرامتی که انتقام برادرانمان را در فلسطین و عراق و افغانستان و هر جای دیگر می گیریم.

خدا را سپاس می گوییم که در رأس این پیمانها آمریکا را قرار داده تا بدی را از خوبی مشخص نماید.

( ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما أنتم علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب – آیه ۱۷۹ سوره آل عمران )  « خدا بر این نبوده است که مؤمنان را به همان صورتی که شما هستید به حال خود واگذارد بلکه خداوند ناپاک را از پاک جدا می سازد. »

ثانیاً خدا را شکر می کنیم که صراحتاً اعلام کرد این جنگ صلیبی است پس پرچم آشکار شد یا خندق ایمان یا خندق کفر .

سوماً خدا را شکر می کنیم که عالم کفر را قرار داده که به وسيله ي آن مرتدین مشخص می شوند تا این که حقیقت برای امت آشکار شود و وضعيت مشخص شود و سرزنش شدت یابد.

عملیات استشهادی مجاهدین سومالی بر خائنین و مرتدین امارات متحده عربی در موگادیشو

عملیات استشهادی مجاهدین سومالی بر خائنین و مرتدین امارات متحده عربی در موگادیشو

امارات متحده عربی در کنار حکومت سکولار ترکیه و آل سعود از بزرگترین خائنین و جنایتکارانی هستند که به نمایندگی از کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و ناتو وارد جنگهای نیابتی می شوند و در کنار کفار بر علیه مسلمین قرار می گیرند .
سومالی، یمن، افغانستان، لیبی، سودان و… نمونه های نزدیکی هستند که خیانتهای این مرتدین را نشان می دهد.

صبح امروز چهارشنبه با هدف قرار دادن یک پایگاه نظامی نیروهای سومالیایی که توسط امارات متحده عربی حمایت مالی می شود در منطقه دينيلي در پایتخت سومالی مگاديشو در نتیجه اولیه عملیات استشهادی که توسط مجاهدین الشباب انجام شد، بیش از ۱۹ تن از مزدوران الإمارات متحده عربی از جمله افسران کشته، ۲۷ تن دیگر زخمی و ۳ خودروی نظامی و یک انبار سلاح منهدم شد.

به بهانه عملیات ۱۱ سپتامبر: چرا با آمريكا مي جنگيم ؟! (۲)

به بهانه عملیات ۱۱ سپتامبر: چرا با آمريكا مي جنگيم ؟! (۲)

ارائه: محمد اسامه

در جلسه گذشته سؤال شد از دليل تعجب و شگفتی که برای دولت کفر و قدرتمند زمان آمریکا اتفاق افتاده و مشخص شد آن چه اتفاق افتاده کمتر از آن چیزی بوده که امکان داشت برای این دولت اتفاق بیفتد ، توجیهات برای آن توجیهات ذاتی و طبیعی است و حتی کودکی که آن صحنه را دید با همه پاکیش نتوانست مگر این که بگوید: آیا آمریکا کمتر از این را توقع داشت.؟!

پس اینها توجیهاتی غیرارادی است – همان گونه که گفتم – برای هر انسانی که حقایق امور را نمی داند و به پشت پرده ي اتفاقاتی که می افتد آگاه نیست .

اما توجیهاتی که ما از آن سخن می گوییم مانند اصلی است که احساساتمان را بر اساس آن بنا می کنیم و از بین آنها روش و اسلوب رفتاریمان را ترسیم می کنیم . پس اين توجیهات عملی و واقعی است و اتفاقات و بررسی اتفاقات به آن گواهی می دهد .

همچنین توجیهات عملی و شرعی است ، که به ما احساس اطمینان و یقین می دهد که برای نصرت دین و امتمان باید به پاخیزیم .

هدف من از یادداشت و ارائه ی این توجیهات ثابت کردن حقیقت آن چه اتفاق افتاده نیست ، و آن چه در اختیار شما قرارمی دهم تأکیدی برای ادامه ي کارمان برای صدمه زدن به آمریکا و یهود و اهدافشان است – انسان باشد یا مخلوق-

و آن چه بر سر آمریکا خواهد آمد – باذن الله تعالی – کمتر از آن نخواهد بود.

پس منتظر بماند و آماده شود و در حالت آماده باش قرار بگیرد و کمربندهای ایمنی را محکم ببندد ، که به اذن خدا از جایی که گمان نمی کنند خواهیم آمد. ( و نحن نتربص بکم أن یصیبکم الله بعذاب من عنده او بأیدینا فتربصوا إنا معکم متربصون – آیه ۵۲ سوره توبه) « ما درباره شما چشم به راه هستیم که یا خداوند به عذابی از سوی خود گرفتارتان سازد و یا با دست ما ، پس شما چشم به راه خدا باشید وما هم با شما در انتظاریم. »

اما توجیهات عملی و واقعی :

 آنها قابل شمارش نیست و در اینجا به اشاره به بعضی از آنها اکتفا می کنیم و اجتناب می کنیم به خاطر خواننده گرامی که آزادی اندیشه در سایر امور را دارد و انتخاب زیاد او را خسته نکند .

آمریکا سردسته ی کفر سکولاریسم در دنیای معاصر است ، او رهبر نظام دمکراسی کافری است که براساس جدایی دین از دولت بر پا شده است و ملتی بر ملت دیگر حکومت کند براساس وضع قوانینی که در تضاد با منهج الله عزوجل می باشد و کسی است که حلال می کند آ ن چه را که خداوند عزوجل حرام کرده است، و او به وسیله ي آن دولت های دیگر را به زور وادار می کند که براساس این قوانین و روش عمل کنند ، و هر دولتی که از این قوانین سرپیچی کند ، از نظام اجتماعی دولت ها و قانونش خارج می گردد و آن را دستاویزی برای مجازات و محاصره اش قرار می دهد و سپس با او قطع رابطه می کند ، و اینگونه می خواهد دین بر روی زمین برای غیر خدا باشد در حالی که خداوند می خواهد همه ي دین  برای او باشد.

آمریکا با مشارکت و همکاری یهود – كه رأس فساد و نابودی است – فرقي ندارد چه فساد اخلاقی باشد یا فکری یا سیاسی یا اقتصادی ، آمریکا نتیجه ي نشر رذایل بین مردم و شیوع فاحشه بینشان است به موجب پیامهای ارزان و روش تعلیمی فا حشه ای.

حکومت سکولار کوردها در شمال عراق: علت دستگیری توهین کننده به مرجعیت شیعه عراق و آزادی توهین کننده های به الله و اسلام و پیامبر و تمام بزرگان اهل سنت

حکومت سکولار کوردها در شمال عراق: علت دستگیری توهین کننده به مرجعیت شیعه عراق و آزادی توهین کننده های به الله و اسلام و پیامبر و تمام بزرگان اهل سنت

به قلم : کیوان مریوانی

سالهاست که در اقلیم شمال عراق که دو حزب سکولار حزب دمکرات کردستان عراق به مرکزیت اربیل (هولیر) و حزب سکولار اتحادیه ی میهنی کردستان به مرکزیت سلیمانیه  حاکم هستند.

در طی این چند هه حاکمیت هر آنچه توهین و فحاشی بوده به اسلام و قرآن و شخصیتهای مختلف اهل سنت کرده اند و در این زمینه کسانی چون مریوان حلبچه ای با نوشتن کتابهایی بدتر از کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی و افراد دیگری در رسانه های رسمی این احزاب و فضای مجازی و روزانامه ها هر آنچه از توهین و فحاشی از دستشان برآمده کوتاهی نکرده اند.

در کنار این باز همه دیدیم که آمریکا در ماه رمضان پرچم همجنس بازها را رد سفارت خود برافراشته کرد و رژیم صهیونیستی هم اقلیم شمال عراق را تبدیل به یکی از پایگاههای جاسوسی خود کرده است و آمریکا نیز چندین پایگاه  نظامی ساخته و عملاً این اقلیم را به اشغال نظامی خود در آورده است.

در تمام این موارد شما هرگز شاهد حتی یک تذکر ساده از سوی این احزاب سکولار به این فحاشان و توهین کننده های به اسلام و قرآن و اصحاب و سایر شخصیتهای مورد پذیرش اهل سنت نبوده اید اما به ناگاه متوجه شدیم که به دلیل بی احترامی ساده ی لفظی به یکی از مراجع شیعه توسط دکتر نایف کوردستانی، حکومت اقلیم کردستان دستور بازداشت این دکتر را صادر کرد!!

همه می پرسیدند علت چیست؟

علت تنها در قدرت نظامی شیعیان عراق نهفته است که کوردهای ذلیل شده ی اهل سنت که به شعارهای نژادی که از آلت تناسلی پدرانشان به آنها رسیده دلخوش شده اند و فاقد هر گونه قدرت نظامی و حتی فاقد هر گونه قدرت بازدارندگی اجتماعی و مردمی در برابر این توهین کننده های فحاش هستند.

این سرنوشت ملتی است که حکم کردن بر اساس قانون شریعت الله را رها کرده و تسلیم قوانین کفری سکولاریستی و تسلیم اشغالگران حاکم بر سرزمینش شده است.

چه زیبا گفته اند: إنَّا كنَّا أذلَّ قوم، فأعزَّنا الله بالإسلام، فمهما نطلب العِزَّة بغير ما أعزَّنا الله به أذلَّنا الله.[۱]

ما جزو ذلیلترین اقوام بودیم ، پس الله با اسلام به ما عزت داد، هرگاه عزت را در چیزی غیر از آنچه الله به وسله ی آن به ما عزت داده جستجو و طلب کنیم، الله ما را ذلیل می کند.

این سرنوشت قومی دلیل شده است که به جای قوانین شریعت الله به عنوان عامل هویت بخش مسائل نژادی را مطرح می کند که از طریق آلت تناسلی پدرانشان به آنها رسیده است. چه جایگزینی و معامله ی خفت بار و کثیفی انجام داده اند.

پس از این قوم انتظاری غیر از ذلت و فساد بیشتر نداشته باشید مادام که توبه نکرده اند و بر علیه این مفسدین وارد جهاد نشده اند.


[۱] رواه الحاكم (۱/۱۳۰)، وصحَّحه الألباني في (سلسلة الأحاديث الصَّحيحة) (۱/۱۱۷)

مختصری از سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار مردم سیستان‌وبلوچستان و خراسان جنوبی(۱۴۰۲/۶/۲۰)

مختصری از سخنان آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار مردم سیستان‌وبلوچستان و خراسان جنوبی(۱۴۰۲/۶/۲۰)

آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که با سالگرد عملیات ۱۱ سپتامبر مصادف شده است گفت:

  • اولین حرکت آشکاری که بنده در مقابله با دستگاه طاغوت انجام دادم با همراهی مردم و علمای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی بود
  • برای من دیدار شما عزیزان خاطره‌انگیز است. هم مردم بیرجند و خراسان جنوبی، هم مردم سیستان و بلوچستان.
    بنده اولین مبارزه‌ی آشکار با رژیم طاغوت را در بیرجند انجام دادم. در ماه محرم سال ۱۳۴۲، یعنی شصت سال پیش.
    دومین برخورد در زاهدان بود. آن هم در ماه رمضان همان سال ۱۳۴۲.
    در بیرجند در روز تاسوعا بنده را بازداشت کردند. بردند بازداشتگاه شهربانی نگه داشتند. مردم بیرجند روز عاشورا میخواستند به شهربانی حمله کنند، بنده را از آنجا بیرون بیاورند.
    درایت مرحوم آقای تهامی عالم برجسته و درجه‌ی یک بیرجند نگذاشت که این اتفاق بیفتد. گفت این موجب ایجاد مشکل برای فلانی میشود.
    مردم و علما آن روز همراه بودند با این حرکت، ما تنها نبودیم.
    یک بیرجند با همه‌ی مردمش، با علمای بزرگش با ما همراه شدند.
    ماه رمضان همان سال بنده رفتم زاهدان، آنجا دو عالم بزرگ در زاهدان بودند؛ عالم درجه یک شیعه مرحوم آقای کفعمی بود، عالم درجه یک سنی مرحوم مولوی عبدالعزیز ملازهی بود. بنده را آنجا هم دستگیر کردند آوردند تهران بردند قزل‌قلعه. مرحوم کفعمی علناً از ما حمایت کرد، مرحوم مولوی عبدالعزیز یک حکمی صادر کرد در جهت همان حرفهای ما.
    یعنی اولین حرکت آشکاری که خود این حقیر در مقابله‌ی با دستگاه طاغوت انجام دادم با همراهی این دو مرکز مهم که امروز مرکز دو استانند با مردمش، با علمایش انجام گرفت.
  • خطوط اصلی تحول شامل چند مسئله از جمله ضعیف شدن قدرت‌های استکباری دنیاست.
  • قدرت استکباری آمریکا و برخی کشور های اروپایی ضعیف شده و ضعیف تر خواهد شد.معلومات اطلاعاتی ما به ما میگوید که دولت آمریکا در این کشور، مجموعه‌ای با اسم گروه بحران درست کرده است؛ با ماموریت بحران‌سازی در کشور ما از جمله ایران.تا بگردند نقاطی را که در کشور بنظر آنها موجب میشود بحران درست بشود، تحریک کنند‌.
  • آنها با فکر و مطالعه به این نتیجه رسیدند که در ایران چند نقطه بحران ساز وجود دارد: اختلافات قومی، تفاوتهای مذهبی و مساله جنسیت و زن که باید اینها را برای بحران‌سازی تحریک کرد…. این برنامه آمریکاست و شتر در خواب بیند پنبه دانه‌‌‌!
  • دشمن در دشمنی و نقشه‌کشی خودش جدی است و ما هم در مقابله با دشمن به شدت جدی هستیم.
  • دشمن دو نقطه‌ی اساسی را هدف گرفته. یکی وحدت ملّی، یکی امنیت ملّی. وحدت ملّی مهم است. نگذارید وحدت را بهم بزنند. وحدت یعنی چه؟ یعنی آنجایی که پای منافع ملت در میان هست اختلافات مذهبی، اختلافات سیاسی، اختلافات گروهی، اختلافات قومی باید کنار گذاشته بشود. همه باید در کنار هم باشند. اقوام مختلف، مذاهب مختلف در کنار هم. آنجایی که یک جهتگیری مشخصی هست، این وحدت مهم است.
    و امنیت؛ آن کسانی که امنیت ملی را تهدید میکنند دشمن ملت‌اند برای دشمن کار میکنند چه بفهمند خودشان چه نفهمند.
  • دشمن این دو نقطه را یعنی وحدت را و امنیت را آماج حمله‌ی خودش قرار داده. باید در مقابلش ایستاد.
  • باید مراقب باشیم راه را خطا نرویم اشتباه نکنیم حق را با باطل عوضی نگیریم. قرآن معیار داده به ما. قرآن می‌فرماید که «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ» آیا ما با پیغمبر هستیم یا نیستیم؟ راه این است دیگر. علامت دارد. «وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» اگر شما دیدید این راهی که داریم می‌رویم راهی است که کفّار را خوشحال می‌‌کند، بدانید که أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ نیستید. پس مع رسول اللّه نیستید، همراه پیغمبر نیستید.
  • حواسمان باید جمع باشد. بدانیم چه کار می‌‍کنیم بدانیم چه می‌گوییم، حرفی که می‌زنیم در جهت نقشه‌ دشمن نباشد. جدول دشمن را کامل نکند. گاهی غفلت ممکن است بکند کسی یک حرکتی بکند یک حرفی بزند که جدول نقشه‌ دشمن را کامل کند، این خطرناک است. باید مراقبت کرد که این اتفاق نیفتد. اگر ما مراقب باشیم دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند انجام بدهد.
  • قدرت استکباری آمریکا و برخی کشور های اروپایی ضعیف شده و ضعیف تر خواهد شد.

به بهانه عملیات ۱۱ سپتامبر : چرا با آمريكا مي جنگيم ؟! (۱)

به بهانه عملیات ۱۱ سپتامبر : چرا با آمريكا مي جنگيم ؟! (۱)

ارائه: محمد اسامه

” از اسامه به اوباما ! :

السَّلام عَلی منِ اتَّبع الهُدٰی

اگر پیام های ما با کلمات به شما میرسید با طیاره ها به شما نمیرساندیم ! ”

برای چه جهان غافلگیر و متعجب شد؟ برای چه هزاران نفر به خاطر اتفاقی که برای آمریکا در سال ۱۱/۹/۲۰۰۱ افتاد مات و مبهوت شدند؟ آیا جهان چیزی غیر از آن انتظار داشت؟ و آیا جهان توقع داشت که اتفاقي کمتر از آن بیفتد؟!

آن چه که برای آمریکا اتفاق افتاد امری طبیعی و احتمالی برای دولتی است که شیوه ی تروريست و سیاست برتر و قانون حمله علیه ملتها و مردم دارد و روش و فکر واسلوب واحدی را برای زندگی مشخص نموده گویی افراد جهان کارمندان ادارات دولتی درشرکت ها و مؤسسات تجاری هستند.

کسانی که غافلگیر شدند و عجیب شمردند و توقع نداشتند… آنها حقیقت بشر و طبیعت انسان و تأثیر ظلم و طغیان را  بر احساسات و عواطفش نمی دانند و گمان می کنند که ظلم ، بردگی و تسلیم شدن ، حقارت بوجود می آورد و طغيان ، فرومايگي و پستي بر جاي می گذارد آنها همچنین گمان کردند که این محیط ، خاص آنهاست زیرا که مردانگی را می کشد و اراده را نابود و کرامت انسانی را از بین می برد.

آنها دوبار از درستی روی برگرداندند یک بار هنگامی که حقیقت حقیر بودن انسان را نادیده گرفتند و دیگری هنگامی که قدرت انسان را برای پیروزی نشناختند. این به نسبت یک انسان است پس چگونه انسانی که ایمان دارد به ربوبیت الله و به دین اسلام و به پیامبری محمد- صلی الله علیه وسلم- و آگاه است که دینش او را از پستی ها بازمی دارد و ذلت را برای او ننگ می داند و پستی ها را رد می کند؟!

چگونه است در حالی که او می داند امتش خارج شده که در مرکز رهبری و اکتشاف و سیطره و در مرکز بخشش و عطا باشد .

چگونه است در حالی که او می داند اصل این است که بپذیرد همه زمین برای الله است نه برای شرق و نه غرب و نه برای فکر و روشی مگر روش الله عزوجل. ( و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین کله لله – آیه ۳۹ سوره انفال) « و با آنان پیکار کنید تا فتنه ای باقی نماند و دین خالصانه از آن خدا گردد .»

تا زمانی که انسان مسلمان این حقیقت ها را می داند و به این روش اعتقاد دارد پس لحظه ای برای رسیدن به آن و عمل برای تحققش از تلاش باز نمی ایستد .

روحی که درونش بود ………….. و برتر از آن وقت و مال و فرزندش را در این راه سپرد.

( قل إن کان آباؤکم و أبناؤکم و اخوانکم و أزواجکم و عشیرتکم و أموالکم اقترفتموها و تجارة تخشون کسادها و مساکن ترضونها أحب إلیکم من الله و رسوله جهد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بأمره والله لایهدی القوم الفاسقین – آیه ۲۴ سوره توبه)  « بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و قوم و قبیله ي  شما و اموالی که فرا چنگ آورده اید و بازرگانی و تجارتی که از بی بازاری و بی تجارتی و بی رونقی آن می ترسید و منازلی که مورد علاقه شماست اینها در نظرتان از خدا و پیغمبرش و جهاد در راه او محبوب تر باشد در انتظار باشید که خداوند کار خود را می کند و خداوند افراد نافرمانبردار را هدایت نمی کند .››

این توجیهات همان توجیهات غیرارادی و ذاتی هستند که زبان با آن سخن می گوید یعنی کودکی که در آن روز مبارک ، با همه پاکی جلو تلویزیون نشسته وغیرارادی می گوید : آیا آمریکا کمتر از این را انتظار دارد؟!

حزب سکولار پژاک و سایر مزدوران اوجالان تا چه اندازه می توانند دروغگو باشند که….

پژاک و سایر مزدوران اوجالان تا چه اندازه می توانند دروغگو باشند که….

به قلم: مسعود سنه ای

حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک) که با پول ناشی از خرید و فروش مواد مخدر پروبال گرفت و با کمک افرادی چون صدام حسین که اردوگاه مخمور را در اختیارشان قرار داد و از حمایتهای بی دریغ روسیه و متحدینش در مخالفت با ترکیه از اعضای ناتو برخوردار بود به عنوان قدرتی محلی در میان کوردها جهت جنگ با جماعتهای اسلامی کورد مثل حزب الله کوردستان ترکیه و سایر احزاب سکولار مخالفش توانست موجودیت خود را حفظ کند.

این حزب سکولار و مزدور هم اکنون تبدیل به واگنرهای آمریکا شده است که با رها کردن مناطق کورد نشین شمال سوریه چون عفرین و غیره برای ترکیه، صدها کیلومتر آنطرفتر که حتی یک روستای کورد وجود ندارد که بهانه ای برای دفاع از کورد داشته باشد تبدیل به نگهبانی برای چاههای نفت آمریکا در مناطق عرب نشین شده است که روزانه چندین نفر از آنها توسط همین عربها به شیوه های مختلفی کشته می شوند به اصطلاح همچون آن عجوزه ی داستان مولوی بلخی که کدو را ندید و توسط الاغی به فنا رفت، شهید راه آمریکا و منافع آمریکا می شوند.

این مزدوران اسم تمام این خیانتها و واگنربازی ها را گذاشته است دفاع از مردم کورد؛ البته با شعار حاکمیت کنفدرالیسم دموکراتیک، در حالی که در عمل بدترین مدل و نوع دیکتاتوری به سبک کره ی شمالی را بر مردم تحمیل کرده اند.

با آنکه هیچ یک از اعضای حکومتی توسط مردم انتخاب نشده اند و تمام احزاب مخالف خود را نیز جارو و سرکوب کرده اند و رسانه ها نیز تماماً به مدح و ستایش آنها و بت آنها «اوجالان» و جامعه ای سوسیالیستی و خودمدیریتی و غیره گنده گوئی و غوغاسالاری می کنند  و زیر پوست این سروصداها، همه ی دنیا شاهد خفقانی به سبک کمونیستها در میان مردم است اما باز می بینیم که برای رسانه های خارجی و بخصوص رسانه هایی که بر افکار کوردهای ایران کار می کنند می خواهند چنین نشان دهند که آزادیخواه و … هستند!

احزاب سکولار دیگر هم به شیوه ی مشکوکی در برابر اینهمه دیکتاتوری این حزب سکولار سکوتی خائنانه کرده اند چون خود اینها هم از همان آبشخور سکولاریستی تغذیه می شوند و به نحوی خواهان چنین جامعه ای سکولار – سوسیالیستی خیالی اما در عین حال دیکتاتور و پر از فقر و فساد و جنایتی هستند که هم اکنون مزدوران اوجالان برای بخشهایی از کوردها و عربهای شمال شرق سوریه به ارمغان آورده اند.

البته شما در هیچ یک از تجمعات طرفدارن این احزاب سکولار کوردستان و یا در هیچ یک از گروههای مجازی این طرفداران احزاب سکولار هم هرگز ندیده و نشنیده اید که دیکتاتوری و تک حزبی بودن پ.ک.ک و عدم پذیرش هیچ حزبی غیر از خودش و آنهمه فقر و محرومیتی که بر مردم کورد سوریه تحمیل کرده و در مورد آنهمه خیانت و تجارت با خون و ناموس کوردهای سوریه در خدمت به دشمنان ملت کورد چیزی بگویند!

برای شناخت این احزاب سکولار نیازی به تاریخ نیست، فقط کافی است اینهمه تبلیغات و شعارهای دروغین و نقش بازی کردنهای آنها را کنار بزنی و واقعیت کنونی آنها و مسائل پشت صحنه ی آنها را ببینی تا به عمق فساد و گندابی که تولید کرده اند پی ببری.

لطفاً به شعارهای دروغین این احزاب سکولار اهمیت ندهید؛ اینها فقط شعار هستند و مزدوری و خیانت و دروغ و تحریک افکار عمومی مردم و  تولید اغتشاش و به کشتن دادن جوانان مردم در راه اهداف اربابان خارجی خود.