بازنشر بیانیه ی شورای «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در مورد انتخابات شوراهای مختلف دارالاسلام ایران

بیانیه ی شورای «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در مورد انتخابات شوراهای مختلف دارالاسلام ایران

بسم الله الرحمن الرحيم . الحمد لله والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.

امروزه در میان مسلمین کسانی هستند که خودشان را ذلیل و بی ارزش کرده اند و در برابر جنگ روانی کفار سکولار جهانی خود را باخته اند و ابزار دست احزاب مختلف سکولاریستی و ارتدادی محلی و دارودسته ی منافقین داخلی شده اند؛ اینها نیز جزو همانهائی هستند که «وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِم» ( حج/ ۱۸) «وخدا هركه را بي‌ارزش كند، هيچ كسي نمي‌تواند او را گرامي و ارزشمند کند»

این موجودات در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم و تمام دورانها وجود داشته و خواهند داشت، پس خطاب ما در این بیانیه به صورت خاص به مومنینی است که در برابر شریعت الله موضع «سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» (بقره/۲۸۵) شنیدیم و اطاعت کردیم، گرفته اند.

در جمع بندی منابع شرعی متوجه می شویم: مناط، معیار و ملاک واحدی برای تعیین «دارالکفر» یا «دارالاسلام» بودن سرزمینی وجود دارد به نام «قانون» و «حاکمیت» که به دنبال خود اطاعت زیر دستان و تعیین مجازت و پاداش این زیر دستان را نیز به همراه دارد، و این یعنی همان مفاهیم و محتوای چهار گانه ی دین که عبارت بودند از: ۱- قدرت حکومتی ۲- قانون و برنامه ۳- اطاعت و فرمانبرداری ۴- مجازات و پاداش.

حالا در سرزمینی که این چهار معنی و محتوای دین، مختص دین «اسلام» است «دارالاسلام» است و سرزمینی هم که این ۴ معنی و محتوای دین مختص «کفر» است و توسط یکی از «کفار۶گانه» ی آشکار یعنی: ۱- الَّذِينَ هَادُوا ۲- وَالصَّابِئِينَ ۳- وَالنَّصَارَىٰ ۴- وَالْمَجُوسَ ۵- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (مشرکین یا به زبان امروزین سکولاریستها) و ۶- مرتدین اداره می شود «دارالکفر» است.

در اینجا حق و ناحق با هم مخلوط نیست، ما هم اکنون در فتنه قرار نگرفته ایم، تعریف دارالاسلام و دارالکفر و معیارها و ملاک تشخیص این دو، هم در قرآن و هم در سنت صحیح و هم در آراء صحابه و هم در تمام مذاهب اسلامی مشخص و یکی است، و در برابر اینها ما با سخنان عده ای از علمای درباری و مفتی های طاغوتها و سخنان دارودسته ی منافقین و سکولار زده های لیبرال طرفیم؛ سخن واحد الله ورسولش و صحابه و تمام مذاهب اسلامی در برابر سخن این دسته قرار گرفته و هر دو سخن کاملاً مشخص و جدا از هم هستند. مهم این است شما کدام یک را می پذیری و در کدام طرف ایستاده ای؟

در این صورت می توانیم برای مشارکت خود در این سرنوشت جمعی در دارالاسلام ایران دلایلی کاملاً شرعی و عینی داشته باشیم، از جمله اینکه:

۱- از نظر عقیدتی و ایدئولوژیک «موظف» و «مکلف» به مشارکت اجتماعی در دارالاسلام هستیم بخصوص زمانی که دارالاسلام در مواجه با انواع جنگهای روانی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی تهدیدهای نظامی قرار گرفته باشد که بی تفاوتی ما نوعی «خیانت» به دارالاسلام و «خدمت» به دارالکفرهای سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین داخلی خواهد بود.

۲- شوراهای مختلف و انجمنهای مردم نهاد در دارالاسلام ایران تنها کانالهای قدرت گیری ما و خدمت رسانی به مسلمین بر اساس «مذهب» خودمان هستند.

۳- شوراهای مختلف و نهادهای مختلف مردم نهاد در دارالاسلام تنها ابزارهای جلوگیری از تولید تفرق و حرکت به سوی وحدت اسلامی و رسیدن به شوراهای اولی الامر صنفها و تخصصهای مختلف هستند که در نهایت منجر به شورای اولی الامر واحد مسلمین می گردند.

۴- «موجودیت» و «تقویت» ما در دارالاسلام ایران و «امنیت» ما با موجودیت و تقویت و امنیت دارالاسلام ایران گره خورده است و «تضعیف» دارالاسلام ایران بدون شک تضعیف تمام شریعتگرایان متصل به این دارالاسلام در سراسر دنیا و طبعاً منجر به تضعیف ما خواهد شد.

در این صورت واضح است که در همان ابتدای راه ما برای حفظ موجودیت و منافع اخروی و دنیوی خود میجنگیم که ثمرات این حضور به تمام اعضای دارالاسلام نیز خواهد رسید.

ما شریعت گرایان اهل سنت ایران به مدت ۴ دهه است که با قدرت حکومتی دارالاسلام ایران توانسته ایم در برابر کفار سکولار جهانی و بخصوص احزاب مختلف سکولار و مرتد محلی از اسلام و عزت و جان و ناموس و مال خود محافظت کنیم، اینها تحلیل تئوری نیست که نیاز به فکر کردن داشته باشد بلکه تجربیاتی است که ما شاهد وقوع آنها بوده ایم، علاوه بر این، تجربیات مختلف نشان داده است که ما به تنهائی هرگز توان مقابله با این سیل خروشان کفار متحد جهانی و مرتدین محلی را نخواهیم داشت و چنانچه این دارالاسلام از دست برود بدون شک دارالکفری سکولار جایگزین خواهد شد.

کسانی که آگاهانه یا جاهلانه در جهت تضعیف و نابودی این دارالاسلام در تلاش هستند و در جبهه ی جنگ روانی دشمنان قرار گرفته اند در واقع چه بخواهند چه نخواهند عزت را در درالکفرها و حاکمیت هریک از کفار آشکار ۶گانه و عقاید کفری آنها جستجو می کنند و بدون شک الله تعالی آنها را ذلیل خواهد کرد چنانچه عمر بن خطاب رضی الله عنه به صورت کلی می گوید: «نحن قومٌ أعَزَّنا اللهُ بالإسلامِ ولو ابتغینا العِزَّةَ فی غیرها أذَلنا الله » [۱]خداوند ما را به اسلام عزت داده است اگر عزت را در جای دیگر جستجو کنیم،خداوند ما را خوار و ذلیل می کند.

به اقوام مختلفی در سرزمینهای اسلامی نگاه کنید که غیر از سیستم اسلام سیستم سکولاریسم ویکی از مذاهب مختلف دین سکولاریسم را انتخاب کرده اند، نگاه کنید الله تعالی چگونه آنان را ذلیل کرده بعد از آنکه قرنها در عزت زندگی کردند؟!

بر این اساس، شورای بنیان جهاد علیه سکولاریسم در مناطق سنی نشین دارالاسلام ایران از تمام مسلمین و حتی اهل ذمه ای که خود را در سرنوشت جمعی این کشور شریک می دانند می خواهد که در عرصه های مختلف انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرده و این مشارکت را قبل از هر چیز حضور در جنگ روانی بر علیه دشمنان اسلام و دارالاسلام و تقویت مومنین شریعت گرا بدانند.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شورای مدیریت «بنیان جهاد علیه سکولاریسم» در دارالاسلام ایران  وامارت اسلامی افغانستان ۲۱/۳/۱۴۰۰ش


[۱] رواه الحاكم (۱/۱۳۰)، وصحَّحه الألباني في (سلسلة الأحاديث الصَّحيحة) (۱/۱۱۷)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۱)

فرق عمده بین مشارکت در انتخابات دارالاسلام ایران و حکومتهای سکولارو اینکه چرا باید در انتخابات دارالاسلام ایران مشارکت کرد؟ (۱)

ارائه: رحیم بخش بلوچ

زمانی که گفته می شود فلان سرزمین دارالاسلام است یعنی : ۱- قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب و تفاسیر اسلامی است ۲- رهبر آن نیز مسلمان است نه یکی از کفار: الَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/۱۷) یهودی، مندائی، مسیحی، زرتشتی یا سکولار(= مشرک)

پس در دارالاسلام اصلاً مساله بر سر وضع قوانینی برخلاف قوانین شریعت الله نیست؛ دارالاسلام ایران که قانون اساسی آن بر اساس مذهب جعفری تدوین شده و قوانین مدنی آن در مناطق شافعی و حنفی نشین ایران نیز بر اساس این مذاهب به پیش می رود نیز اصلا بحث بر سر تدوین قوانین غیر اسلامی در هیچ یک از شوراهای آن مطرح نیست.

 بر خلاف دارالاسلام، در دارالکفرها، و بخصوص در دارالکفرهای سکولار که بر مسلمین مسلط شده اند قوانین غیر اسلامی بر مسلمین تحمیل می شود و در این میان نقش علمای دولتی و درباری در گمراه کردن مردم و ادامه خواب و غفلت آنان برجسته است .چرا که هر روز با فتواهای خود مردم را به سوی چیزهایی دعوت می کنند که الله هیچ دلیلی بر آن نازل نفرموده بلکه در مقابل می بینیم که آیات قرآن پر از اشارات صریح مخالفت با این گونه فتواهای ضد دین است .

لذا به دلیل نزدیک بودن انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران و همچنین مجلس خبرگان رهبری ( شورای اهل حل و عقد/ شورای اولی الامر) لازم است که حکم شرعی شرکت در انتخابات مجلس و مجلس خبرگان را آن گونه که در دین الله تعالى آمده است روشن نماییم به امید آنکه دلهایی غافل هوشیار و چشم هایی خفته، بیدار و گوش هایی سنگین شنوا گردد.

از مشخصه های انتخابات در نظاماهای جاهلی و بخصوص نظامهای سکولار:

۱-تشریح حکم به غیر ما انزل الله

همانگونه که پیداست حق حاکمیت و وضع قوانین در جامعه اسلامی تنها و تنها حق الله تعالی است. همانگونه که عبادت شدن فقط مخصوص الله است. پس کسی که حق قانونگذاری را به غیر الله بخشد ، مانند کسی است که معتقد به خالق و آفریدگاری غیر الله است و برای غیر الله نماز میخواند یا برای غیر الله سجده می برد و هیچ فرقی با هم ندارند.الله  سبحانه و تعالى مى فرمايد:

  • ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴾ [الأعراف: ۵۴]  پروردگار شما معبودی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر عرش استوا یافت . با پرده ی تاریک شب روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او می آفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان، الله است که پروردگار جهانیان است .
  •  ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾ [القصص: ۶۸] پروردگار تو هر چه را بخواهد می آفریند و هر کس را بخواهد برمی گزیند، و مردمان پس از صدور فرمان الله سبحانه و تعالی درباره ی چیزی و کسی حق انتخاب و اختیار ندارند. الله سبحانه و تعالی بسی منزه تر و بالاتر از آن است که چیزی را شریک او کنند.
  • ﴿أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَضْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴾ [الشورى: ۲۱] شاید آنان معبودهایی دارند که برای ایشان دینی را پدید آورده اند که الله بدان اجازه نداده است و از آن بی خبر است؟ اگر این سخن قاطعانه و داورانه ای الله ، مبنی بر مهلت کافران و تأخیر قیامت تا وقت معین (آن ،نبود میانشان (با اهلاک کافران و ابقاء مؤمنان داوری میگردید و دستور عذاب دنیوی یا اخروی صادر میگشت و مجالی به کافران نمیداد در عین حال آنان نباید این حقیقت را فراموش کنند که قطعاً ستمگران عذاب دردناکی دارند».

پس همانگونه که پیداست الله تعالی حق حکم کردن و امر نمودن و دستور دادن را فقط برای خود قائل شده و آن را برای کسی جز خود حلال نساخته است.در نتیجه کسانی که به جای حکم الله حکم جدیدی را گذاشته و براساس بر قضایای زندگی مردم از نظر ، سیاسی اجتماعی و اقتصادی و غیر آن حکم می کنند خود را شریک الله ساخته اند و از چند جهت از دین اسلام خارج شده اند.

اما در دارالاسلام ایران نه تنها قوانین سکولاریستی ضد اسلامی هیچ اعتبار و جایگاهی ندارند بلکه با هر قانون سکولاریستی مجامع بین المللی سکولاریستی نیز مخالفت و مبارزه می شود؛ پس باید با مشارکت در نهادهای مختلف دارالاسلام ایران باعث تقویت و نیروبخشی به آن شد چون قدرت گیری دارالاسلام ایران یعنی محافظت از امنیت و هویت اسلامی و موجودیت خود در برابر تهاجمات روانی و حتی مسلحانه ی دشمنان در کمین نشسته ی سکولار که در صدد حاکم کردن قوانین سکولاریستی و ضد اسلامی بر مردم هستند.

امیر جماعت اسلامی پاکستان به دلیل ‏شکست در انتخابات حکومت سکولار و دست نشانده پاکستان استعفا داد

امیر جماعت اسلامی پاکستان به دلیل ‏شکست در انتخابات حکومت سکولار و دست نشانده پاکستان استعفا داد

سراج‌الحق، امیر فرقه «جماعت اسلامی پاکستان» در شبکه ایکس نگاشته که با وجود تلاش‌هایش‌ موفق به کامیابی در انتخابات نشده و به همین دلیل با قبول شکست از «امارت جماعت اسلامی پاکستان» استعفا می‌دهد.

اینها حکم بوگیر برای سرزمینهای مسلمین را دارند که توسط کفار سکولار جهانی و سکولاریستهای محلی اداره می شوند.‌

وضعیت امت قبل و بعد از عملیات طوفان الأقصی

وضعیت امت قبل و بعد از عملیات طوفان الأقصی

به قلم: احمدالله مهاجر

خداوند‌متعال در مغز این امت جوانانی را نگهداشته که اگر بخواهد توسط آنان هر کاری را انجام می‌دهد؛ حتی اگر تصورش ناممکن هم باشد. برگردیم به قضیه‌ی فلسطین-غزه؛ به حالات امت پیرامون اسرائیل و فلسطین، در زمان گذشته و حال آن که با مبارزه‌ی چندتن سلحشوران سربکف، روح امت‌ها تازه گردید، سازش‌های کفر و نفاق از هم پاشیده و دوباره آبروی امت برگردانده شد. در حقیقت قضیه و جهاد کنونی فلسطین، منافق را از مؤمن جدا نموده و امت را غربال کرد. دقیق فرموده‌ی ایزد‌منان پیرامون هدف جهاد که همانا معلوم‌نبودن صادق و شعار‌دهنده و منافق است، صدق پیدا می‌کند. پیش از قتال کنونی مجاهدین در برابر اسرائیل، این استعمارگر مدرن، به‌حیث قدرت یکه‌تاز و خدای ثانی قلمداد می‌شد و برخی‌ها جرئت حرف زدن در برابر آن را نمی‌داشتند؛ اما پس از ۷اکتوبر قضیه کاملاً واژگون گردیده و امتِ به‌سوی قهقرا، دوباره جوانه زده و بلند شدند.

ما شاهد هستیم در مورد اسرائیل ستمگر و سفاک، از کسانی که گمانش را نمی‌کردیم، می‌شنیدیم که می‌گفتند: اسرائیل کشور ابرقدرت و تسخیرناپذیر است، اسرائیل هرگز با شکست روبرو نخواهد شد، جهان در اختیار یهود است و هر چه آنان بخواهند صورت می‌گیرد، یگانه کشور مترقّی و طبّی اسرائیل است، در جهان تکنولوژی، همانند او دیگری به‌چشم نمی‌خورد، استخبارات اسرائیل؛ موساد در ردیف اول بهترینان قرار دارد و هیچ رقیبی ندارد. اسرائیل از چنان صنعت استخباراتی، نظامی و سیاسی برخوردار است که در هر زمان و مکان، کسی را که بخواهد مورد هدف قرار می‌دهد و…؛ اما راست است آن که گویند؛ باطل مانند کف دریا می‌ماند؛ غرق‌مان خواهد کرد، مگر هرگز از بین برده نمی‌تواند. مبارزات و شهادت شهدای گلگون‌کفن فلسطین اگر هیچ نتیجه و ثمره‌ای را در پی نداشته باشد، همین‌قدر کافی‌ست که طلسم یهودی که اذهان عموم امت را از بین برده بودند را بیهوده و زایل‌شدنی آشکار ساخت. همچنان به‌رغم فواید بی‌حساب به چند آن اشاره می‌نماییم:

۱. بهترین فرصت برای اتحاد و انسجام اذهان، استعدادها و نظرات پراکندهٔ امت مهیّا گردید؛

۲. در قشر جوان امت‌اسلامی، بار دیگر مفکورهٔ جهاد، ایثار و فداکاری، شهادت و خداترسی برچسپ شده و نهادینه گردید؛

۳. جوانانی که اوقات خود را عبث، بی‌هوده و در لهو‌و‌لعب می‌گذراندند، از این جریان متأثر شده‌اند که این به خودی دستاوردی شگرفی است؛

۴. دشمن، جهت از بین‌بردن انگیزه و استعدادهای امت‌اسلامی و به‌ویژه قشر جوان به‌نام‌های گوناگون نظام‌ها و رسانه‌هایی راه‌اندازی نموده بود تا به صورت تدریجی ایشان را به بردگی گرفتار کنند و سرانجام قیادت جهان را به‌طور کلی، در حالی از آن خود نمایند که هیچ سدی را در برابر خویش نیابند؛ اما با حملات ۷ اکتوبر این نیرنگ آنها تا حد زیادی کاهش یافته و بعید نیست که از بین رود.

۵. صف‌های دوستان و دشمنان را از هم جدا ساخت؛ منافقان و مؤمنان واقعی را همچون خورشید تابان، دم چشم‌مان قرار داد؛

۶. تمامی اختلافات سطحی که در میان امت رایج یافته بود تا حد زیادی کاهش یافته و همگی به‌سوی یک دشمن؛ یهود، بسیج گردیدند که در چند دهه گذشته چنین کاری صورت نگرفته بود؛

۷. قاعدهٔ «الكُفرُ كلُّه ملَّةٌ واحِدةٌ» عملاً ثابت شده و در مقابل، شعار «الاِسلام ملَّةٌ واحِدةٌ» نیز به‌واقعیت درآمد؛

۸. فلسفه‌ی وجود بین‌الملل بیشتر واضح گردید که چرا و برای کی و چه ساخته شده است؛

۹. قبل از آن، مردم از اسرائیل آن‌چنان نفرتی نداشتند و از نظر افتاده بود؛ اما پس از حملات ۷اکتوبر ملت‌های‌اسلامی و کفری از آن متنفر گردیدند؛

۱۰. پیام وسیعی برای امت فرستاده شد که اگر بخواهند می‌توانند همانند سابق امپراتوری داشته باشند و بعید نیست که به وقوع پیوندد.

فرجام سخن اینکه اگر دستاوردهای این جهاد را مقایسه و بررسی نماییم، بدون تردید خواهیم دانست که حماس با راه‌اندازی طوفان‌الأقصی، بزرگ‌ترین و شگرف‌ترین کاری را انجام داده است که نه‌تنها فلسطین و اقصی بلکه روح آزادی تمام جهان اسلام را در اجساد زنده‌ی بی‌روح دمیدند، کشورهای شعاری و مملو از نفاق را برملا ساختند، معامله‌ای خطیر و سترگی که در برابر امت اسلامی قریب بود صورت گیرد را با خاک یکسان نموده و یکبار دیگر جهانِ اتومی و ابرقدرت‌ها را به چالش کشانیدند؛ بنابراین خون شهدا و جانبازان و ایثارگران بی‌جا نرفته و همچون سیلابی در برابر دشمن قسم خوردهٔ‌مان، سدِ راه گردیدند.

بیانیه مقاومت اسلامی فلسطین در پی شهادت معتصم یکی از برجسته ترین بنیانگذاران سرویس امنیت مقاومت

بیانیه مقاومت اسلامی فلسطین در پی شهادت معتصم یکی از برجسته ترین بنیانگذاران سرویس امنیت مقاومت

بسم الله الرحمن الرحيم
“وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ”
مایه افتخار است که سازمان امنیت مقاومت در سوگ شهید، رهبر رزمنده قهرمان، معتصم العلی، فرمانده گردان های شهدای الاقصی در اردوگاه نور شمس عزاداری می کند.
امروز برای شما آشکار می کنیم که شهید معتصم یکی از برجسته ترین بنیانگذاران سرویس امنیت مقاومت بود که از اولین لحظه ترور رهبران قهرمان ما در جهاد و عزالدین  شرکت کرد.  در راه اندازی سازمان امنیت مقاومت و در افشای عوامل اشغالگر و فعالیت بی وقفه در آن دوران تلاش کرد و در افشای عوامل اشغالگر از هیچ کوششی دریغ نکرد و به اطلاع شما می رساند که شهید معتصم اخیراً یکی از عوامل را افشا کرده است #وللحديث_بقية
معتصم رفت تا داستان دلاوری را با خون و با استواری و گلوله و درگیری تا آخرین نفس بنویسد تا الله را در حالی ملاقات کند که به شهادت رسیده و عقب نشینی نکرده است. کسی که امنیت وطن را از ظلم و ستم تامین می کرد.

برای تو ای معتصم قسم می‌خوریم که خون پاک تو و همه شهدای صالح ما بیهوده نباشد.

ما برای شما آزادگان مردم خود قسم می‌خوریم که سپر محافظ هر مقاومی خواهیم ماند.

برادران شما، سازمان امنیت مقاومت
۱۱/۲/۲۰۲۴

داعی باید اصطلاح مصلحت دعوت را از فرهنگ لغت خود پاک کند

داعی باید اصطلاح مصلحت دعوت را از فرهنگ لغت خود پاک کند

اثر: شهید سيد قطب رحمه الله تعالی

داعی باید این اصطلاح را که مصلحت دعوت نامیده می شود از فرهنگ لغت خود پاک کند زیرا شیطان از همین جا حمله می کند، از این جا داعی لغزیده و سقوط می کند، از همین جا شیطان راه مفاد و مصالح شخصی را به نام دعوت و منفعت دین به او نشان می دهد، به این ترتیب مصلحت دعوت به چنان بتی تبدیل می شود که این متدینین آن را پرستش می کنند در حالی که آن ها دعوت اصلی و منهج واضح را فراموش می کنند .

بر مبلّغ دین لازم می باشد که خود را بر راه اصلی دعوت این دین که پروردگار فرستاده است، پیوند دهد.

بر آنها واجب می باشد که فقط بر این منهج گامزن باشند و نبینند که عواقب آن چه خواهد شد زیرا بدترین خطری که در این راه می تواند وجود داشته باشد این است که داعی از راه صحیح دعوت منحرف شود.

این انحراف فاجعه حقیقی است چه بزرگ و چه کوچک و به هر دلیلی که باشد زیرا سود و زیان دعوت به دست الله متعال می باشد.

الله تعالی داعی را به هیچ فایده ای که الله به او امر نکرده مقید نکرده است، الله متعال داعی را به یک چیز مکلف و پایبند کرده و آن عدم انحراف از مسیر اصلی دعوت می باشد و حتی یک لحظه نیز از آن جدا نشود .

پاورقی: ……………………………

یکی از دعوتگران شیعه مذهب ایران قبل از انقلاب اسلامی ۵۷ در این زمینه می گوید:

خدایا: مرا از این فاجعه پلید مصلحت پرستی که چون همه گیر شده است، وقاحتش از یاد رفته است و بیماری شده است که، از فرط عمومیتش، هر کس از آن سالم مانده باشد بیمار می نماید مصون بدار، تا، به رعایت مصلحت، حقیقت را ذبح شرعی نکنم.

ا.ا. افغانستان: نسل‌کشی قرن در غزه اعتبار ضعیف سازمان‌های بین‌المللی و کنوانسیون‌های بشردوستانه را بیش از پیش از بین خواهد برد

ا.ا. افغانستان: نسل‌کشی قرن در غزه اعتبار ضعیف سازمان‌های بین‌المللی و کنوانسیون‌های بشردوستانه را بیش از پیش از بین خواهد برد

وزارت خارجه امارت اسلامی افغانستان ضمن محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی، از دولت‌های مؤثر بین‌المللی و منطقه‌ای، کشورهای اسلامی و سازمان‌های حقوق بشری خواست برای توقف نسل‌کشی در غزه کاری کنند.

امارت اسلامی در بیانیه‌ای در واکنش به حملات رژیم صهیونیستی در غزه نوشت: پس از چهار ماه حملات وحشیانه به شمال و جنوب نوار غزه فلسطین، دیروز متجاوزان صهیونیست حملات وحشیانه‌ای را به شهر رفح آغاز کردند که حدود یک و نیم میلیون فلسطینی که بیشتر آنها کودک و زن بودند از ترس بمباران و جنگ در آنجا پناه گرفته‌اند.

وزارت خارجه امارت اسلامی همچنین تأکید کرد: ادامه نسل‌کشی در غزه، نظم بین‌المللی حاکم و ارزش‌های آن را با پرسش‌های جدی مواجه کرده است و این نسل‌کشی قرن اعتبار ضعیف سازمان‌های بین‌المللی و کنوانسیون‌های بشردوستانه را بیش از پیش از بین خواهد برد.

بازنشر پیام آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به ملت ایران به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی ایران

بازنشر پیام آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به ملت ایران به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی ایران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ملّت سرافراز ایران!

هر ملّتی و کشوری در طول زندگانی ممتدّ خویش، دورانهایی و حوادثی را میگذراند که تأثیر آن در سرنوشت تاریخی او، بسی تعیین‌کننده و ماندگار است و میتواند او را به نیکبختی و عزّت و اقتدار، یا سیه‌روزی و ذلّت و حقارت بکشاند. این حوادث هرچند سالها به طول انجامد در مقایسه با عمر ملّتها، در حکم لحظه‌ای زودگذر است، و اگر ملّتی در تندباد چنین حوادثی قرار میگیرد از خود اراده و هوشمندی و ایمان و استقامت نشان دهد قله‌های شرف و بهروزی را فتح میکند و قدم در جاده‌ی پیشرفت و تعالی میگذارد و با هر گردنه‌ی دشوار و سنگلاخی مواجه شود از آن عبور میکند و خود را به هدف میرساند. ولی اگر ضعف و تن‌پروری و دل سپردن به لذّت و راحت موقّت و ناهوشمندی و بی‌ارادگی و بی‌ایمانی گریبان‌گیر او شود آینده‌ی خود را تباه میکند و دست‌خوش ذلّت و اسارت و وابستگی میشود، و همه‌ی سختی‌ها و گرفتاری‌های ملل عالم که ناشی از وابستگی و اسارت است پی‌درپی و بتدریج بر او میتند و او را دچار بدبختی دنیا و آخرت میکند.

ملّتهای پیشرو و موفّق جهان در همه‌ی دورانها، ملّتهایی هستند که در یکی از چنین لحظه‌های تاریخی، تصمیمی شرافتمندانه و شجاعانه گرفته و سختی‌های مجاهدت و پایداری را با شوق و شور، تحمّل کرده‌اند و خود را با تلاش و هوشمندی به نقطه‌ی امن و عزّت و استقلال رسانده‌اند.

ملّت بزرگ ایران در انقلاب اسلامی کبیر خود که در چنین روزهایی در سال ۱۳۵۷ به اوّلین پیروزی تاریخی خود رسید، یکی از زیباترین و شگفت‌انگیزترین نمایشها را از این‌گونه در صحنه‌ی تاریخ اجرا کرد.

رژیم پهلوی که در بی‌کفایتی و فساد و سرسپردگی به بیگانگان در میان حکومتهای فاسد این منطقه از همه روسیاه‌تر بود، در طول ده‌ها سال حکومت خود بزرگ‌ترین ضربه‌ها را بر ملّت و کشور ایران وارد آورده بود، ملّت را با دیکتاتوری خشن و سرکوب بی‌رحمانه از صحنه‌ی سیاسی کشور بیرون رانده، منافع کشور را قربانی بندوبست با قدرتهای مداخله‌گر و کمپانی‌های غارتگر کرده، جوانان را با رواج ابتذال و شهوت‌رانی از اندیشیدن به سرنوشت کشور بازداشته و صدای هر معترض و آزادی‌خواهی را در گلو شکسته بود.

با نابود کردن کشاورزی ملّی و وابسته کردن صنعت ناقص و معیوب، و باز گذاشتن دست بیگانگان حریص و نوکران دربار و غارت منابع نفتی و بذل و بخشش ثروت ملّی به اربابان آمریکایی و اروپایی و ویران کردن روستاها و تبدیل ایران به بازار کالاهای بی‌ارزش خارجی و پس‌مانده‌ی محصولات کشاورزی آمریکا و برنامه‌های خائنانه‌ی دیگری از این قبیل، اقتصاد کشور را دچار انحطاط مزمن و وابسته به اراده‌ی قدرتهای خارجی کرده و رگ حیات ملّت را به دست دشمنان سپرده بود.

ایمان و فرهنگ و اعتقادات ملّت ایران را به تمسخر گرفته و با تحقیر آن و ترویج تحمیلی فرهنگ غرب، به مبارزه‌ای جدّی با خودباوری و اعتمادبه‌نفس این ملّت بزرگ کمر بسته بود.

دین و روحانیّت را که در طول چند قرن همیشه منشأ حق‌طلبی و عدالت‌خواهی و آزادگی و سنگر اصلی مقاومت در برابر تهاجم بیگانگان و ستمگران و مستبدان بودند، مورد سخت‌ترین انتقامها قرار داده و با همه‌ی وسائل زور و تهدید و تهمت و تبلیغ با آنها رفتار میکرد.

درحالی‌که فقر و تنگدستی و گرسنگی و سطح پایین زندگی، گلوی اکثریّت ملّت ایران را میفشرد، اسراف و ولخرجی و تجمّل و زندگی‌های افسانه‌وار و کاخهای شاه و خانواده و رجال درباری و فرماندهان نظامی‌اش از یک طرف و غارت منابع ملّی به‌وسیله‌ی کمپانی‌های بیگانه و دلّالان داخلی‌شان از طرف دیگر، روزبه‌روز عرصه را بر مردم تنگ‌تر میکرد.

احکام نجات‌بخش اسلام به دست گنهکار سران رژیم بکلّی از صحنه‌ی زندگی اجتماعی خارج شده و حتّی رعایت تقوای دینی و نماز و عبادت در محیطهای زیر نفوذ مستقیم رژیم مانند محیطهای نظامی و آموزشی، مورد تمسخر و در مواردی جرم بود.

کمترین انتقادی از رژیم ظالم و سفّاک با برخوردهای خشن و خونین روبه‌رو میشد و ساواکِ جهنّمی شاه که به‌وسیله‌ی سیای آمریکا و صهیونیست‌های ضدّ بشر سازماندهی و تجهیز شده بود، سخت‌ترین شکنجه‌ها و مخوف‌ترین زندانها را برای سرکوب کسانی که جرئت مقابله با آن رژیم را به خود میدادند، آماده داشت.

حوزه‌های علمیّه و طلّاب و علمای مبارز و جوانان و دانشجویان و دانشگاه‌ها بخصوص آنهایی که از دین و مبارزات دینی دم میزدند، مورد خشن‌ترین وحشیگری‌ها قرار میگرفتند.

کشور رو به ویرانی، ایمان دینی رو به اضمحلال، استقلال و عزّت و شرف ملّی مورد غارت بیگانگان و آینده‌ی ایران و ایرانی بشدّت تیره و سیاه بود.

ادامه خواندن بازنشر پیام آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران به ملت ایران به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی ایران

علل جنگهای بین سپاه اسلام و سپاه ساسانیان و علل اسلام آوردن ایرانیان یا قوم فارس (۶)

علل جنگهای بین سپاه اسلام و سپاه ساسانیان و علل اسلام آوردن ایرانیان یا قوم فارس (۶)

ارائه: ا.م. الکوردی

شبهه ی بعدی که مطرح میکنند این است که چرا مسلمانان اینقدر ایرانی کشتند؟

اولا باید بگوییم در جنگ ، نقل و نبات و شیرینی پخش نمیکنند. قانون جنگ این است که بکش تا کشته نشی. جنگ یعنی روبرو شدن با خون. کسی که در جنگ شرکت میکند باید خودش را برای روبرو شدن با این ۳ حالت آماده کند: یا می کشد.یا کشته میشود. یا به اسارت گرفته میشود. اینطور نبود که فقط از ساسانیان کشته شده باشد بلکه تعداد شهدای اسلام هم در آن جنگها بسیار زیاد بود.آنگونه که میگویند فقط در روز قادسیه ۸۵۰۰ نفر از مسلمانان شهید شدند اما این اعداد و ارقام هیچ اعتباری ندارند.فقط میتوانیم بگوییم از هر دو طرف تعداد زیادی کشته شدند.

ثانیا:مسلمانان با سربازان و نظامیان میجنگیدند نه با مردم عادی و در هیچ جای تاریخ ثابت نشده که مسلمانان مردم عادی یک منطقه را کشته باشند.اگر هم کسانی از غیرنظامیان را کشته باشند حتما جرمی مرتکب شده اند یا جاسوس و خبرچین بوده اند.غیرنظامیان غیر مسلمان در دولت خلافت اسلامی اهل ذمه نام دارند و هیچ مسلمانی حق ندارد به حقوق آنها تجاوز کند.و این اصلا با مبنای اسلام مطابقت نمیکند که اهل ذمه را بکشند  و اهل ذمه در اسلام احکام خاص خود را دارند و حتی در این مورد کتابها نوشته اند که میتوان به کتاب ” احکام اهل الذمه” اثر دانشمند بزرگ جهان اسلام امام ابن قیم  رحمه الله اشاره نمود و شما اسلام ستیزان کجا این حرفها را میفهمید؟!!!!

توصیه های ده گانه ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه به یکی از فرماندهانش در  شام بسیار مشهور است و  جواب خوبی به کسانی است که اسلام را به تجاوز و کشتار ظالمانه متهم میکنند.در کتاب الموطا اثر امام مالک رحمه الله  ج ۲ ص ۵۶ و همچنین در المصنف ابن ابی شیبه ج ۳ ص ۲۲۱ از قول ابوبکر صدیق رضی الله عنه به فرمانده سپاهش چنین آمده:( إِنِّي مُوصِيكَ بِعَشْرٍ لَا تَقْتُلَنَّ امْرَأَةً وَلَا صَبِيًّا وَلَا كَبِيرًا هَرِمًا وَلَا تَقْطَعَنَّ شَجَرًا مُثْمِرًا وَلَا تُخَرِّبَنَّ عَامِرًا وَلَا تَعْقِرَنَّ شَاةً وَلَا بَعِيرًا إِلَّا لِمَأْكَلَةٍ وَلَا تَحْرِقَنَّ نَحْلًا وَلَا تُغَرِّقَنَّهُ وَلَا تَغْلُلْ وَلَا تَجْبُنْ) يعني “من تو را به ده امر سفارش میکنم.هیچ زنی را نکشید.هیچ خردسالی را نکشید.هیچ پیرمردی را نکشید.هیچ درختی را که ثمر میدهد قطع نکنید.هیچ خانه ای را ویران نکنید.هیچ بز و گوسفند و شتری را نکشید الا برای رفع نیاز خوردن.زنبور عسل را نسوزانید.زیاده روی نکنید و به مردم ستم روا ندارید.” این قوانین بشردوستانه را اسلام در ۱۴۰۰ سال پیش در جنگ ها اجرا کرده است که جوامع به اصطلاح طرفدار حقوق بشر امروز هنوز هم که هنوز است نتوانسته گوشه ای از آن را در جنگ هایشان اجرا کنند.جنگهای این مدعیان حقوق بشر سراسر کشتار و تجاوز به زنان و غارت اموال مردم است و با استفاده از رسانه های دروغگو  و اسلام ستيز  این جنایتهایشان را سرپوش می نهند و برعکس سعی میکنند اسلام را در نظر مسلمانان زشت جلوه دهند و جای بسی تاسف است که عده ای مسلمان ناآگاه به محض شنیدن این خبرهای دروغ آن را باور میکنند و بین مردم نشر میدهند.

ثالثا: تعداد کشته شدگانی که در روایات تاریخی آمده است بسیار زیاد است و اگر کسی این روایات را بخواند و عقل سالمی داشته باشد به دروغ بودن آنها پی میبرد.گاه تعداد این کشتگان را آنقدر زیاد ذکر کرده اند که اگر مسلمانان بمب اتم هم داشتند نمیتوانستند این تعداد را در یک روز بکشند چه رسد به شمشیر آهنی!!!!! این روایات اغلب از طریق اشخاص مدلس و دروغگو و دشمنان اسلام در کتب تاریخ وارد شده و  به ما رسیده و قطعا هیچ عالم اسلامی و هیچ عقل سالمی این روایات را صحیح نمیداند.اشخاصی که این روایات را صحیح میدانند بفرمایید طبق قواعد رجالی اسلام یک روایت صحیح تاریخی را به ما نشان دهند هرچند که بر ما معلوم است که شما دشمنان اسلام  مقلدی بیش نیستید و آنقدر سوادتان در سطح پایینی است که نمیتوانید اصل روایت را که به زبان عربی در کتابهای تاریخ آمده-تاکید میکنم به زبان عربی -برای ما بیاورید چه رسد به اینکه بر اساس قواعد رجالی آن روایت را برای ما بررسی کنید و سعی کنید صحیح بودن آن را برای ما ثابت کنید.شما فقط مقلد یک عده بیسواد مثل خودتان هستید.بدون اینکه از صحت یک خبر اطلاع پیدا کنید آن را کورکورانه نقل میکنید.چیزی را در یک کتابی میخوانید و بدون اینکه بروید آن را بررسی کنید ببینید صحت دارد یا خیر عین آن را مثل طوطی برای ما میخوانید. اینگونه قبول نیست اصل روایت را به زبان عربی بیاورید و سند آن را بررسی کنید.

و در پایان این سخن زیبای پیامبر رحمت را یادآور میشویم .پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم میفرمایند”كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِبًا أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ” .يعني براي دروغگو بودن یک شخص همین بس که هر آنچه را میشنود(بدون اینکه درباره آن تحقیق کند) بازگو نماید.[۱]

والسلام علی من اتبع الهدی.


[۱] صحیح امام مسلم نیشابوری رحمه الله.

العـــــزة لله و لرسول الله، هدف قراردادن نیروهای مزدور امارات در سومالی

العـــــزة لله و لرسول الله، هدف قراردادن نیروهای مزدور امارات در سومالی

امارات متحده عربی به عنوان یکی از بازوان آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی در کنار آل سعود که به صهیونیستهای عرب مشهور هستند هر جا تحرکی اسلامی وجود دارد با دلار و دیپلماسی و اسلحه و نیروی نظامی در کنار این کفار هستند.

سومالی یکی از سرزمینهای اسلامی است کا برای چند دهه شاهد قتل عام زنان و کودکان و پیران و جوانان خود توسط این دشمنان خارجی و داخلی است.
در تازه ترین خبر رهبر الشباب المجاهدین سومالی امروز بیانیه ای در مورد هدف قرار دادن افسران اماراتی در موگادیشو پایتخت با حمله مجاهدین انغماسی صادر کرد با این مضمون:

«حمله در پایگاه اردن در موگادیشو پایتخت رخ داد که یکی از بزرگترین پایگاه نظامی نیروهای اماراتی در سومالی و مقر فرماندهی در این پایگاه در حالی که بیش از ۲۰ افسر از امارات متحده عربی و مزدوران غربی و آفریقایی در ان حضور داشتند .

تعداد اولیه: ۱۷ افسر از جمله افسران مسئول کمپین مبارزه با شریعت در سومالی، و افسر ارشد امارات در سومالی، مسئول آموزشی نیروهای ویژه، مسئول اطلاعات، مسئول بخش لجستیک و ماشین آلات که همه این مزدوران خبیث از امارات، و غربی و افریقایی بودند که برای امارات کار می کردند به هلاکت رسیده اند.

الله اکبر الله اکبر الله اکبر
ولله الحمد و المنة

سخنگوی رسمی حرکت شباب المجاهدین نیز گفت:
ما بارها به دشمن هشدار دادیم… اما گوششان را کر کردند و امروز پاسخ مناسب را دریافت کردند و آنچه در راه است بدتر، جدی تر و دردناک تر است.

العــزة لله و لرسول الله
اللهم اعــز الأســلام و المسلمین
اللهم انصر عبادک الصالحین

……

منابع اماراتی اعلام کردند در این عملیات علاوه بر اماراتی ها از نیروهای بحرینی هم کشته وجود دارد .

سرگرد عبدالله بن راشد النعیمی از افسران نیروهای دفاعی بحرین یکی از مرتدینی است که در حمله مجاهدین الشباب المجاهدین به پایگاه نظامی اردن در موگادیشو به هلاکت رسیده است.

الیٰ جهنم و بئس المصیر

همچنین سرهنگ محمد مبرک، مسئول کل نیروهای إمارات متحده ی عربی در مرکز و جنوب سومالی در حمله شب گذشته رزمندگان الشباب المجاهدین انغماسی به پایگاه نظامی جوردن در مگاديشو، پایتخت سومالی به هلاکت شد. سرهنگ کشته شده مدت ها در سازمان اطلاعات امارات متحده عربی مشغول به کار بود و همچنین قبلا به عنوان یک مقام رسمی امارات در يمن فعالیت می کرد.