پیام یحیی السنوار جانشین اسماعیل هنیه در حماس به سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان
یحیی السنوار رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس خطاب سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان می گوید:
با کمال قدردانی و افتخار، پیام تبریک و تسلیت شما برای شهادت اسماعیل هنیه و همراهان وی را دریافت کردیم.
از ابراز همبستگی شما که با احساسات راستین و والا همراه بود سپاسگزاری میکنیم. این ابراز همبستگی بیانگر اقدامات مبارک شما در جبهههای مقاومت در راستای حمایت، پشتیبانی و شرکت در نبرد بود.
«ابوالعبد»، فرمانده ما در نبرد طوفان الاقصی که یکی از شرافتمندانهترین نبردهای تاریخی ملت ماست به شهادت رسید.
شهادت فرمانده شهید ما مؤید آن است که خون فرماندهان و مبارزان ما از خون هموطنانمان با ارزشتر نیست. این خونهای پاک و کاروانهای مبارک شهدا بر صلابت و قدرت در مقابله با اشغالگران میافزاید.
تاکید میکنیم که جنبش حماس مانند قبل بر وفا به خون شهدا ثابتقدم باقی خواهد ماند.
مبانی والایی که فرمانده هنیه به سوی آنها فرا میخواند ثابت و حاضر باقی خواهند ماند و جنبش و مبارزان ما مسیر آنها را خواهند پیمود.
در پیشاپیش این مبانی که ما در مسیر آنها حرکت خواهیم کرد، اتحاد ملت فلسطین پیرامون گزینه جهاد و مقاومت است. همچنین در پیشاپیش این مبانی وحدت امت و در قلب آن محور مقاومت در برابر پروژه صهیونیسم است.
ما تا اخراج اشغالگران و برپایی کشور مستقل خود با حاکمیت کامل و به پایتختی قدس در مسیر این مبانی حرکت خواهیم کرد.
آمریکای سکولار و اشغالگر و متحدینش تنها به صورت نظامی و مسلحانه مومنین را قتل عام نکرده اند بلکه با محاصره ی اقتصادی و ایجاد تحریمهای مختلف اتقاصدی و حیت درمانی و بهداشتی سرزمینهای اسلامی مخالف خودش را مجازات کرده است.
مجازات به خاطر سرپیچی آنها از قوانینی که آمریکای سکولار مشخص کرده است، پس آمریکا صبر مومنین را لبریز کرده و مسلمانان ضررهای اقتصادی و جانی را که در خیال نمی گنجد تحمل کرده اند و به ناچار گهگاهی ضرباتی به این جنایت پیشه ی خونخوار و متحدین و مزدورانش وارد کرده اند.
به نظر شما اگر کسی در تنگناه قرار می گیرد و به طرف گلوگاه کشانده می شود تا قربانی شود تا ذبح شود اگر به قاتلش لگدی بزند حقش نیست؟
چه کسانی برای این قاتلی که گاه گاهی از سوی قربانیان لگدی به او وارد می شود اشک دروغین می ریزند و از این قاتل حمایت می کنند؟
چه کسانی غیر از دارودسته ی منافقین و شکست خورده های درونی و خود کم بینها برای تبرئه ی اسلام از جهاد و غیرت و انتقام از کفار اشغالگر و ترساندن قاتلین سکولار اشغالگر تلاش می کنند؟
به خدا قسم ، آمریکا و متحدینش را به حال خود گذاشتیم و آنها در حق ما کوتاهی کردند، پس هر زمان آنها نجات یافتند ما نجات نیافتیم، و خیر و عزت و کرامتی در ما نیست اگر آتش ما را نبینیکه انتقام برادرانمان را در فلسطین و یمن و عراق و سومالی و هر جای دیگر می گیریم.
خدا را سپاس می گوییم که در رأس این پیمانها آمریکا را قرار داده تا بدی را از خوبی مشخص نماید.
مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىٰ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ۗ (آل عمران/۱۷۹) خدا بر این نبوده است که مؤمنان را به همان صورتی که شما هستید به حال خود واگذارد بلکه خداوند ناپاک را از پاک جدا می سازد.
ثانیاً الله را شکر می کنیم که صراحتاً اعلام کرد این جنگ جنگ با مشرکین(سکولاریستها) است پس پرچم آشکار شد یا خندق ایمان یا خندق کفر .
سوماً الله را شکر می کنیم که عالم کفر را قرار داده که به وسيله ي آن مرتدین و گروه منافقین مشخص می شوند تا این که حقیقت برای امت آشکار شود و وضعيت مشخص شود و سرزنش شدت یابد.
دیورز محمود عباس سکولار رسماً با ۵۰۰ مرتد سکولار فلسطینی در جبهه ی آمریکا و رژیم صهیونیستی سکولار قرار گرفت تا انقلابیون آزادیخواه و مجاهد فلسطینی را دستگیر کرده و تحویل رژیم صهیونیستی دهد.
آیا این برای این نسل جدید یک نعمت نیست تا واقعیت سکولاریستهای محلی را در کنار ببینند همچنانکه با چشم سر جنایات صهیونیستهای سکولار با حمایت آمریکای سکولار و سایر سکولاریستهای متحد آنها را می بینند؟
اگر مومنین به این جبهه ی مشترک سکولاریستها ضرباتی وارد کنند حقشان نیست؟
هر انسان آزاده ای هر چند مسلمان هم نباشد به آزادیخواهان سرزمینهای اشغالی حق می دهد که بر اشغالگران و خائنین داخلی ضرباتی وارد کنند.
قتل عام وحشیانه باشندگان (شیعه) دایکندی در مسیر دایکندی – غور از کوتل قریودال
امروز پنجشنبه (۲۲سنبله) گروهی از باشندگان ولسوالی سنگتخت و بندر ولایت دایکندی که به استقبال زائران کربلا میرفتند، در مناطق مرزی با ولایت غور هدف حمله افراد مسلح قرار گرفتهاند.
افراد مسلح ناشناس سرنشینان یک موتر فلانکوچ در ولسوالی سنگ تخت و بندر ولایت دایکندی را که امروز به استقبال زائران بازگشته از کربلا میرفتند، از موتر پیاده و تیر باران کردند.
در این رویداد ۱۴ نفر کشته و ۴ نفر به شدت زخمی شدند.
جهت جنگ با آمریکا پرچمدار سکولاریسم نوین و «سرافعی» که با افتادن آن اکثریت مطلق حکام مزدور و خائن و وبسته ی حاکم بر مسلمین هم می افتند توجیهات عملی و واقعی غیر قابل شمارشی وجود دارد که در اینجا به اشاره به بعضی از آنها اکتفا می کنیم و به خاطر خواننده گرامی که آزادی اندیشه در سایر امور را دارد و انتخاب زیاد او را خسته نکند از آوردن موارد زیاد اجتناب می کنیم.
آمریکا سردسته ی کفر سکولاریسم در دنیای معاصر است، او رهبر نظام سکولار دمکراتی کافری است که براساس سکولاریسم و کنار زدن شریعت الله از زندگی اجتماعی انسانها بر پا شده است.
براساس وضع قوانین سکولاریسم که در تضاد با منهج الله عزوجل می باشد «انسان» جایگزین «الله» می شود و شروع می کند به قانونگذاری و مردم با اطاعت از قوانین سکولاریستی آنها را عبادت می کنند.
در این نظام سکولاریستی، «انسان» کسی است که حلال می کند آ ن چه را که الله عزوجل حرام کرده است، و او به وسیله ي آن دولت های دیگر را به زور وادار می کند که براساس این قوانین و روش عمل کنند ، و هر دولتی که از این قوانین سرپیچی کند، از نظام اجتماعی دولت ها و قانونش خارج می گردد و آن را دستاویزی برای مجازات و محاصره اش قرار می دهد و سپس با او قطع رابطه می کند، و اینگونه می خواهد دین بر روی زمین برای غیر الله باشد در حالی که الله می خواهد همه ي دین برای او باشد.
آمریکای سکولار با مشارکت و همکاری یهود و بخصوص صهیونیسم سکولار– كه رأس فساد و نابودی است – فرقي ندارد چه فساد اخلاقی باشد یا فکری یا سیاسی یا اقتصادی، سعی در به فساد کشیدن دنیا و به بردگی گرفتن انسانهای ضعیف را دارد.
آمریکای سکولار مسبب همه ی ظلم و بی عدالتی وستم هایی است که بر مسلمانان واقع می شود ، و او پشت همه مصیبت هایی است که برای مسلمانان در غرب آسیا و آفریقا و اروپا اتفاق مي افتد، پس او در خون مسلمانان غرق شده و نمی تواند آن را مخفی نماید یا آن را بپوشاند .
در فلسطین ۷۰ سال است که صهیونیستهای سکولار با همکاری آمریکای سکولار و پشتیبانی و حمایت آنها در محافل سکولار بین المللی به زشت ترین و بدترین اشکال قتل و ستم ، شکنجه و آوارگی مشغول است – و جنایت اخیر و قبل از آن و رویدادهای تاریخی که ادامه دارد و فراموش نمی شوند بزرگترین شاهد و گواه بر این قضیه است .
سکولاریستهای صهیونیست حدود ۰۰۰/۰۰۰/۵ فلسطینی را آواره كرد و حدود ۰۰۰/۲۶۰ نفر را کشت و حدود ۰۰۰/۱۸۰ نفر را زخمی و مجروح کرد و حدود ۰۰۰/۱۶۰ نفر را باز داشت نمود در چند ماه گذشته و بعد از طوفان الاقصی هم بیشتر از چهل هزار نفر را شهید کرده و دهها هزار نفر را زخمی کرده و تقریبا تمام غزه را نابود کرده است.
و در عراق و قبل از اشغال آن به دلیل بمباران و محاصره ي آمریکا ۰۰۰/۲۰۰/۱ مسلمان کشته شدند و در ده سال قبل از اشغال بیش از یک میلیون کودک به دليل محاصره کشته شدند یعنی معادل ۳۳۳/۸۳ کودک در ماه و معادل ۷۷۷/۲ کودک در روز ؛ و هر روز در پناهگاه مسکونی ۰۰۰/۵ مسلمان عراقی شدند ، آیا این آمار و ارقام برای تأسیسات نظامی است؟!
و در افغانستان، قبل از اشغال، آمریکا در جنگ با طالبان و القاعده ۰۰۰/۱۲ شهروند افغانی را کشت و ۳۵۰ مجاهد عرب که در میان آنها زنان و کودکان بودند ، و زمانی که مجاهدین عرب را با خانواده هایشان در ماشینهایشان نابود کردند، بالگردهای آمریکایی با موشک های ضد تانک آنها را بمباران نمودند تا جايی که اثری به جز اجساد متلاشی شده از آنها یافت نشد.
و در صومالی ، آمریکا بیش از ۰۰۰/۱۳ صومالی را کشت و نسبت به کودکان و زنان اعمال زشتی را انجام دادند .
این بخشی از جایگاه آمریکای با همکاری جهانیان سکولار بر ضد مسلمانان است ؛ و این غیر از آمار جنایات آنها در سودان و فيلیپین و اندونزی و کشمیر و مقدونیه و بوسنی و غیره است که می بایست از مصیبت هایی که خلق کرده اند عرق شرم بر پیشانی او می نشست اما وقیحانه به جنایت خود هم افتخار می کند.
این آمریکای واقعی است. آمریکای سکولار و مروج سکولاریسم.
نکاتی به مناسبت بیستوسومین سالگرد عملیات مبارک یازده سپتامبر ۲۰۰۱ بر علیه سرافعی
به قلم: صلاح الدین الکوردی
✅ کسانی از عقلای مسلمانان هستند که از بقیه امت جلوتر هستند و به حقایق قرآنی ایمان دارند و از تاریخ گذشته عبرت گرفتهاند، بنابراین میتوانند فهم صحیحی را از دنیای پیرامون خود داشتهباشند و براساس همین معلومات میتوانند به امت خود خدمتی برسانند… از جمله این خبرگان، همانهایی بودند که در یازدهسبتامبر ۲۰۰۱ پوزه فرعون عصر، آمریکا را به خاکمالیدند این روز تاریخی که مسیر تاریخ را تغییر داد
👈 ماقبل این عملیات و خودعملیات و آثار و نتایج آن، درسها و عبرتهای بسیار بزرگی را با خودداشت که لازم میدانم بعضی از آنها را ذکر کنم: 🔹 این عملیات مبارک به آمریکا و دیگر قاتلین و خونخواران فهماند که ریختن خون مسلمان بدون قصاص نخواهد بود 🔹 از درسهای پربار آن این بود که: اگر ما مسلمانان بخواهیم و صادقانه تلاش کنیم، خواهیم توانست… عدهای که حکومتی در دستنداشتند با امکاناتی ابتدایی توانستند که چنین عملیات دقیق و بزرگ و حسابشده را انجام دهند 🔹 به امت اسلام فهماند که مدافعین حقیقی امت اسلام چه کسانی هستند…. بسیاری از حکومتها شعارهای ضد آمریکا و اسرائیل را سر میدهند اما تو میبینی که هیییییچ ضرر و یا مزاحمتی را برای آمریکا یا اسرائیل نداشتهاند 🔹 بعد از این عملیات مبارک، آمریکا و سران کفر به بهانه وجود اسامهبنلادن و طراحان این عملیات، به افغانستان حمله کردند، درحالیکه هیییییچ دلیلی برای اثبات ادعای خود نداشتند و در آن وقت اصلا کسی مسئولیت آن را به عهدا نگرفتهبود… و این خود دلیلی است بر اینکه آمریکا و سران کفر عالمی اصلا دنبال دلیل و منطق نیستند بلکه هر کاری را در راستای مصالح دنیوی خودبدانند، انجام میدهند 🔹 بسیاری از دولتهای مرتد مانند ترکیه و … نیز که ادعای دفاع از اسلام را دارند، با فرعون عصر در جنگ علیه اسلام و مسلمانان همراهشدند و این خود دلیلی بر این است که اینان اسم اسلام را فقط برای فریب عوام قرار دادهاند و در واقع از بزرگترین دشمنان اسلام و بزرگترین موانع پیشرفت مسلمانانند 🔹 این عملیات ثابت کرد که عقیده یا مقوله “لشکر شکستناپذیر آمریکا” سرابی بیش نیست… یکی از مشهورترین دشمنان آمریکا چنین عملیاتی را با این گستردگی طرحریزی و اجرا کردند بدون اینکه سازمانهای استخباراتی آمریکا هیییییچ بویی از آن بردهباشند… بعضیها وقتی از آنها پرسیده میشد: امنترین مکان در دنیا کجاست؟ جواب میدادند: پنتاگون، ساختمان وزارت دفاع آمریکا مجاهدین توانستند این ساختمان را با یک فروند هواپیما نابود کنند و برجهای دوقلو را در قلب آمریکا با خاک یکسان کنند 🔹 ظاهرشدن نفاق جمعی از منتسبین علم شرعی مانند سدیس که برای قربانیان این عملیات گریستند!!! و دیگرانی که دعوت کردند تا مسلمانان برای قربانیان این عملیات خون هدیه کنند!!! و یا فتوا دادند که جایز است مسلمانی که در ارتش آمریکاست با آنها در این جنگ علیه اسلام و مسلمین همراهشود!!! در حالکه از اینان نشنیدیم که اشغال افغانستان و یا عراق و ….. را محکوم کنند!!! 🔹 مفتضحشدن تمدن غرب و شعارهای دروغین و توخالی آن… آمریکا ادعا کرد که من برای مجازات عوامل عملیات یازدهسپتامبر به افغانستان لشکرکشی میکنم! خب حتی اگر برفرض بپذیریم که مجاهدین خونهایی را به ناحق ریختند و باید مجازات شوند! دراینجا میپرسیم: آیا آمریکا به سبب کشتن صدها هزار نفر در هیروشیما و ناکازاکی جریمهشد یا به خلبانان قاتل مدال افتخار دادهشد؟!!! و آیا آمریکا به سبب کشتن یکمیلیون کودک عراقی به خاطر محاصره اقتصادی عراق توسط آمریکا و همپیمانانش مجازات شدند؟!!! و یا آمریکا به سبب آن همه جنایت در حق مردم افغانستان و یا عراق و …. مجازات شدند؟!! یا اینکه خون شما خون است و سرخ اما خون ما مسلمانان آب است؟!!! و نیز از آن جهت که اینان بعد از این عملیات مبارک به افغانستان حملهکردند، و به جای جنگی مردانه و روبرو شدن با مجاهدین به جنگی منافقانه روی آوردند و مسلمانان بیدفاع و زن و بچهها را به خاک و خون کشیدند حتی در بعضی موارد روستاهایی را کااااملا با تمام مردمانش از نقشه محو میکردند 🔹 قرارگرفتن جهاد مجاهدین در اتجاه صحیح… به اینصورت که رهبران مجاهدین دریافتند که ماری که به جان مسلمانان افتاده و آنها را به این روز کشانده سرش در آمریکاست و اسرائیل و دولتهای طاغوتی محلی فقط دنباله و نوکرانی حلقه به گوش هستند درنتیجه به جای مشغولشدن به حاشیه و دم مار، باید سرِ مار را نشانه گرفت و سر که قطع شد بقیه نیز خودبهخود سقوط میکنند، مانند اتحاد جماهیر شوروی آنجا که اصل حکومت سقوط کرد بقیه دولتهای تابع آن نیز سقوط کردند… بنابراین ساقطکردن طواغیت محلی که بر سرزمینهای مسلمین حاکم هستند بعد از سقوط آمریکا – انشاءالله-
🔹 قبول شکست و ضعف و بردگی از جانب بسیاری از مسلمانان… به صورتی که بعد از این عملیات مبارک عده زیادی از مسلمانان باخود گفتند: امکان ندارد که این عملیات را مسلمانان انجام دادهباشند، و امکان ندارد که این عملیات بزرگ از چشم جواسیس آمریکا دور ماندهباشد و این فقط نقشهایست برای حمله به افغانستان! اینان اصلا بوی عزت و پیروزی را نچشیدهاند و به آن ذلت و ضعفی که در آن هستند، عادتکردهاند، و هییییچ اعتماد به نفسی ندارند! نصرت این دین توسط کسانی خواهد بود که به اسلام و جهاد خود افتخار میکنند. 🔹 این عملیات و پیامدهای بعد از آن، از جمله جهاد افغانستان و عراق و …. و برپاشدن حکومت اسلامی در افغانستان ثابت کرد که تنها راه حل برای رفع ذلت از مسلمانان و برپایی حکومت اسلامی فقط جهاد است و بس… جهادی با شعاری واضح و منهجی وسط بهدور از افراط و تفریط با رهبرانی شجاع و حکیم و صاحب عقیده پاک و ثابت کرد که مشارکت سیاسی و دمکراسی و اعتماد بر خائنین هیچ دردی را از امت اسلام دوا نمیکند. 🔹 دامنه دار نبودن عملیاتهایی از این دست توسط سازمان القاعده نشان داد که دامنه ی حرکت فرقه ها در دنیای کنونی بسیار محدود است و ممکن است بعد از مدتی عقیم شود، پس بهترین گزینه دست کشیدن از فرقه بازی و روی آوردن به اهل جماعت شدن است. یعنی هم مسیر شدن با حاکمیت بر دارالاسلام و جماعت ایران و جبهه مقاومت که هم اکنون پرچمدار جهاد بر علیه آمریکاست . اهل جماعت شدن انتخاب صحیح است و فرقه گرایی ثمراتی که الله برای اهل دعوت و جهاد در نظر گرفته است را برآورده نمی کند.
به بهانه بیست و سومین سالگرد عملیات ۱۱ سپتامبر، چرا با آمريكای سکولار می جنگيم ؟!
ارائه: محمد اسامه
برای چه جهان از حمله به نمادهای اقتدار اقتصادی و نظامی آمریکای سکولار در کشورش غافلگیر و متعجب شد؟ برای چه میلیونها نفر به خاطر اتفاقی که برای آمریکای سکولار در سال ۱۱/۹/۲۰۰۱ افتاد مات و مبهوت شدند؟ آیا جهان چیزی غیر از آن انتظار داشت؟ و آیا جهان توقع داشت که اتفاقي کمتر از آن بیفتد؟!
آن چه که برای آمریکای سکولار اتفاق افتاد امری طبیعی و احتمالی برای دولتی سکولار است که شیوه ی وحشت و ترس و سیاست برتر و قانون حمله علیه ملتها و مردم دارد و روش و فکر واسلوب واحدی را برای زندگی مشخص نموده، گویی افراد جهان کارمندان ادارات دولتی درشرکت ها و مؤسسات تجاری او هستند.
کسانی که غافلگیر شدند و عجیب شمردند و توقع نداشتند… آنها حقیقت بشر و طبیعت انسان و تأثیر ظلم و طغیان را بر احساسات و عواطفش نمی دانند و گمان می کنند که ظلم، بردگی و تسلیم شدن، حقارت بوجود می آورد و طغيان، فرومايگی و پستی بر جای می گذارد، آنها همچنین گمان کردند که این محیط ، خاص آنهاست زیرا که مردانگی را می کشد و اراده را نابود و کرامت انسانی را از بین می برد.
آنها دوبار از درستی روی برگرداندند یک بار هنگامی که حقیقت حقیر بودن انسان را نادیده گرفتند و دیگری هنگامی که قدرت انسان را برای پیروزی نشناختند. این به نسبت یک انسان است پس چگونه انسانی که ایمان دارد به ربوبیت الله و به دین اسلام و به پیامبری محمد- صلی الله علیه وسلم- و آگاه است که دینش او را از پستی ها بازمی دارد و ذلت را برای او ننگ می داند و پستی ها را رد می کند؟!
چگونه است در حالی که او می داند اصل این است که بپذیرد همه زمین برای الله است نه برای کفار سکولار و اشغالگر شرق و نه غرب و مزدوران سکولار محلی آنها؛ و همچنین نه برای فکر و روشی مگر روش الله عزوجل.
الله می فرماید: وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ (انفال/۳۹) و با آنان جنگ کنید تا فتنه ای باقی نماند و دین خالصانه از آن الله گردد.
تا زمانی که انسان مسلمان این حقیقت ها را می داند و به این روش اعتقاد دارد پس لحظه ای برای رسیدن به آن و عمل برای تحققش از تلاش باز نمی ایستد و ذلت تسلییم شدن در برابر کفار سکولار اشغالگر را نمی پذیرد.
این توجیهات همان توجیهات غیرارادی و ذاتی هستند که زبان با آن سخن می گوید یعنی کودکی که در آن روز مبارک ، با همه پاکی جلو تلویزیون نشسته وغیرارادی می گوید : آیا آمریکا کمتر از این را انتظار دارد؟!
آن چه اتفاق افتاده کمتر از آن چیزی بوده که امکان داشت برای این دولت جنایتکار سکولار اتفاق بیفتد، توجیهات برای آن توجیهات ذاتی و طبیعی است و حتی کودکی که آن صحنه را دید با همه پاکیش نتوانست مگر این که بگوید: آیا آمریکا کمتر از این را توقع داشت.؟!
پس اینها توجیهاتی غیرارادی است برای هر انسانی که حقایق امور را نمی داند و به پشت پرده ی اتفاقاتی که می افتد آگاه نیست .
اما توجیهاتی که ما از آن سخن می گوییم مانند اصلی است که عقاید و منهج و برنامه و اهداف و احساساتمان را بر اساس آن بنا می کنیم و از بین آنها روش و اسلوب رفتاریمان را ترسیم می کنیم . پس اين توجیهات عملی و واقعی است و اتفاقات و بررسی اتفاقات به آن گواهی می دهد .
همچنین توجیهات عملی و شرعی است، که به ما احساس اطمینان و یقین می دهد که برای نصرت دین و امتمان باید به پاخیزیم.
هدف من از یادداشت و ارائه ی این توجیهات ثابت کردن حقیقت آن چه اتفاق افتاده نیست ، و آن چه در اختیار شما قرارمی دهم تأکیدی برای ادامه ي کارمان برای صدمه زدن به آمریکا و صهیونیستها و اهدافشان است.
و آن چه بر سر آمریکای سکولار و صهیونیستهای سکولار خواهد آمد – باذن الله تعالی – کمتر از آن نخواهد بود.
پس سکولاریستهای آمریکا و صهیونیست منتظر بمانند و آماده شوند و در حالت آماده باش قرار بگیرند و کمربندهای ایمنی را محکم ببندند، که به اذن الله از جایی که گمان نمی کنند خواهیم آمد.
وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ (توبه/۵۲) ما درباره شما چشم به راه هستیم که یا الله به عذابی از سوی خود گرفتارتان سازد و یا با دست ما، پس شما چشم به راه باشید وما هم با شما در انتظاریم.
آزادی عبدالحمید خراسانی از بند ا.ا.افغانستان نشان دهنده خواست اصلاگری است
به قلم: فضل احمد هراتی
امروز دوشنبه (۱۹سنبله) باخبر شدیم که عبدالحمید خراسانی مسوول قطعه بدری که ۱۲ روز پیش به کمیسیون نظامی کابل فراخوانده شده و سپس خلع سلاح، بازداشت و به زندان انداخته شده بود، از بند ا.ا.افغانستان رها شد. عبدالحمید فرماندهی جنجالِ طالبان میگوید که به ضمانت نورالدين عزیزی، وزیر تجارت ا.ا.افغانستان و مولوی قدرتالله امین والی پنجشیر از زندان کمیسیون نظامی رها شده است. خراسانی می گوید«جرماش» موقفگیری علیه دولت ایران و پاکستان بود و به دلیل شکایت رسمی ایران زندانی شده بود.
آزادی و سخنان عبدالحمید نشان می دهد که: ۱) ا.ا.افغانستان قصد دارد حکومت شود و سیاست واضح و آشکاری هم در برابر تشیع و ایران دارد و از اعضای حاکمیت خود می طلبد که مثل اعضای تمام حکومتهای دنیا اینها هم تابع پالسی و سیاستهای حاکمیت خود باشند و این درخواستی بزرگ نیست و مساله ای عادی برای تمام کشورهای مدرن دنیا در گذشته و حاضر بوده است. ۲) ایران کشوری اسلامی و همسایه است و با کشورهای کافر جنایتکاری چون چین و ازبیکستان و تاجیکستان و ترکمنستان فرق دارد و همچنانکه رعایت این کشورهای همسایه ی کافر داریم باید بیشتر از آنها رعایت ایران اسلامی داشته باشیم. ۳) مسئولین حکومتی ما نباید با فتواهای غیر شرعی وبا سخنان افراد وظیفه دار، امنیت ملی ایران را در معرض خطر قرار دهند و ایران را مجبور به واکنش ناخواسته کنند چون همچنانکه در افغانستان افرادی مخالف ایران وجود دارند در ایران هم افرادی مخالف طالبان وجود دارند و همچنانکه ایران این مخالفین را مدیریت می کند ا.ا.افغانستان هم لازم است این مخالفین را مدیریت کند. ۴) شیعه ها در افغانستان بیست فی صد مردم هستند و تکفیر کردن غیر شرعی و بی پایه و اساس این مسلمین آنهم از سوی یک وظیفه دار حکومتی یک فاجعه است که امیدواریم عبدالحمید مسائل را فهمیده باشد و امثال عبدالحمید هم اگر وجود دارند راهی که عبدالحمید رفته است را نروند چون ممکن است کسی در این حد نباشد که بتواند آنها را ضمانت کند و یا به شیوه های دیگری مدیریت شوند.
ا.ا.افغانستان قصد دارد یک کشور مستقل با سیاستی مستقل اقتصاد محور به پیش برود، کسانی که با چنین سیاستی موافق هستند شایسته نیست در برابر آن قرار بگیرند.
ا.ا.افغانستان عبدالحمید خراسانی را از بند آزاد کرده تا نشان دهد حاکمیتی جاافتاده و در فکر اصلاحگری است و از اخلاق عشایری و کوچی گری و قومندان بازی های گذشته عبور کرده و به دور است.
۱۸ سنبله در دو دهه گذشته برای مردم کابل و برخی دیگر از شهرها، روزی پر از وحشت، بیقانونی، آزار و اذیت، آنارشیزم، خودسری و حتی قتل افراد بیگناه بوده است.
۲۳ سال پیش در همین روز احمدشاه مسعود فرمانده پیشین جمعیت، که در جریان جنگ داخلی افغانستان متهم به قتل هزاران فرد بیگناه است، در منطقه خواجه بهاءالدین ولایت تخار در جریان یک حمله استشهادی برادران القاعده کشته شد؛ به همین دلیل، این روز و حتی یک هفته پس از آن در دولت دست نشانده و غلام جمهوری پیشین به نام «هفته شهید» به یاد او گرامیداشت میشد.
در این روزها، طرفداران مسعود در کابل و چندین شهر دیگر با سلاحهای سبک و سنگین، موترهای نظامی و دولتی، چاقوها، تفنگچهها و دیگر سلاحهای خطرناک به خیابانها، کوچهها و معابر میآمدند، به مردم شلیک میکردند، مغازهها را غارت میکردند و مردم عادی را آزار داده و حتی با تیراندازی آنها را میکشتند.
امروز این ننگ لندغران از تاریخ ملت افغان پاک شده و به تاریخ پیوسته است.
وزارت داخله حکومت دست نشانده و خائن عربستان سعودی روز یکشنبه از اجرای حکم اعدام برای سه نفر به اتهام «خیانت به کشور» خبر داد.
این سه مومن شریعتگرا «طلال بن علی بن خنیفس الهذلی»،«مجدی بن محمد بن عطیان الکعبی» و «راید بن عامر بن مطر الکعبی» همگی اهل عربستان بودند که در ریاض اعدام شدند. آل سعود مدعی است این افراد از «گروههای تروریستی» حمایت کرده و با آنها ارتباط برقرار کرده بودند. از نگاه آل سعود تمام کسانی که برای شریعت الله کار می کنند و مخالف آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند جزو گروههای تروریستی و خائن به کشور هستند. تمام این جنایات جلو چشم مفتی های مفت گوی آل سعود و با حمایت آنها انجام می شود.