آیت غلامی کرمانشاه و سقوط در درکات اسلام «آمریکائی – صهیونی جدید»
به قلم: ابوعبدالله جاف جوانرو
«اسلام آمریکائی» اصطلاحی بود که توسط سید قطب رحمه الله برای اسلامگرایان لیبرال غرب زده و اسلامگرایان متحجری چون پیروان نجدیت آل سعود که خود و مسلمین را به مسائل ریز شخصی مشغول کرده و از مسائل اساسی دوری کرده اند به کار گرفته شد.
این «اسلام آمریکائی» در طول تاریخ در جاهایی که آمریکا حضور داشته است در مسیر اهداف و منافع آمریکا عمل کرده است همچنانکه در مناطقی که سایر کفار اشغالگر حضور داشته اند در مسیر اهداف و نقشه های آنها بوده است.
به دنبال قدرت گیری صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی ما شاهد جریانات و گروهها و فرقه های مختلف با افکار و عقاید مختلف به ظاهر اسلامگرائی بوده ایم که «خروجی» فعالیتهای آنها به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است که در میان اهل دعوت و جهاد چون استاد ابوولید المصری (مصطفی حامد) از یاران شیخ اسامه بن لادن، این جریان به « اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» شناخته شده است.
این «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» به دلیل تنوع گروهها و افکار و فرقه ها و حتی مذاهب مختلف شامل «درکات» مختلفی است، یکی شیعه ی انگلیسی است و به سبک خودش انجام وظیفه می کند، دیگری دارای تفکرات نجدیت است و سبک خودش را دارد، و آن یکی هم یک حنفی یا شافعی یا مالکی و غیره ی نجدی زده یا منتسب به تصوف و مکتب قرآنی و … است و روش خاص خودش را دارد؛ اما خروجی همه، تولید تفرق میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و در نهایت خدمت به اهداف و نقشه های آمریکا و صهیونیستها در منطقه است.
آیت غلامی هم که ترکیبی نامتجانس و التقاطی از مکتب مفتی زاده و بخشهایی از اخوان و … است در یکی از «درکات» این «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» سقوط کرده و به اندازه ای که محیط به او اجازه می دهد به این پدیده ی شوم در ضربه زدن به مسلمین خدمت می کند.
به عنوان مثال هم اکنون که مسلمین باید در برابر جنایات وحشتناک رژیم صهیونیستی با هم متحد باشند یا حداقل جبهه ای مشترک تشکیل دهند، پیروان این پدیده ی شوم سعی می کنند با پیش کشیدن مسائل اختلافی میان مسلمین و حتی با بزرگنمائی فتواهای علمای مذاهب مختلف در قرون گذشته که هم اکنون هیچ جایگاهی در میان مسلمین مجاهد و مبارز ندارد مسلمین را به مسلمین مشغول کرده و از تمرکز بر دشمن جنایتکار اصلی و حامیان آن چون آمریکا و ناتو منحرف کنند.
آیت غلامی هم بارها نشان داده است که در این مسیر است و در تازه ترین اقدام خود دست به نشر دغل بازانه ی یکی از فتواهای مجلسی در کتاب بحارالانوار زده است که این فتوا نه تنها هم اکنون مورد پذیرش مسئولین حکومتی دارالاسلام ایران و جبهه ی مقاومت تحت پرچم آن نیست بلکه عادتاً برای شیعیان ۱۲ امامی فتوای هیچ مجتهدی برای پیروان سایر مراجع تقلید معاصر خودش حجت نیست و اگر این مجتهد هم بمیرد فتوایش دیگر اعتباری برای عصرهای بعد از خودش ندارد.
علاوه بر این: شیعیان ۱۲ امامی معتقد به کفر از اسلام و کفر از ایمان هستند؛ به این معنی، ممکن است شخصی از دایره ی مومنین خارج شود اما باز در دایره ی اسلام و مسلمین باقی بماند مثل دارودسته ی منافقین، که چنین شخصی با آنکه مدتی در جهنم می ماند اما باز مسلمان است؛ اما از نظر شیعیان ۱۲ امامی کسی که کافر به الله و نبوت و معاد یا یکی از ضروریات اسلام باشد چنین شخصی کافر به اسلام است و از دایره ی اسلام و مسلمین خارج می شود.
شیعیان به صورت عام عدم اعتقاد به امامت توسط غیر شیعیان را کفر از ایمان می دانند نه کفر از اسلام و چنین اشخاصی را مسلمانانی می دانند با حقوق اسلامی خاص مسلمین؛ قربانی دادن شیعیان کنونی در راه دفاع از سنی های غزه بزرگترین و واضح ترین و نزدیکترین دلیل بر این حقیقت است.
آیت غلامی بدون روشنگری در این زمینه، به سبک خودش با آنکه اخباری از جهاد غزه و سایر مسائل جانبی نشر می دهد اما در نهایت سم خودش را جهت منحرف کردن تمرکز بر دشمن اصلی و جهت مشغول کردن مسلمین به مسلمین و تولید تفرق میان مسلمین می ریزد.
برادران و خواهران گرامی: در این موقعیت حساس، کسی که قصد دارد اختلافات ریز فقهی و اجتهادی میان حنفی ها و حنبلی ها و شافعی ها و مالکی ها و شیعه ها را زنده کند در واقع قصد زنده کردن جنایات این فرقه ها نسبت به هم در قرون گذشته در بغداد و دمشق و خراسان و ری و غیره را دارد و بدون شک چنین شخصی دوست و دلسوز مسلمین نیست بلکه خادمی مزدور یا خادمی بدون مزد دشمنان اشغالگر و جنایتکار خارجی است.