اسامه بن لادن را در چند سطر بشناس

اسامه بن لادن را در چند سطر بشناس

اسامه بن لادن را در چند سطر بشناس

به قلم: ابوهاجر

محمد حسین فضل الله از مراجع تقلید شیعیان جعفری در لبنان می گوید:

شخصیت اسامه بن لادن حاکی از تحسین و تمجید های بسیاری است چرا که فداکاری و زهد و تقوا در دنیا نصیب حال خود کرده و این درحالی است که مردی ثروتمندی بوده و شور و شوق آرزو هایش را به واقعیت تبدیل کرد. در واقع او علیه اعمال آمریکا در افغانستان شورش و به جنگ برخواست که توانست دشمن بزرگ را شکست دهد بدین ترتیب این مرد توانست با کار و علم هایی که داشت سراسر جهان اسلام را مورد تحسین و حمایت خود قرار دهد چرا که مسئله اصلی آن ها [تنظیم القاعده] انتقام خون مسلمین بود.[۱] 

در دنیایی‌که ظلم و استبداد بر مسلمانان همانند قطره‌های باران سرازیر بود و حتی حکام خائن و مزدور بر مسلمین با ترس و واهمه بر مسلمین حکم‌رانی می‌کردند، ابر مردی از قلب بلاد حرمین برخاست و برای سر فرازی دین جد بزرگوار خود (خاتم المرسلین صلی الله علیه وسلم) از خانه و سر زمین خود رانده شد.

او اسامه بود؛ از خانواده‌ی صاحب ثروت و جایگاه بالا در بین حکم رانان بلاد حرمین. احساس و درک او نسبت به دین و دفاع از حریم اسلام آنقدر بالا بود که پس از اظهار کلمه حق، ناگزیر از شهر و دیارش خارج شد و هزاران کیلومتر آن طرف دیگر، برای رویارویی با ملل کفر قیام کرد. اسامه؛ محسن امت و مجدد جهاد عصر حاضر و‌ تطبیق کننده سنت پیامبر در زمانه پر فتن!

اسامه کسی بود که درس ایثار، محبت و شجاعت را برای جوانان باقی گذاشت. او‌ مؤمن با خدا، مجاهد دلیر سلحشور با شهامت و نگین جرئت و غیرت بود. اشخاصی همانند اسامه رحمه الله کمتر یافت می‌شوند؛ زیرا که او‌ با وجود دارایی‌های دنیایی که در اختیار داشت، خود را برای بیداری امت اسلام وقف کرد و تمام دارایی خود را در راه رسیدن به الله و شکوه مسلمانان فدا کرد.

 او‌ اسامه است؛ فردی که امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد (رحمه الله) به خاطر دفاع از او، در مقابل تمامی قدرت‌های شرقی و غربی ایستاد و حتی حکومت و قدرت خود را در حفاظت از او از دست داد. او اسامه است؛ مجاهد بی مثال و مدافع هر مظلوم. خداوند او را همجوار با شهدا و صالحین محشور فرماید.

اسامه کسی بود که بر آمریکا به عنوان سر افعی تمرکز کرده بود و از هر گونه جنگ مذهبی میان مسلمین و سایر جنگهای انحرافی دوری می کرد

اسامه کسی بود که بر علیه تمام کفار و مرتدین داخلی چون آل سعود و امارات و چرکستان و ترکیه و … فتوا داد الا بر علیه دارالاسلام ایران بلکه در هنگام حمله آمریکا و ناتو به افغانستان دستور داد فرزندان و ناموسش و فرماندهان ارشدش به دارالاسلام ایران بیایند.

شیخ اسامه الگوئی عملی برای جهاد در میان اهل سنت بود که عده یا سعی در نادیدیه گرفتن این منهج عملی او دارند.


[۱] کتاب المدنس والمقدس..أمیرکا ورایة الارهاب الدولی نشر شده از سایت الجزیره

چرا دارالاسلام ایران به داد مسلمین ترکستان شرقی و چچن و…نمی شتابداما در سوریه نیرو دارد؟

چرا دارالاسلام ایران به داد مسلمین ترکستان شرقی و چچن و…نمی شتابد اما در سوریه نیرو دارد؟
به قلم: محمد اسامه
جنگ کنونی گروههای نیابتی در سوریه مثل دارودسته ی جولانی و ارتش آزاد و غیره بر علیه حکومت مرکزی سوریه که چیزی شبیه جنگ نیابتی اوکراین بر علیه روسیه و متحدین روسیه است باعث تولید شبهاتی در مورد دارالاسلام ایران شده است.
بخصوص زمانی که دارالاسلام ایران از متحد خود در برابر این مزدوران آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی حمایت می کند.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که جهان سکولاریسم به دو بخش عمده ی آمریکا و ناتو و چیین و روسیه تقسیم شده است و بین این دو جناح نیز جنگی سرد و از طریق متحدین و مزدوران آنها نیز جنگی مسلحانه در جریان است.
بزرگان ما چون سید قطب چندین دهه قبل و با وجود کمونیستهای شوروی و چین اعلام کرده اند که آمریکا شیطان بزرگ است و باید بر آن تمرکز کرد و شیخ اسامه بن لادن هم اعلام کرده که آمریکا سرافعی است که باید بر آن تمرکز کرد.
پس آمریکا دشمن شماره یک است و دیگران دشمنان بعدی.
دارالاسلام ایران نیز بر آمریکا و متحدین آمریکا چون ناتو و حکومتهای دست نشانده ی آمریکا و رژیم صهیونیستی تمرکز کرده و در این جنگ با کفار چینی و روسیه ای متحد شده است.
قاضی ابوبکر ابن العربي رحمه‌الله در تفسیر این آیه‌ می‌فرماید:وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ]انفال ۲۷]
اگر مؤمنان به سبب دینشان از شما کمک و یاری خواستند، کمک و یاری بر شما واجب است، مگر زمانی که مخالفان آنان گروهی باشند که میان شما و ایشان پیمان و عهد باشد. (در این صورت رعایت عهد و پیمان، از رعایت حال چنین مؤمنان ضعیفی لازم‌تر است. به هر حال) خداوند می‌بیند آنچه را که می‌کنید (پس مواظب حال همدیگر و حفظ حدود و عهود باشید).
وقتی مسلمانی یا گروهی از مسلمانان طلب یاری و کمک خواستند، بر تمام مسلمانان‌ واجب می‌شود که اورا با جان و مال یاری رسانند…چون ولایت و دوستی با اهل ایمان و یاری دادن آنها واجبی ثابت و همیشگی است، تا زمانیکه هیچ مسلمانی باقی نماند و تا زمانی که آخرین درهم از اموال مسلمانان در این راه صرف شود؛یعنی جهاد کردن به تمام معنای کلمه تا کشته شدن آخرین مسلمان و خرج کردن آخرین درهم از اموال مسلمانان در راستای کمک به مسلمانان مظلومان واجب است.
و این گفته‌ی امام مالک رحمه‌الله و تمام علمای اسلام است …
پس اگر دارالاسلام ایران توان حمایت از مسلمین تحت حاکمیت چین و روسیه را ندارد به این دلیل نیست که آنها را فراموش کرده، در حالیکه اموالی هنگفت و امکانات و نیروی کافی دارد.
به نظر شما دارالاسلام ایران در این مورد، بر خلاف شریعت اسلام در حرکت است یا موافق با شریعت الله؟
پس، در قضاوتهای خود معیار ما شریعت باشد نه سخنان رسانه ای.

اولویت و ضرورت اهل جهاد چیست؟

اولویت و ضرورت اهل جهاد چیست؟

به قلم: صلاح الدین الکوردی

جنگ کنونی فرقه های مختلف در سوریه که با عقاید مختلف سکولاریستی و غیر سکولاریستی با اربابان و صاحب کارهای مختلف در  جریان است  بسیار بدتر از همان جنگی است که سالها قبل امثال ربانی و حکمتیار و احمد شاه مسعود و دوستم و غیره در افغانستان انجام دادند.

چرا بدتر؟ چون در افغانستان همه ادعای اسلامیت و حاکمیت جمهوری اسلامی و تطبیق شریعت را داشتند اما در سوریه عده ای سکولاری هستند مثل سایر سکولاریستها و هرگز حاکمیت شریعت الله را نخواهند پذیرفت و عده ای هم در ظاهر خود را اسلامگرا و خواهان تطبیق قانون شریعت الله می دانند و تاریخ نشان داده است که جنگ بین اینها قطعی است.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که اهل تفرق و فرقه باز بودن قبل از آنکه به کل مسیر آزادی خواهانه ی مومنین صدمه بزند خود شخص را قربانی می کند.

جهاد توسط حاکمیت بر دارالاسلام صورت می گیرد و مومنینی که از نظر عقیدتی و منهجی رشد کرده اند بعد از ایمان و فریضه ی نماز، مهمترین فریضه ی خود را اهل جماعت شدن می دانند.

حاکمیت بر دارالاسلام با شوراهای مختلف متخصصین نظامی و امنیتی و دیپلماسی و غیره که در اختیار دارد بسیار دقیقتر و به روزتر و اساسی تر جهاد مومنین را به پیش می برد.

فقط کافی است که جهاد مردم غزه و واکنش جبهه ی مقاومت تحت مدیریت دارالاسلام ایران و واکنش فرقه های متفرق خنثی شده در این زمینه را بررسی کنید.

پس، اصل و مقدمه ی قبل از ورود به  جهاد، اهل جماعت شدن است، اما کسانی هم که هنوز به بلوغ منهجی نرسیده اند و از بیماریهای نفسی رنج می برند و به فرقه بازی دلخوش هستند باز باید بدانند اگر کسی هم در ساحه جهاد است باید علم جهاد داشته باشد . این ییک بیماری اهل تفرق است که نباید پنهان شود.  الله تعالی عاقبت بخیرمان کند.

مسلمین به دلایل جهل و تعصبات مذهبی و فرقه ای و قومیتی و بعد از دوری از جماعت و دارالاسلام بیچاره شده است و نیازی نیست فکر کنید اکنون وضعیت مناسبی داریم ، که مبادا کسی آن را خراب تر کند، خیر.

مسلمین اهل تفرق از خیلی وقت پیش است که ذلیل شده اند و این ذلت بیشتر هم شده است.

امروزه چنان فشار رسانه ای اهل تفرق و احزاب و گروههای سکولار و کشورهای سکولار جهانی و دارودسته ی منافقین محلی چنان سنگین است که عده ایی حتی بر اساس فقه مذهب خودشان جرئت ندارند به مردم بگویند بییائیدی و اهل جماعت تحت حاکمیت ایران شوید و در غیر معصیت الله تابع حاکمیت بر دارالاسلام باشید و به این شکل «اهل جماعت» شوید.

جبهه ی جاهلیت، به علماء و داعیانی  که در جبهه ی مقاومت داخل و خارج دارالاسلام ایران از جهاد و اهل جهاد حمایت می کنند رحم نمی کنند، به آنان طعنه میزنند و به آنان می تازند، چرا؟ چون نه تنها ما بلکه خودشان نیز پیی برده اند که اهل تفرق در همه جا و بخصوص در ادلب و شمال سوریه به بن بست رسیده اند و ابزار دست دشمنان شده اند و حق با این علمای اهل جماعت موجود در دارالاسلام ایران و موجود در جبهه ی مقاومت تحت مدیریت دارالاسلام ایران بوده است.

جبهه ی جاهلیت، فقط به دنبال ضربه زدن به جهاد و ایجاد شبه است و بهانه گیر، مانند منافقان زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم که به آن دسته از صحابه های فقیر که مقدار کمی خرما صدقه می دانند طعنه می زدند و به آن صحابه های ثروتمند هم که صدقه می دادند نیز طعنه می زدند و برای آنان فقط مهم این بود که شبهه ایجاد کنند.

توقف لشکر«جولانی» در جنوب لبنان و شروع لشکر «جولانی» در سوریه

توقف لشکر«جولانی» در جنوب لبنان و شروع لشکر «جولانی» در سوریه

به قلم: صلاح الدین مجاهد

بلندی‌ها و منطقه کوهستانی گولان در جنوب غربی خاک سوریه است که بخش زیادی از آن هم اینک در اشغال رژیم صهیونیستی است. چون در زبان عربی حرف «گ» و جود ندارد به جای آن از حرف «ج» استفاده شده است . به همین دلیل به گولان می گویند جولان، و کسانی که منتسب به این منطقه باشند را تحت نام «گولانی» و «جولانی» نام می برند.

صهیونیستهای اشغالگر لشکری تحت عنوان «گولانی» تشکیل داده اند که نقش اصلی را در حمله به جنوب لبنان داشت، اما در جنوب لبنان متوقف شد و صهیونیستها نتوانستند به اهداف خود برسند، و جبهه ی مقاومت در جنوب لبنان با آنکه رهبرش و اکثریت رهبران عالی رتبه ی خود به همراه بیشتر از ۵ هزار نفر را فدای آرمان قدس و حمایت از مجاهدین اهل سنت غزه کرد اما تسلیم نشد و نشان داد که رژیم صهیونیستی آشکارا کم آورد و رژیم صهیونیستی به هیچ‌کدام از اهدافش نرسید و آتش بسی که صهیونیستها ذلیلانه مجبور به پذیرش آن شدند اعلام پیروزی جبهه ی مقاومت اسلامی در این بخش بود.

صهیونیستها در پاسخ به این شکست آشکار و جهت ضربه زدن به جبهه ی مقاومت، لشکر «جولانی» در ادلب را از کانال حکومت سکولار ترکیه (که اخیرا نقاب خودش را در همپیمانی با آمریکا و بریتانیا در حمله به مقاومت اسلامی در یمن برداشته) فعال کردند. 

لشکر «جولانی» از سلاح های ضد تانک HAR-66 ساخت ترکیه، خودرو پیاده نظام BMP-1، اسلحه تک تیرانداز الگوی ۱۲٫۷ میلی متری Steyr HS .50، توپ خودکار ZU-23-2، لانچر RPG-7 با پرتابه های PG-7VT و غیره ساخت ترکیه به همراه مقدار کمی از تجهیزات داخلی و ساخت دیگر کشورها استفاده می کند.

همچنین، لشکر «جولانی» از تمام مخالفین متحدین جبهه ی مقاومت اسلامی در برابر آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی استفاده می کند. یعنی: جبهه ی مقاومت اسلامی در جنگ با کفار آمریکائی و ناتو و صهیونیست از کفار چینی و روسی استفاده می کند و اتحاد با کفار بر علیه کفار امری مشروع در اسلام است.

حالا لشکر «جولانی» تحت فرمان ترکیه، همچون اوکراین، با تکنولوژی غربی ها، اما با شعار دروغین دفاع از «اهل سنت» از مخالفین ترکستانی مخالف چین و ازبکها و تاجیکها و چچنی ها و قفقازی های مخالف روسیه استفاده می کند و آشکارا نشان می دهد که جنگ لشکر «جولانی» جنگی نیابتی و جنگ در راه آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی بر علیه مخالفین آمریکا و ناتو و صهیونیستهاست و ربطی به اهل سنت ندارد؛ در این بین اهل سنت تنها خوراک و قربانی این جنگ  نیابتی است.

بر این اساس است که دکتر عصام صالح نویسنده و پزشک مشهور کویتی می گوید: “جبهه ی لشکر «گولانی» در جنوب لبنان متوقف شد! جبهه لشکر «جولانی» در سوریه آغاز شد! هدایت کننده یکی است!!”

این واقعیت حرکت ایزائی کنونی لشکر «جولانی» در ادلب و اطراف حلب است.

محمود الحسنات سرباز جنگ روانی اردوغان در حمله ی مسلحانه ی دست پروده های اردوغان به حلب و اطراف آن

محمود الحسنات سرباز جنگ روانی اردوغان در حمله ی مسلحانه ی دست پروده های اردوغان به حلب و اطراف آن

به قلم: خالد سیف الله المسلول

هم اکنون که گروههای دست نشانده ی حکومت سکولار ترکیه که در راستای اهداف و برنامه های آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی حملاتی را بر حلب و اطراف آن شروع کرده اند، در بخش جنگ روانی نیز سربازان جنگ روانی آمریکا و ناتو و اسرائیل وارد عمل شده اند.

محمود سلمان جبرئیل الحسنات که اصالتاً اهل غزه است اما زیر پرچم ترکیه و در خاک ترکیه زندگی می کند یکی از خطبای زبان باز مشهور فضای مجازی و یکی از سربازان بخش جنگ روانی جبهه ی همسو با رژیم صهیونیستی است که در بخش جنگ روانی دقیقاً نقشی را بازی می کند که اردوغان سالهاست در حال اجرائی کردن آن است. مکتب دغل بازانه ی اردوغان و اردوغانیسم همین است.

از یکسو در ظاهر خود را حامی مردم فلسطین نشان می دهند، اما در باطن و در عمل در برابر جبهه ی مقاومت اسلامی و تمام کسانی هستند که در کنار مردم مجاهد فلسطین قرار گرفته اند و هر جا نیاز بوده نقاب خود را در حمایت از جبهه ی آمریکا و رژیم صهیونیستی برداشته اند.

در کلیپی که همزمان با حملات مسلحانه ی گروههای مسلح همسو با آمریکا و ناتو و رژیم صهیوینستی به حلب و اطراف آن از محمود الحسنات نشر شده است، با دقت در سخنان او می توان به وظیفه ی این سرباز جنگ روانی دشمن جبهه ی مقاومت اسلامی پی برد:

۱-  محمود الحسنات می گوید: “فرقی بین حاکمیت بر دمشق و نتانیاهو وجود ندارد”؛ در حالی که نتانیاهو قاتل مردم غزه و فلسطین است اما حاکمیت بر دمشق حامی جهاد مردم غزه است و دمشق از پایگاههای اصلی مجاهدین غزه است که در همین ۲۵ آبان ۱۴۰۳ در دمشق، رژیم صهیونیستی ۸ فرمانده ی بزرگ جهاد اسلامی فلسطین را در بمبارانی قتل عام کرد که در میان آنها فرماندهان بزرگی چون عبدالعزیز سعید المیناوی (ابو سعید) و فرمانده رسمی یوسف ابو عیسی (ابو عصام) به شهادت رسیدند.

آیا برای جهاد فلسطین فرقی بین حاکمیت بر دمشق با نتانیاهو وجود ندارد؟

۲-   محمود الحسنات می گوید: “نتانیاهو در غزه مسلمین را می کشد و حاکمیت بر دمشق هم در ادلب مسلمین را می کشد پس فرقی بین آنها وجود ندارد”؛ در حالی که مجاهدین غزه بخشی از جبهه ی مقاومت اسلامی هستند که از یمن تا جنوب لبنان و سوریه و عراق و ایران کشیده شده و در برابر جبهه ی آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی  قرار دارند و مسلمین توسط این جبهه ی کفار و به خاطر جهاد فی سبیل الله به شهادت می رسند، اما گروههای مسلح موجود در ادلب بخشی از جبهه ی آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی هستند و در برابر جبهه ی مقاومت اسلامی قرار دارند و مسلمین را در راه اهداف این کفار به عنوان سپر انسانی به کار می گیرند.

آیا فرقی بین جهاد فی سبیل الله و جنگ فی سبیل آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود ندارد؟ آیا فرقی بین مجاهدین و مدافعین مسلمین در غزه و قاتلین آنها، با کسانی که با جان و مال و ناموس مسلمین در ادلب و اطراف آن تجارت می کنند و مسلمین را در راه اهداف کفار خرج می کنند وجود ندارد؟

این است محمود الحسنات دست پرورده ی اردوغان.

کارفرمای اصلی امثال محمود الحسنات در «بخش جنگ روانی» و گروههای مسلح ادلب نشین در «بخش جنگ گروم مسلحانه» یکی است، اردوغان و در نهایت رژیم صهیونیستی.