حقیقت جبهه ی مقاومت و تماشاچی بودن جبهه ی سنی در طوفان الاقصی

حقیقت جبهه ی مقاومت و تماشاچی بودن جبهه ی سنی در طوفان الاقصی

به قلم: کارزان شکاک

صرفنظر از حدس و گمانهای بی اساس و شبهات و جنگ روانی دستگاههای خبر رسانی سکولار و مریدان محلی آنها و صرفنظر از تکرار این مهملات توسط دسته هایی از مومنین فریب خورده، حقایق و واقعیتی که با چشم خود نسبت به جهاد مردم اهل سنت غزه و پیروزی غیر قابل تصور آنها در برابر مجهز ترین ارتش دنیا که از سوی آمریکا و تمام متحدین آنها حمایت و پشتیبانی و تجهیز می شد را دیدیم همه را شگفت زده کرده است.

اکثریت اسکلت جبهه ی مقاومت متشکل از دسته هایی از شیعیان است که «امت گرائی» را شعار خود کرده و سعی دارند با تمرکز بر نقاط مشترکی که میان مسلمین وجود دارد بر دشمن اصلی و «سر افعی» یعنی آمریکا و صهییونیستها و متحدین آنها که دشمنان مشترک تمام مسلمین هستند تمرکز داشته باشند.

در کنار این اکثریت با این نگرش، شافعی ها و زیدی های یمن به همراه شافعی های فلسطین و به صورت مشخص شافعی های غزه و دسته هایی از شافعی های کُردستان عراق بخشی از این جبهه شده اند.

غیر از این، متاسفانه هیچ سنی ای و هیچ شیعه ی انگلیسی به این جبهه نپیوسته اند، حتی سنی های جهادی هم که پرچم و شعار حمایت از غزه و جهاد با آمریکا و ناتو و صهیونیستها را بلند کرده اند به این جبهه ملحق نشدند، بلکه بسیاری از این گروهها در نهایت سر از آخور آمریکا و ناتو در آوردند و این یک لکه ی سیاه در تاریخ این گروههاست.

ادعای جبهه ی مقاومت و ادعاهای آتشین این گروههای سنی مذهب و اثبات اینکه قضیه‌ی قدس یکی از اولویت‌های مهم برای هر یک از طرفین است تنها در میدان عمل قابل اثبات بود و طوفان الاقصی این فرصت اثبات را برای همه فراهم کرد! یعنی گردانهای قسام همه را در معرض یک «راستی آزمائی تاریخی» قرار داد.

گردانهای قسام که نیرویی مستقل بوده که ابزار دست کسی نبوده است به صورت پیش دستانه و بدون آنکه جانبی از جبهه ی مقاومت را باخبر کند حمله ی غافلگیرانه و شگفت انگیز خود به صهیونیستها را که از عقیده ی ایمانی اش سرچشمه می گرفت شروع کرد.

حالا، هم جبهه ی مقاومت را در معرض آزمایش پیشیبانی قرار داده، هم طیف سنی مسلح و غیر مسلحی را که سالهاست شعار حمایت از جهاد غزه و فلسطین سر می دهند.

در کمال تعجب مشاهدات نشان داد که جبهه ی مقاومت نقشی مهم و اساسی در این جنگ ایفا کرد و هزینه های بزرگ جانی و مالی داد، به نحوی که حزب الله لبنان تا سطح از دست دادن رهبران کلیدی خود تا کنون که قرار است آتش بسی با صهیونیستها شود ایستاده است و اتحادیه ی شافعی ها و زیدی های یمن هم از هزاران کیلومتر آنطرفتطر در کنار جهاد غزه ایستاد و با تمام متحدین صهیونیستها در دریا و خشکی جهاد کرد و دارالاسلام ایران هم برای اولین بار به عنوان حکومتی مستقل در دنیا به صورت مستقیم سرزمینهای اشغالی تحت حاکمیت صهیونیستها را مورد حمله قرار داد و شاخه های عراقی جبهه ی مقاومت هم جهاد مردم شافعی مذهب غزه را تنها نگذاشتند.

 اما گروههای به اصطلاح جهادی سنی که شعار می دادند و آمریکا و متحدین صهیونیستها در جلو دستشان بودند چکار کردند؟ هیچ کاری، فقط تماشاچی بودند؛ حتی «موضع سنی» نتوانست در سرزمینهای اسلامی مردم را به خیابانها بیاورد و با راهپیمائی سراسری از مجاهدین غزه حمایت کند!

این ضعف بزرگی است که همه دیدیم؛ این تقدیر الله بود که مجاهدین غزه با عمل به ارکان سه گانه ی ایمان (قلب، زبان، عمل جوارح) بار دیگر راه ایمان آوردن صحیح را به ما «اهل سنت» یادآوری کنند تا با حراست از مرزهای عقیده و مقدسات، از افتراها و دسیسه ها و رسوایی تبعیت ذلت‌آور از دشمن خود را نجات دهیم و بار دیگر به امت «آل عمران و جهاد» و «براءه و انفال» برگردیم؛ امتی که یکی از ثمرات آنرا در جهاد غزه و طوفان الاقصی دیدیم همچنانکه الله می فرماید:

 كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (بقره/۲۴۹) چقدر گروه‌های اندک بودند که با اذن الله بر گروه‌های زیادی پیروز شدند، و الله با صابران است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *