ای دعوتگر سست اراده!!

ای دعوتگر سست اراده!!

ارائه دهنده: آغسار تورکمن

راه رسیدن به بهشت و امکانات گرانبهایش نه تنها با گل و ریحان چیده نشده که دشواری خاص خود را داشته و مشکلات و گرفتاری بسیاری نیز سر راه مؤمنان راستین قرار دارند، از این رو پروردگار حکیم و دانا جهت تشخیص سره از ناسره و مسلمانان صادق و متقلب از یکدیگر راههای و ابزارهایی مقرر فرموده است:

 (آيا مردمان گمان برده‌اند همين كه بگويند ايمان آورده‌ايم (و به يگانگي الله و رسالت پیامبر اقرار كرده‌ايم) به حال خود رها مي‌شوند و ايشان (با تكاليف و وظائف و رنجها و سختيهائي كه بايد در راه آئين آسماني تحمّل كرد) آزمايش نمي‌گردند؟! ‌‏ما كساني را كه قبل از ايشان بوده‌اند (با انواع تكاليف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمايش كرده‌ايم…).  ‏العنكبوت: ١ – ٣

بنابراین لازم است انسان مسلمان در راستای نیل به اهداف دیرینه و پا نهادن به سرزمین مبارک و ستودنی بهشت با گرفتاریها و پیچیدگیهای سر راه دست و پنجه نرم کرده و با شیطان و سایر دشمنانی که همواره در فکر ایجاد مزاحمت برایش هستند، مبارزه سخت و بی امانی شروع نماید و از شهوات و آرزوهای نامشروع نفسانی فاصله بگیرد؛ چون دست یافتن به چنین هدف بزرگ و با عظمت و آرمیدن در سایه رحمت پروردگار نیازمند یقینی ثابت، عزمی راسخ و پولادین و قلبی پالوده از زنگار گناه و معصیت می باشد.

یکی از بزرگان می گوید: به هلاک رفتن سرگردانها جای تعجب نیست، ولی نجات یافتن رادمردان سرافراز انسان را به تعجب وا می دارد و باید بدان اندیشید. چون حقیقتا علل و عوامل بی شماری از سوی اهریمن، نفس و هواپرستی، عرف و عادات و روشهای پیشینیان و جوامع کنونی در راستای به انحراف کشاندن انسانها دست به دست هم داده و شبانه روز در فکر کناره گیری آنان از مسیر درست بندگی و نیل به رضوان الهی، هستند. [۱]


[۱]  العقیدة الصافية، ص: ۱۰۰/ تفسیر عون المنان، سوره‌ی توبه

سرنوشت گروه ملافتاحی تابع جولانی و خاتمه ی به ذلت و ناامیدی آنها، آینده گروههای بلوچ پاکستان نشین

سرنوشت گروه ملافتاحی تابع جولانی و خاتمه ی به ذلت و ناامیدی آنها، آینده گروههای بلوچ پاکستان نشین

به قلم: ابوخالد کُردستانی

مُلافتاحی سالهاست که از دور برای جهاد با صهیونیستها شعار می داد و تنها مانع را حکومت بشار اسد معرفی می کرد، بعد از آنکه این مانع برداشته شد، صهیونیستها خودشان وارد خاک سوریه شدند و در برابر نیروهای جولانی قرار گرفتند.

مُلافتاحی نه تبعیت از اربابش جولانی دُم خود را داخل پاهای خود کرده و با سکوتی ذلیلانه و به تبعیت از دستورات ترکیه و آمریکا از دور نظاره گر اشغالگری صهیونیستها شدند و بعد از آنهم تا کنون نه جولانی و نه هیچ یک از مسئولین حکومت جدید جرئت نکرده اند یک کلمه در دفاع از مردم مظلوم غزه بزنند که روزانه در حال قتل عام شدن هستند.

رژیم صهیونیستی طبق توافقی که با جولانی مزدور کرده تمام زیرساختهای علمی و نظامی مردم سوریه را نابود کردند، حتی دیروز تانک‌های اسرائیلی  وارد قنیطره سوریه شدند و پس از بازگشت به منطقه حائل، یک پایگاه قدیمی رژیم جدید را با خاک یکسان کردند.

آن پهلوان پنبه ای که سالها در ادلب با نام «رباط» فاصولیا می خوردند و شعار می دادند هم اکنون که آمریکا و ناتو و صهیونیستها حاکمیت را به اربابشان جولانی سپرده است و این ارباب جدید هم اعلام کرده که گروههای مهاجر مهمان هستند و باید حدوحدود مهمان بودن خود را بدانند و… با چنین کارنامه ی ذلیلانه و البته خونباری که آنهمه جوان را با حماسه ی جهاد و تشکیل حکومت اسلامی قربانی کردند چگونه این ذلت و خفتی که در آن افتاده اند را دوباره توجیه می کنند؟

اینها برای اهل دعوت و جهاد راستین توجیهی ندارند چون از همان سالهایی که چهره ی خائنانه ی جولانی توسط امثال دکتر ایمن الظواهری و شیخ ابومحمد المقدسی و شرعی های جولانی  و… آشکار شد همه می دانستیم که جولانی یک خائن و جاسوس ترکیه و آمریکاست.

این خاتمه ی به ذلت تمام گروههایی است که  پرچمدار «اسلام آمریکائی – صهیونی جدید» هستند و این گروهها فرقی ندارد در سوریه فعال باشند یا در بلوچستان پاکستان یا هر جای دیگری؛ خروجی تمام فعالیتهای آنها خدمت به اهداف و نقشه های آمریکا و صهیونیستها و ضربه زدن به  اهداف اهل دعوت و جهاد راستین است.

‍ تأثیر مستقیم وحدت بر زندگی درونی و ظاهری مسلمین

‍ تأثیر مستقیم وحدت بر زندگی درونی و ظاهری مسلمین

به قلم: محمد اسامه

خطرناکتر از بمب اتم و تجهیزات نظامی و تکنولوژیهای پیشرفته برای کفار اتحاد و وحدت اسلامی ما و تشکیل دارالاسلام و جماعت در ایران بوده است و الحمدلله این اتحاد و دارالاسلام ما پابرجاست، یک لحظه از  جماعت و دارالاسلام و اهل جماعت شدن غافل نخواهیم بود، با خونمان آبیاریش خواهیم کرد تا اینکه شاخ و بر گهایش بر این کره خاکی سایه افکند. باذن الله.

 اگر مجتمعی اسلامی را دیدی که در آن با وجود تفاوتهای مذهبی و حتی قومیتی از هر گونه درگیری مذهبی و نژادی پرهیز می کنند، و با اطاعت از الله و رسولش صلی الله علیه وسلم در حفظ وحدت و پرهیز از منازعه و تفرق اسباب« فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُکُمْ» را فراهم نکرده اند، بدانید که قدرت و شکوه و حتی معنویت و شادی و طراوت هم در میان آنها بیشتر است.

بعد از اینهمه جنایات دشمنان و تاراج منابع مادی و حتی تهاجم بر عقاید و فرهنگ مسلمین، وحدت اسلامی همان چیزی است که هم اکنون دنیای اسلام به شدت نیازمند آن است. زمانی که مسلمین با هم متحد می شود قدرتی به وجود می آید که باعث دلگرمی آنها شده و مرعوب دشمنان نمی گردند.

اگر می بینی که فلان مسلمان یا فلان گروه و جماعت و حکومت و ملت مرعوب کفار سکولار و اشغالگر خارجی شده است به دلیل این است که در دام تفرق افتاده و احساس سستی و تنهائی و بی پشتیبانی می کند .

اولین تأثیرات این تفرق بر آنها این است که باطنش را تهی می کند و به گونه ای بی ابهت می گردد که الله تعالی تحت عنوان «تَذْهَبَ ريحُکُمْ» از آن نام می برد.

 زمانی که مسلمین با قدرت وحدت اسلامی به هم دلگرم می شوند به تدریج ترس و رعبی که در قلب مسلمین جای می گیرد از بین رفته و احساس قدرت و شکوه و عزت نفس و نشاط به آنها دست می دهد و با این قدرتی که تولید کرده اند ترس به دل دشمنان الله و مسلمین منتقل می گردد و الله تعالی به تولید چنین ترسی در دل دشمنان امر می کند و می فرماید: تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ (انفال/۶۰)

 تا به حال از خود پرسیده ای که در چه مسیری در حرکت هستی ؟ در مسیر وحدت و اهل جماعت شدن  با آنهمه ثمراتی که برای خودت و سایر مسلمین دارد ؟ یا در مسیر تفرق که آنهمه مصیبت برای خودت و سایر مسلمین به ارمغان آورده است؟

آیا زمان آن فرا نرسیده  که به هوش بیائیم ؟

آمریکا از اسلام  آل سعود سود می برد یا می ترسد؟

آمریکا از اسلام  آل سعود سود می برد یا می ترسد؟

ارائه دهنده : کیوان سنندجی

هیچ مسلمانی شک ندارد که سلفی های آل سعود با هر اندازه ریش و سیواک و پاچه شلوار آزادند در هر نقطه ای از جهان به حیات ذلیلانه و ننگین خود به صورت آزادانه  ادامه دهند ، حتی در میانماری که مسلمین در آن تحت حاکمیت سکولاریستهای سوسیالیست قتل عام می شوند ،  اینها در آزادی کامل به سرمی برند و در روسیه و چین و اسرائیل و انگلیس و آمریکا و دیگر کشورهای سکولار و کافر جهان و حتی سرزمینهای مسلمان نشین هم برایشان بهترین مساجد ساخته می شود و علاوه بر آن سعی می شود امامت بیشتر مساجد هم تا زمانی که صدای مردم در نیامده است در اختیار این موجودات قرار بگیرد .

البته باید گفت در سراسر اروپا و آمریکا و استرالیا و قسمت اعظم آفریقا و آسیا هم کسی به جرم اینکه نماز می خواند و روزه ( غیر از مورد چین سکولار سوسیالیست ) می گیرد و سیواک می زند و پاچه شلوارش را بالا می کشد و آداب توالت و حیض و نفاس و دیگر امور شخصی را رعایت می کند مورد اذیت و آزار قرار نمی گیرد و کسی هم تنها به دلیل رعایت این موارد از او ترسی ندارد .

اما آنچه که جالب است جنگ زرگری سلفی های آل سعود است ، که با تمام رسوایی و خیانتی که در برابر مسلمین مرتکب شده اند باز در کمال پررویی ادعا می کنند که « همه کس از آمریکا می ترسد و آمریکا هم از اسلامی که ما معرفی نموده ایم » ! . من از شما خواننده ی محترم می پرسم  :

آمریکا غیر از منفعت چه ضرری از جانب این علمای حیض و نفاس و دستشویی آل سعود دیده است ؟آیا از کانال همینها جنگهای فرقه ای و مذهبی را شعله ور نکرده و باعث تفرق و ذلیلی مسلمین نگشته است ؟آیا همینها نیستند که تمام هم و غم خود را مصروف گیر دادن به مسائل ریز مسلمین و اهل بدعت و گمراه و ضلالت مسلمین کرده اند و در برابر تمام کفار جهان از دست و زبان آنها در امان هستند ؟آیا با فتوای همینها سرزمین وحی را اشغال ننموده اند ؟آیا با فتوای اینها و پول ولی امرهای مرتدشان آمریکا مسلمین را در عراق و سوریه و یمن و صومالی و غیره قتل عام نکرده است ؟

پاسخ به این نمونه سوالات و نگاهی به وضعیت سلفی های آل سعود در اطراف خودتان واقعیت و ماموریت پلید آنها را بر ملا خواهد کرد هر چند که در بازی زرگری با طاغوتها تلاشهایی هم جهت عوام فریبی داشته باشند .

‌‌اعتراض کولبران نسبت به باج گیری حزب دمکرات کردستان ایران از آنها

‌‌اعتراض کولبران نسبت به باج گیری حزب دمکرات کردستان ایران از آنها

به قلم: کیوان مریوانی

زمانی که احزاب فسیل شده ی کنونی کومله ها و دمکراتها در برخی از شهرهای استانهای آذربایجان غربیی و کُردستان و رمانشاه برو بیایی داشتند تحت عنوان «یارمه تی = کمک» از مردم و بخصوص از صاحبان صنایع و ثروتمندان باج گیری می کردند.

در این دوران معمولاً از ثروتمندان باج گیری می کردند و کسانی که احساس می کردند توانائی مالی خوبی دارند اما بعد از آنکه از ایران بیرون ریخته شدند از ضعیفترین قشر جامعه یعنی از کولبرانی که با جانشان نان در می آورند باج می گیرند.

شبکه فارسی صدای آمریکا مستندی را پخش کرد که در آن اعضای حزب دمکرات کُردستان ایران در کمال پرروئی می گویند که ما در مرز «کناره» از کولبران تحت عنوان «گمرگ» پول می گیریم!

کسی نیست به این جانیان دزد بگوید اسم باج را با گمرک عوض کردی مگر در ذات دزدی شما تفاوتی ایجاد کرده؟ مگر شما کشور عراق یا ایران هستید که از کولبر بیچاره گمرک می گیرید؟

ایران و عراق از کولبر گمرک نمی گیرند آنوقت این دزدهای حزب دمکرات کُردستان ایران از آنها با نام گمرک «باج» می گیرند.

بۆ چی کۆڵبەر چەنێکی دەست ئەکەوێ کە ئێوە پارەی لێ ئەسێنن ؟

بەداخەوە ئێوە بوونەتە ڕزگارکەری (خەیاڵاوی) هەندێک مێشک منداڵی خەڵەفاو

این احزاب سکولار و مرتد تا کی قرار است مثل زالو خون مردم مسلمان کُرد را بمکند؟

مسئولین نظامی و امنیتی دارالاسلام ایران همچنانکه دارودسته ی خائن رجوی را از عراق فراری دادند لازم است شر این نوکران قدیم صدام و مزدوران جدید اسرائیل و آمریکا را از نیز از سر مردم مسلمان کُرد بردارند یا اجازه دهند مومنین مجاهد به صورت مردمی اینها را به کلی از صفحه روزگار جارو کنند.

‌‌‌‌

حقیقت ماموستاهایی چون لقمان امینی و غلامی و خدامرادی که اخیرا در مناطق اهل سنت غرب ایران دستگیر شدند

حقیقت ماموستاهایی چون لقمان امینی و غلامی و خدامرادی که اخیرا در مناطق اهل سنت غرب ایران دستگیر شدند

به قلم: محسن صادقی/ سقز

در مدت ۸۲ روز اغتشاش ایران (۲۶ شهریور تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱) با شعار «زن، زندگی، آزادی» ( زن، هرزگی، فاحشگی) که در ۱۱۶۲ نقطه کشور در تمام استانهای کشور از جمله ۱۶۰ شهر و ۱۴۳ دانشگاه به راه افتاد به صورت مشخص ۴۸۱ نفر از جمله ۶۸ کودک و نوجوان کشته شدند.

رهبریت این اغتشاشات تماماً در دست سکولاریستهایی چون ربع پهلوی و دارودسته ی رجوی و کومله ها و دمکراتها و پارت آزاد کردستان و خبات و سایر جریانات سکولار خارج نشین بود که پروژه و برنامه هیا تخریبی آنها توسط لیدرها و عوامل داخلی به اجرا در می آمد.

اینها با آنکه عده ای را نیز به بهانه مسائل اقتصادی و آزادی های سکولاریستی و… به خیابانها کشانده بودند اما درواقع اصل نظام حاکم بر ایران را نشانه گرفته بودند و بالاتفاق خواهان حاکمیتی سکولار بر ایران بودند.

در این میان دسته هایی از سکولار زده ها (دارودسته ی منافقین) در لباس آخوند و مولوی و ماموستا نیز به تدریج نفاق خود را آشکار کردند و در جبهه و صف اغتشاشات این مرتدین سکولار منتسب به شیعه و سنی قرار گرفتند .

ماموستا محمد خضر نژاد از بوکان یکی از این افراد بود که پس از محاکمه به جرم افساد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بود اما با ابراز ندامت و پشیمانی و تعهد بر حسن رفتار، با درخواست عفو تخفیف مجازات حکم و همچنین متعاقب پیگیری تعدادی از علمای اهل سنت، مشمول عفو شده و با تخفیف مجازات حکم به حبس تبدیل شده است.

ماموستا لقمان امینی امام جمعه مسجد جامع چهاریارنبی سنندج هم که اخیرا دستگیر شده روز دوشنبه ١٠ بهمن‌ ماه ١٤٠١، به دلیل حمایت از اغتشاشات «زن، زندگی، آزادی» در جاده سنندج به مریوان توسط نیروهای حکومتی بازداشت و روز چهارشنبه ٣ اسفند همان سال با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از بازداشت آزاد شد و در خردادماه ١٤٠٢، به اتهام “نگهداری سلاح کمری” به پنج سال حبس، از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام و به نفع احزاب سکولار کُردستانی” به یک سال حبس و در خصوص اتهام “تحریک به آشوب و حمایت از معترضان” به پنج سال حبس محکوم شده بود.

ماموستا آیت غلامی امام جماعت پیشین مسجد جامع محمد مصطفی کرمانشاه هم که از همفکران کاک حسن امینی از مکتب مفتی زاده است پیشتر با امضای بیانیه هایی در حمایت از ماموستا محمد خضر نژاد و… بخشی از جبهه ی همسو با کاک حسن امینی بوده است.

ماموستا آیت غلامی دیروز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، پس از احضار به دادگاه ویژه روحانیت کرمانشاه بازداشت شده پیش‌تر در تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۰۳ به حراست امور روحانیون استان کرمانشاه احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.

ماموستا صابر خدامرادی، امام جمعه شهرک «قَوَخ» سقز هم که توسط دادگاه ویژه روحانیت همدان به ۲۲ ماه حبس تعزیری محکوم شد پیش‌تر و در اردیبهشت ۱۴۰۲ به دلیل حمایت از اغتشاشات «زن زندگی آزادی» و به جرمهای «تشویش اذهان عمومی» و « تبلیغ علیه نظام» به ۷۴ ضربه شلاق و ۷ ماه و نیم حبس تعلیقی به مدت ۳ سال محکوم شده بود و در تیر ۱۴۰۳ توسط دادگاه ویژه روحانیت همدان به اتهام‌«تبلیغ علیه نظام» به ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

اگر دقت کنید تمام این ماموستاهای دستگیر شده به نحوی به اغتشاشات هرزه های سکولار ۱۴۰۱ش گره خورده اند و ربطی به کنترل فضای دینی و محدودسازی فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی ماموستایان و یا مطالبات اهل سنت و جماعت ندارند.

این واقعیت اینی ماموستاهاست حالا جهت فریب افکار عمومی و فرار از این واقعیت مساله ی مرگ یا شهادت سیدتنا فاطمه زهرا رضی الله عنها را مطرح کرده اند که در ایران نه تنها کسانی چون شیخ پردل و مولوی عبدالرحمن چابهاری بلکه دهها مولوی و شیخ و ماموستا در این زمینه سخنرانی کرده و حتی کتاب نوشته شده و رسما در ایران چاپ شده اند.

پس دستگیری این ماموستاها ربطی به این مسایل مذهبی ندارد و صدها شیعه مذهب هم دستگیر و حتی عده ای از این شیعیان نیز اعدام شده اند، کسانی که علی‌رغم واقعیت، در رسانه‌هایشان تلاش دارند پرونده این ماموستاها را به اختلافات مذهبی گره بزنند و  یک پروژه اختلاف‌افکنانه جدید را کلید بزنند در همان مسیر جبهه ی اغتشاشگران ۱۴۰۱ در حرکتند و ربطی به مطالبات اهل سنت و جماعت ایران ندارند.

‍ تولید محتوا بهتر است زمانی که کار میدانی همراه آن باشد

 تولید محتوا بهتر است زمانی که کار میدانی همراه آن باشد

 به قلم: مسعود سنه ای

امروزه و به دلیل وجود فضای مجازی و رسانه های مختلف، بسیاری از دعوتگران و اهل علم تنها به تولید محتوا و نشستن در منزل دل خوش کرده اند و از کار میدانی و فعالیت چهره به چهره غافل شده اند.

بدون شک فضای مجازی و رسانه های مختلف نقش بسیار مهمی در رساندن حق و بیدارگری دارند اما هرگز نمی توانند جایگزینی کامل برای کار میدانی و فعالیت چهره به چهره شوند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم با آنکه تولید محتوا نمی کرد و آنچه از سوی الله آمده بود را بیان و تبلیغ می کرد با این وجود روشنگر و توضیح دهنده ی آیات قرآن بود به همین دلیل به صورت میدانی و چهره به چهره با مردم ملاقات می کرد.

یک روز که رسول الله صلی الله علیه وسلم نزد قبایل می‌رفت و آنها را به اسلام دعوت می‌کرد شش جوان را دید که با هم نشسته هستند، به آنها نزدیک شد و پرسید اهل کجا هستید؟

گفتند: از مدینه از قبیله‌ی خزرج رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود می‌توانم با شما بنشینم و با شما صحبت کنم؟

گفتند: بله ( یکی از صفات خوب عربها از دیر باز این بود که اگر کسی با آنان سخن بگوید خوب به سخنانش گوش فرا می‌دهند و به او اجازه می‌دهند تا سخنش را تکمیل کند).

رسول الله صلی الله علیه وسلم اسلام را به آنها عرضه نمود که اسلام آوردند و گفتند ما به مدینه می‌رویم و مردم را به دین اسلام دعوت می‌دهیم و سال آینده همراه کسانی که بتوانیم آنان را به اسلام فراخوانیم نزد شما باز می گردیم.

سال آینده همان گونه که قول داده بودند با ۱۲ نفر آمدند که ۹ نفرشان از قبیله خزرج و سه نفر از اوس بودند رسول الله صلی الله علیه وسلم از شنیدن این خبر شادمان شد. امید به واقعیت تبدیل شد زیرا وقتی عده ای از قبیله ی اوس ایمان آوردند معنایش این است که خیر و خوبی آمدنی است و مردم مدینه انسانهای صادق و خوبی هستند و در این اختلاف بی تقصیرند.

گمان رسول الله صلی الله علیه وسلم درست بود؛ در سال آینده ۷۳ مرد و دو زن نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند که نصف شان از قبیله‌ی اوس و نصف دیگر از قبیله‌ی خزرج بود. به این ترتیب هجرت به سوی مدینه ممکن شد.

تبیین مفاهیم و مطالب و پاسخ به سوالات مختلف مخاطبین در کار میدانی و چهره به چهره تأثیر عمیقی بر مخاطب می گذارد.

امروزه که کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های اهل بدعت به صورت بی سابقه ای در حال فاسد کردن نسل جدید ما هستند، در کنار تولید محتوا، کار میدانی و چهره به چهره از نیازهای روز ماست.

آیا با وجود مذاکرات، خشمگین‌کردن کفاری چون آمریکا، عبادت است یا بهانه دادن دست آنها!

آیا با وجود مذاکرات، خشمگین‌کردن کفاری چون آمریکا، عبادت است یا بهانه دادن دست آنها!

به قلم: کیوان مریوانی

اخیرا و در حین مذاکرات بین ایران و آمریکا، بعضی از مقامات بلند پایه ی دارالاسلام ایران و حتی در سطح رهبری و نیروهای مسلح و … سخنانی می گویند که گروه به اصطلاح اصلاح طلب ( درواقع تخریبگر) را به وحشت انداخته است و کار به جایی رسیده که عده ای از آنها به جای رفتن به سمت و سوی اتحاد بیشتر با نیروهای انقلابی دست به فحاشی و هزیان گوئی زده اند.

با این وجود آیا واقعا خشمگین کردن آمریکا و سایر کفاری که هم اکنون در برابر مومنین عرض اندام کرده اند عبادت است؟

الله متعال فرموده است: {ليغيظ بهم الكفار} [الفتح: ۲۹]، تا کفار را به سبب آنها [=صحابه] خشمگین سازد!

امام بغوی رحمه الله در تفسیرش (۷/۳۲۷) می‌گوید: «أي إنما كثرهم وقواهم ليكونوا غيظا للكافرين»، یعنی: الله، صحابه را زیاد کرده و قدرت بخشیده تا موجب خشم کافران باشند.

و فرموده است: {ولا يطئون موطئا يغيظ الكفار ولا ينالون من عدو نيلا إلا كتب لهم به عمل صالح} [التوبة: ۲۰]، یعنی: و گامی به جلو برنمی‌دارند که موجب خشم کافران شود، و به دشمنان دستبردی نمی‌زنند (و ضرب و قتل و جرحی نمی‌چشانند و اسیر و غنیمتی نمی‌گیرند) مگر این که به‌خاطرش عمل صالحی برایشان نوشته می‌شود.

همچنین در کتب سیره آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم، در واقعه‌ی حدیبیه، شتری که از ابوجهل به غنیمت گرفته بودند را قربانی کردند؛ امام محقق، ابن قیم رحمه الله در زاد المعاد (۳/۲۶۸) همین را دلیل این مطلب دانسته و فرموده است: «ومنها استحباب مغايظة أعداء الله»، یعنی: از جمله نکاتی که از قصه‌ی حدیبیه برداشت می‌شود، این است که خشمگین‌کردن دشمنان خداوند، مستحب می‌باشد.

و در مدارج السالکین (۱/۲۴۱) فرموده است: «فمن تعبد الله بمراغمة عدوه، فقد أخذ من الصديقية بسهم وافر»، یعنی: هرکس الله را با خشمگین‌ساختن دشمن او بپرستد، سهم فراوانی از مقام صدیقیّت برده است.

همانطور که از این نصوص و اقوال می‌فهمیم، منظور این نیست که با دشنام‌دادن یا کارهایی از این قبیل آنها را خشمگین کرد، بلکه فعالیت‌های شرعی و انجام عبادات آنها را تا سرحد خشم می‌برد.

هم اکنون دیدن قدرت نظامی و موشکی و تکنولوژی دارالاسلام ایران نه تنها این کفار را به پای میز مذاکره با ایران کشانده نه حملات مرگبار نظامی به ایران، بلکه دیدن این قدرت نظامی ایران آنها را تا حد جنون عصبانی و ناراحت کرده است و این عین عبادت است.

آیا تخریبگران غربگدا هنوز نمی خواهند بیدار شوند؟

جهاد به رهبری حاکم یا رهبر ظالم، فاسق و فاجر چه حکم دارد؟

جهاد به رهبری حاکم یا رهبر ظالم، فاسق و فاجر چه حکم دارد؟

کاتب: أبومحمود کندزی

در همین قدم اول باید بدانیم که منظور از رهبر و امیر، رهبر حاکم بر دارالاسلام است، یعنی سرزمینی که قانون اساسی آن بر اساس یکی از مذاهب اسلامی تنظیم شده است و احکام شریعت الله بر اساس یکی از مذاهب اسلامی اجرا می شود.

علاوه بر این، منظور از اهل جماعت در منابع اهل سنت و جماعت، یعنی اهل چنین حاکمیتی شدن نه فرقه بازها و گروههای متفرقی که به قتال الفتنه بر علیه هم و حتی بر علیه جماعت و حاکمیت بر دارالاسلام مشغول هستند.

رهبر چنین سرزمینی، یا منوصبین و امراء و والی های چنین رهبری هر چند ظالم، فاجر و فاسق باشند ضمن انجام امر به معروف و نهی از منکر از کانال شرعی آن، اطاعت از آنها در کارهای نیک و در غیر معصیت الله لازم است و باید فسق و گناه او سبب بی اطاعتی و نافرمانی مومن در کارهای نیک نگردد، زیرا جزای گناه را به او الله تعالی خواهد داد و مجاهد ثواب و اجر اطاعت از امیر در کارهای نیک و در غیری معصیت الله را خواهد برد.

دلیل:  مَن رَأَى من أمِيرِهِ شيئًا يَكْرَهُهُ فلْيَصْبِرْ عليه ، فإِنَّهُ ليس أحدٌ يُفارِقُ الجَماعةَ شِبْرًا فيَموتُ ، إِلَّا ماتَ مِيتةً جَاهِلِيَّةً .[ صحیح البخاري] ابن عباس (رضی الله عنه) روایتی را نقل کرده، می‌گوید که رسول الله ﷺ فرموده: کسی که چیزی را از امیر خود مشاهده کرد که آن را بد می‌دانست، پس صبر نماید، زیرا نیست هیچ کسی که از جماعت (حاکمیت بر مسلمین) به اندازه یک وجب جدا شود، پس اگر بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است.

دلیل دوم: در حدیث مسلم از عوف بن مالك الأشجعي (رضی الله عنه) روایت شده که رسول الله ﷺ فرموده: “ألا مَن وليَ علَيهِ والٍ فرآهُ يأتي شَيئًا مِن معصيةِ اللَّهِ فليَكْرَهْ ما يَأتي مِن معصيةِ اللَّهِ ولا ينزِعَنَّ يدًا مِن طاعةٍ.”

رسول الله ﷺ فرموده است: باخبر اگر بر بالای کسی امیری تعیین گردید و او را بر نافرمانی الله تعالی مشاهده کرد، پس این گناه و نافرمانی از الله تعالی ای او را بد بداند، اما از اطاعت امیر خارج نشود.

امام نووی (رحمه الله) فرموده است: “قال جماهیر أهل السنة من الفقهاء والمحدثین والمتکلمین لا ینعزل بالفسق والظلم وتعطیل الحقوق ولا یخلع ولا یجوز الخروج علیه بذلك بل يجب وعظه وتخویفه للأحادیث الواردة في ذلك.[شرح مسلم: ۱۲/۲۲۸]

جمهور اهل سنت که فقهاء، محدثین و متکلمین هستند، (اینها) می‌گویند: که امیر به سبب فسق، ظلم و ندادن حقوق معزول (برکنار) نمی‌شود و نباید از بیعت او خارج شد و به سبب امور ذکر شده قیام هم بر علیه او جایز نمی‌شود، بلکه نصیحت کردن به او و ترساندن او از الله تعالی واجب است، به سبب آن احادیثی که در این مورد وارد شده است.

قال بعض الحکماء: “من فارق الاعتصام بحبلهدحالفه الخسران وعانقه الخذلان وترصدت له المنون وطحنته الحرب الزبون.”[تهذیب الرياسة: ۱/۱۱۱] بعضی از حکماء نیز گفته اند، کسی که ریسمان اتفاق را ترک نمود، پس زیان یاور او خواهد گشت و شرمندگی بر گردنش خواهد افتید و مصیبت ها در انتظارش خواهد بود و جنگ او را در هم خواهد شکست.

مذاکره کننده های ایرانی بدانند، الله ضعف را برکت نمی دهد

مذاکره کننده های ایرانی بدانند، الله ضعف را برکت نمی دهد

به قلم: فضل احمد هراتی

ایران یکی از قدرتهای بزرگ جهان و در بعضی موارد قویترین قدرت منطقه است. آنچه که آمریکا را وادار به این گفتگوها و مذاکرات کرده است همین قدرت نظامی آن است نه حتی قدرت علمی یا نفت و گاز و … آن.

در این زمینه ی مشخص لازم به ذکر یک تجربه ی تاریخی می دانم که در جریان مذاکرات ۲۰۲۰ در دوحه ی قطـر، نماینده آمریکا از ا.ا.افغانستان خواست تا برای ادامه مذاکرات، سلاح های خود را زمین بگذارندو پای میــز مذاکره بنشینند.

ذبیح الله مجاهد سخنگوی ا.ا.افغانستان پاسخ داد:

«اگر این قدرت و ســلاح و ایستادگی مجاهدین نبود، سخنی از اجلاس از ابتدا وجود نداشت.»

این سخن سخنی است  که میزهای مذاکرات را می لرزاند و ثابت می کند و بدانید حیثیت و عزت مسلمان فقط با زور و قدرت قابل بازیابی است.

باید بعد از تقویت ایمان، به قدرت نظامی و اسلحه فکر کرد، قدرت نظامی، قدرت نظامی، چون للّٰه  جل جلاله ضعف را برکت نمی دهد.

ایران هم کشوری اسلامی است که مثل ا.ا.افغانستان بر اساس فقه یکی از مذاهب اسلامی اداره می شود و مذاکره کننده باید بدانند آنچه به آنها در برابر آمریکا قدرت مانور داده است قدرت نظامی ایران است نه فقط توانایی دیپلماسی آنها.

پس در مذاکرات خود همیشه این قدرت برتر نظامی ایران را در نظر داشته باشند تا مرعوب تبلیغات پوشالی و گنده گویی های امثال ترامپ نشوند و با اراده و توان مستحکمتری مذاکرات را به پیش ببرند  و اینهم بدانند که مذاکره هم جنگی است آشکار که آمریکا آنرا در قالب خدعه و نیرنگ به پیش می برد به همین دلیل از قدرت نظامی قوی پشتوانه آن نباشد هر آن احتمال غدر و خیانت آمریکا می رود.

در این صورت می توان گفت در هر حالتی قدرت نظامی ایران نقش اول را در این مذاکرات بازی می کند چه این مذاکرات طبق میل ایران پیش برود چه آمریکا دوباره دچار غدر و خیانت شود.