
در گفتگو با سکولاریستها و حتی مسلمین اهل بدعت بر «تناقض» عقاید و افکار آنها تمرکز کنیم
به قلم: مسعود سنه ای
در حال بررسی دیدگاههای مختلف مُلا فتاحی بودم که نکته ی مهمی از علمای صالح گذشته برایم یادآوری شد که می گویند تناقضی که اهل باطل مخصوصا اهل غلو دارند یک تناقض تسلسلی و زنجیره وار است واین زنجیره در همه ابعاد جهلشان حضور فعال دارد چه در صدور احکام و چه در بروز تناقض به این معنی که آنها بعد از ارتکاب تناقض ،اول تناقض دوم را نیز مرتکب می شوند و سپس تناقض سوم و بعدا تناقض چهارم و .. این چنین تا اینکه در باتلاقی از جهل و تناقض غرق می گردند.
سخنان مُلا فتاحی در مورد حکومت اسلامی و تطبیق شریعت الله در سوریه و کمک به غزه و جهاد با صهیونیستهای اشغالگر و آنچه که هم اکنون بر خلاف آنچه در گذشته گفته بود مرا به این حقیقت یادآور شد.
شيخ الاسلام حرانی در مجموع الفتاوي می گوید: “اهل باطل ناچارند که دچار تناقض شوند .. “
این تناقض یک صفت دائمی و لازمه ی مذهب اهل باطل است، فرقی ندارد که کدام شاخه اش باشد.
لذا فارق اصلی بین حق و باطل سنت و بدعت ایمان و کفر وجود تناقض است، اگر در چیزی که ما در حق و باطل بودن آن و یا سنت و بدعت بودن آن مباحثه و مشاجره می کنیم؛ “تناقض ” وجود داشته باشد بدون درنگ حکم به بطلانش می کنیم و این اصل مقرری است در کتاب رب العالمین که چنین میفرماید: ( أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْكَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ) آیا در قرآن نمی اندیشند؟ که اگر از سوی غیر الله متعال بود قطعاً اختلاف بسیار در آن می یافتند. {النساء / ۸۲}
(اختلافا كثيرا) یعنی تفاوت و تناقض بسیار و این قول امام ابن عباس است که بغوی در تفسیرش از ایشان نقل کرده است!!
الله متعال برای بیان حقانیت قرآن و اینکه از جانب الله است و دستاورد بشری نیست، عدم وجود تناقض را در آن به عنوان حجت اصلی و دلیل قاطع معرفی نموده است لذا هر مذهبی که مستمد از قرآن نیز باشد همین صفت را به همراه دارد!
شیخ الاسلام مدام میگفت که برای رد بر اهل بدعت تناقض مذهبشان را بیان کنید چرا که قاد لازم دلیل بر فساد ملزوم است و اگر تو لوازم قول آنها را که شاید به آن پایبند نباشند نیز ) بیان کرده و به آنها بفهمانی که لوازم مذهب و اقوالشان چه فساد عریض و باطل گسترده ای در بر دارد، توانسته ای که او را بفهمانی مذهب و باور او در آن موضوع حق نیست!! چرا که اگر مذهب و باور او حق بود هیچگاه دارای تناقص و تفاوت نبود!! لذا علمای اصول مدام می گویند؛ “فساد اللازم دلیل علی فساد الملزوم” فساد لازم دلیل بر فساد ملزوم است.!!
این در مورد مسلمین اهل بدعت است که در طول تاریخ اینهمه تناقض داشته و دارند؛ اما در مورد کفار و بخصوص کفار سکولار بومی و غیر بومی اگر به عقاید و باروها و رفتارهای آنها دقت شود «تناقضات» بیشماری را می توان یافت و روشنگری در این زمینه می تواند یکی از بزرگترین ابزارهای مقابله با جنگ روانی و تبلیغی آنها و هدایت پیروان آنها به اسلام باشد. ان شاء الله.