
نقدی بر سخنان دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در مورد «ولایت فقیه» (۲)
به قلم: مسعود سنه ای
امام ماوردی می گوید: الْإِمَامَةُ: مَوْضُوعَةٌ لِخِلَافَةِ النُّبُوَّةِ فِي حِرَاسَةِ الدِّينِ وَسِيَاسَةِ الدُّنْيَا، وَعَقْدُهَا لِمَنْ يَقُومُ بِهَا فِي الْأُمَّةِ وَاجِبٌ بِالْإِجْمَاعِ وَإِنْ شَذَّ عَنْهُمْ الْأَصَمُّ. [۱] امامت موضوعی است برای جانشینی نبوت در امر حراست و نگهبانی از دین و سیاست و اداره ی دنیا.
تا روز قیامت هم، قانون اساسی مسلمین و دارالاسلام تنها یکی است و آنهم قانون شریعت الله و کسی که در این قانون تفقه و آگاهی دقیقی نداشته باشد نمی تواند وکیل مومنین در تطبیق صحیح قوانین شریعت الله در جامعه باشد به همین دلیل اجماع علمای اهل سنت در مورد شرایط رهبریت بر این است که باید مجتهد باشد و تنها در حالت ضرورت به یک حاکم در حد قاضی رضایت داده اند، علمای شیعه هم در طول تاریخ وجود به چنین مجتهدی جهت رهبریت دارالاسلام مطالبی ذکر کرده اند با این تفاوت که به جای ولایت مجتهد گفته اند ولایت فقیه که هر دو به یک ماهیت اشاره دارند پس این ولایت فقیه در میان تشیع هم از ابداعات امام قبلی و بنیانگذار دارالاسلام جمهوری اسلامی ایران نیست که به چند مورد مستند اشاره می کنیم:
شیخ مفید(قرن سوم)می گوید: اگر حاکم عادل وجود نداشت، فقهای عادل شیعه که صاحب نظر و برترین هستند، آن مسئولیت را برعهده گیرند. (المقنعة ص۶۵۷)
محقق ثانی(قرن نهم) می گوید: منظور از حاکم، در زمان غیبت، نایب عام امام حاکم می باشد و او کسی است که دارای شرایط فتوا و حکم باشد.(جامع المقاصد ج۱۱ ص۲۶۶)
شهید ثانی(قرن دهم) می گوید: مراد از فقیه، آن است که شرایط فتوا دادن را داشته باشد و عادل باشد. در اموری که در زمان حضور امام برعهده ایشان است، در مورد فقیه هم جاری است. (مسالک الافهام ج۱ ص۴۲۷)
محقق نراقی(قرن دوازدهم) می گوید: در قلمرو حکومتی اختیار داشتن فقیه بسان پیامبر(ص) و امامان(ع) از گزاره های ضروری فقه است…فقیهان اهل حق عادل خردمند…آنچه را فرمانروای عادل(امام معصوم) بر عهده داشت باید بر عهده بگیرند.( عوائدالأیام ص ۵۳۸)
صاحب جواهر(قرن سیزدهم) می گوید: اگر کسی منکر مسئله ولایت فقیه باشد ، گویا طعم فقه را نچشیده است.( جواهر الکلام ج ۲۱ ، ص ۳۹۷)
شیخ انصاری(قرن سیزدهم) می گوید: هر چه که بر نظر امام معصوم متوقف است و احتمال دهیم که به نظر فقیه زمان (در حال غیبت) بستگی دارد، واجب است که در آن مورد به فقیه مراجعه کنیم.( مکاسب محرمه ص۵۵۴)
اگر دقت کنیم در میان شیعیان نیز اصطلاح «ولایت فقیه» به قرنها قبل از بنیانگذار دارالاسلام کنونی ایران برمی گردد هر چند ایشان در این زمان، مجدد این امر مهم و عینی بخش آن در میان مسلمین بود کاری که تمام امامان و علمای اهل سنت و تمام علمای شیعه نتوانسته بودند آنرا عینیت ببخشند و تنها به بیان ضرورت آن اشاره کرده بودند.
[۱] الأحكام السلطانية للماوردي ص۳/ الإمامة موضوعة لخلافة النبوة في حراسة الدين وسياسة الدنيا / ابن خلدون في تاريخه (١/٢٣٩)