به اندازه ی اهمیت تکالیف و وظایف، در ادامه مسیر حق، پایبند صبر و استقامت باشیم

به اندازه ی اهمیت تکالیف و وظایف، در ادامه مسیر حق، پایبند صبر و استقامت باشیم

به قلم: ابومحمود کندزی

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: أَحَبُّ الأعمالِ إلى اللهِ أدْومُها و إن قَلَّ.[۱] بهترین اعمال نزد الله مداوم ترین آن است گرچه کم باشد.

در اینجا آنچه مهم دانسته شده است صبر بر ادامه ی مسیر حق است و انسان گاه جهت داشتن صبر به الگوهای عملی نیاز دارد که او را در داشتن صبر بر حق ترغیب و حریص کند.

امام احمد بن حنبل رحمه الله پس از پایان فتنه‌ی «خلق قرآن» بسیار در دعایش می‌گفت: خداوند ابوالهیثم را رحمت کند، خداوند ابوالهیثم را بیامرزد.

اما این ابوالهیثم که بود که امامی چون احمد بن حنبل برایش دعای رحمت می‌کرد؟ لابد امام یا محدث یا فقیه بزرگی است؟

نقل کرده‌اند که در محنت امام احمد او را می‌بردند که تازیانه بزنند. مردی لباس او را از پشت کشید و گفت: مرا می‌شناسی؟ احمد بن حنبل گفت: خیر.

گفت: من ابوالهیثم نام دارم، دزدی طَرّارم[۲] که به شکل پراکنده هجده هزار تازیانه خورده‌ام، اما در راه طاعت شیطان برای دنیا صبر کرده‌ام، تو برای طاعت رحمان در راه دین طاقت بیاور! [صفة الصفوة]

عده‌ای هم در پاسخ پیامبرشان می‌گفتند: {این چه پیامبری است که غذا می‌خورد و در بازارها می‌گردد!} [فرقان: ۷]

احتمالا یکی‌اش همین پذیرش نصیحت است که باعث می‌شود برخی در دین امام شوند، برخی در بهانه‌گیری.

نکته ی مهم:

همه گناه می‌کنند، اما برخی تسلیمش نمی‌شوند و تا روز آخر می‌جنگند… یکی می‌خورند اما سه تا می‌زنند… بعد از گناه صدقه می‌دهند… بعد از گُلی که می‌خورند سریع توپ را برمی‌دارند و وسط زمین می‌کارند، به بازی برمی‌گردند… خداوند این بندگانِ متواضعِ سرسخت را دوست دارد.

{وَآخَرُونَ اعْتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُواْ عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ  (۱۰۲) خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا…} [توبه: ۱۰۲ـ۱۰۳]

(و گروهی دیگر که به گناهان خود معترفند، و کار نیک را با [کاری] دیگر که بد است آمیخته‌اند. امید است که الله توبه‌ی آنان را بپذیرد که الله آمرزنده‌ی مهربان است (۱۰۲) از اموال آنان صدقه‌ای بگیر تا به وسیله‌ی آن پاک و پاکیزه‌شان سازی…)

اگر سخنی شبیه نصیحت بود اما به دلت نشست، با خودت بگو نه من از احمد بن حنبل بالاترم نه او از ابوهیثم عیار بدتر، چه بسا او هم تلاش می‌کند تا لحظه‌ی آخر تسلیم نشود. در هر صورت، خدایش رحمت کند.


[۱]  أخرجه البخاري (۶۴۶۵)، ومسلم (۷۸۳)

[۲]  طرار: کیسه‌بُر، جیب‌بُر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *