
غوغاسالاری شبکه های کلمه و نور و… در دامن زدن به اختلافات مذهبی شیعی- سنی را حقه بازی بدانید
به قلم: صلاح الدین یعقوبی
امروزه شبکه های ماهواره ای نور و کلمه و توحید و صدها گروه و کانال منتسب به اهل سنت وجود دارند که سعی دارند با چنگ زدن به عقاید شاذ بعضی از علمای گذشته ی شیعه ۱۲ امامی که هم اکنون در ایران کابردی ندارند و دیدگاههای دیگری جایگزین آنها شده است، و یا با چنگ زدن به عقاید و رفتارهای غلاة میان شیعه به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی در ایران دامن بزنند؛ سوال اینجاست که آیا در بین خود اهل سنت چنین دیدگاههای شاذی و یا غلاتی وجود ندارند که بدترین انحرافات عقیدتی و فکری و رفتاری داشته باشند؟ قطعا وجود دارد.
پس اگر دسته ای از منتسبین به شیعه به این آراء مراجعه کردند این دسته از منتسبین به تسنن حق مظلومنمایی ندارند.
به عنوان مثال ما شخصی چون امام فخر رازی (۶۰۶ هــ) شافعی مذهب را داریم که در مفاتیح (۲۷/۵۸۲) دربارهی کتاب التوحید اثر امام ابن خزیمه (۳۱۱ هــ) محدث بزرگ شافعی مذهب گفته است: «هو في الحقيقة كتاب الشرك!»، یعنی: این کتاب در حقیقت کتاب شرک است، و محمدزاهد کوثری (۱۳۷۱ هــ) نیز در مقالات (ص/۳۰۱) این را نظر محققان مذهبش میداند! پس توحید این دسته از اهل سنت نزد این دسته از اهل سنت شرک است و آنها را اهل شرک میدانند، و قضیه به همین ختم نمیشود!
وقتی الأزهر نشر کتاب امام دارمی نویسندهٔ کتاب سنن دارمی که امام مسلم و امام احمد بن حنبل و.. از او حدیث روایت کرده اند را مجاز دانست، کوثری محتوای این کتاب را از «الوثنیات» (یعنی بتپرستی) برشمرد چنانکه در مقالات (ص/۲۶۷) آمده، و در (ص/۲۷۹) میگوید: «ولعل هذا الاعتقاد ورثه هذا السجزي من جيرانه عباد البقر»، یعنی: شاید اعتقاداتش را از همسایههای گاوپرستش به ارث برده باشد!
بلکه در (ص/۳۰۶) آمده است: «…وكذلك يكافح عن أقانيمه الثلاثة ويقول هم أئمة السنة»، یعنی: …همچنین از اقانیم سهگانهاش دفاع میکند و میگوید که آنها امامان سنت هستند!
مقصودش از اقانیم سهگانه (=پدر، پسر، روحالقدس!)، امام عبدالله بن احمد، امام دارمی و امام ابن خزیمه رحمهم الله است و با این لفظ، پیروان سلف را به نصاری تشبیه میکند!
و چنانکه در تاریخ الإسلام ذهبی (۱۱/۴۰۸) آمده، ابن تومرت (۵۲۴ هــ) «سمّى أصحابه وأتباعه بالموحدين، والمخالفين أمره: مجسّمين»، یعنی: اصحاب و پیروان خود را موحد نامید و مخالفین خود را مجسمه نام نهاد!
در الدرر الکامنة ابن حجر (۱/۱۷۱) نیز آمده که «نودي بدمشق من اعتقد عقيدة ابن تيمية حل دمه وماله!»، یعنی: در دمشق ندا دادند که هرکس عقیدهی ابن تیمیه را داشته باشد، خون و مالش حلال است!
اینها تنها مشتی از خروار اختلافات موجود در میان شخصیتهای مختلف اهل سنت نسبت به هم است، به نظر شما اگر کسانی با نبش قبر افکار و رفتارها و عقاید شخصیتهای گذشته ی تاریخ که اکثرا بر اثر تاویل بوده و هم اکنون پیروان این مذاهب چنین دیگاهی را قبول ندارند بخواهند بین مذاهب اسلامی کنونی تفرقه و جنگ داخلی تولید کنند خادم مسلمین هستند یا دشمن مسلمین و نفوذی دشمنان؟
پس غوغاسالاری شبکه های نور و کلمه و نور و … در برجسته کردن و بزرگ نمائی برخی از افکار مرده ی گذشته و برخی از رفتارهای عوام شیعه جهت تولید تفرق میان مسلمین را نوعی حقه بازی سازماندهی شده ی دشمنان بدانید نه مسیری جهت اصلاح .