
چرا آمریکا جولانی را میپذیرد اما امیر امارت اسلامی افغانستان را نه؟
به قلم: ابوهاجر خان آبادی
امروز بهخوبی دیده میشود که معیار قبولیِ ایمان، اسلام و مشروعیت سیاسی نزد آمریکا و غرب، نه کتاب الله است و نه سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم؛بلکه پیروی از قوانین سکولاریستی و خطمشیهای سیاسی خودشان است.
نمونهٔ واضح: امارت اسلامی افغانستان، حکومتی که بر شریعت الله تکیه دارد و رهبرش شیخالحدیث والقرآن ملا هبتالله آخندزاده حفظهالله است؛ اما آمریکا حاضر نیست حتی نامش را بر زبان بیاورد، چه رسد به اینکه حکومتش را به رسمیت بشناسد.
در مقابل، ابومحمد جولانی که امروز بهجای شریعت، دموکراسی، قوانین بشری و سیاستمداری به سبک غربی را پذیرفته است، از سوی همان آمریکا بهعنوان یک «سیاستمدار موفق» معرفی میشود و عملاً مورد حمایت قرار میگیرد.
ای اهل ایمان و اهل بصیرت!این تضاد بزرگ چه پیامی دارد؟
آیا معنیاش این است که: امیر دارالاسلام، ملا هبتالله، یک مسلمان، عالم و سیاستمدار صالح نیست؟ یا اینکه مشکل جای دیگر است؟
حقیقت روشن است: مشکل آنجاست که امارت اسلامی از دستور آمریکا پیروی نمیکند، قوانین سکولار را نمیپذیرد، و حاکمیت را تنها از الله میگیرد، نه از واشنگتن.
در مقابل: جولانی امروز دقیقاً همان چیزی را انجام میدهد که آمریکا میخواهد؛ بهجای حاکمیت شریعت، بهدنبال دولتسازی سکولار است؛ بهجای امت، از ملت و مرز و سیاست غربی سخن میگوید؛و بهجای عداوت با کفار محارب، با آنها همسویی میکند.
پس سؤال اصلی این است: آیا آمریکا ایمان و اسلام را معیار میگیرد، یا میزان تسلیم و تابعیت از پروژهٔ غرب را؟
اگر معیار، شریعت باشد، پس امارت اسلامی باید مورد احترام باشد.
اگر معیار، مردانگی و جهاد باشد، پس طالبان باید ستوده شوند.
اما اگر معیار، سکولاریسم، تبعیت سیاسی و همراهی با نقشهٔ آمریکا باشد… آنگاه روشن است که چه کسی مورد تأیید قرار میگیرد
و چه کسی دشمن اعلام میشود.
این سؤال را ما مطرح کردیم؛ اکنون پاسخ را شما بدهید، ای اهل ایمان و اهل بصیرت!