مختصری از تاریخچه حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)
به قلم: کارزان شکاک
ترويج ناسيوناليسم در قلمرو امپراتوري عثماني يکي از عوامل جدي براي تکميل پروسه فروپاشي اين امپراتوري در جريان جنگ جهاني اول بود که به طور جدي از سوي کشورهاي متخاصم به ويژه انگليس در ميان اقوام و قبايل اين امپراتوري دامن زده مي شد، هر چند اين گفته نبايد ما را از ضعف هاي داخلي امپراتوري، که عمدتا به ساختار حکومت مربوط مي شد، غافل سازد.
کردها يکي از اقوامي بودند که عمدتا پس از جنگ چالدران در درون قلمرو امپراتوري عثماني زندگي مي کردند. اين قوميت نيز از موج ناسيوناليستي مذکور بي بهره نمانده بود، ولي به خلاف ساير اقوام در تقسيم ميراث امپراتوري براساس ناسيوناليسم هاي قومي، قبيله،اي، محلي و عشيره اي از سوي استعمارگران، سهمي از اين امپراتوري عظيم نگرفت و کردهاي عثماني براساس تقسيمات استعماري سايکس- پيکو در سه کشور ترکيه جديد، عراق و سوريه قرار گرفتند.
ترکيه جديد از ۱۹۲۳ بر ويرانه هاي عثماني بنا شد، در حالي که به جاي فرهنگ غني اسلامي که در آن همه اقوام و ملل از عرب و عجم، سياه و سپيد برابر ديده مي شوند، درونمايه اي تنگ به نام ناسيوناليسم ترک و دین سکولاریسم بر آن حاکم بود. اين چارچوب فکري سخت بيخردانه بوده و حتي به خود نيز رحم نمي کرد و با تعويض رسم الخط، فرزندان را از ميراث فکري و فرهنگي پدران محروم ساخت. در اين الگوي جديد که با سکولاریزاسیون مزدوج شده بود و ظاهري جمهوري به خود گرفته بود، جايي براي نشو و نما و ابراز وجود و تنوع فرهنگي وجود نداشت. لذا اقوامي مانند کردها که جمعيت قابل توجهي در ترکيه داشتند، از حقوق و آزادي هاي فرهنگي خود محروم شدند. اين وضعيت واکنش کردها را در پي داشت و قيام هايي را سبب شد که عموما با شکست روبرو شدند.
در ادامه اين سياست ها و در خلاء جريانات فکري وعقیدتی سالم، در دهه ۷۰ ميلادي از درون جريانات چپ (مارکسيستي) ترکيه حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) سربرآورد. اين حزب فلسفه ماترياليستي، سوسياليزم و ناسيوناليسم کردي را تلفيق کرده بود. پ.ک.ک هدف نهايي خود را تشکيل دولت مستقل کردستان با درونمايه و ساختار سوسياليستي اعلام داشت و خط مشي خود را براي نيل به اين هدف مبارزه مسلحانه قرار داد.
رهبري اين گروه از ابتدا تاکنون به دست فردي به نام «عبدالله اوجالان» علوی مذهب قرار دارد که در داخل گروه به آپو (عمو) معروف است. اوجالان حتي پس از فوريه سال ۱۹۹۹ که توسط دولت ترکيه در کنيا دستگير شد و در زنداني در جزيره «ايمرالي» نگهداري مي شود نيز هدايت گروه را غيرمستقيم به عهده دارد. نقش وي در تاسيس و ادامه اين گروه به قدري محوري است که تشکل وي قبل از اين که به نام حزبي شناخته شود به نام شخص وي باعنوان «آپوچي» شناخته مي شد. از اين رو علي رغم ظاهر حزبي، پ.ک.ک را مي توان يک فرقه دینی- فکري دانست تا يک حزب سياسي که در آن گردش نخبگان براساس توانايي ها انجام مي گيرد. اين گروه مميزه هاي ديگر فرقه اي را نيز داراست؛ مانند سلب آزادي هاي فردي اعضاء، ارائه قالب هاي رفتاري به اعضاي خود، فرهي سازي، پرورش اعضاء در چارچوب قالب هاي فکري گروه، حذف اعضاي مخالف و…
اوجالان به عنوان ايدوئولوگ و رهبر اين گروه براي خود توانايي هاي ادراکي و مديريتي فوق العاده اي قائل بوده و معتقد است هيچ يک از اعضاي گروه و حتي هيچ يک از متفکرين پ.ک.ک از آن نبوغ برخوردار نيست. اعضاء گروه نيز به اين مسئله در ظاهر اذعان مي کنند. هرکس بخواهد نظر مغايري بدهد از گروه اخراج و حتي معدوم مي شود. براي نمونه در سال ۱۳۸۳ برادر اوجالان (عثمان) به همراه تعدادي از کادرهاي مرکزي خواستند نظر جديدي درمورد روابط درون گروهي و لغو محدوديت هاي قبلي ارائه دهند که با طرد و برخوردهاي خشن گروه مواجه شده و عناصر اصلي اين جناح نظير «نظام الدين تاش» در شهرهاي کردستان عراق توسط عوامل پ.ک.ک ترور شدند.
آثار قلمي اوجالان که به عنوان زيربناي فکري- فلسفي گروه دانسته مي شود، به قدري براي آنها اهميت دارد که به عنوان کتابي مقدس هنگام سوگند وفاداري اعضاء در داخل گروه از آن استفاده مي کنند. مرور اجمالي اين آثار مبين غيرعلمي و غيرواقعي بودن بخش هاي اغلب اين متون است. اوجالان در اين متون به دور از واقعيات تاريخي و باستان شناسي سخن مي گويد و گزاره هاي خود را چنان مي چيند تا نتيجه بگيرد که کردها ريشه در اولين و برترین تمدن ها دارند و از همه برترند . همان شعاری که هیتلر می داد که آلمان برتر از همه است !! .یعنی در برابر برتری نژادی که ترکها برای خود قائل بودند اوجالان نیز همین برتری را قائل شد و در برابر فوش ترکها ی سکولاریست به انسانیت یک فوش دیگر متولد گردید . اوجالان درمورد اديان به خصوص اديان توحيدي از جمله اسلام نيز با عينک ماترياليستي نگاه مي کند و جنبه هاي الهي و وحياني آن را رد مي کند. در جاي جاي آثار او تقليد ناشيانه و کورکورانه از مدل تحليل تاريخي مارکسيسم به چشم مي خورد.
اينکه با اين همه تناقضات فکري و فلسفي چطور اين جريان توانسته پا بگيرد و اشخاصي به آن جذب شوند، در کنار ساير عوامل خارجي به عوامل فرهنگي، سياسي، اجتماعي جامعه ترکيه برمي گردد. وقتي ساختار متصلب ناسيوناليستي و سکولار ترکيه جامعه را با يک خلاء و انقطاع فرهنگي و بحران هويت روبه رو ساخت و انديشه هاي زلال معنوي از اين جامعه رخت بربست، مسلماً ايدئولوژي هاي ناسيوناليستي براي قومي که به دنبال شناسنامه خود مي گردند جاذبه خواهد داشت، همانند سامري که در غياب حضرت موسي(ع) قوم بني اسرائيل را به فتنه گوساله پرستي انداخت.
از سوي ديگر، از زمان پيدايش پ.ک.ک و استمرار آن نقش دولت هاي خارجي در استفاده از آن براي تنظيم مناسبات سياسي با ترکيه تعيين کننده بوده است. شوروي سابق به عنوان مادر احزاب کمونيستي در سال هاي اول پيدايي اين حزب، آن را حمايت کرد. پس از آن نيز حتي در سال هاي اخير دولت هاي روسیه و حتی غربي و ایران نیز براي مهار ترکيه از اين گروه مرتد سکولاریست استفاده کرده اند.
پ.ک.ک پس از تاسيس در سال۱۹۷۸ شعار تشکيل دولت مستقل کردستان را سر داد و با عضوگيري از سال ۱۹۸۴ عمليات هاي مسلحانه و تروريستي را عليه مراکز دولتي و نظاميان ترکيه و کردهای شریعت گرا و احزاب کردی سکولار خود سازماندهي کرد. به طوري که موجب اعلام حالت فوق العاده در کردستان ترکيه گرديد و تلفات و ضايعات انساني و اقتصادي قابل توجهي به دولت سکولار ترکيه و مردم مسلمان کردستان ترکیه وارد ساخت. در اين ميان، پ.ک.ک نيز تعداد زيادي از کادرهاي خود را از دست داد و البته مردم عادي بيش از همه آسيب ديدند، بيش از ۳۰۰۰ روستا در جنوب شرقي ترکيه خالي از سکنه شده و ۵۰هزار نفر از شهروندان اين کشور قرباني عمليات نظامی پ.ک.ک شده اند.
دولتمردان ترکيه به ويژه ارتش اين کشور که تا چندي قبل در مناسبات قدرت اين کشور نقش تعيين کننده اي داشتند، در مقابله با گروه پ.ک.ک از گزينه نظامي استفاده کرده و در خارج نيز از طريق ديپلماسي سعي مي کردند با قراردادن نام پ.ک.ک در ليست سياه گروه هاي تروريستي، محدوديت هاي بين المللي بر آنها اعمال کنند. البته اين خواسته آنها هيچ گاه از حد اعلاميه و برخوردهاي مقطعي دولت هاي اروپايي فراتر نرفت و کادرهاي مرکزي پ.ک.ک همچون «زبير آيدار»، «رضا آلتون»، «رمزي کارتال»، «حاجي احمدي»، «صبري اوک» در اين سال ها در کشورهاي اروپايي مشغول پولشويي و ساير فعاليت هاي تشکيلاتي بوده، بي آنکه تحت تعقيب پليس اين کشورها باشند.
پ.ک.ک تا زمان دستگيري اوجالان (بيش از ۲۰ سال) هدف خود را تاسيس دولت مستقل کردستان به کمک جنگ مسلحانه چريکي و عمليات خرابکارانه و تروريستي اعلام کرده بود هرچند در سال هاي بعد به راهکارهاي سياسي و مذاکره نيز روي آورد، ولي اين درخواست ها همواره از سوي دولت سکولار ترکيه بي جواب مانده بود. پس از دستگيري اوجالان، وي بااعلام تغيير ظاهري در استراتژي گروه، از هدف اوليه ايجاد دولت مستقل کردي عدول کرده و خواستار حقوق فرهنگي کردها در چارچوب مرزهاي ترکيه شد و نهايتا اين خواسته را در قالب سيستمي به نام کنفدراليسم دموکراتيک کردستان مطرح ساخت. اين عدول از شعارهاي دهن پرکن اوليه و توجه به حقوق فرهنگي، براي ناظران سياسي غيرمنتظره بود، تا جايي که برخي از شخصيت هاي سياسي از آن به تغيير استراتژي از تشکيل کردستان مستقل به داشتن مجوز هه لپرکي (رقص کردي) ياد کردند.