بمباران شیمیائی حلبچه جنایت مشترک کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی
به قلم: ابوخالد کوردستانی
با تمرکز بر مساله ی کوردها همه باید بدانیم که مردمان سرزمینهای اسلامی که اختیار خود را به احزاب مختلف سکولار سپرده اند همچنان اوهام و خرافات و تاریکی و عصبیت جاهلی و قوم گرائی کور در میان آنها دوام پیدا می کند که رفتارهای قبیله گرائی کوری آنها را به پیش می برد که با جهل و دل بستن به دشمنان اصلی و سرگردانی و یاس و در نهایت با شکست و ذلیلی آمیخته شده است.
حلبچه یکی از جنایات شرم آور مشترک کفار سکولار جهانی و داخلی است که می تواند فرصتی برای شناخت صحیح سکولاریستها باشد. صدام حسین سکولار که عده ای حتی قصد دارند سکولار بودن او را هم انکار کنند با تشجیع و تسلیح و بخصوص با دو ابزار سکوت و همراهی سکولاریستهای غربی چون آمریکا و انگلیس و بخصوص آلمان این جنایت را در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ در حق مسلمین حلبچه انجام داد. آمریکا قبلاً جنایات اتمی هیروشیما و نامازاکی و حملات شیمیایی در ویتنام، و فرانسه هم جنایات شیمیایی در الجزائر، و انگلیس هم حملات شیمیایی به کوردهای سلیمانیه و روستاهای اطراف آن در زمان قیام شیخ محمود را در کارنامه ی خود داشتند به همین دلیل پس از بمباران شیمیایی سردشت توسط صدام حسین، قطعنامه شورای امنیت درباره ممنوعیت بکارگیری سلاح ها شیمیایی با وتوی آمریکا و رای ممتنع انگلیس و فرانسه همراه شد.
صدام حسین سکولار نیز که جنگ را بر دارالاسلام تازه تاسیس ایران تحمیل کرده بود مرتکب بدترین جنایات در حق مردم ایران و بخصوص ساکنین غرب ایران شده بود. زمانی که طی عملیات والفجر۱۰ و با همکاری احزاب سکولار اتحادیه میهنی جلال طالبانی و پارت دمکرات بارزانی و حزب سوسیالیست نیروهای دارالاسلام ایران وارد حلبچه شدند و با استقبال مردم مسلمان آنجا مواجه شدند؛ صدام حسین سکولار با بمبهای شیمیائی به این شهر حمله کرد.البته قبل حلبچه، دستکم ۲۱ حملهٔ شیمیایی دیگر توسط حکومت سکولارعراق، علیه کردها انجام گرفته بود مانند حمله به خۆشناوتی، بیتوێن، پشدر، بەری مرگە، دره جافەتی، قەرەداغ، بادینان، دشت كۆیە، دشت كەركوك…و در ایران هم به شهر سردشت و روستاهای قعله جی و…. حمله کرده بود و امریکای سکولار و اروپای سکولار و سازمان ملل سکولار هم سکوت اختیار کرده بودند! و این یعنی تائید قدرتهای سکولار جهانی و تشویق صدام حسین سکولار به حمله شیمیایی با طعم خردل و با چاشنی تاولزای گاز اعصاب تابون و سارین و بوی مرگآور سیانوژن به مردم مسلمان حلبچه و….
در کنار این سکوت و همکاری قدرتهای سکولار جهانی باز ما شاهد کمک احزاب سکولار محلی کورد از صدام حسین سکولار در بخش جنگ روانی هستیم . به عنوان مثال قاسملو سکولار رهبر حزب سکولار دمکرات کردستان ایران به شدت در پی تکذیب و ایجاد تشکیک در جنایات صدام سکولار بود. این شخص سکولار حتی بعد ازنزدیک به ۷ ماه و کشته شدن بیش از ۵هزار نفر و مجروح شدن بالای ۱۰ هزار کورد هنوز حاضر نبود قبول کند که صدام حسین سکولار علیه کوردهای حلبچه از بمب شیمیایی استفاده کرده است و می گوید: «بنده اين خبر را تكذيب نمودهام..بعد از مطالعه گزارشهاي هيئت اعزامي سازمان ملل متحد به شمال عراق، هيچگونه نشانهاي دال بر استفاده از سلاحهاي شيميايي مشاهده نكردم و نظر به اينكه ما فاصله بسيار نزديكي با منطقه درگيريها داريم، اثري از اين سلاحها مشاهده ننمودهايم!!!.. (۳/۱۰/۱۹۸۸ ) قاسملو حتی در مصاحبه با روزنامه فرانسوی لوموند هم، بمباران حلبچه را مورد تردید و انکار قرار داد که گویا چنین موضوعی صحت ندارد! اما محمد حاج محمود، رهبر حزب سوسیالیست در کتاب خاطراتش می نویسد که چگونه قاسملو هنگام شیمیایی شدن گروهش با بی سیم با وی حرف زده و داد و فریاد کرده و ملتمسانه خواهان نجات تفنگ چی هایش بوده!
حزب سکولار کومله هم – ابراهیم علیزاده در خاطراتش می گوید: «نمیتوانستیم بگوییم که بعث سلاح شیمیایی در حلبچه بهکار برده است؛ چون تحت فشار بودیم … بعث به ما سلاح و پول میداد اما بعد از بمباران زخمیهای ما را هم درمان نکردند».
در کنار این احزاب مزدور سکولار کورد ایرانی که در اختیار صدام حسین بودند احزاب سکولار کورد عراقی هم که در پی رسانه ای کردن این واقعه بودند هدفشان رسیدن به اهداف پلید مالی و کسب قدرت بود حتی به قیمت دهها فاجعه ی جدید چون حلبچه. چنانچه جلال طالبانی می گفت: واقعه جلبچه، مسئله کردها را به سطح جهان مطرح کرد، ۲-۳ حلبچه می داشتیم، وضع مان بهتر می بود!.
این سکوت و انکار و این خیانت آشکار و تجارت با کوردها توسط این احزاب سکولار داخلی را در کنار سکوت و همراهی قدرتهای بزرگ سکولار جهانی نقطه سیاه دیگری در کارنامه ی سکولاریستهاست که نمیتوان بخشید.