نقدی مختصر بر سخنان ملا هَلو(هه لو) از مجریان جنگ روانی دشمنان در کردستان عراق (۵)
به قلم: مسعود سنه ای
- مُلا هلو که کلیپ او در این روزها جهت فتنه انگیزی میان شعیان جعفری با حنفی ها و شافعی ها و نجدی ها و… دست به دست می شود در ادامه ی ابداعاتش در تهمت زنی و نشر اکاذیب می گوید: شیعه معتقد به سیستم تقیه است که نزد اهل سنت سیستم نفاق است… اینها اگر وارد این مسجد شوند پشت سر تو نماز می خوانند مثل تو؛ این نفاق است عبدالله بن ابی سلول (رهبر منافقین زمان پیامبر) اینگونه بود تا خونش و مالش و ناموسش محافظت شود می گفت مسلمانم و پشت سر پیامبر نماز می خواهند در حالی که کافر بود و با یهود و نصارا و مشرکین عرب بر علیه پیامبر متحد می شد! نزد شیعه کسی که منافق نباشد مومن نیست اما نزد ما هر کسی که منافق باشد مومن نیست.
ج: چرا گفتم در تهمت زنی و دروغگوئی نسبت به مخالفین خود ابداع کرده ؟ چون قبل از او کسی جرئت نکرده این دروغها را بر زبان بیاورد با استناد به این دروغها طرف مقابلش را تکفیر کند. این شخص به صراحت با استناد به تقیه و نماز خواندن شیعیان پشت سر حنفی ها و شافعی ها و سایر مسلمین آنها را به عبدالله بن ابی ملحق می کند و کافر می داند و…. اما در مورد تقیه:
الله تعالی می فرماید:لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (آل عمران/۲۸) مؤمنان نباید مؤمنان را رها کنند و کافران را به جای ایشان به سرپرستی بگیرند، و هر که چنین کند (رابطه او با الله از بین رفته است و) وی را در چیزی از الله نیست – مگر آن که (ناچار شوید و در حالت ضرورت و اضطرار) خود را از (اذیّت و آزار) ایشان مصون دارید و (تقیه کنید) – و خداوند شما را از (نافرمانی) خود برحذر میدارد و بازگشت (همگان) به سوی او است.
ابن القيم می گوید:التقية أن يقول العبد خلاف ما يعتقده لاتقاء مكروه يقع به لو لم يتكلم بالتقية (أحكام أهل الذمة: ص ۱۰۳۸) ، و السرخسي حنفی نیز می گوید: التقية أن يقي الإنسان نفسه بما يظهره، وإن كان يضمر خلافه (المبسوط: ۲۴/ ۴۵) و الحافظ ابن حجر شافعی نیز در تعریف تقیه می گوید:: الحذر من إظهار ما في النفس من معتقد وغيره (فتح الباري: ۱۲/ ۳۱۴). امام طبری هم با استثاء کردن معذورین بیچاره ای که توان هجرت به دارالاسلام را ندارند ضمن شرعی دانستن تقیه حد و مرزهای تقیه را مشخص می کند. (تفسير الطبري ۵/ ۳۱۵)
از نگاه تمام مذاهب اسلامی تقیه رخصتی از سوی الله تعالی برای حالتهای ضرورت و اضطرار است که مومنین مثل آنچه عمار انجام داد می توانند از این رخصت استفاده کنند یا کسانی مثل خبیب از این رخصت استفاده نکرده و شهادت را انتخاب می کنند.
چنانچه مسلیمه ی کذاب دو مومن را آورد: به یکی گفت آیا شاهدی می دهی که محمد رسول الله است؟ گفت بله؛ مسلمیه دوباره پرسید آیا شاهدی می دهی که منم رسول الله هستم؟ آن مومن گفت بله. و مسیلمه او را رها کرد. مسیلمه به مومن دیگر گفت: آیا شاهدی می دهی که محمد رسول الله است؟ گفت بله. مسلمیه باز پرسید آیا شاهدی می دهی که منم رسول الله هستم؟ آن مومن گفت من کر و ناشنوا هستم نمیشنوم! و این کار سه بار تکرار شد به همین دلیل مسلیمه او را گردن زد. این رخداد به رسول الله صلی الله علیه وسلم رسید و فرمود: کسی که کشته شد در راه صدق و یقینش کشته شد و فضیلتش را گرفت، گوارایش باد. دیگری نیز آنچه الله جایز دانسته بود و رخصت بود را انجام داد؛ به همین سبب عقوبتی بر او نیست.( أحكام القرآن للجصاص، ج۲ص۲۸۹)
حالا شما بفرمائید این چه عقیده ای دارد و وابسته به چه گروهی است که بر خلاف قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم و عمل اصحاب و فتوای تمام مذاهب اسلامی حرکت می کند؟
به نظر شما بوی فتنه و توطئه و تولید جنگ داخلی میان مسلمین و مشغول کردن مسلمین به مسلمین و رها کردن کفار اصلی از دروغاهای این انسان مجرم به مشام شما نمی رسد؟
پس فریب نخوریم . بخصوص این روزها که دستهایی پلید و مجهول در حال سناریو سازی و تحریک شیعیان و حنفی ها و شافعی های ایران و افغانستان هستند.
ادامه دارد …. ان شاء الله.