کاک حسن امینی مفتی و حاکم شرع مردمی کردستان و فعال سیاسی است یا….؟

کاک حسن امینی مفتی و حاکم شرع مردمی کردستان و فعال سیاسی است یا….؟

به قلم: م.کورد (عضو مکتب قرآن)

اوائل سال ۹۱ هنگام کنکاش در سایتها اصطلاحی برای کاک حسن امینی به کار برده شد که بسی جای تأمل دارد و آنهم اصطلاح مفتی! است، با توجه به شناختی که سالهاست از وی دارم آنچه بنده می خواهم کمی به آن بپردازم توضیح بسیار مختصری است در مورد کاک حسن امینی.

کاک حسن امینی پیش نماز روستای تبت (از توابع شهرستان بوکان) بود که در سال ۵۵ به سنندج آمد و در جریان تأسیس مدرسه قرآن – توسط علامه کاک احمدمفتی زاده درشهرهای مریوان و سنندج – اوهم، همراه عده ای از افراد به آن مدرسه پیوست ویکی از معلمان مدرسه هم او بود، که معلم نو آموزان بود.

در سال ۵۸  زمانی که کاک احمد جهت جلوگیری از خونریزی و برادرکشی به همراه چند صد نفر از یارانشان به کرمانشاه هجرت کردند، مدتی کسی در کردستان برای پاسخگویی به مسائل حقوقی و مدنی وجود نداشت و کاک  احمد در سال ۵۹ جوابیه ای به نامه ی دادگستری کردستان نوشت – قبلا پاسخ به پرونده های مراجعین اهل سنت در زمینه های حقوقی ومدنی و… یکی از وظایف حاکم شرع بود – وکاک حسن امینی را به نمایندگی از خود جهت پاسخگویی این مسائل معرفی کرد؛ پس از آغاز دشمنی حکومت ایران با کاک احمد،عملا این مسئولیت به کاری حکومتی تبدیل شد وتابحال هراز چندگاهی با انتخاب یکی از ملاهای منصوب حکومت این امور به انجام می رسد. کاک حسن نیز درسال ۶۹  ( درنامه ی سوم خطاب به شورای مدیریت مکتب قرآن) از طرف کاک احمد به همراه ۳ نفر دیگر از افراد مکتب قرآن به عنوان عضوهیئت افتاوقضا انتخاب می شود وتا حدود سال ۷۸ – قبل از اخراجش از مکتب قرآن ( منزل کاک احمد) – به مسایل فقهی مراجعین پاسخ می داد.

 سؤالی که اینجا مطرح است اینکه: این اصطلاح جدید مُفتی! هم که به حاکم شرع بودنش، اضافه شده وقید مردم را هم یدک می کشد، توسط کدام مردم به اوداده شده است؟ و یا کدام یک از علمای اهل سنت او را با این واژه خطاب نموده و از اواستفتاء کرده است!؟ آیا اینها جز تخیّلاتی که حاکی از روانی آشفته دارد نیست!؟ روزی حاکم شرع! روزی دیگر رییس شورای رهبری مکتب قرآن کردستان! امروز هم مُفتی! آیا برای این هوسها حدی متصوّرمی گردد!؟ وآیا این القاب می تواند توان کسی را به اثبات برساند وشخصیتی موجه به او القا کند؟

این مسئله ای بدیهی است که مطرح شدن هر فردی بعنوان حاکم شرع و بالاتر از آن« مُفتی»؛ واقعا مستلزم استعداد وتوانایی در زمینه های علوم اسلامی است، واضح است مطرح شدن در محافل عامیانه و غیر علمی بسیار ساده و سریع است ،اما نکته جالب توجه اینجاست که هیچ محفل علمی و حوزوی در سراسر ایران کاک حسن امینی را بعنوان فردی با سواد و آگاه به علوم اسلامی نمی شناسند ؛ وبا وجود اینکه ازنظر سِنّی از افرادی همچون شهیدان کاک ناصرسبحانی وکاک فاروق فرساد، سالها بزرگتر بود – اختلاف سِنّی او با کاک فاروق ۱۵ سال بود- اما تفاوت سطح علمی آنها با او اختلافی ماهوی است. افرادی نظیر کاک ناصر سبحانی و کاک فاروق فرساد براستی از علمای کم نظیر دوران حیات خود بودند و حتی اکنون نیز نامشان در مجامع علمی اهل سنت مطرح است. اما کاک حسن امینی با چه پشتوانه ای علمی اینگونه در میان محفل علمای اهل سنت به ایراد سخنرانی می پردازد و آیا به این موضوع فکر کرده است که حتی طلبه ها و دانشجویانی هستند که براحتی می توانند با مطرح نمودن سوالاتی در زمینه های علوم اسلامی از جمله تفسیر، حدیث، صرف و نحو، بلاغه، اصول و منطق، بی اطلاعی او را نسبت به این علوم اثبات نمایند.

از لحاظ سیاسی هم پر واضح است که کاک حسن حتی با اصطلاحات اولیه سیاسی نیز آشنایی ندارد و اساساً هیچگاه بعنوان رجلی سیاسی در منطقه مطرح نبوده است، فردی با این وضعیت جایی در محافل تئوریک سیاسی ندارد چه برسد به این که بخواهد در روابط و ساز و کارهای سیاسی نیز دخالت داشته باشد… در انتخابات شورای شهر سال ۵۸ در سنندج که کاک احمد مفتی زاده طی اعلامیه ای حمایت خود را از یازده نفر بعنوان افرادی اصلح اعلام نمود، هیچ نامی از کاک حسن امینی به میان نیامد!

[این همان کاک حسن امینی از زبان یکی از اعضای مکتب قرآن است که حتی تمام طرفداران فرقه مکتب قرآن هم او را قبول ندارند و این روزها در کنار عده ای معلوم الحال سکولار قرار گرفته و بیانیه پشت بیانیه در دفاع از احزاب سکولار صادر می کند و در شبکه های معلوم الحال کلمه ونور و غیره به عنوان حاکم شرع مردمی اهل سنت کردستان معرفی می شود]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *