نقش الرویبضه در واکنش عجولانه ی جوانان حنفی مذهب بلوچ و تولید جمعه خونین زاهدان (۲)
به قلم: براهندک بلوچ
در اینجا لازم است تذکر داده شود که هدف ما از این نوشتار «آسیب شناسی» فاجعه ی جمعه ی خونین مسجد مکی زاهدان جهت «پیشگیری» از تکرار چنین فجایعی است.
به هر حال، مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه ی اهل سنت زاهدان در همان روز و حتی روزهای قبل که زمزمه هایی در فضای مجازی به گوش می رسید مردم را به آرامش و حفظ خونسردی دعوت می کند خواستار فرصت دادن به دستگاه قضائی می شود تا نتیجه را اعلام کند و مسئولین قضائی و نیروهای انتظامی را به «تعامل و مدارا با مردم» دعوت می کند و می گوید: ” پیرامون شکایتی که اخیرا در چابهار صورت گرفته و برای بنده هم سخت است که کلمۀ «تجاوز» را بر زبان بیاورم، اما بههرحال این موضوع مطرح شده است، خواستۀ عموم مردم از مسئولان این است که این موضوع را مورد توجه ویژه قرار بدهند و به این مسأله را بهصورت فوقالعاده رسیدگی کنند… از مردم و جوانان عزیز نیز انتظار است آرامش خودشان را حفظ کنند و به دستگاه قضایی فرصت بدهند تا نتیجه را اعلام کند.”
در برابر این واکنش که طیف اکثریت مطلق مولوی ها و اهل علم و مردم بلوچستان را در بر می گرفت مولوی تقشبندی «ادعا»ئی را مطرح می کند که مختصات این «ادعا» برای هر مومن باغیرت و مسئولیت پذیری، دربردارنده نشانههای شورش و قیام و واکنش و ملتهب کردن جو حاکم بر جامعه بود.
مولوی عبدالغفار نقشبندی در این زمینه ی خاص و به صورت مشخص، همچون یکی از «الرویبضه» ها و از حامیان داخلی جریانات معاند خارج نشین و گروهکهای مسلح بلوچ مستقر در پاکستان و محرک و مشوق جوانان به پیوستن به «جبهه» ی اغتشاشگران سکولار ظاهر می شود و یکی از این مفتگوهایی می شود که در مورد اتهام تعرض به دختر بلوچ از توابع چابهار ابتدا در تاریخ ۳ مهرماه ۱۴۰۱ش بیانیه ای تحت عنوان «دست درازی به حیاو عفت خواهر مسلمان بلوچم قابل اغماض و بخشش نیست» را صادر کرد و در آن با ادبیاتی کاملاً احساسی و تحریک آمیز مدعی شد که : ” پس از تحقیق و بررسی و گفتگو با خود خانواده و شنیدن سخنان دختر کودک، زوایایِ پنهانِ این جنایتِ نابخشودنی برای بنده محرز گردید“.
اثبات جرم زنا و محرز شدن زوایایِ پنهانِ این جنایتِ نابخشودنی بر اساس مذاهب اسلامی تا اینکه منجر شود که فردی «متجاوز» شناخته شده و از مراجع اجرائی حکومتی درخواست شود که این شخص متجاوز«به سزای اعمال ننگین خود برسد» دارای شروط مشخص و واضحی است که الزما باید رعایت شوند.
ابن عباس رضی الله عنهما روایت کرده است که، رسول الله صلی الله علیه وسلم خطاب به مردی فرمود: « هَلْ تَرَى الشَّمْسَ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: عَلَى مِثْلِهَا فَاشْهَدْ، أَوْ دَعْ » (الحاكم ۴ / ۹۸/ البيهقي۱۰ / ۱۵۶) «خورشید را می بینی؟ گفت: آری، فرمود: بر همانند این خورشید گواهی بده، یا از گواهی دادن دست بردار ».
حالا صرفنظر از مجرم بودن یا نبودن بلوچی که فرماندهی این پاسگاه را در چابهار بر عهده داشته، و صرفنظر از صحت و سقم سخنان این دختری که مدعی است به وی تجاوز شده، آیا این مولوی «مراحل اثبات جرم زنا» بر اساس مذهب امام ابوحنیفه رحمه الله را طی کرده است که «مدعی» است «زوایایِ پنهانِ این جنایتِ نابخشودنی برای بنده محرز گردید»؟
در بلوچستان بعد از روزها که مردم در حد یک خبر تائید نشده و اتهام منتظر رسیدگی به آن بودند «گواهی» و «ادعا»ی خارج از اصول شرعی این مولوی، به نحوی، از سوی رسانه های ماهواره ای و مجازی مختلف خارج نشین و دسته هائی از اهل سنت داخل کشور «تائید و اثبات جرم» تلقی شد و فتوا و «صدور حکم»ی غیر رسمی شد جهت «ملتهب کردن جامعه» و فراهم کردن جوانانی به عنوان «مواد خام» جهت تولید فاجعه و ظلم بزرگ جمعه ی خونین ۸مهر۱۴۰۱ش مسجد مکی زاهدان.
ادامه دارد …. ان شاء الله.