شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله : س۲۷: چگونه می توان این فرقه های مختلف و حزبهای مختلف را متحد و یکی کرد و همه اهل سنت و جماعت شویم و دیگر ما شاهد حزب و فرقه ها در دارالاسلام ایران نباشیم؟ چرا مثلاً حزب اسلامی …. با ایران یکی نمی شود و همیشه خودش را جدا می گیرد؟

«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (پاسخ به سوالات)

س۲۷: چگونه می توان این فرقه های مختلف و حزبهای مختلف را متحد و یکی کرد و همه اهل سنت و جماعت شویم و دیگر ما شاهد حزب و فرقه ها در دارالاسلام ایران نباشیم؟ چرا مثلاً حزب اسلامی …. با ایران یکی نمی شود و همیشه خودش را جدا می گیرد؟

ج: قاعده ی فرقه بازهای اهل بدعت همین است، و تمام این ضرار سازهای داخل جماعت و دارالاسلام بلااستثناء جزو داوردسته ی منافقین هستند و جزو مومنینی نیستند که الله تعالی در موردشان می فرماید: ‏إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ‏(حجرات/۱۵) ‏مؤمنان تنها کسانی هستند که به الله و پیغمبرش ایمان آورده‌اند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده‌اند، و با مال و جان خویش در راه الله به جهاد برخاسته‌اند . آنان (مومن و) راستگویند.‏

شهوات و شبهات نیز محرک این دسته در جدائی از الجماعة و تمایل به فرقه بازی و ضرار سازی شده است. مثل تعصب قوم گرائی و نژاد پرستی که از طریق آلت تناسلی پدرانشان به آنها رسیده است و این روزها یکی از بزرگترین ابزارهای کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های بومی جهت تولید تفرق و جدائی از الجماعة مسلمین شده است .

مردی به نام طلحة النمری از اهل یمامه و از قبیله بنی حنیفه که از قبیله و خویشاوندان مسیلمه بود به نزدش آمد. او از مسلیمه پرسید: چه می‌بینی؟ گفت: پلیدی، تعفن، شرارت، فساد و تاریکی. گفت: آن‌ها را در تاریکی می‌بینی یا در روشنی؟ گفت: در تاریکی. طلحه چون هم قبیله مسیلمه بود با او راحت صحبت می‌کرد، طلحه گفت: گواهی می‌دهم که تو کذاب و دروغگو هستی و محمد صادق و راستگوست. با وجود اینکه تو دروغگو و محمد راستگوست اما کذاب ودروغگوی قبيله خويش ربیعه (مسیلمه) نزد ما محبوب‌تر از صادق قبیله ی مضر (محمد) است.[۱] به عبارت دیگر یعنی او دروغگو باشد اما چون از قبیله ماست نزد ما محبوب‌تر است از کسی که راستگوست ولی از قوم و قبیله دیگر است به همین دلیل طلحه به مسیلمه کذاب ایمان آورد و به پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم پشت کرد و از جماعت مسلمین جدا شد و  تا آخرین لحظه همراه مسلیمه کذاب بود و همراه او جنگید تا کشته شد.

الان هم برای این قبیله گرایان ملی گرا و ناسیونالیست قاعده همین است. بر اساس رای تمام مذاهب اسلامی روشن و واضح است که هم اکنون ایران دارالاسلام  و جماعت است و تمام مسلمین باید اهل این جماعت شوند و در غیر معصیت الله اطاعت خودشان را به این جماعت بدهند اما دارالکفر سکولار تورکی یا کوردی و عربی و غیره و یا یکی از احزاب سکولار و مرتد کوردی و عربی و تورکی و بلوچی و فارسی و غیره برایشان دلپسند تر از این جماعت مسلمین است؛ به همین دلیل می بینیم که این دسته جهت برآورده شدن شهواتشان مثل خائنینی که به بهانه های نژادی و قومیت گرائی در برابر حکومت بدیل اضطراری اسلامی عثمانی در جبهه ی کفار سکولار جهانی چون روسیه و انگلیس و فرانسه و سایر دارالکفرهای سکولار قرار گرفته بودند اگر زمینه برایشان فراهم شود به سادگی همان مسیر خائنین را اینبار در جبهه ی آمریکا و ناتو و غیره خواهند رفت.

در زمان مُلا محمد عمر و حاکمیت امارت اسلامی افغانستان هم قاعده همین بود؛ اینها واقعاً می دانستند که بر اساس تمام مذاهب اسلامی معروف به اهل سنت این سرزمین دارالاسلام است و باید اهل جماعت شوند و اطاعت خودشان را در غیر معصیت الله به حاکم جماعت بدهند اما دیدیم که بر اثر تبعیت از شهوات و شبهات و به بهانه های تاجیکی گری و ازبکی گری و غیره کسانی چون احمد شاه مسعود و دوستُم و ربانی و حکمتیار و مزاری و سیاف و غیره اهل بغی شدند و حتی کسانی مثل چهار حزب از ائتلاف شمال و احزاب پیشاور به رهبری پیر سیداحمد گیلانی، گروه قبرس به رهبري همایون جریر و هیئتی به نمایندگی از هواداران ظاهرشاه، پادشاه سابق که به جریان رم معروف بود جهت مشارکت در جبهه ی جنگ مسلحانه و اشغالگرایانه ی کفار و ضربه زدن نهائی به الجماعه مسلمین در ۱۴ میزان سال۱۳۸۰ش (۲۰۰۱ن) در کنفرانس بن آلمان در کنار کفار سکولار جهانی و سایر دارالکفرهای سکولار منطقه ای قرار گرفتند و به کلی از اسلام خارج شده و مرتد شدند.

پس، با آنکه ممکن است در میان مریدان چشم و گوش بسته و فریب خورده ی این رهبران فرقه ها و احزاب و جریانات فکری به ظاهر اسلامگرا انسانهایی جاهل پیدا شوند که بیشتر به دلیل تبعیت از شبهات در چنین مهلکه و دامی افتاده اند و اسباب بازی دست این رهبران خائن شده و از جماعت دارالاسلام ایران فاصله گرفته و یا جدا شده اند و اهل جماعت نیستند، اما در این عصر انفجار اطلاعات و آگاهی ها و با وجود اینهمه رسانه و منابع اصلی قابل دسترس، مشکل این رهبران فرقه ها و احزاب مختلف در ندانستن نیست، بلکه می دانند و آگاهانه و با تبعیت از شهوات، از جماعت فاصله گرفته و اهل فرقه بازی می شوند.

شخص اگر میل و اشتها و شهوتش از حالت عادی خارج شود و به جماعت مسلمین و سایر افراد جامعه صدمه بزند چگونه مدیریت می شود؟ تنها با زور و قدرت نظامی. در داخل دارالاسلام تنها قدرت نظامی و حکومتی جماعت است که می تواند این ضرار سازها را مدیریت کند و جلو فرقه سازی ها و حزب بازی ها و ضرار سازی های آنها را بگیرد نه فقط هزاران آیه و حدیث و نصیحت حکمیانه آنهم توسط رهبرانی چون رسول الله صلی الله علیه وسلم و مسئولین حکومتی چون السَّابِقُونَ الْاَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الْاَنْصارِ وَالَّذینَ اتَّبَعُوهُمْ بِاِحْسانٍ (توبه/۱۰۰)

اما با وجود اینهمه شوراهای مختلف و اینهمه حلف و سندیکا و ان جی او و نهادهای مردم نهاد، مشکل اساسی در دارالاسلام ایران که تا حدودی مانع از اعمال قدرت اسلامی دارالاسلام بر اکثر این فرقه ها شده است قانون غیر شرعی مبنی بر اجازه تأسیس احزاب در دارالاسلام ایران است که باید از کانال شرعی آن و توسط متخصصین و اولی الامری که معنا و مفهوم اهل سنت و جماعت بودن را فهمیده اند اصلاح شود؛ تا زمانی که منکر و امری غیر شرعی که باید با دست و توسط قدرت حکومتی مومنین از بین برود اما به صورت قانونی آزاد شده باشد اصلاح آن با زبان و قلب و پاک کردن این آفت و لکه ی چرکین و سرطانی از پیکر جامعه غیر ممکن است.

 این یکی از اهداف دعوت اهل سنت و اهل جماعت در جماعت و دارالاسلام است و تا زمانی که ما به این هدف نرسیده ایم می گوئیم: فَذَرْهُمْ فِی غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِینٍ ‏‏(مومنون/۵۴) بگذار تا مدّت زمانی در غرقاب (جهالت و سرگردانی و غفلت) خود بسر برند.‏


[۱] اعجاز قرآن/۱۹۵

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *