«السُّنة» و «أَهْلُ السُّنَّةِ» بودن و «الجَمَاعَة» و «أَهْلُ الجَمَاعَة» بودن، احکام و وظایف (پاسخ به سوالات)
س۲۸٫ ماهیت شعار زن زندگی آزادی در اسلام چیست؟ و خواست گروههای اپوزیسیون مخالف دارالاسلام چیست؟ (۳)
زنی که لباسی تنگ پوشیده که اندامهای برجسته ی بدنش نمایان شده یا لباس نازکی برتن کرده یا لباسهای کوتاهی پوشیده که بخشهایی از بدنش را نشان می دهد « نِساءٌ كاسِياتٌ عارِياتٌ مُمِيلاتٌ مائِلاتٌ»[۱] هستند که از عفت و پاکدامنی و صبر و استقامت بر اجرای دستورات الله تعالی، به سوی زنا و فحشاء اظهار تمایل کرده اند و خودشان را درشبهه انداخته اند و باعث سوء ظن دیگران به خودشان و حتی الگوئی برای انحراف سایر دختران و زنان نیز شده اند، اینها هم مثل مردان دیوث وارد بهشت نمی شوند «لا يَدْخُلْنَ الجَنَّةَ»، اگر چنین لختی گری و «تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» ای که حرام است را ۱- آگاهانه ۲- عمدا ۳- به میل خودش و اختیاری حلال بدانند هرگز وارد بهشت نمی شوند و اگر این کار را حرام بدانند اما مرتکب چنین حرامی شوند و بدون توبه و با همین جرم بمیرند باید ابتدا به اندازه ای که الله تعالی برای این جرم عذاب تعیین کرده است در آتش جهنم بمانند و بعد از پاک شدن باذن الله وارد بهشت شوند.
پس این زنها و دختران بدانند با آنکه پدران و شوهران و سرپرستان خانواده ی آنها مسئول محافظت از آنها هستند که آنها را از آتش جهنم حفظ کنند «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» (تحریم/۶) اما اگر این سرپرستان خانواده و اهل بیت، دیوث و بی غیرت بودند مجوزی برای انحرافات این زنان و دختران نیست و آنها در هر حال مثل یک انسان مکلف در برابر اعمال خود باید پاسخگو باشند چون: كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (مدثر/۳۸) هر نفسی، هر انسانی (چه زن چه مرد) در برابر کارهائی که کرده است گروگان است و در گرو عملی است که انجام داده است و باید حساب و کتاب پس بدهند؛ در نظر گرفتن این تذکر برای زنان و دخترانی که دارای پدر یا شوهر یا برادران یا حتی مادرانی سکولار دیوث و بی غیرت هستند بسیار مهم و حیاتی است.
اگر پدر یا شوهر یا برادر یا حاکمیتی که سرپرست شماست و روزه نگرفت یا زنا کرد و شراب خورد و سایر جرمها را مرتکب شد و شما را در انجام دادن یا انجام ندادن این جرمها رها کرده بود این دیوثی گری و بی غیرتی آنها عذر معتبر شرعی و مجوزی در دست تو نیست که تو هم مرتکب این جرمها شوی بلکه در قبر و سپس در روز محشر که « یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ* وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ*وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ» (عبس/۳۴-۳۵-۳۶) شخص از برادرش و مادرش و پدرش و همسر و فرزندانش فرار می کند خودت به تنهائی باید پاسخگوی سوالات و اعمال خودت باشی و کسی به دادت نمی رسد؛ جهت حرکت صحیح شما در مسیر و جاده ی اسلام هم همه چیز در شریعت واضح و آشکار است و در مورد شبهات هم حکم واضح و روشن است و با اینهمه تکنولوزی رسانه ای که در اختیار داری عذری برایت باقی نمی ماند و به همان سادگی که به شبکه های سرگرم کننده و حتی منحرف دسترسی داری به کانالها و شبکه های اسلامی هم می توانی دسترسی پیدا کنی اگر خودت بخواهی. پس بهانه نیار.
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: إنَّ الْحَلَالَ بَيِّنٌ، وَإِنَّ الْحَرَامَ بَيِّنٌ، وَبَيْنَهُمَا أُمُورٌ مُشْتَبِهَاتٌ لَا يَعْلَمُهُنَّ كَثِيرٌ مِنْ النَّاسِ، فَمَنْ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ فَقْد اسْتَبْرَأَ لِدِينِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِي الْحَرَامِ، كَالرَّاعِي يَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى يُوشِكُ أَنْ يَرْتَعَ فِيهِ، أَلَا وَإِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمًى، أَلَا وَإِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ، أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ، وَإذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ، أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ. [۲]
بدون شک حلال و حرام (در قرآن و حدیث) واضح و اشکار است، اما در بین این حلال و حرام اموری است مشتبه که بسیاری از مردم نمی دانند که حلال است یا حرام! کسی که از امور شبه ناک بپرهیزد،( در وقت شک کردن و متردد بودن در مسئله ای، راه حل این است که از آن پرهیز کنیم، اگر شخص پرهیز کرد) دین و آبرویش در امان و محفوظ می ماند، و کسی که در شبهات واقع می شود یعنی امور شبه ناک را انجام می دهد در نهایت مرتکب حرام هم می شود.
مانند چوپانی که در اطراف منطقه ممنوعه ای گوسفندانش را می چراند هر آن امکان دارد غافل شود و گوسفندان وارد منطقه ممنوعه بشوند. هر پادشاهی یک منطقه ممنوعه ای دارد و کسی حق وارد شدن به آن را ندارد، منطقه ممنوعه الله که انسانها حق ورود به آن را ندارد حرام ها است.
آگاه باشيد که در جسم پاره گوشتی وجود دارد که اگر درست شود، همه ی جسد درست و صالح مي گردد و اگر فاسد گردد تمام جسم فاسد مي گردد و بدانيد که آن قلب است.
پس کسی که به حرامها نزدیک می شود مثلاً اهل تفرق می شود و از اهل جماعت بودن استعفا می دهد و یا برای یکی از احزاب سکولار و جامعه ای سکولار تبلیغ می کند و یا اهل لختی گری و «تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» می شود در واقع قلبش فاسد است و کسی که به امور شبهه ناک نزدیک می شود قلبش درست و صالح نیست و فاسد شده است به همین دلیل است که عملش نیز فاسد است.
آیا مشارکت در جبهه ی جنگ روانی یا مسلحانه ی کفار سکولار و دارودسته ی منافقین بر علیه جماعت و دارالاسلام و کمک به اجرا شدن قوانین کفری سکولاریستی و دیوثی گری سکولاریستها تحت شعار آزادی جنسی و رضایت جنسی و غیره قدم گذاشتن در حرام و کفر اشکار نیست؟ چرا هست.
شبهه هم مثل اینکه با انجام کاری یا گفتن سخنی این شبهه را در ذهن مومنین بوجود آورد که این مومنین چنین فکر کنند که او یکی از کفار سکولار یا یکی از دارودسته ی منافقین یا مفسدین و مجرمین و اهل فحشاء است. در این زمینه ی تولید شبهه به مثالی از احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم اشاره می کنم:
با آنکه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: لا تُصَلُّوا صلاةً في يومٍ مَرَّتَيْنِ،[۳] و می فرماید: لا تُعادُ الصَّلاةُ في اليومِ مرَّتَيْن؛[۴] تکرار کردن یک نماز فریضه در یک روز جایز نیست یعنی نمی توان مثلاً نماز صبح یا ظهر و غیره را دوبار خواند اما می بینیم که بعد از تمام شدن نماز صبح دو نفر در جماعت مشارکت نکرده بودند، رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور دادند، آنان را آوردند كه از ترس بخود ميلرزيدند، بدانان گفت: «مَا مَنَعَكُمَا أَنْ تُصَلِّيَا مَعَ النَّاسِ ؟ أَلَسْتُمَا مُسْلِمَيْنِ ؟» چرا با مردم نماز نخوانديد، چه چیزی مانع از آن شد که با مردم نماز نخوانید؟ مگر مسلمان نيستيد؟” گفتند يا رسول الله ما مسلمانيم، ليكن در منزل خود نماز خوانده بوديم. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: فلا تفعلا، إِذَا صَلَّيْتُمَا فِي رِحَالِكُمَا ثُمَّ أَتَيْتُمَا الإِمَامَ فَصَلِّيَا مَعَهُ، فَإِنَّهَا لَكُمَا نَافِلَةٌ.[۵]، این کار را نکنید، هرگاه در منزلتان نماز خوانديد، سپس امام را دريافتيد كه نماز ميخواند، با وی نماز بخوانيد، بیگمان آن نماز برايتان نماز نافله و مستحب به حساب ميآيد.
در اینجا این دو مسلمان خودشان را در موقعیت تهمت قرار داده بودند که به آنها اتهام وارد شود که مسلمان نیستند؛ چون زمانی که مسلمین مشغول نماز بودند اینها از دور تماشاگر بودند و در جماعت مسلمین شرکت نکرده بودند. به همین دلیل اهل علم گفته اند:«من كَانَ يُؤمن بِاللَّه وَالْيَوْم الآخر فَلَا يَقِفن مَوَاقِف التهم» کسی که به الله و روز قیامت ایمان دارد در جایی که موضع تهمت است نایستند. کاری را که امکان دارد به او تهمت زنند انجام ندهد، سخنی را که امکان دارد به او تهمت زنند نگوید.
از علی ابن ابی طالب روایت شده است که گفته : مَنْ وَضَعَ نَفْسَهُ مَوَاضِعَ التُّهَمَةِ فَلاَ يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ. [۶] کسی که خودش را در جایی که موضع تهمت است قرار می دهد کسی را که نسبت به او سوء ظن پیدا می کند سرزنش نکند.
پس این روزها، هر کار یا سخنی که باعث می شود مومنین خیال کنند تو هم یکی از جبهه ی کفار سکولار و احزاب سکولار و دارودسته ی منافقین و جبهه ی دیوثیگری و بی غیرتان هستی چنین کاری را انجام نده و چنین حرفی را نزن.
نکته ی تلخ دیگری که در اطراف خودمان می بینیم این است که عده ای وجود دارند که دیوثی گری و آزادی جنسی بر اساس قوانین سکولاریستی و دموکراسی که برایش جنگیده و خواهان آن هستند شکل کامل را تنها برای دیگران می خواهند و می خواهند دیگران دیوث باشند و ناموسشان را در اختیارشان قرار دهند که اینها آزادانه با نگاه کردن یا ارتباط جسمی از آنها لذت ببرند و دیگران از ناموس خودشان تنها با نگاه کردن و یا لمس کردن در حد دست دادن لذت ببرند و اگر یکی از اطرافیان خودشان بر اساس همین قوانین سکولاریستی، دچار زنا و فحشا شوند را، اگر بتوانند یا می کشند یا حداقلش این است از خانواده طردش می کنند.
فقط کافی است قبرستان سیوان در سلیمانیه کردستان عراق را بررسی کنید که مدفن هزاران زنی است که سنگ قبر ندارند و با شماره معرفی میشوند تا به عمق حماقت و جنایت این موجودات و حاکمیت سکولار این موجودات در سرزمینهای مسلمین پی ببرید فقط کافی است بدانید از زمان قیام جبهه ای که در سال ۱۹۹۱ن توسط احزاب سکولار بر علیه صدام حسین سکولار شکل گرفته بود تا کنون بیشتر از ۲۰هزار زن و دختر تنها به دلیل عمل به قوانین آزادی جنسی سکولاریستها به فجیعترین شیوه ممکن به قتل رسیده اند، نگاه کنید حماقت جوجه سکولارها و دارودسته ی منافقین و مومنین جاهل و فریب خورده ی اطراف خودتان را.
برای جامعه ای سکولار و دموکراسی خواه که آزادی جنسی یکی از پایه های آن است می جنگند و به قول سرلشکر«حسن نوري» مرتد، مدير اداره اطلاعات استان سليمانيه: تنها در شهر سلیمانیه ۴۰۰ مرکز تن فروشی وجود دارد،[۷] و رئیس اتحادیه ی مردان (یه کیتی پیاوانی کوردستان) رسماً اعلام می کند که پدیده ی زشت عوض کردن همسران در میان کوردهای سکولار کردستان عراق مُد شده است.! یعنی مردها جهت لذت بیشتر، زنان خود را با همدیگر عوض می کنند، مردمانی که در چنگال این احزاب سکولار و مرتد افتاده اند و هنوز ته مانده هایی از غیرت در آنها باقی مانده است اگر مادرشان یا خواهرشان یا یکی از اقوام نزدیکشان به این قانون سکولاریستی آزادی جنسی رضایت داشت و عمل کرد اگر بتوانند او را می کشند و اگر نتوانستند حداقلش این است که طردش می کنند؛ در حالی که اصل این است که اعضای حکومتی سکولاریستها را باید بکشند و از آنها اعلام برائت کنند.
واقعاً افراد این جبهه ی سکولاریستها و تمام کسانی که به حاکمیت سکولاریستها راضی هستند از چهارپا هم پست تر و گمراه تر هستند ،الله تعالی می فرماید: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (آل عمران/۱۷۹) ما بسیاری از جنّیان و آدمیان را آفریده و (در جهان) پراکنده کردهایم که سرانجام آنان جهنم و اقامت در آن است. (این بدان خاطر است که) آنان دلهائی دارند که بدانها نمیفهمند، و چشمهائی دارند که بدانها نمیبینند، و گوشهائی دارند که بدانها نمیشنوند. اینان ( چون از این اعضاء چنان که باید سود نمیجویند) همسان چهارپایانند و بلکه سرگشتهترند. اینان واقعاً بیخبر و غافل (از صلاح دنیاو آخرت خود) هستند.
پس شما چه زن باشید چه مرد در هر حال قلب خاص خودتان و چشمها خاص خودتان و گوشهای خاص خودتان را دارید و مسئول اعمال خودتان هستید و باید پاسخگو باشید و بهانه ای ندارید. وجود مولوی ها و مُلاهای خائن و دغل باز هم که در طول تاریخ همیشه بوده و خواهند بود عذری جهت عدم استفاده ی صحیح از قلب و چشم و گوش خودتان نیست؛ هم قانون شریعت الله در دسترس شماست و هم عبدالله ابن ابی های منافق و دارودسته ی دغل باز او؛ انتخاب با خودت است که طرف کدام یک را بگیری.
این واقعیت جوامع سکولار نسبت به آزادی های جنسی و نگرش سکولاریستها نسبت به زن آزاد و جامعه ی آزاد است که همه باچشم سر یا از نزدیک یا از طریق ماهواره ها و فضای مجازی می بینند و با وجود اینهمه دلیل روشن که با چشم سر می بینند هر کسی هدفش حق باشد همین برایش کافی است، اما کسانی که هوس باز بوده و یکی از مفسدین سکولار یا یکی از دارودسته ی منافقین باشد هزاران دلیل هم برایش کافی نیست چون این مفسد مجرم اصلاً نمی خواهد تسلیم حق شود. الله تعالی می فرماید: إِنَّ الَّذِيَن حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَةُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ* وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آَيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ (یونس/۹۶-۹۷) به يقين كسانى كه سخن [و فرمان] پروردگارت بر آنان تحقّق يافته است، ايمان نمىآورند، گرچه هرگونه آيه [و نشانه]اى براى آنان بيايد، تا زمانى كه عذاب دردناك را ببينند؛ چرا كه این شخص با فاسد کردن عقیده و درون خودش باعث قفل شدن و پرده کشیدن بر قلب و ذهنش شده و متکبرانه اجازه نمی دهد حق در آن نفوذ کرده و تأثیر بگذارد و هرگونه امكان هدايت را از خودش سلب كرده است؛ به همین دلیل این افراد در دنیا تنها با زور و قدرت رام و نسبتاً اهلی می شوند و در قیامت هم حتماً باید عذاب جهنم را ببینند تا از میزان متوهم بودن و مفاسد عقیدتی خود آگاه شوند.
دشمن شماره ۴ مومنین که خطرناکترین دشمن بومی و داخلی مومنین است«دارودسته ی منافقین»هستند که خودشان را اصلاحگر هم می دانند: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ (بقره/۱۱) هنگامی که بدیشان گفته شود: در زمین فساد و تباهی نکنید. گویند: ما اصلاحگرانی بیش نیستیم. و چنان مغرور و متکبر و متوهم شده اند که حتی پیامبر و آنهمه مومن صدر اسلام را نیز سفیه و نادان می دانستند و قطعاً خودشان را امروزی و روشنفکر و غیره: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء (بقره/۱۳) و هنگامی که بدانان گفته شود : ایمان بیاورید همان گونه که توده مردم ایمان آوردهاند، گویند: آیا همانند بیخردان ایمان بیاوریم ؟
- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لاَّ یَشْعُرُونَ(بقره/۱۲) هان ! ایشان بیگمان فسادکنندگان و تباهیپیشگانند ولیکن (به سبب غرور و فریبخوردگی خود به فسادشان) پی نمیبرند.
- أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَکِن لاَّ یَعْلَمُونَ (بقره/۱۳) هان ! ایشان بیخردانند ولیکن نمیدانند.
یعنی این مفسدین بومی و داخلی که خودشان را عاقلتر و اصلاحگرتر از پیامبر صلی الله علیه وسلم و «السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ» (توبه/۱۰۰) می دانند و احساس نمی کنند که در حال فساد هستند و احساس نمی کنند که احمق و بی خرد و جاهل به شریعت اسلام هستند می توانند خطرناکتر از کفار اصلی به ایمان و عقیده و اخلاق و رفتار مومنین صدمه بزنند.
پس اگر دیدید که علاوه بر سکولاریستها، یکی از بزرگان دارودسته ی منافقین میان شیعیان دارالاسلام ایران چون یکی از رئیسجمهورهای پیشین که آخوند هم بود، در پیامی به مناسبت روز دانشجو ۱۵ آذر۱۴۰۱ش بنویسد «شعار زیبای زن زندگی آزادی»، حرکت جامعه به سوی «آینده بهتر» را نشان میدهد.» باید بدانید این آینده ی بهتر کدام است و برای چه کسانی است و چه کسانی برای آن تبلیغ و تلاش می کنند؟ آیت الله خمینی می گوید: وقتی معمّم، ملّا؛ مهذّب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در بعض روایات هست که در جهنم، بعضیها – اهل جهنم – از تَعفُّن بعض روحانیین در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفُّن بعضی از اینها در عذاب است.[۸]
مگر نمی بینیم که فلان مولوی منتسب به حنفیت نیز رسماً برای انتخاب سکولارها و لائیکها جهت کسب مناصب مجلس شورای اسلامی و حتی کسب منصب رهبریت در دارالاسلام نعره می زنند و تبلیغ می کنند؟ و فلان مُلای منتسب به شافعی هم بلندگوی احزاب سکولار و مرتد شده است؟ یا مگر نمی بینید فلان مُلای فراری ادلب نشین و انگلیس نشین و اردن نشین در زیر سایه ی حاکمیت کفار سکولار جهانی و حکومتهای سکولار چگونه برای پذیرش حکومتی سکولار به جای دارالاسلام کنونی زمینه سازی و مقدمه چینی و با توسل به عقاید غلاة میان شیعه توجیهات جاهلانه می آورد؟ مگر نمی بینید که چگونه حنفی مذهبها و شافعی مذهبها و دسته هائی از نجدیت از تعفن تفکرات آلوده ی چنین مولوی ها و مُلاهائی در عذاب هستند؟
عده ای از مولوی های متعفن هنوز در موقعیتهای مختلفی مثل خطبه های نماز جمعه بر اساس وصیت عبدالله بن سبا یهودی و به سبک دارودسته ی منافقین در حال التحریش و تحریک مکارانه ی مسلمین به شر و دعوت به سوی کفر بواح دموکراسی سکولاریستها به اشکال مختلف هستند اما عالمی در منطقه ی آنها جرئت ندارد که از این موجودات منحرف از منهج اهل سنت و جماعت که با دین و خون و ناموس مردم و بخصوص جوانان بازی می کند نقد کند و به وظیفه ی خودش در امر به معروف و نهی از چنین منکر بزرگی که ایمان مومنین و جماعت و دارالاسلام مسلمین را هدف قرار داده است عمل کند و سکوتی مرگبار کرده اند چون اولا شهامت امثال امام احمد بن حنبل را ندارند که بدون در نظر گرفتن افکار عمومی و بدون در نظر گرفتن احساسات جاهلی عوام الناس حق را بگویند و از این هم می ترسند که به آنها انواع برچسبها مثل مزدور حکومت بودن و غیره را بزنند؛ به همین دلیل این منافقینی که منابر رسول الله صلی الله علیه وسلم را اشغال و غصب کرده اند روز به روز نفاق و دشمنی آشکار خود با قوانین شریعت الله تعالی را آشکارتر می کنند و جامعه را به سوی گرایش به دین سکولاریسم یا حرکات ایزائی مسلحانه ی جوانان شریعت گرای جاهل به منهج اهل سنت و جماعت می کشانند.
فقط کافی است که علمای سوء زمان ابن قیم را با علمای سوء موجود در دارالاسلام ایران مقایسه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید و به سادگی متوجه شوید با چه انسانهای متعفنی در لباس آخوند و مولوی و ماموستا و شیخ و مُلا در بسیاری از منابر مساجد و در بسیاری از شبکه های رسانه ای طرف هستید: ابن قیم می گوید: علماء سوء در جلسه هایشان در مورد بهشت صحبت می کنند و با اقوالشان مردم را به راه بهشت دعوت می کنند، و با افعالشان مردم را به سوی آتش می فرستند، و هنگامی که به اقوالشان به مردم می گویند: بشتابید. افعالشان می گویند: به اینان گوش ندهید، چرا که اگر آنچه از شما می خواهند و به سوی آن دعوت می کنند حق باشد، خودشان اولین کسانی می بودند که به ادعایشان اجابت می گفتند، و آنها در ظاهر راه را نشانتان می دهند (هدایتتان می کنند) و درحقیقت راه را قطع می کنند (مردم را گمراه می کنند.)[۹]
علمای سوء موجود را نگاه کنید: راهزنان متعفنی هستند که نه تنها با اعمالشان بلکه با اقوالشان نیز مردم را به سوی جهنم هدایت می کنند و تنها راه گریز از تعفن و فتنه ی این الرُّوَيْبِضة[۱۰]ها و الأئمَّةَ المضلِّينَ[۱۱] و دُعَاةٌ علَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ دعوتگران به سوی درهای جهنم در راهنمائی رسول الله صلی الله علیه وسلم نهفته است که در پاسخ سوال حذیفه می فرماید: دُعَاةٌ علَى أَبْوَابِ جَهَنَّمَ مَن أَجَابَهُمْ إلَيْهَا قَذَفُوهُ فِيهَا، دعوتگراني هستند كه بر دروازه هاي جهنم قرار دارندهركس دعوت آن ها را بپذيرد او را در آن مي اندازند؛ حذیفه می گوید گفتم: ای رسول الله، آن ها را براي مان توصيف نماييد؟ فرمود: هُمْ مِن جِلْدَتِنَا، ويَتَكَلَّمُونَ بأَلْسِنَتِنَا، آن ها از جنس ما هستند و با زبان ما سخن مي گويند (یعنی در قالب خطیب و دعوتگر و مبلغ و با صحبت کردن در مورد آیات و احادیث و منابع شرعی خودشان را نشان می دهند)؛ گفتم اگر آن ها را درک کردم چه دستوري به من مي دهيد؟ فرمود: تَلْزَمُ جَمَاعَةَ الْمُسْلِمِينَ وَإِمَامَهُمْ، با جماعت مسلمانان و امام شان باش.گفتم: فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ جَمَاعَةٌ وَلَا إِمَامٌ، اگر مسلمانان جماعت و امام نداشتند؟ فرمود: فَاعْتَزِلْ تِلْكَ الْفِرَقَ كُلَّهَا وَلَوْ أَنْ تَعَضَّ بِأَصْلِ شَجَرَةٍ حَتَّى يُدْرِكَكَ الْمَوْتُ وَأَنْتَ عَلَى ذَلِكَ[۱۲] در آن صورت از همه ی آن گروه ها و فرقه ها دوري کن اگر شده تنه ی درختي را محکم بگير تا مرگت فرا رسد، و تو بر همان حال باشی .
امروزه الحمد لله جماعت و رهبر جماعت و دارالاسلام وجود دارد هر چند نظام آن بر اساس یکی از مذاهب اسلامی است و در مواردی برخلاف مذهب من یا سایر مذاهب اداره می شود و به سایر مذاهب به رسمیت شناخته شده ی حنفی و زیدی و مالکی و شافعی و حنبلی آزادی کامل تبلیغ و عمل کامل بر اساس مذهبشان به آنها داده شده است و برای کسی بهانه ای وجود ندارد که اهل تفرق شود؛ اگر کسی هم خارج از دارالاسلام وجود دارد که جماعت و حکومت بدیل اضطراری اسلامی به دلیل داشتن پیمانهائی چون صلح حدیبیه با سایر دارالکفرها از پذیرش او خودداری نکرده است، در این حالت ضرورت و اضطرار هم باید در قالب جماعتی واحد موازی با جماعت مادر همچون جماعت پارتیزانی ابوبصیر الکوردی رضی الله عنه به دور از تفرق و حزب بازی به زندگی اسلامی و دعوت و جهاد خود بپردازد.
[۱] مسلم۲۱۲۸
[۲] البخاري۵۲/ مسلم ۱۵۹۹
[۳] أبو داود ۵۷۹/ أحمد ۴۶۸۹/ النسائي ۸۶۰
[۴] أبو داود ۵۷۹/النسائي ۸۶۰/ أحمد ۴۶۸۹
[۵]النووي، خلاصة الأحكام للنووي ۱/۲۷۱ / ابن حبان، بلوغ المرام ۱۱۴ / الشوكاني، السيل الجرار۱/۲۶۸ / ألباني، صحيح الجامع ۶۵۷- ۶۶۷- صحيح النسائي ۸۵۷- صحيح أبي داود ۵۷۵/ شعيب الأرناؤوط، تخريج سنن الدارقطني ۱۵۳۲/ الطبراني، المعجم الأوسط ۸/۲۸۴
[۶] الحر العاملي، وسائل الشيعة، ج۱۲، ص۳۷/ من وضع نفسه مواضع التهمة فلا يلومنّ من أساء الظنّ به
[۷] می گوید:” بنا بر آمارهاي رسمي تنها در شهر سليمانيه چهارصد مرکز تن فروشي وجود دارد…. پارلمان منطقه کردستان عراق تاکنون هيچ قانوني درباره منع تن فروشي تصويب نکرده و به همين دليل، هيچ نهادي حق دستگيري آنها را ندارد و همين کار نيروهاي امنيتي را سخت کرده است، زيرا آنها نمي توانند با آنها برخورد کنند”
[۸] آیت الله خمینی، صحیفه امام، ج ۱۳ ص ۴۲۱ / ۲۷ آذر ۱۳۵۹ ، روز وحدت حوزه و دانشگاها، همیت نقش حوزه و دانشگاه و بیان وظایف این دو نهاد علمی
[۹] ابن قیم، الفوائد ۱/۶۱
[۱۰] شعيب الأرناؤوط ، تخريج المسند۱۳۲۹۸ / إنَّ أمامَ الدَّجَّالِ سِنينَ خَدَّاعةً، يُكَذَّبُ فيها الصادِقُ، ويُصَدَّقُ فيها الكاذِبُ، ويُخَوَّنُ فيها الأمينُ، ويؤْتَمَنُ فيها الخائنُ، ويَتكلَّمُ فيها الرُّوَيْبِضةُ. قيل: وما الرُّوَيْبِضةُ؟ قال: الفُوَيْسِقُ يَتكلَّمُ في أمرِ العامَّةِ.
[۱۱] تزمذی۲۲۲۹/ إنَّما أخافُ علَى أمَّتي الأئمَّةَ المضلِّينَ قالَ وقالَ رسولُ اللهِ صلَّى اللَّهُ عليهِ وسلَّمَ لا تزالُ طائفةٌ من أمَّتي علَى الحقِّ ظاهرينَ لا يضرُّهم من خذلُهم حتَّى يأتيَ أمرُ اللَّهِ
[۱۲] مسلم۱۸۴۷/ بخاری ۳۶۰۶/ ابن ماجه/ صحيح الجامع ۲۹۹۴