ماموستا آیت غلامی امام مسجد محمد المصطفی(ص) کرمانشاه تجربه ای تکراری و عبرت آموز
به قلم: عبدالله جاف جوانرو
در این زمینه دوست ندارم مطالب تکراری که همه به آن شاره کرده اند را بازگو کنم چون بر این باورم در این زمینه ها« التکرار قبیح و لو کان ملیح » تکرار زشت است هر چند زیبا باشد، به همین دلیل قصد دارم با واقع بینی و بیان حقایق به بیان یکی از بیماری های جامعه ی خود بپردازم که خود بنده نیز از قربانیان این بیماری بوده ام، به امید آنکه دنبال راهکار و درمان صحیح و شرعی باشیم.
به صورت مختصر و سربسته بیان می کنم که ماموستا آیت غلامی امام جماعت مسجد محمد المصطفی(ص) کرمانشاه ومدرس مدرسه علوم دینی امام شافعی (رض) بدون تعیین چارچوبی مشخص و ثابت برای خودش که دیگران بفهمند تا چه اندازه می توانند پیش روی کنند به افرادی بیش از اندازه اجازه پیش روی و میدان داد.
در داخل مسجد هم همه ی طیفهای فکری و منهجی را رها کرد تا به میل خودشان عمل کنند و شورائی به وجود نیاورد که همه بدون استثناء بر اساس یک رای ثابت شورا فعالیتهای خود را به پیش ببرند.
هنوز فرقه ها و نحله های فکری در جامعه ی ما به بلوغ شرعی نرسیده اند، به همین دلیل گاه نفس وجود این طیفهای مختلف فکری رها شده که هر کسی به سبک خودش فعالیت می کند خودش باعث تولید مشکلاتی از این دست می شود.
اینها چون تابع شورای واحد نیستند و هر کسی به سبک خودش عمل می کند گاه اصطکاک و برخوردهایی را به وجود می آورند و با لجبازی و کله خشکی گاه از تولید مشکلات هم لذت می برند اما پاسخگوی این مشکلات باید ماموستا و امام مسجد باشد.
این انسان نامیزان نامتعادل و در عین حال مغرض حسود به این درجه از فهم نرسیده که با ضربه خوردن ماموستا نه تنها خودش بلکه صدها نوجوان و جوان و در کل جامعه ی اطراف صدمه می خورد؛ یا مثل دارودسته ی منافقین ثمرات کارش را می داند و برایش نگهداری از جاهلیت موجود در میان مردم و ضربه خوردن ماموستا برایش سودمند تر است.
یاد همکاری یک حزب به ظاهر اسلامگرا در ضربه زدن به اخوان المسلمین و مورسی در مصر افتادم، این احمقها خیال کردند با ضربه خوردن مورسی آنها سود می برند اما نه تنها آنها هم ضرر کردند بلکه کل جامعه ی مصر و حتی مسلمین غزه و سودان و اطراف مصر هم ضرر کرده اند. طبیعت فعالیت چند حزبی رها شده و مدیریت نشده همین است، افرادی در فرقه هایی خاص هستند که می گویند یا ما یا هیچ کس، به همین دلیل در ابتدا با آمدن ماموستا آیت موافق بودند و خواهان این ماموستا بودند اما …
باید بدانیم که اینها بیشتر از همه به ماموستا نزدیک شده بودند همچنانکه سیسی بیشتر از همه به مورسی نزدیک شده بود و اینها با کمک هیئت امناء مسجد ضربه اصلی را بر ماموستا وارد کردند همچنانکه سیسی با کمک آل سعود و امارات ضربه اصلی را بر مورسی و جامعه ی مصر زد.
باید بدانیم که همین نخاله ها در مسجد محمد المصطفی(ص) به این درجه از فهم رسیده اند که با بالا رفتن درک و فهم دینی مومنین و با رسیدن حق به پیروانشان، اینها به تدریج ذوب و نابود می شوند و پایگاه طبقاتی معنوی و گله ای که برای خود تولید کرده اند نیز از بین می رود به همین دلیل با بزرگنمایی و برچسب زنی ها و اتهاماتی گزارش پشت گزارش میدهند که مثلاً: بالا رفتن تعداد مدرسین و قرآن آموزان به حدود هفتصد نفر و… یک تهدید برای جامعه است و مسئول حکومتی هم بدون اشاره به اصل مطلب عدم هماهنگی با مرکز جهت برگزاری کلاسهای بیشتر را بهانه ی کنار زدن این ماموستا بیان می کند.
در کنار این مصیبتها، باید این حقیقت را هم آشکار کنیم که هیئت امناء در مناطق ما به گونه ای برخورد می کنند که انگار صاحبکاری هستند که مسجد متعلق به آنهاست و ماموستا پیمانکار آنهاست که باید طبق نقشه ای که آنها کشیده اند کار کند و یا در بهترین حالت خودشان را رقیب ماموستای مسجد می دانند و چنین متوهم شده اند که خیال می کنند در جایگاهی قرار دارند که می توانند برای امام و ماموستای مسجد خط مشی و چگونگی دعوت و راه دعوت را نشان دهند در حالی که اینها باید خود را در جایگاه خدمتکاران و خدمتگزاران ماموستا و اهل مسجد بدانند و اگر در زمینه ی خدمت رسانی مشکلی فنی به وجود می آید آنرا رفع کنند نه بیشتر .