بیانیه و توبه نامه ی ابن ابی العز فارسی از استوانه های رسانه ای فرقه نجدی دوله ( داعش)
تائب از داعش: ابن ابی العز فارسی
بسم الله الرحمن الرحیم…
{إِنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ اُلتَّوَّٰبِينَ}
▪️توبه نامه
من ابن ابی العز الفارسی که زمانی عضو در گروه یاوران و سپس یکی از مدیران گروه مناصرین و مهاجرین خلافت بودم. و نه فقط مناصر تلگرامی-نشیدی، بلکه (قسم به رب عرش خون من در راه این جماعت ریخته و بدنم ناقص شد توسط متعصبین القاعده) همچنین در امر دعوت به عقیدهی جماعت موسوم به دوله از جان و دل مایه گذاشتم و هنوز هم دارم میبینم که متأسفانه رسانههای کتبی و ویدیویی من با کنیههای قدیمم و دو سه تا هم با کنیه حاضرم که از منهاج نشر شد، دست به دست میشوند از پروردگارم میخواهم اینترنت را از میان ببرد تا آثار جاهلیت قدیم محو، و ذهن توهمی مناصران نشیدی، حقیقت را دریابد و به جای وقتگذرانی و هوسچرانی در گروه «بازگشتِ وهم» بیشتر به مطالعهی بیواسطهی متون اعتقادی سلف صالح اهتمام ورزند، یعنی کاری که داعش برای احیای این اصل بنیادی یک قدم هم در مکتبههایش برنداشت به کنار؛ برعکس به جایش فقط فهم مذهب «ظاهریه» را پرورش داد و اولویت فهم (قاصر) متأخران را در ذهن پیروانش با متون و فهم سلف صالح جایگزین کرد با کتب الهمه و مکتب البحوث و انتشارات وابسته به دیوانهایش. به عبارتی داعش خواسته یا غیر عمد، مانند سایر فرقههای متأخر یک ایلومیناتی بزرگ برای پنهان و محو کردنِ سلفیتِ بنیادی به راه انداخت و از اصل مرام سلف در تعامل با بدعات زمان چیزی نگفت مگر اندک.
{قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَٰلاً اِ۬لذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِے اِ۬لْحَيَوٰةِ اِ۬لدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسِبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاًۖ}.
و قسم به الله از روزی که استخاره کردم و از الله هدایت حقیقی قلبم را خواستم، و سلسله تناقضات بنیادی داعش با اسلام و منهج بنیادی را دریافتم و فهم گزینشی و تاکتیک سانسوریِ این حزب ظاهریِ متأخر از نصوص را ترک، و سپس به کل منهج اثری سلف چنگ زدم آرامش و سکینهای عجیب بر زندگی خویش احساس کردم و حتی حب جهاد حقیقی، جهادی که اجر آن بالا برود را بهتر شناختم و آرزوی آن را دارم و دارم برای آن إعداد میکنم؛ و به یقین میدانم کسانی که ما را به ترک جهاد متهم میکنند از خودشان پشیزی از جهاد یا حب جهاد و بلکه اصلاً هیچ عملی از این مبتدعینِ غیر سُنی بالا نمیرود مگر اینکه در تمام اصول، اهل سنت شوند نه مانند یهود گزینشی تدیّن کنند.
جهادی که بر پایهی فهم ابوعلی انباریِ ظاهری مذهب بنا شود (که صراحتاً ابن عباس و عطاء و بصری و چندی دیگر از سلف صالح را متهم به مخالفت به ظاهر قرآن کند) نهایت کارش خروج از سنت و پیوستن به منهجی است که شدت تناقضش در فهم قرآن و حکم آنقدر بالاست که از خلال تناقضاتش، اسامه بن زید و جمعی از انصار، و عمر بن خطاب در سنوات خلافتش، و حتی رسول الله ﷺ بابت توقف، و اصلاً کل امت در آن قرون در مسایل حکم، بر اساس فهم انباری و دولتش زیر سوال میروند! العیاذ بالله!.
آری از جماعتی که اهداف سرّی یهود را ناخواسته جامهی عمل پوشانید و افرادی با نیات خالص را با اهالیشان یکجا جمع و قربانی کرد و هنوز هم دست از بیحکمتی نمیکشد برائت میکنم.
بگذار هر چه میخواهند علیه ما بگویند حسد آنان را سوزانید و همیشه در تلاشند به طریقی این همت ما را بی اعتبار کنند و هنوز دارم میشنوم که عوام را از مطالعهی کتب سلف صالح باز میدارند و به فرقهی ظاهریگریِ «حزمی» دعوت میدهند.
الهی تو بر آنان گواهی پس در همین دنیا حق و باطل را بین ما و این جماعت فریب خورده با قهر و غضبت آشکار ساز.
و عزت همگی از آنِ الله است…