
عفو گسترده و چالشهای امنیتی برای امارت اسلامی افغانستان
به قلم: ابومحمود کندزی
گزارش روزنامهٔ روسی «نزاویسیمایا گازیتا» دربارهٔ احتمال عملیات آمریکا برای بازپسگیری بگرام، بار دیگر نگاهها را به وضعیت نیروهای پیشین دولت جمهوری افغانستان جلب کرده است؛ همان نیروهایی که سالها در خدمت ارتش آمریکا و ناتو بودند و اکنون در بیرون از کشور زندگی میکنند.
امارت اسلامی پس از تسلط بر کابل سیاست «عفو عمومی» اعلام کرد و بسیاری از این افراد را از پیگرد معاف نمود. در آن زمان این اقدام به عنوان سیاستی نرم و نشانهٔ اعتمادبهنفس تبلیغ شد، اما منتقدان هشدار داده بودند که ممکن است همین افراد در آینده به ابزار فشار و نفوذ خارجی تبدیل شوند.
اکنون در شرایطی که رسانههای بینالمللی از سناریوهای جدید حضور آمریکا در افغانستان سخن میگویند، این سؤال جدی برای اهل سیاست و اهل جهاد پیش میآید که:
آیا عفو گستردهٔ نیروهای همکار با اشغالگران تصمیم درستی بود؟ و چگونه میتوان مانع شد تا این افراد به نقطهٔ ضعف امنیتی و سیاسی برای امارت اسلامی بدل نشوند؟
در این میان یادآوری سیرهٔ پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم نیز برای اهل سیاست آموزنده است؛ ایشان در مواردی کسانی را که به صورت آشکار خیانت کرده و امنیت مسلمانان را به خطر انداخته بودند، مشمول عفو عمومی قرار ندادند و با آنان برخوردی متفاوت داشتند.
منتقدان میگویند استناد به «عفو عمومی» پیامبر در فتح مکه، قیاس درستی نیست؛ زیرا اهل مکه کافر اصلی بودند و در شرایط خاص اجتماعی و سیاسی آن روزگار مشمول عفو قرار گرفتند، اما سربازانی که در دورهٔ جدید به ارتش آمریکا خدمت کردهاند، مسلمان زاده اند و در فقه اسلامی خیانت به دین و امت از گناهان کبیره و جرم سنگین محسوب میشود و مجازات آن باید در چارچوب قضای شرعی تعیین و اجرا شود. این یادآوری نه دعوت به خشونت، بلکه تأکید بر ضرورت دقت، نظارت و رعایت اصول شرعی در برخورد با چنین پروندههایی است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمودهاند: «المؤمن لا یلدغ من جحر واحد مرتین»؛ مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. این سخن شریف، هشداری است به اهل ایمان که تجربههای تلخ گذشته را فراموش نکنند و همان خطا را دوباره تکرار ننمایند.
تاریخ افغانستان نشان داده است که این سرزمین بارها با تجاوز بیگانگان روبهرو شده است؛ از انگلیس گرفته تا شوروی و سپس آمریکا. در تمام این دورهها یکی از ابزارهای اصلی اشغالگران، استفاده از نیروها و چهرههای داخلی بوده است که به دلایل گوناگون با بیگانگان همکاری کردهاند.
اکنون منتقدان به درستی یادآوری میکنند که امارت اسلامی پس از بهدستگرفتن قدرت، سیاست «عفو عمومی» را اعلام کرد و حتی بسیاری از همان افراد همکار با نیروهای خارجی را معاف نمود. این اقدام اگرچه در ظاهر نشان از بزرگواری و اعتمادبهنفس داشت، اما خطر آن وجود دارد که همان افراد در آینده دوباره به نقطهضعف امنیتی و سیاسی برای افغانستان بدل شوند و مسیر نفوذ و عملیات دشمنان را هموار کنند.
به عنوان نمونه، اسماعیلخان ــ از فرماندهان پیشین دولت جمهوری ــ در هرات در حالی بهدست نیروهای امارت اسلامی افتاد که با سلاح در برابر آنان جنگیده بود. او پیشتر نیز یکبار بهدست امارت اسلامی افتاده و آزاد شده بود. منتقدان این مورد را مصداق «گزیدهشدن دوباره از یک سوراخ» میدانند و میگویند تجربهٔ اینچنینی باید برای سیاستگذاران امارت اسلامی درس عبرت باشد تا در آینده تصمیمهای حساستر را با تدابیر امنیتی و نظارت دقیق همراه کنند.
سیرهٔ پیامبر صلیاللهعلیهوسلم نیز نشان میدهد که عفو عمومی جایگاه خود را دارد، اما اسلام میان خطاکار معمولی و خائن امنیتی فرق گذاشته است. پس درس آن حدیث این است که مسلمانان نباید اجازه دهند دوباره از همان سوراخ گزیده شوند؛ سیاستهای آشتی و عفو باید با تدابیر دقیق، نظارت و رعایت اصول شرعی همراه باشد تا تجربهٔ تلخ نفوذ و اشغال تکرار نگردد.