
قومکشی در چچن: ضربهای مضاعف به روح مردم (۲)
به قلم: ابراهیم چینخو
ترجمه: ابراهیم یعقوبی
«قانون چچن»، آنطور که توسط دستنشاندههای مسکو اجرا میشود، عبارت است از احترام به مقام، چاپلوسی و کیش یک خانواده – قدیروف و خانوادهاش – که به جایگاه مطلق ارتقا یافتهاند.
سگ پوتین به مقام یک شبه شاهزاده، یک ارباب مستبد، ارتقا یافته است که کرملین چچن اشغالی را به عنوان یک تیول به او اعطا کرده است.
او با تایید مسکو، در تلاش برای ایجاد یک سلسله خانوادگی است: پسرانش از قبل «به ارث» مناصب هستند و کرملین آنها را به عنوان ابزاری برای کنترل میبیند.
البته، اینها سنتهای چچنی نیستند، بلکه یک فئودالیسم تحریف شده روسی هستند، جایی که یک مرد و خانوادهاش به چهرههای «مقدس» تبدیل میشوند.
اسلام برابری در برابر خدا را آموزش میدهد، اما در اینجا ما بتپرستی را نه تنها در برابر مردگان، بلکه در برابر فانیان نیز میبینیم. تحت پوشش «تعطیلات ملی»، آیینهایی تحمیل میشوند که همیشه در میان چچنیها شرمآور تلقی شدهاند.
هدایا و دسته گلها برای همسر و مادر قدیروف، صفهای طولانی برای «تبریک» به آنها به مناسبت یک «روز زن» ساختگی، ستایش بیپایان برای «مادر اصلی» چچن – اینها سنت نیستند، بلکه نمایش مضحکی هستند که به کرامت انسانی توهین میکنند.
در جامعه چچن، زنان نگهبانان کانون و ایمان هستند، نه اشیاء عیادت عمومی. اسلام و حتی آداب چچن چنین اعمال شنیعی را ممنوع میکنند. اما وقتی توسط مرتدان سکولار انجام میشود، این همان چیزی است که “نوخچالا” نامیده میشود.
تحت پوشش “حفظ فرهنگ ملی”، جنگی فعال علیه اسلام آغاز میشود. در ابتدا، مردم به دلیل ریش یا حجاب “نادرست” ربوده و کشته میشدند. امروزه، کودکان مجبور میشوند در مدارس پرسشنامههایی را برای شناسایی “وهابیت” در خانواده پر کنند.
مساجد به صحنههای تبلیغاتی تبدیل شدهاند. به جای توحید و آداب واقعی چچن، فرقهای از خوانندگان و هنرمندان وجود دارد. کنسرتهای دسته جمعی که در آن جمعیت زیادی از زن و مرد با هم هستند و فاحشههای شرور که توسط تبلیغات به ستاره تبدیل شدهاند، به نسل جوان “راه درست زندگی” را میآموزند.
آموزش و پرورش جبهه دیگری در قومکشی است. آموزش زبان چچنی در مدارس به حداقل رسیده است و حتی ایده تدریس به زبان مادری نیز مطرح نیست.
کودکان با به اصطلاح “فرهنگ روسی” بزرگ میشوند و ریشههای خود را فراموش میکنند، در حالی که “آموزش میهنپرستانه” وفاداری به اشغالگران را آموزش میدهد.
کرملین، تحت پوشش “حفظ سنتها”، به دست عروسکهای خود، در حال پاک کردن پایههای اسلامی فرهنگ ما است و آن را با جایگزینی برای رقصهای مستهجن، کنسرتهای سبت، فرهنگ عامه تحریفشده مصنوعی و پوچی فرقهای مذهبی اهل بدعت جایگزین میکند.
قومیکشی نیز از طریق ترویج گردشگری و فسق و فجور – ابزاری موذیانه که پایههای فرهنگی مردم چچن را تضعیف میکند – در حال افزایش است. چچن به عنوان تفرجگاهی برای “استراحت و سرگرمی” تبلیغ میشود.
گردشگرانی که توسط عروسکها جذب میشوند، عمدتاً زنان روس بی عفت و دور از پاکدامنی هستند که با لباسهای تحریکآمیز و بدنام در خیابانها پرسه میزنند. آنها در کمپینهای رسانهای شرکت میکنند و خود را به عنوان وبلاگنویسهای مسافرتی معرفی میکنند که توسط رژیم سفارش داده شدهاند، جایی که چچن به عنوان مکانی برای «رها کردن» معرفی میشود.