قوم‌کشی در چچن: ضربه‌ای مضاعف به روح مردم (۳)

قوم‌کشی در چچن: ضربه‌ای مضاعف به روح مردم (۳)

به قلم: ابراهیم چینخو

ترجمه: ابراهیم یعقوبی

بسیاری از جوانان چچنی تحت حمله گسترده فسق و فجور گردشگران قرار دارند. در اصل، این گردشگری نیست، بلکه یک عملیات ویژه و تهاجم فرهنگی است.

فتنه و زنا نه تنها اسلام، بلکه آداب و رسومی را که مرتدها ادعا می‌کنند «از عربی شدن محافظت می‌کنند» نیز پاک می‌کنند.

در مورد رهبران رژیم دست‌نشانده چطور؟ این ریاکاران نقاط داغ خود را ایجاد می‌کنند – «مناطق تفریحی» نخبگان در کوه‌ها یا کنار دریاچه‌ها، جایی که آنها در فسق و فجور غرق می‌شوند.

قدیروف و همراهانش، که در روز «سنت‌ها» را موعظه می‌کنند، شب‌ها میزبان سبت‌های ننگین هستند. این آرامش نیست، بلکه فاحشه‌خانه‌هایی در کلبه‌ها هستند که توسط کرملین تأمین مالی می‌شوند. این «گردشگری» یک استاندارد دوگانه است: برای مردم، تبلیغ حیا است، اما برای رهبران دست‌نشانده‌های روسیه، گناهی افسارگسیخته است.

اما مردم چچن نه تنها از بیرون مورد حمله قرار می‌گیرند، بلکه جامعه چچن از درون نیز توسط گروه‌های سکولار اروپایی‌شده در دیاسپورای چچنی در حال از هم پاشیدن است. این «پناهندگان» در اروپا، که تنها یک پوشش قومی سطحی را حفظ کرده‌اند، به سرعت هویت ملی و مذهبی خود را از دست می‌دهند.

سکولارها، ملحدان متعصب، لیبرال‌های طرفدار غرب و دموکرات‌های ملی به اسلام حمله می‌کنند و ادعا می‌کنند که تنها به اصطلاح «ارزش‌های غربی» چچنی‌ها را نجات خواهد داد.

برخی از آنها از استقلال حمایت می‌کنند، اما «استقلال» آنها یک اروپایی‌سازی ضد اسلامی است: اخلاق آزاد، فمینیسم و «سنت‌های عامیانه» (از نظر آنها) به جای شریعت.

آنها، مانند مرتدان در چچن اشغالی، با آداب و رسوم (که بسیاری از آنها در واقع در دوران شوروی تحمیل شده بودند) با اسلام مخالفت می‌کنند و طرفداران حکومت اسلامی را مسخره می‌کنند.

آنها از برلین یا پاریس فریاد می‌زنند: «اسلام عقب‌ماندگی است. چچنی‌ها باید اروپایی شوند!»

این آزادی نیست، بلکه خیانت است: اساساً، آنها جبهه دومی را در یک جنگ قوم‌کشی باز کرده‌اند، ذهنیت مردم چچن را تضعیف می‌کنند و تلاش می‌کنند تا اسلام‌زدایی را تحت پوشش محافظت از «سنت‌های ملی در برابر عربی‌سازی» ترویج دهند.

این تراژدی است: مردم چچن عملاً از دو طرف مورد حمله قوم‌کشی قرار گرفته‌اند. از یک سو، دست‌نشانده‌های سکولار طرفدار مسکو و اشغالگران روسی، که به دنبال شکستن ما از طریق ترور و جایگزینی فرهنگی هستند.

از سوی دیگر، گروه‌های سکولار اروپایی‌شده پناهندگان چچنی هستند که از نظر فرهنگی و ذهنی هویت خود را از دست داده‌اند و تنها یک نقاب قومی را حفظ کرده‌اند.

این گروه‌های سکولار سعی دارند ایده‌های تحریف‌شده خود را به ما تحمیل کنند: سکولاریسم به جای ایمان، لیبرالیسم به جای شرافت. هر دوی این گروه‌ها – رژیم دست‌نشانده در چچن و پیروان تمدن اروپایی – در حال انجام یک جنگ هستند که هدف آن نابودی مسلمان چچنی و جایگزینی او با یک برده مطیع مسکو یا یک مصرف‌کننده بی‌روح نتفلیکس است.

اما تاریخ مردم چچن ثابت می‌کند که استقلال واقعی چچن تنها تحت حکومت اسلامی امکان‌پذیر است: جایی که شریعت، قانون؛ آداب اسلامی، اخلاق؛ و قرآن و سنت، روح مردم هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *