
فرق حاکمیت مستقلی چون ایران و حاکمیت دست نشانده ای چون جولانی در سوریه
به قلم: خالد سیف الله المسلول
خطرِ نظامها و ارتشهای کارگزار فقط به این محدود نمیشود که اشغال را تثبیت میکنند و با مجاهدان آزاد میجنگند؛
بلکه خطرِ واقعی در نگاهِ دشمن به آنهاست؛ دشمن این نظامها و ارتشها را داراییهای نظامیِ خود میداند که آنها را ایجاد کرده، حمایت کرده و میلیاردها دلار برایشان هزینه نموده است(برای نمونه: تأمین مالی ارتش مصر با حدود ۲ میلیارد دلار در سال).
به همین دلیل، اگر کشوری بخواهد آزاد شود و عواملِ وابسته به اشغالگر را سرنگون کند،دشمن بازمیگردد و همان وفاداریای را مطالبه میکند که طاغوتِ ساقط شده در برابر مشروعیت و قراردادهای بازسازی به او میداد(سوریه نمونهای روشن است).
یا خواستار بازپسگیری پایگاهها و سکوهای نفتی خود میشود و آنها را «داراییهای قانونی» خویش میداند؛ همانگونه که در افغانستان و ونزوئلا دیده شد.
اگر هم از بازپسگیری این داراییها ناامید شوند،با ارتشهای خود میآیند تا ارتشها و نظامهایی را که دههها برایشان هزینه کردهاند، منحل و نابود کنند؛ مانند ارتش عراق در دوران صدام. و هر کس نپذیرد، همهچیز را بر سر صاحبانش ویران میکنند؛ چرا که از نگاه آنان، این سرزمین و زیرساختها مالِ مردمش نیست، بلکه مالِ خودشان است که با حمایت و تأمین مالی آن را ساختهاند.
پس هرچه بیشتر اجازه دهیم حکومتها از قراردادهای بازسازی و شبکههای حمایت بینالمللی بهرهمند شوند،کشور را بیشتر در معرض ویرانیِ فراگیر قرار میدهیم؛روزی که زمانِ رویاروییِ واقعی فرا برسد.
این واقعیت را نیز فراموش نکنیم که حکام و ارتشهای مزدور هرگاه تاریخ مصرفشان تمام شود، توسط همان اربابان خارجی کنار گذاشته یا نابود میشوند که تجربه ی تاریخی بارها آن را ثابت کرده است.
احمدالشرع که در سوریه نیز نه یک بازیگر مستقل و نه صاحب تصمیم و نه دارای اختیار سیاسی یا نظامی واقعی است و بهصورت آشکار در چارچوب اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و غرب عمل میکند و با واشنگتن و صهیونیستها«مبارزه ی مشترک با دشمن مشترک از میان مسلمین» تعریف میکند و در برابر اشغال اسرائیل سکوت مطلق دارد اصلاً مجالی برای خیانت مستقل هم ندارد چرا که حاکم مزدور، اختیار خیانت یا تصمیم سرخود ندارد اربابان خارجی حتی اجازه ی آن را هم نمیدهند.