
تاریخچه ی نگرش واقعی کفار سکولار جهانی نسبت به مردمان سرزمینهای اشغال شده ی اسلامی
به قلم: مسعود سنه ای
از ۱۸۷۷ تا ۱۹۵۸، تمدن سکولاری که امروز با ژست «حقوق بشر» سخن میگوید، دهها هزار انسان آفریقایی و بومی را در اروپا و آمریکا در قالب «نمایشگاه» و «دهکده انسانی» در قفس به تماشا گذاشت.
پاریس، بروکسل، هامبورگ، نیویورک؛ با حمایت دولتها، رسانهها و دانشگاهها؛ با توجیه «داروینیسم» و «برتری نژادی». در باغوحش برانکس، انسان را کنار اورانگوتان نشاندند.
در نمایشگاههای جهانی پاریس و بروکسل، کودکان از سرما و گرسنگی مردند و تماشاگران لبخند زدند.
این جنایات نه در قرون وسطی، بلکه در قرن بیستم و همزمان با ادعای «تمدن» رخ داد.
به دنبال این لازم است به استعمارِ واقعی سکولاریستهای اشغالگر غربی وقتی قفس به قتلعام تبدیل شد نظری بیاندازیم:
الجزایر (۱۸۳۰–۱۹۶۲):
فرانسه بیش از یک میلیون مسلمان الجزایری را کشت.روستاها سوزانده شد، مردم زندهزنده در غارها خفه شدند، شکنجهٔ سیستماتیک—برق، غرق مصنوعی، تجاوز—به «رویهٔ اداری» بدل شد. این «تمدن» بود که برای حفظ اشغال، نسلکشی کرد.
کنگوی بلژیک:
میلیونها آفریقایی بهخاطر لاستیک و طلا با قطع دست، کار اجباری و گرسنگی نابود شدند. بدن انسان، ابزار سود بود.
کنیا (دوران بریتانیا):
اردوگاههای کار اجباری، شکنجه و اعدامهای جمعی برای شکستن مقاومت مسلمانان و بومیان.
لیبی (دوران ایتالیا):
کوچ اجباری، اردوگاههای مرگ و اعدام علما و مجاهدان؛ عمر مختار به دار کشیده شد تا «امنیت» برقرار شود. اینها حاشیهٔ تاریخ نیست؛متنِ تمدنِ استعمارگر است.
امروز قفسها عوض شده اند اما تحقیر باقی مانده است و امروز قفسِ آهنی نیست؛ اما قفسها مدرن شدهاند: مرز، ویزا، نژاد، تحریم، اشغال نظامی،و «ائتلاف بینالمللی».
همان نگاهِ بالا به پایین، همان مسلمانِ «قابل بمباران»، با نامهای شیکتر.