تحلیلی مختصر  بر حملات مسلحانه ی ۳۱ شهریور اهواز

تحلیلی مختصر  بر حملات مسلحانه ی ۳۱ شهریور اهواز

به قلم : ابوعمر الأحوازی

اگر دیده می شود که در بین تحلیل کارشناسان مسلمیان و غیر مسلمان در مورد حمله ی  مسلحانه ی اهواز تفاوت عمده ای دیده نمی شود به این دلیل است که در این کار معمایی وجود ندارد .

آل سعود به عنوان نماینده و تامین کننده اصلی منافع کفار سکولار جهانی و بخصوص آمریکا و ناتو در منطقه ماههاست که وعده داده جنگهای مسلحانه و نا امنی ها را به داخل ایران خواهد کشاند. جرقه های این سناریو ابتدا توسط گروههای مسلح سکولار کوردی زده شد و سپس به بصره کشیده شد و در نهایت تصمیم دارند با پیوند زدن مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا به ناامنی داخلی –مثل همیشه- مردم را قربانی اهداف اربابان خود کنند، و شکستهای غیر قابل انکار خود در منطقه و بخصوص شکست فاحش خود در یمن را با ناامن ساختن ایران توجیه و جبران کنند، و چنین وانمود کنند که با مشغول کردن ایران به مشکلات داخلی خواهند توانست فعالیتهای ایران در منطقه را کنترل و کاهش دهند، همان کاری که قبلا از طریق امثال گروههای سکولار کوردی و گروهک رجوی و… انجامش داده اند.

 با این وجود اگر در مورد این اقدام تحلیل های مشابهی صورت گرفته است باز نکاتی در این حمله ی مسلحانه وجود دارند که لازم است به صورت موردی  و مختصر به آنها اشاره شود :

  • ابتدا ابوشریف سخنگوی گروه الحوازیه در گفت‌وگو با شبکه خبری فارسی‌زبان «ایران اینترنشنال»- مسئولیت این عملیات را بر عهده می گیرد و مهمتر از آن اینکه اسم و مشخصات عاملین عملیات را نیز قبل از رسانه های دوله اعلام می کنند .

«حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» یا همان «الاحوازیه» ، در سال ۱۳۷۶ در انگلستان و برای استقلال مناطق تحت حاکمیت شیخ خزعل از ایران (کل خوزستان و بوشهر وهرمزگان و فارس) و تعلق جزایر سه‌گانه خلیج فارس به «احواز پایتخت این دولت مورد نظر» و همچنین «عربی» بودن «خلیج فارس»  جهت مقابله با ج. ا. ایران اعلام موجودیت کرده است. جنبش الاحوازیه که خود را جنبش ملی دموکراتیک الاحواز (الاهواز) می نامد به قولی همان” جنبش خلق عرب “است که”شیح خزعل” را به عنوان آخرین رهبر کشور« الاحواز» می شناسد و مدعی است که رضا شاه با ساقط کردن او به زور این منطقه را به ایران افزوده است. شیخ خزعل الکعبی ملقب به معزالسلطنه و سردار اقدس،که نشان شوالیه امپراتوری بریتانیا را نیز دریافت کرد حاکم خرمشهر (محمره) بود.

شاخه نظامی گروهک «الاحوازیه» به نام محی‌الدین آل ناصر، بازوی نظامی جبهه التحریر – جنبشی نظامی در عراق – بوده است. افراد این گروهک سکولار معتقدند که باید مبارزه مسلحانه تا نابودی فارس‌ها و آزادی عربستان شامل استان‌های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و جزایر خلیج فارس ادامه یابد. آنها در نقشه‌های خود عنوان خلیج عربی را به جای خلیج فارس برگزیده‌اند. مقر اصلی این گروه لندن و شعب فعال آن در کشورهای عربی همچون مصر، امارات و عربستان قرار دارد .

  • یکی از اعضای بلند پایه ی اتحادیه ی مهاجم به یمن که تحت رهبریت آل سعود است به تائید چنین عملیاتی پرداخته و حتی آنرا پروسه ای برنامه ریزی شده معرفی می کند که امکان انتقال آن به داخل ایران را می دهد، در حالی که هیچ مقام بلند پایه ای عملیاتهای دوله را تائید نمی کند . نمونه ی نزدیک آن حمله ی مسلحانه ی پارسال به مجلس و مقبره ی آیت الله خمینی که همه ی دول عربی و غیر عربی به شدت آن را محکوم کردند .

اما عبدالخالق عبدالله مشاور ولیعهد ابوظبی در یک تهدید علنی حمایت آشکار از چنین حملات مسلحانه ای بر علیه ایران را اعلام داشته و می گوید: ۱۰ کشته در حمله به رژه نظامی در شهر اهواز در جنوب غرب ایران. حمله به یک هدف نظامی، اقدامی تروریستی نیست و انتقال نبردها به داخل ایران گزینه‌ای اعلام شده و طی مرحله آتی افزایش می‌یابد.

  • به محض تهدیدات مقامات ایرانی به پاسخی پرهزینه و عمیق به کشورهای حامی این عملیات مسلحانه، گروه سکولار الاحوازیه برای فرار از پیگردهای ایران، امکان ادامه فعالیت آزاد در اروپا، حفظ ژست حقوق بشری وپنهان کردن دولت های حامی آنها مسئولیت این حمله ی مسلحانه را به زبانهای عربی و انگلیسی و… رد می کند و مقامات عربی هم به نوبت شروع می کنند به محکوم کردن آن . در این مرحله و همزمان با این رد الاحوازیه، رسانه های رسمی و وابسته به دوله مسئولیت این عملیات را بر عهده می گیرند. این پاسکاری برای چنین حمله ای در این وسعت نمی تواند مجریان اصلی این طرح را پنهان کند.

  • رسانه های دوله هرگز نتوانستند قبل از همه تعداد کسانی که این عملیات را انجام دادند را مشخص کنند، بلکه رسانه های دیگری که این اخبار به آنها می رسید ابتدا اسم و مشخصات و تعداد این مهاجمین را مشخص کردند و سپس به رسانه های دوله سرایت کرد . حالا این منبعی که این اخبار را در اختیار داشت اما دوله از آن بی خبر بود کجاست یکی از سوالات اصلی این پازل است که پاسخ به آن می تواند دستهای اصلی این حمله ی مسلحانه را آشکار کند.

 ابتدا دوله اعلام می کند که عاملین حمله ۳ نفر بودند> چرا؟ چون همین تعداد در رسانه ها معرفی شده بودند . بعد که جنازه ها شناسائی می شوند مشخص می شود که تعداد انها ۵ نفر بوده است که اخبارش به رسانه های مناصرین دوله می رسد . این نشان از آن است که طراح  حملات و منبع خبر رسانی خود دوله نیست بلکه منبع دیگری این خبر را به آنها می رساند .

در هر صورت با آنکه دوله پس از چند روز تصاویری پوشیده و نامشخص از پنج نفر را نشر داده و مسئولیت این حمله ی مسلحانه را پذیرفته است، و سخنگوی آن سخنانی در این زمینه گفته و از این حملات به عنوان ابزاری جهت جلوگیری از تفرق میان اعضای دوله استفاده می کند، اما شواهد ظاهری حاکی از آن است که طراحان اصلی کسان دیگری هستند که از جوانان اسلامگرا به عنوان یک ابزار استفاده کرده اند، و دوله زمانی که صاحبان اصلی حملات از پذیرش مسئولیت آن شانه خالی می کنند و دوله کالای بی صاحبی را می بیند زود خودش را صاحب کالا معرفی کرده و در خلائی که پیش آمده به تدریج صاحب اصلی حمله می گردد. ما در طول حیات دوله تا کنون ندیده ایم که دوله عملیاتی را انجام داده باشد اما کفار و مرتدین قبل از آن از جزئیات آن با خبر شده باشند و دوله خودش مثل انسانهای سرگردان تابع اخبار آنها بوده باشد .

این جوانان مواد خامی هستند که ممکن است هر کارگردانی آنها را در فیلم  و سناریوئی که طراحی کرده به عنوان بازیگر در مسیر اهداف مشخص خودش به کار گیرد و این خطر بزرگی است که می تواند جوانان اهل سنت را تهدید کند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *