فتنه مرگ مورسی و رونمائی از سرگردانان منهجی
به قلم : ابوخالد کردستانی
همه می دانیم که ایمن الظواهری مورسی دموکراسی خواه و قاتل مجاهدین سینا را تکفیر کرد، علاوه بر آن هرگز مخالفتی با این تکفیر از طرف طرفداران ظاهری القاعده ندیدیم . از هانی السباعی بگیر تا ابوقتاده فلسطینی و طارق عبدالحلیم و… و سایر گروههای مسلحی که به نام سلفیت جهادی در حال قتال هستند . سکوت این افراد یعنی تائید فتوای این رهبر مورد قبولشان.
اما با مرگ مورسی موجی از اعتراض عمومی در میان جوامع مختلف بر علیه طاغوت مصر سیسی و حکومت سکولار او شروع شد . این افراد هم فورا منهج و عقیده را کنار گذاشته و با مردم هماهنگ شدند . چرخشی آشکار که نشان می دهد اینها تابع عقیده و منهج نیستند بلکه عوام زدگی بر اینها غالب شده و تابع وضع موجود جهت جلب افکار عمومی به هر قیمتی هستند . چون افکار عمومی و بسیج مسلمین، مورد نیاز طرفهائی است که در سایه اش زندگی می کنند .
- زمانی که طارق عبدالحلیم دوله را مرتد می داند و فتوای قتل عام زن و مرد و پیرو جوان آنها را صادر می کند و به دروغ خودش را به القاعده چسبانده، هم اکنون برای مورسی رحمت می فرستد و او را همچون یک مجاهد مسلمان فرض می کند .
- عبدالرزاق مهدی هم به همان سبک بر مورسی رحمت می فرستد و…
- ابوقتاده فلسطینی شیخ کنونی دارودسته ی جولانی و فتاحی هم برای رهبرش مرسی تعزیه و رحمت می فرستد…
طوری دعا می کند که:”اللهم اجفل وفاته لعنة علی الطغاة و المرتدین و لعن الله کل مت اید اعداء الدین و لو بکلمة ضد المسلمین” این دعا را برای وفات هیچ یک از بزرگان دین نکرده است!!
- عبدالله المحیسنی هم مفتی دیگر مزدوران شام هم باز همین مسیر را طی می کند وبرای محمد مرسی دعا کرده و رحمت م یفرستد!
- مظهر الویس عالم سوء هتش و دارودسته ی جولانی هم وارد میدان “تعزیریین” شد!! و بر محمد مرسی رحمت می فرستد و از الله می خواهد جزو شهداء قرار دهد!!
- – “ابوماریه قحطانی مفتی عام سابق دارودسته ی جولانی!! هم به این جمع پیوست و بدتر از همه محمد مرسی را با سید قطب قیاس می کند!!! و مرسی را مجاهد خطاب کرده!!
در سختی ها و فتنه ها دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) و مومنین راستین جدا می شوند . مرگ این شخص نشانه ای شد برای رونمائی از ریاکاری این افراد که در کتابهایشان رسما دموکراسی خواهان را مرتد می دانند اما در صورت نیاز به مدح و ستایش و حتی مجاهد و شهید خواندن دموکراسی خواهان می پردازند .
ما در مورد امثال قرضاوی ها صحبت نمی کنیم ، چون اینها با مورسی همفکر بودند حتی در مورد سایر مسلمین حنفی و شافعی و…. صحبت نمی کنیم ؛ بلکه در مورد ریاکارانی صحبت می کنیم که ادعای سلفیت خاص نجدیت را دارند اما برای آنها از نظر «عملی» معیار منهج و کفر به طاغوت و… شده رضایت طاغوتها و چسباندن خود به یکی از گروهها جهت ضربه زدن به سایر گروههای جهادی و سوار شدن بر موجهای افکار عمومی و کسب بیشترین طرفدار .
روزی خواهد آمد که اهل سنت بر روی سیاه اینها و مریدان اینها تف بیاندازند که همچون ستون پنجم و مجریان جنگ روانی بدتر از کفار اصلی به مسلمین ظلم و خیانت کرده اند و در جنایت آفرینی و قتل عام مسلمین با کفار اشغالگر خارجی مسابقه گذاشته اند .