ظلم، انحراف و سرگردانی آشکار در بیانیه ی اخیر سخنگوی دوله در مشرک نامیدن اهل کتاب و ….
ارائه دهنده: مسعود سنه ای
الله تعالی فرموده است :
- يَا أَيُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه/۲۸) ای کسانی که ایمان آوردهاید ! بیگمان مشرکان پلیدند. برای همین است امر می کند:
- وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ (روم/۳۱) و از زمره مشرکان نگردید . وَلَاتَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (انعام/۱۴)
- مَاكَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ (توبه/۱۱۳)
- وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّىٰ يُؤْمِنَّ(بقره/۲۲۱)
در اینجا الله تعالی به همه امر کرده که جزو مشرکین نباشید، خوب، این باید برای همه روشن و واضح باشد تا جزء این مشرکین پلید نشوند و برایشان دعای بخشش و مغفرت نکنند یا با دختران و زنانشون ازدواج نکنند و از حیوان ذبح شده توسط اینان نخورند.
در اینجا امر و نهی الله تعالی مثل این است که بگوید گوشت خوک و مردار و نوشیدنی های مست کننده نخورید و زنا نکنید و انسانی را به ناحق نکشید و دزدی نکنید . حالا زمانی که فرموده جزو مشرکین نباشید و با آنان رابطه ی زناشوئی برقرار نکنید و برایشان طلب مغفرت هم نکنید باید واضح و روشن باشد و شخص بداند این موجودات کدامها هستند که دچار نافرمانی از الله تعالی نشوند.
این مشرکین هم باید مثل یهودیان و نصرانیها و مجوس و صابئین قیافه و شکل مشخصی داشته باشند، اگر تنها برای عده ای روشن باشد و آن عده هم به اجتهاد و تأویل خاص خودشان یکی را مشرک بدانند و گروه دیگرندانند که نمی شود. یهودی یهودی است، مجوس هم مجوس است، نصرانی هم نصرانی است، این دیگر آشکار و واضح است و نیاز به اجتهاد گروهی متخصص ندارد؛ هر کسی که کمی با اینان آشنا باشد می تواند بگوید فلانی یهودی است یا نصرانی است یا مجوس است یا صابئی است. مشرکین هم همینطوری هستند . آنها هم قیافه ی مشخصی دارند.
در اینجا :
باید تعریفمان را از مشرک و مشرکین اصلاح و قرآنی کنیم: مشرک یعنی ابوجهل، ابولهب، امیه بن خلف و… یعنی کسی که در قوانین اجرائی و اداری جامعه اش به هیچ یک از قوانین شریعتهای آسمانی اعتقاد ندارد نه به نصرانیت نه به یهودیت و نه به اسلام، و حتی شبهه اهل کتاب (مجوس و صابئین) هم قبول ندارد. الان به این مشرک می گویند: سکولاریست. چه طوری ما الان به دهری ها می گوییم کمونیست و ماتریالیست و آتئیست. پس مشرکین به زبان امروزی یعنی سکولاریستها.
طرف به صراحت می گوید من سکولاریست هستم، یعنی من مشرک هستم. الان می شود فهمید که چه چیزی یک یهودی را از یک نصرانی یا مسلمان جدا می کند؟ خیلی ساده ست. همینجوری که یک مجوس را راحت می شود از یک یهودی یا مسلمان تشخیص داد، به همین راحتی هم می شود یک سکولار را از یک یهودی جدا کرد، یا یک مسلمان را از یک سکولار مشرک جدا کرد.
ولی مشرکین و سکولاریستها تمایلی ندارند اینجوری مشخص بشوند و در برابر اینهمه شریعت آسمانی و بخصوص در برابر کل اهل قبله قرار بگیرند و تنها بمانند، برای همین است از کانال منافقین و سکولار زده ها تلاش می کنند در نگرش مسلمین آلودگی درست کنند، و با انگشت گذاشتن روی یکی دو صفت مشترکشان با سایر شریعتهای آسمانی، همه را مثل خودشان نشان بدهند و به جبهه ی خودشان اضافه کنند و مومنین را به آنانی که به خودشان اضافه کرده اند مشغول و سرگرم کنند.
اما الله تعالی به صراحت بین کفار فرق گذاشته و آنها را به صورت موردی اسم می برد و آنها را از هم جدا می کند:
– لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصاري… (مائده/۸۲)
- مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ (بقره/۱۰۵)
علاوه بر این باز الله تعالی میان منافقین و مشرکین فرق می گذارد و می فرماید:
– وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّـهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ (فتح/۵-۶)
و در ایاتی میان اهل کتاب و مجوس و صابئین و مشرکین هم باز فرق می گذارد، حتی در قیامت حالا چه رسد به دنیا، و می فرماید:
– إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّـهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (حج/۱۷)
در اینجا واضح و روشن است که کفار اصلی چند گروه هستند: ۱- یهود ۲- نصاری ۳- مجوس ۴- صابئین ۵- مشرکین . و این پنچ گروه را بعد از الَّذِينَ آمَنُوا ذکر کرده است که مومنین پیرو اسلام هستند.
یعنی همچنانکه شما نمی توانید به یک یهودی بگویید نصرانی هستی به همین شیوه شما نمی توانید به یک مشرک بگویید مجوس یا نصرانی هستی، یا نمی توانی به یک یهودی یا نصرانی یا مجوس بگوئی تو جزو مشرکین هستی و آنها را مشمول حکم مشرکین و سکولاریستها کنید .
در اینجا همه ی اینان کافر هستند، اما همشان مشرک یا یهودی یا نصرانی یا مجوس و صابئی نیستند، بلکه هر کدامشان چیز جداگانه ای هستند . روشن است که هر مشرکی کافر است اما هر کافری با تمام شرکیاتی که دارند مشرک نیست. بلکه کافر هم می تواند یهودی و نصرانی و صابئی و مجوس باشد و هم مشرک باشد و اینان با هم فرق دارند .
عرض کردیم که حتی احکام مربوط به مشرکین و سکولاریستها با احکام مربوط به کفار اهل کتاب مثل یهود و نصارا و حتی مجوس با هم فرق دارند، در ازدواج با زنان پاکدامن یهود و نصارا و خوردن ذبیحه ی یهود و نصارا و گرفتن جزیه از اهل کتاب و مجوس این اختلاف احکام با مشرکین و سکولاریستها کاملا واضح است .
در اینجا واضح است که هر کسی که دچار شرک بشود مشرک نیست . یهود و نصارا و مجوس و صابئین هم شرک می کنند (آنهم بدترین شرکها را می کنند) اما الله تعالی آنها را مشرک ننامیده است و آنها را نه در دنیا و نه در قیامت مشمول حکم مشرکین نکرده، هرچند که الله تعالی هرگز شرک به خودش را نمی بخشد – حالا از طرف هر کسی باشد- اما فرق هست بین شخصی که شرک می کند با مشرک . الله تعالی به صراحت اعلام می کند که : إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ(مائده/۷۲) چرا بهشت رابرایش ممنوع و حرام می کند ؟ چون: إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَادُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ (نساء/۱۱۶)
مشرکین در اساس قوانین شریعت الله رادر امور اداره ی زندگی دنیویشان قبول ندارند و اینطوری الله را دست کم و ناچیز می گیرند و به الله توهین می کنند؛ اما اکثرا الله را قبول دارند و بسیاری از صفات مومنین را هم ممکن است قبول داشته باشند: مثلا
- اگر ازآنان پرسیده بشود چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است حتما می گویند الله: وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۚ (زمر/۳۸)
- یا اگر پرسیده بشود چه کسی آنها را خلق کرده قطعا می گویند الله: وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ (زخرف/۸۷)
- – یا اگر ازآنان پرسیده بشود: قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ (چه کسی از آسمان و از زمین به شما روزی میرساند؟) أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ (یا چه کسی بر گوش و چشمها توانا است ( و بدانها نیروی شنوائی و بینائی میدهد؟) وَمَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ(یا چه کسی زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بیرون میآورد ( و حیات و ممات در دست او است ) ؟) وَمَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ (یا چه کسی امور ( جهان و جهانیان ) را میگرداند ؟ ) فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ( پاسخ خواهند داد و ) خواهند گفت : آن خدا است (یونس/۳۱)
اینها و دهها صفت دیگر که در مشرکین و سکولاریستهاست صفات مسلمین است که درآنها هم وجود دارد، اما فقط با این صفات آنان مسلمان نمی شوند . و الله تعالی به صراحت در موردشان می فرماید: وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِکُونَ (یوسف/۱۰۶) و اکثر آنان که مدّعی ایمان به خدا هستند، مشرک میباشند.
راه مسلمان شدن یا یهودی و نصرانی و مجوس و صابئی شدن مشخص است، این سکولاریستها اگر صدها صفت اهل اسلام رادر خودشان جا داده باشند مادام که شهادتین نیاورده اند و تابع قوانین شریعت الله نشده اند و وارد دایره ی اسلام نشده اند مسلمان شمرده نمی شوند . اهل کتاب که صفات بیشتری از اسلام را درخودشان جا دادند اما اینان هم صرفا با این صفات، مسلمان محسوب نمی شوند .
حالا مسلمانی هم ممکن است صفات ناپسندی از مشرکین و سکولاریستها یا اهل کتاب یا مجوس و صابئین را به دلایلی در خودش جا داده باشد، و به صفاتی از صفات ناپسند آنان آلوده شده باشد، قاعده برای این مسلمین آلوده این است که ابتدا باید آنان را از آن ۴ فیلتر (۱- اثبات جرم ۲- تأئید جرم توسط الله و رسولش ۳- شروط تکفیر ۴ موانع تکفیر) بگذرانیم .
ما مسلمین زمانی که شخص مسلمانی که دچار جرمی عقیدتی یا رفتاری شرک آمیزی بشود، و این شخص را از آن ۴ فیلتر عبور دادیم و باز فاسد تشخیص داده شد، اورا تکفیر می کنیم، و به چنین شخصی می گوییم مرتد و کافر شده است. ما اورا تکفیر می کنیم نه تشریک و غیره. دقت کنید دوستان. شخص یا مسلمان است (حتی اگه جزو منافقین هم باشه) یا کافر است. و مسلمانی که از اسلام خارج می شود کافر مرتدی است. در اینجا برای چندمین بار باید عرض کنم که شخص یا جزو جامعه ی مسلمین است ویا جزء جامعه ی کفاراست و نوع سومی وجود ندارد . و ترکیب مسلمان مشرک یا مشرکین منتسب به اسلام مثل سکولاریستهای مسلمان یا سوسیالیستهای مسلمان یا کمونیستهای مسلمان یا دموکراسی اسلامی و غیره نمی تواند شرعی باشد.
در قرآن و سنت صحیح تمام مشرکین کافرند، و هر جا الله تعالی اسم مشرکین را آورده آنان را مشمول کفار کرده است. زمانی که میگویی مسلمان مشرک مثل این است که بگویی مسلمانِ کافر، یا مسلمانِ یهودی یا مسلمانِ مجوس یا مسلمانِ نصرانی و غیره. تکرار این اصطلاحات غیر شرعی در وضع موجودی که مسائل روشن شدند، نوعی مسخره کردن و به بازی گرفتن شعور مسلمین است.
آن برادرانی هم که جاهلانه می گویند:مسلمانِ جاهلِ انجام دهنده ی کفر قبل از اقامه ی حجت مشرک است و بعد از اقامه حجت کافر، آشکارا دارند حکم اهل فتره را بر مسلمین تطبیق می دهند، که این هم سرگردانی و اشتباه محضی است که در کتاب عذر به جهل توضیحش دادم .
الان سوال اینجاست، زمانی که الله تعالی یهود و نصرانیها و مجوس و صابئیها را از مشرکین جدا کرده و برای مشرکین قوانین جداگانه ای را تعیین کرده است، عده ای از دوستان با چه استدلال شرعی همه ی آنها را مشرک می دانند؟ بعد، بدتر از همه، چگونه بدون هیچ دلیل شرعی از کتاب و سنت و صحابه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم و ائمه ی اربعه و تابعین و خیر القرون دچار این اشتباه بزرگ می شوند که با اجتهاد و تأویل دسته ای از علمای دو سه قرن گذشته ی آل سعود دسته هائی از اهل قبله را مشرک بدانند؟
این ظلم، انحراف و سرگردانی آشکاری است.