نشانه هاي سلفیت آمریکائی – سعودی در آثارشان (۲۶۶)

نشانه هاي سلفیت آمریکائی سعودی در آثارشان (۲۶۶)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

  • جدا نمودن نوشته هاي جاميها از غير اينها زياد سخت نيست . جاميها نوشته هايشان را با دوري جستن از دولت و حکومت اسلامی ما، مجاهدين و جماعتهايشان و مخالفین آمریکا و آل سعود و سایر طاغوتها، و سپس بسمله شروع مي كنند .

نوشته هايشان تماما جمع شده است حول و حوش : واجب بودن فرمانبرداري از مسئولين حكومتي و حرام بودن نافرماني و مخالفت کردن با آنها در هركاري، انكار نمودن جهاد مجاهدين به خاطر نبودن پرچم درست يا نارضايتي مسئولين حكومتي، طعنه زدن به سيد قطب و مبتدع دانست وي ، مبتدع دانستن حسن البناء و جماعت اخوان [۱]، زشت جلوه دادن جماعتهاي اسلامي و تمام كساني كه سازماندهي شده به صورت جماعت بر عليه جاهليت موجود و اشغالگران سکولار خارجی  در حال مبارزه اند، ناسزا گفتن به  محمد بن سرور بن زین العابدین،  ناسزا گفتن به رهبران مجاهدين، ناسزا گفتن به داعيان و مبلغين راستين اهل سنت، انكار كردن ارهاب و ترساندن و خشونت نسبت به دشمنان اسلام و مجرمين  و عذر بدتر از گناه آوردن براي جرمهاي مسئولين حكومتي (بخصوص آل سعود) آن هم از طريق تحريف و تكه كردن  دلايل شرعي و عوض نمودن  و دور نمودن از هدف واقعي اين دلايل شرعي  و سرانجام  تلاش جهت حلال دانستن تمام كارهايي كه مسئولین حکومتی طاغوتها انجام مي دهند

  • در نوشته هايي نقد آميز و يا نقل و انتقالهايي كه سلفیت آمریکائی– سعودی از خود برجا گذاشته اند،  يكساني و شباهت فاحشي ديده مي شود و پيداست كه آنها در بسياري از نوشته ها، مطالب را از هم ديگر گرفته و كپي آنرا دوباره ارائه مي دهند و نوعي  قطع كردن و چسپاندن و نقل و انتقال تكراري مطالب است .

باز آنها را مي بيني كه چيزهايي كاملا مشخص از اهل علم را حفظ نموده و بدون آنكه  بفهمند كه علما براي چه هدف و مناسبتي اين جملات را گفته اند،  درمناسبتهاي بي ربط و حتي نامناسب  ، در مجالس و سخنرانيها آن را بازگو مي كنند . اينهم باز نوعي  قطع كردن و چسپاندن و نقل و انتقال تكراري مطالب  جهت برآورده كردن اهداف مشخص است .

شيوخي كه هم اكنون سلفیت آمریکائی – سعودی مطالبش را گرفته و نقل مي كنند انگشت شمارند كه مي توان به افراد زير اشاره كرد : ربیع المدخلي، أحمد النجمي، مقبل الوادعي، فوزان، مفتی رسمی آل سعود ادامه خواندن نشانه هاي سلفیت آمریکائی – سعودی در آثارشان (۲۶۶)

نشانه هاي مريدان سلفیت آمریکائی – سعودی : (۲۶۵)

نشانه هاي مريدان سلفیت آمریکائی سعودی : (۲۶۵)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

  • از خود راضي بودن نشانه ي علني آنهاست :

بر اين باورند كه آنها پيشوا و كار آزموده و شايسته ي حديث شناسي هستند ، وارد «الجرح والتعیدل والتقریر» مي شوند،و چنين مي پندارند كه آنها ميراث دار علم سلف  بوده و آنها اهل آن علم هستند . به همين جهت لقبها ي بزرگي براي خودشان بر مي گزينند چون : امام، پيشوا، والمجدد، والعلامة، پرچمدار«الجرح والتعدیل» و لقبهاي ديگر اينچنيني . همچون گربه زماني كه با راست كردن موها و خم كردن كمرش اداي شير را در مي آورد ‌. [۱]

از گفته هاي ربیع المدخلي است كه مي گويد : ” اگر ابو حاتم و غير وي از امامان  (حتي بخاي نيز) مطالعه و تحقيقي مفصل و جامعي بنمايند، به آن نتايجي نمي رسيدند كه من به آن رسيده ام، به دليل آنكه من سپاس براي خدا از قواعد حديث شناسان  خيلي دقيق و ريز پيروي نموده ام، خستگي زيادي هم نديدم ” .

۲ – خشم و نفرت و حسادت صفتهاي اساسي موجود در آنها مي باشد

به محض اينكه ميان دو نفر از مريدان سلفیت آمریکائی – سعودی اختلاف افتاد ، هر آنچه  از عيب يكديگر پنهان است را آشكار نموده و در دشمني كردن با همديگر دچار گناه مي گردند . اين هم در نوشته ها و رد دادنهايي كه عده اي از آنها در برابر عده ي ديگرشان نوشته اند آشكار و روشن است . علت اين كار هم نبودن حسن ظن ، نيت پاك و اخلاص است با وجود بودن سوء ظن ، و نيت ناپاك و فساد درون .

۳- مريدان و دنباله روان طريقت سلفیت آمریکائی – سعودی از نادن ترين و كم عقلترين آفريده هاي خدا مي باشند

شيوخ شان خيلي بر ناداني  دنباله روان شان اهميت مي دهند و در اين راستا بر اين مريدان حرام نموده اند كه مطالبي غير از مطالب ايشان  را از علما و دعوتگران اسلام مطالعه نمايند . علاوه بر اين تا مي توانند تنفر و انزجار نسبت به داعيان و علماء و مجاهدين و جماعتهاي اسلامي و به خصوص دولت و حکومت اسلامی ما  را در دل مريدانشان مي كارند . با اين كارشان سلفیت آمریکائی – سعودی تا حد زيادي به غلاة  شباهت  پيدا مي كند .   ادامه خواندن نشانه هاي مريدان سلفیت آمریکائی – سعودی : (۲۶۵)

از عقايد سلفیت آمریکائی – سعودی : (۲۶۴)

از عقايد سلفیت آمریکائی سعودی :  (۲۶۴)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

  • گفتار ناپسند گفتن نسبت به داعيان و تمام كساني كه با آنها همفكر نيستند [۱]
  • وصف نمودن غير هم فكرهايشان به اهل بدعت و گمراهي
  • درست كردن لقب و برچسب براي مخالفين
  • دنبال اشتباهات مخالفين گشتن و بزرگ نمائي اين اشتباهات كوچك جهت دور نمودن مردم از آنها
  • غيبت و جاسوسی كردن مخالفين نزد مسئولين و حكام  براي اينكه ضربه اي به آنها وارد نمايند
  • دست جلو انداختن در مخالفت  كردن و دشمني كردن با داعيان و مجاهدين قبل از مخالفت با سکولاریستهای اشغالگر جهانی، مرتدین محلی، يهود و نصارا آنهم به بهانه ي حفظ كردن “أصل الدین”!!
  • هر كسي كه با يكي از اساسهاي منحرف آنها مخالفت نمايد به كلي وي را پشت گوش انداخته و هيچ چيزي را از وي قبول نمي كنند، و هر كسي كه در پوچيات و گمراهي هايشان هم فكرشان نباشد؛ سريعا متهم مي شود به بدعت گرا، گمراه، خوارج، قطبي، سروري، رافضی، حزب گرا و…. و الفاظي ديگر از اين قبيل كه آنها حفظش كرده و اغلب معني شان را نيز نمي دانند .[۲]

جامي گري با اين ويژگيشان شبيه خوارج هستند . خوارج نيز بر اين قاعده ي بدعي هستند كه ” هر كسي دچار گناه شود و يا اشتباه كند گمراه گشته است ” . البته بر اين مبناء تما م كساني، غير از خودشان، كه دچار اشتباه مي شوند گمراهند !! و تا زماني از اين قاعده ي انتقائي (دست چين كردن) استفاده مي كنند كه با آرزوها و اهداف پليد اربابان و درون بيمارشان سازگار باشد .

  • جامي گري فرقه اي است كه «آل سعود» را اله و رب مي داند هرچند كه به ظاهر به سوی توحيد هم دعوت مي كند . حقيقت توحيد مورد نظر جامي گري اين است :يكتا دانستن «آل سعود» در اطاعت كردن، حالا اگر كسي مي خواهد كه جامي ها را عصباني كند تنها كافي است كه در مورد  جرمهاي فاحش آل سعود نقد يا ايرادي بگيرد . در نظر اينان هركسي كه به آشكارا «آل سعود» را نصيحت نمايد ، بايد فورا متهم  شود به خوارج و گمراه و گمراه گر و اهل فتنه و آشوب !!!

عده اي نسبت به اينكه گفته شده است كه جامي گري«آل سعود» را اله وخدا مي دانند  اعتراض دارند . حالا ما مي گوئيم : ”  آيا حلال را برايشان حرام  و حرام را برايشان حلال نمي كنند و جامي ها نيز دنبالشان نمي افتند ؟ اين پرستش آنها است ، اين پرستش آنها است ” جاميها و سلفی های آل سعود  هميشه با مسئولين و حكام خائن هستند چه در حلال كردنهايشان و چه در حرام كردنهايشان. ادامه خواندن از عقايد سلفیت آمریکائی – سعودی : (۲۶۴)

تولید اسلام آمریکائی – سعودی (۲۶۳) روش کار سلفی های آل سعود :

تولید اسلام آمریکائی سعودی (۲۶۳) روش کار سلفی های آل سعود :

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

  • نسبت به كار جمعي كافر و انكار شرعي بودن جماعتهاي اسلامي  را مي كنند و بر اين باورند كه اين گونه جماعتها بدعتي هستند و عليه مسئولين و حكام قيام كرده و خارج شده اند ، نسبت به كارهاي خوب اين جماعتها كورند و چشم پوش ؛  و غير از اشتباهات آنها از چيز ديگري صحبت نمي كنند . و با بزرگ نمايي كردن اين اشتباهات چنين وانمود مي كنند كه اين گونه جماعتها بر اساس اين اشتباهات بنا شده اند .
  • جامي گري و سلفیت آل سعود به نظرش روا و شايسته نيست كه پيروانش  در مورد مسائل حکومتی، رفع فقر  و نا امنی، امورسياسي و فقه واقع، سخن و تاملي داشته باشند؛ و اين كار را مختص مسئولين و حكام مي دانند كه هيچ کس حق ندارد در اين مورد با مسئولين رقابت نمايد. و به مريدانشان چنين قبولانده اند كه مشغول شدن به اين كارها زمان و انرژي  به هدر دادن است وعلاوه بر آن بدعت بوده و جزء فتنه ها نيز مي باشد !!.
  • بر اين باورند كه جهاد كردن در اين عصر از ويژگيهاي مختص مسئولين و حكام است و كسي حق ندارد بدون اجازه ي آنها از نفس خودش دفاع نمايد، و جهاد ( طلب و دفع ) را به بهانه ي اينكه مسلمين توانائيش را ندارند كنار نهاده اند، و گفتند جهاد كردن در افغانستان و عراق به خاطر نبودن پرچمي راست و عدم اجازه ي مسئولين !! فتنه است . از خشن ترين انسانها هستند نسبت به انكار كردن جهاد مجاهدين، اينها در اين مورد نزديكترين كسان  به قادياني ها هستند .
  • جامي ها بر اين باورند كه جاسوسي كردن بر علیه مسلمين و گزارش دادن وقايع و حرفها به سلطان از واجبترين واجبات است، اينها  در اين عصر از سازمان اطلاعات طاغوتها ترسناكترند، چون كه اينها با دانشجويان و علما و داعيان ارتباط  دارند .  در حديثي آمده است: يقول: “لا يدخل الجنة قتات”, قال سفيان: والقتات النمام. [۱] مرّ رجل على حذيفة بن اليمان، فقيل له: إنّ هذا يبلع الأمراء الحديث عن الناس، فقال حذيفة: سمعت رسول الله  مي فرمود: قتات وارد بهشت نمي شود‌، سفیان گفت: قتات  يعني سخن چين و‌ نمام« دوزبان».  اين فرموده در مورد كسي است كه حرف حق را نزد حاكم شرعي ببرد، حالا كسي كه حرف نادرست و دروغ را نزد حاكم غير شرعي  ببرد بايد چه جايگاهي داشته باشد ؟! و مفتي جاميها  به نام  النجمي به واجب بودن خبر رساني به سازمانهای اطلاعاتی حكومتها ي كافر و اشغالگر غربي بر عليه مجاهدين مسلمان و مخالفین آمریکا  فتوا داد و گفت اين از باب نهي كردن از منكر !! است . سخن چيني و دوزباني نزد اينان دينداري است.

 

[۱]  قال الترمذي حسن صحيح. وهو عند البخاري وأبي داود وعن مسلم بلفظ النمام

تولید اسلام آمریکائی – سعودی (۲۶۲)تاریخچه ی مختصر سلفیت نوین آمریکا – آل سعود

  • تولید اسلام آمریکائی سعودی (۲۶۲)تاریخچه ی مختصر سلفیت نوین آمریکا آل سعود

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

«الجامیة» فرقه‌ی گمراهي است كه ‌محمد أمان الجامي الحبشي آن را بنيان نهاده كه در شهر مدينه ساكن بوده و در سال ۱۴۱۶ ه . قمري مرده است. برخي بر اين باورند كه سرآغاز پيدايش اين فرقه به جنگ دوم خليج فارس در سال ۱۴۱۱ بر مي گردد . اين هم به اين دليل است كه بسياري از علما از اينكه آمريكا وارد خاك جزيره العرب شود مخالفت نموده و اين اشغالگري را رد نموده و محكوم نمودند ، اما فرقه ي جاميت تبديل به سلاح وزارت داخلي آل سعود بر عليه اين علماء گشت  و «محمد الجامي» گزارش اين شيوخ و علمائي كه سياستهاي آل سعود را رد مي نمودند را به وزارت داخلي ارسال مي كرد . پس از مرگ وي ربیع بن هادي المدخلي  جانشين وي شده و رهبريت اين فرقه را برعهده گرفت كه وی نیز نقش همان بازنده را عمل نمود .[۱]

پس از بررسي و تحقيق در سخنرانيها و مقالات دكتر عبدالله عزام آشکار  می گردد كه «جاميت» قبل از جنگ دوم خليج درست شده است و با تاكيد بر چند سال آخر ي كه از جهاد افغانستان بر عليه حكومت سوسياليستي شوروي مانده بود در مي يابيم كه جامي ها به شهر پيشاور مي رفتند و جوانان را از جهاد مسلحانه بر عليه اشغالگران سوسياليست در افغانستان سرد مي نمودند، وعلاوه بر آن در كشورهاي خليج فعاليت داشتند و با آوردن بهانه ها و شبهات متعددي از جمله اينكه :

–  مردم افغانستان مشرك و قبر پرست و…هستند

– و جنگ افغانستان جنگي اسلامي نيست

– و بسياري از رهبران جنگ افغانستان از نظر عقيده سالم نبوده و يا با بعضي از كشورهاي خارجي در ارتباط هستند

و با چندين شبه و بهانه ي ديگر مردم را از دادن كمكهاي مادي هم منصرف مي كردند و عاملي شدند جهت سرد نمودن بسياري از مردم از پشتيباني كردن و ياري رساندن به جهاد افغانستان در سالهاي پاياني اش  . ادامه خواندن تولید اسلام آمریکائی – سعودی (۲۶۲)تاریخچه ی مختصر سلفیت نوین آمریکا – آل سعود

تشیع انقلابی و واکنش جریان اخوان المسلمین به آن (۲۶۱)

تشیع انقلابی و واکنش جریان اخوان المسلمین به آن (۲۶۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

حسن البنا می گوید: فرق ما با شیعه مانند فرق مذاهب چهارگانه اهل سنت با هم است. و بهنساوی می گوید: از هنگامی که جماعت تقریب ووحدت بین مذاهب اسلامی تشکیل شد که امام حسن البنا وقمی در آن مشارکت داشتند،همکاری وتعاون بین اخوان المسلمین وشیعه ادامه داشته! واین همکاریها منجر به دیدار نواب صفوی از قاهره در سال ۱۹۵۱ شد.

زمانی که انقلاب ایران با نام اسلام و دفاع از اسلام شکل گرفت علاوه بر رهبران اهل سنت ایران چون مفتی زاده ، ربیعی ، ملا زاده و دیگران ؛ رهبران جنبشهای اسلامگرای خارج از ایران نیز به مدح و ستایش این نهضت پرداختند به گونه ای که دکتر عزالدین ابراهیم در کتاب خود آشکارا :

–  به مدح وستایش رهبر انقلاب، وستایش از حکومت اسلامی در ایران می پردازد

–  بر افراد و کتابهایی که به تکفیر عموم شیعیان می پردازند رد نوشته و دسیسه هاونقشه های آنها ودشمنی وکینه آنها را با اسلام ومسلمین رسوا کرده است.

–  بر علمای درباری جزیرة العرب  ایراد گرفته وآنها را مزدوری برای صهیونیسم وآمریکا معرفی می نماید .

و یوسف العظم یکی از شعرای اخوان  در قصیده ای با عنوان «برادرانم بدانید» به بیعت با آیت ا… خمینی دعوت می دهد: ادامه خواندن تشیع انقلابی و واکنش جریان اخوان المسلمین به آن (۲۶۱)

سید قطب و واکنش به نطفه انحرافی جریان اخوان المسلمین(۲۶۰)

سید قطب و واکنش به نطفه انحرافی جریان اخوان المسلمین(۲۶۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سيد در كتاب معالم فى الطريق ضرورت جهاد ضد دشمن را اجتناب‏ ناپذير مى‏داند و مى‏گويد: «برقرارى حكومت خداوند بر روى زمين و محو حكومت بشرى، گرفتن قدرت از دست بندگان غاصب و برگرداندن به خدا، اقتدار بر اساس قانون الهى و از بين بردن قوانين ساخته بشر فقط از طريق موعظه و حرف صورت نخواهد گرفت.»

سيد قطب در جايگاه مغز متفكر جمعيت اخوان المسلمين بين سال‏هاى ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۴ ميلادى مطرح بود و همواره مقابل كسانى كه از اين جنبش ضد استعمارى انتقاد مى‏كردند، مى‏ايستاد. وى در باره «اخوان المسلمين» مى‏گويد: خداوند اخوان المسلمين را زنده بدارد كه مصر را زنده نمود و مفهوم جهاد را كه از نظر مردم فقط شعار دادن و كف‏زدن بود، تغيير داد و مفهوم اصلى آن را كه كار و فداكارى است، به آن بازگردانيد و چگونگى نبرد را كه منحصر به تبليغات بود، به قربانى شدن و شهادت در راه خدا تبديل كرد.[۱]

سيدقطب معتقد است : انگلستان و امريكا با همكارى روسيه در بيرون راندن ما مسلمانان از فلسطين شركت نمودند. فرانسه در شمال افريقا بر ضد ما جنگيد و در آزار و شكنجه ما شركت كرد و هنوز هم دسته جمعى‏بر ضد ما و دين ما كوشش مى‏كنند؛ به همين دليل، هر گونه معاهده و هر گونه همكارى با اين كشورها از نظر اسلام نامشروع است و البته مردم مسلمان حق ندارند كه در عمل نامشروعى با دولت همكارى كنند؛ بلكه بايد به هر وسيله‏اى كه مقدور باشد دولت را از ارتكاب هر عمل حرامى بازدارند [۲]

سيد قطب جامعه را به دو نوع جاهلى و اسلامى تقسيم مى‏كند. او در اين زمينه مى‏گويد: امروز در جاهليتى به سر مى‏بريم كه هنگام ظهور اسلام وجود داشت و بلكه تاريك‏تر از آن. تمامى آنچه در اطراف ما است، جاهلى است. وظيفه ما اين است كه اولاً تحولى در درون خود به وجود آوريم تا بر اساس آن بتوانيم جامعه را دگرگون كنيم. اسلام بيش از دو جامعه نمى‏شناسد. جامعه جاهلى و جامعه اسلامى. جامعه اسلامى جامعه‏اى است كه در تمامى ابعاد عقيده و عبادت، شريعت و احكام، سلوك و اخلاق اسلامى در آن تحقق يافته است و جامعه جاهلى جامعه‏اى است كه به اسلام عمل نمى‏كند.

در واقع سيد قطب معتقد است: اسلامى كه دشمنان معرفى مى‏كنند با اسلامى كه رسول گرامى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آورد، تفاوت عميق دارد. سيدقطب نخستين انديشه‏ور جهان اسلام است كه كلمه «اسلام امريكايى» را مطرح كرده بود. به اعتقاد او، اين روزها امريكايى‏ها نيازمند اسلام هستند تا در خاورميانه و كشورهاى اسلامى با كمونيسم بجنگد .[۳]وى معتقد است جامعه‏اى كه مردمش مسلمانند اما احكام آن را رعايت نمى‏كنند، هرچند نماز بخوانند، روزه بگيرند و به حج بروند، به هيچ‏وجه جامعه اسلامى نبوده، در رديف جامعه جاهلى قرار دارد؛ چنان كه به اعتقاد او جامعه‏اى كه خدا را قبول دارد، ولى به مردم اجازه نمى‏دهد دين را به جامعه سرايت دهند، بلكه فقط اجازه مى‏دهد مردم خدا را در مساجد عبادت كنند، جامعه جاهلى است.[۴]

سيد قطب، اسلام را يگانه دين رهايى‏بخش از مشكلات جوامع بشرى مى‏داند و معتقد است كه هيچ نظامى غير از نظام اسلام نمى‏تواند سعادت بشر را فراهم سازد.[۵] ادامه خواندن سید قطب و واکنش به نطفه انحرافی جریان اخوان المسلمین(۲۶۰)

تولید اسلام آمریکائی – سکولار . از اخوان المسلمین تا اخوان المفلسین و اخوان الشیاطین (۲۵۹)

  • تولید اسلام آمریکائی سکولار . از اخوان المسلمین تا اخوان المفلسین و اخوان الشیاطین (۲۵۹)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

سیر تدریجی انحراف در جریان اخوان المسلمین:در جنوب و شرق ایران مدت مدیدی است که ازنزدیک شاهد تکاپوی عده ای تازه به دوران رسیده موسوم به «اخوان المسلمین» در میان اهل سنت ایران می باشیم وچه بسیاردر نصیحت وارشاد آنها کوشش شده واز ایشان دعوت به مصاحبه ومصالحه وحتی مناظره بعمل آمده،اما در عوض راه گریز وفرار در پیش گرفته و پاسخی جز ابا نداشته اند،ودر این برهه بحرانی نه تنها تخم اختلاف واختناق پاشیده اند بلکه بیش از پیش بارورش نیز ساختند.

این سازمان بعد از شهادت حسن البنا و سید قطب،درکشورهای عربی به انحراف کشیده شد و از رواج افتاد ، ولی در ایران بعلت لذیذ بودن«این جدید»، از طرف عده ای از جوانان متدین مورد استقبال قرار گرفت وبدون آشنایی به ماهیت آن،در ترویجش تبلیغ شد. گرچه آیت الله محمد تقی قمی همراه آیت الله محمد حسین کاشف الغطاء(۱۹۵۴م)در دارالتقریب مصر وهمچنین آیت الله ابوالقاسم کاشانی درسال ۱۹۴۸م درعربستان سعودی با امام حسن البناء موافقات و مذاکراتی پیرامون وحدت داشته اند، ویا در سال ۱۹۵۴م(۱۳۳۵ش) مجتبی نواب صفوی در سوریه شیعه جعفری بودن را مشروط به پیوستن در جرگه اخوان المسلمین دانسته، ولی نشر ونشأت پدیده اخوان المسلمین  ناقص در ایران، به زمان جنگ عراق وایران وسرازیر شدن پناهنگان و آوارگان عراقی به این مرز وبوم بر می گردد.

اخوان وشهیدباذن الله –  حسن البناء :

امام حسن البنا متولد ۱۹۰۶م(سه سال کوچکترازمودودی) یک تحصیل کرده دانشسرای تربیت معلم اسماعیلیه مصر وحصافی شاذلی مشرب[۱]،با بضاعت علمی که داشت بارمسئولیت دینی را بدوش گرفت و،با اینکه سازمان اخوان المسلمین درمارس ۱۹۲۸م در۲۱سالگی عمرش تأسیس شد ولی هیچ وقت قصد حزبگرائی نداشت و همانگونه که ازخاطراتش بر می آید عنوان «اخوان المسلمین» را اطرافیانش بر گزیدند. حسن البنا دعوت اخوان المسلمین را دعوتی سلفی وطریقتی سنی و حقیقتی صوفی معرفی می کند .

به گفته محمد قطب اطرافیان حسن البنا به چند دسته تقسیم می شدند،عده ای صوفی بودند ونهضت اخوان را صوفی می پنداشتند وگمشده خودشان را در آن می جستندو….وعده ای هم سیاسی بودند واخوان را یک حزب سیاسی تصور می کردند(وبعدا نیزاز آن چیزی جز هیئتی سیاسی وشرکتی اقتصادی باقی نگذاشتند)، وعده ای هم رضایت حق را در نظر داشتند. [۲]

حکومت مصر دربنای ساختمان خودش از حسن البنا بسان سنمار استفاده تام برد، با وجود این دراواخر عمرش به مکر مکاران قدرت پی می برد ومتوجه پاره ای ازاشتباهاتش می شود،که معمولا در مرحله ی  تطبیق هر رهبر و امیری ممکن است  به آنها دچار شود، اما درسال ۱۹۴۹ به درجه رفیع شهادت که مطلوب همه خوبان است نائل می شود.[۳]

جماعت اخوان المسلمین بر سه پایه ی سازمان نظامی آشکار، سازمان نظامی مخفی و سازمان علنی و فعالیتهای حزبی آشکار استوار بود، که می توان در دعوت و جهاد آن را خلاصه نمود . ادامه خواندن تولید اسلام آمریکائی – سکولار . از اخوان المسلمین تا اخوان المفلسین و اخوان الشیاطین (۲۵۹)

دین سکولاریسم و تولید و ساختن جريانات موازي با اسلام(۲۵۸)

دین سکولاریسم و تولید و ساختن جريانات موازي با اسلام(۲۵۸)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

زماني كه يهوديان از پيشرفت دعوت سيدنا عيسي عاجز ماندند و آزار و اذيت و شكنجه‌هايشان به نتيجه نرسيد يكي از آنان به اسم «پولس» ظاهرا وارد دين مسيح گشت و از درون با آوردن خرافات و انديشه‌هاي انحرافاتي در دين مسيحت انحرافات وحشتناكي به وجود آورد و با آوردن روايات و نسبت دادن الوهيت و خدايي به سيدنا مسيح مسير كلي دعوت مبارك و رهايي بخش مسيح را در كانالي هدايت كرد كه در اساس با اصل و هدف دعوت آورنده پيام در تضاد و مخالفت بود و بعدها مسبب پيدايش مذاهب مختلفي در مسيحيت گشت كه از اين مصیبت خون هزاران ايماندار به مسيحيت پايمال گشت.

وجود اينگونه خرافات و انحرافات آشكار و ساخته شدن جريانات موازي در شریعت مسيحيت باعث به وجود آمدن تفرقه و چند دستگي و در نهايت ضعف، سستي و تحريف كامل  هدف دعوت از مسير اصلي اش گرديد به نحوي كه بر اثر رشد جريانات انحرافي ابداعي شناخت اصل نيز مشكل و پس از گذشت سال‌هاي نه چندان زياد تقريبا غير ممكن گرديد و يهوديان كه خود را قاتل سيدنا عيسي مي‌دانستند توانستند با ايجاد يك جريان انحرافي مسيحي  در داخل شریعت مسيحيت به موفقيت بزرگي دست يابند. جالب اينجاست كه آن‌ها قسمتي از انجيل كه به نام «پولس» است هيچ روايت يا سخني از سيدنا عيسي در آن وجود ندارد بلكه تماما گفته‌ها و سخنان همين شياد شيطان صفت مي‌باشد.

پس از ظهور اسلام يهوديان باز از مذهب سازي و ساختن جريانات موازي با اسلام دست برنداشتند و همگام با جريان مبارك اسلام شروع به توليد مذهبي جديد نمودند كه امام علي در همان آغاز پيدايش آن‌ها عده‌ي بسياري از آنها را نابود گردانيد اما باز به رشد سرطاني خود ادامه دادند. يهوديان علاوه بر آن جهت آلوده تر كردن رسالت دين اسلام اقدام به حديث سازي و دروغ بستن به زبان رسول الله صلي الله عليه وسلم نمودند که به اسرائیلیات مشهوراند . ادامه خواندن دین سکولاریسم و تولید و ساختن جريانات موازي با اسلام(۲۵۸)

اسلوبهای جنگ روانی سکولاریستهای قریش و معاصر در برابر قانون شریعت الله : (۲۵۷)

اسلوبهای جنگ روانی سکولاریستهای قریش و معاصر در برابر قانون شریعت الله : (۲۵۷)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مبارکفوری چند نوع از این اسلوبهای جنگ روانی را برشمرده است :

۱- تحقیر و تمسخر، ریشخند و خندیدن به قصد آبروریزی مسلمانان و سبک شمردن نیروی معنوی آنها، همچنین رسول الله صلی الله علیه وسلم  را با اتهامات تمسخر آمیز و دشنامهای احمقانه و … هدف قرار می دادند.

۲- تشویش اذهان مردم پیرامون تعالیم نبوی و برانگیختن شبهه ها و پخش تبلیغات دروغین و نشر اکاذیب و ایرادهای واهی نسبت به این تعالیم و شخصیت رسول الله صلی الله علیه وسلم  و ادامه دادن به این تبلیغات و غوغاها جهت مشغول کرد اذهان عمومی و دور کردن مردم از رسول الله صلی الله علیه وسلم  …

۳- مبارزه با قرآن از طریق اسطوره های گذشته و مشغول کردن مردم جهت منصرف شدن آنها از قرآن … نضر بن حارث به حیره رفت و آنجا داستان و اسطوره های پادشاهان ایرانی مانند رستم و اسفندیار را فرا گرفت. هرجا که رسول الله صلی الله علیه وسلم  جهت دعوت مردم به دین خدا و هشدار مردم از خشم خدا می نشست، نضر پشت سر او می رفت و می گفت : قسم به خدا سخنان محمد از سخنان من شیرین تر نیست و مردم را جمع می کرد و داستان پادشاهان فارس و داستان رستم و اسفندیار را برای آنان تعریف می کرد سپس می گفت : سخنان محمد کجا مثل سخنان من است؟

۴- چانه زدن بر سر اینکه اسلام و نظام جاهلی سکولاریستی  در یک میان راهی به هم برسند به صورتی که سکولاریستها از بعضی موضعهای خود دست بردارند و رسول الله صلی الله علیه وسلم  هم از بعضی قوانین شریعت صرفنظر کند و در این مورد خداوند موضع رسول الله صلی الله علیه وسلم  را روش می کند و می فرماید :وَدُّوا لَو تُدهِنُ فَیُدهِنُونَ  (قلم/ ۹) ايشان دوست مي‌دارند كه نرمش و سازش نشان دهي، تا آنان هم نرمش و سازش كنند (بدين اميد كه برخي از فرمانهاي خدا را به خاطر آنان ترك كني، و در بعضي از مسائل با ايشان همگام و همآهنگ شوي)

دوست دارند که مداهنه و سازش  کنی تا مداهنه و سازش  نمایند».اما در برابر با رد هر گونه سازشی کفار سکولار و دین سکولارشان مورد خطاب قرار گرفته که : قُل یا أَیُّهَا الکافِرُونَ* لا أَعبُدُ ما تَعبُدُونَ … لَکُم دینُکُم وَلِیَ دینٌ (کافرون / ۱-۳)بگو : اي كافران ! آنچه را كه شما ( بجز خدا ) مي‌پرستيد ، من نمي‌پرستمو شما نيز نمي‌پرستيد آنچه را كه من مي‌پرستم ادامه خواندن اسلوبهای جنگ روانی سکولاریستهای قریش و معاصر در برابر قانون شریعت الله : (۲۵۷)