انتظار عمومی سکولارها از مسلمین ساکن در اروپا و آمریکا (۲۱۵)

انتظار عمومی سکولارها از مسلمین ساکن در اروپا و آمریکا (۲۱۵)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مسلمانان اروپا با داشتن اعتقادات مشترک، جامعه واحدی را تشکیل نمی‌دهند؛ زیرا کشورهای مبدأ آنها متفاوتند و از نسل‌های مختلفی با گرایش‌های مذهبی و سیاسی مختلف تشکیل شده‌اند. آنها در بافتی زندگی می‌کنند که به سرعت در حال تغییر و تحول است. اما وضع مسلمانان اروپا با آمریکا بسیار متفاوت است؛ مسلمانان ساکن در آمریکا نسبت به مسلمانان ساکن اروپا احساس تعلق بیشتری به جامعه سکولار مقصد دارند. آمریکایی‌ها نسبت به مردم اروپا کمتر احساس تمدن ریشه دار می‌کنند چون خود بر ویرانه های تمدن سرخ پوستها منازل خود را بنا کرده اند ، به علاوه اروپا از دیرباز با کشورهای عربی و مسلمان همسایه بوده است و به صورت طبیعی دو منطقه نزدیک به هم با فرهنگها و ارزشهای متفاوت  باعث برجسته تر شدن نقاط اختلاف و ایجاد اصطکاک می گردد، همین امر باعث شده که وضعیت مسلمانان در اروپا بدتراز آمریکا باشد.

به‌طور کلی می‌توان مسلمانان در غرب را از جنبه‌های مختلف قومی و ملی، طبقه (درجه تحصیلات و شغل و سابقه قومی) و نسل دسته‌بندی نمود. رشد جمعیت مسلمانان در اروپا، که جمعیتی نزدیک به ۳۵ میلیون را تشکیل می‌دهند، کشورهای اروپایی را با نگرانی روبرو ساخته است.

” آمار نشان می‌دهد که دست کم ۷ میلیون مسلمان در ایالات متحده آمریکا زندگی می‌کنند و طی دهه‌های اخیر، تعداد زیادی از موسسه‌ها و مراکز فرهنگی اسلامی در این کشور پا گرفته‌اند که در پهنه آمریکا نقش مهمی را ایفا می‌کنند. در کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز حدود ۳۵ میلیون مسلمان زندگی می‌کنند که پیش بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۰ تقریباً ۱۰ درصد از کل جمعیت قاره اروپا را به خود اختصاص دهند. در کشورهای عضو اتحادیه اروپا ۷۰۰۶ مسجد، اتحادیه و انجمن اسلامی وجود دارد که بیش از ۱۶ میلیون مسلمان از خدمات این مراکز بهره‌مند می‌شوند.

تعداد مسلمانان ایتالیا کمتر از یک میلیون نفر است که ۸۰ هزار تازه‌مسلمان هم به آنها اضافه می‌شوند. مسلمانان این کشور ۴۵۰ مسجد بنا کرده‌اند، اما دولت ایتالیا هنوز اسلام را از ادیان رسمی این کشور به حساب نمی‌آورد. در آلمان بیش از ۳ میلیون مسلمان زندگی می‌کنند که اکثر آنها اهل ترکیه هستند، اما آلمانی‌ها هم مسلمانان را بیگانه و خطرناک می‌دانند. ادامه خواندن انتظار عمومی سکولارها از مسلمین ساکن در اروپا و آمریکا (۲۱۵)

وضعیت مسلمین مهاجر در حکومتهای سکولارخارجی (۲۱۴)

وضعیت مسلمین مهاجر در حکومتهای سکولارخارجی (۲۱۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

محدودیتهای مسلمین مهاجر در سرزمینهای کفار سکولار خارجی

در صدر اسلام، مسلمین مهاجر در حبشه، به عنوان یک اقلیت مهاجر، در امور مربوط به زندگی شخصی و عمل به شریعت اسلام از جانب حکومت نصرانی حاکم محدودیت قانونی برای آنها ایجاد نمی شد و مسلمین در امور فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و روابط سیاسی و دیپلماتیک خود نیز از شریعت اسلام و دستورات موجود در آن تبعیت می کردند

اما در وضع موجود و ازجانب حکومتهای سکولاری که ادعای آزادی بیان و مذاهب را دارند آشکارا دیده می شود که این آزادی تنها مختص به دین سکولاریسم و مذاهب، فرهنگ، ارزشها و رفتارهای خاص سکولاریستی می باشد .  سایر شریعتهای آسمانی به آسانی از این آزادی و حقوق محروم بوده و دیکتاتوری قوانین دین سکولاریسم بر آنها تحمیل می گردد . به همین ترتیب مسلمین ناچارند به آسانی اکثریت دین اسلام، که مربوط به قوانین و باید و نبایدهای زندگی اجتماعی و دنیوی انسانها می شود، را به نفع دین سکولاریسم کنار بگذارند .

در این صورت علاوه بر آنکه مسلمین در امور داخلی خود توان عمل به قوانین شریعت الله را ندارند ،

بلکه محدودیتهای دست پاگیر دیگری نیز از جانب دین سکولاریسم بر آنها تحمیل شده است که می توان به موراد زیر اشاره کرد :

  • مبارزه با اسلام تحت عنوان مبارزه با تروریسم و گسترش اسلام هراسي
  • رفتار خشونت آميز و حمله به مسلمانان و مراكز تجاري آنان
  • مشكلات فراوان براي دريافت مجوز ساخت مسجد
  • به آتش كشيده شدن مساجد
  • ارائه نشدن دروس اسلامي در مدارس برغم حضور دانش آموزان مسلمان
  • تبعيض و بي عدالتي اجتماعي نسبت به مسلمین بخصوص زنان مسلمان . بزرگترين مشكل در اين زمينه درمورد زنان محجبه است كه برغم برخوداري از توانمندي و تخصص، شانس كمتري براي شغل يابي دارند
  • ظاهر ديني پيروان اسلام و ابراز آشكار باورهاي مذهبي موجب شده آنان از دستيابي به شغل مناسب محروم شوند انتظار عمومی سکولارها از مسلمین ساکن در اروپا و آمریکا

وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ ترکستان شرقی (۲۱۳)

وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ ترکستان شرقی (۲۱۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

وضعیت مسلمین چین و ترکستان شرقی تحت اشغال سکولار- سوسیالیستها

تاریخ حضور مسلمانان در چین به اندکی بعد از وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) باز می گردد . آنچه از اظهارنظرهایی که بر اساس اسناد و مدارک کهن چینی مطرح شده‌اند، به‌دست می‌آید، بر این نکته صحّه می‌گذارد که می‌توان دومین سال امپراتوری یونگ‌وی را ـ که مقارن با اعزامسعد بن أبی‌وقّاص در رأس هیئتی از سوی عثمان، سومین خلیفهٔ مسلمین، به چین است ـ سرآغاز انتشار دین مبین اسلام در چین دانست. (یوان بی تا)[۱]بازرگانان عرب  نیز با خود اسلام را به چین بردند و عرب ها و فارس ها مناطقی را در شهرهای چین همچون گوانگژو، یانگچو، چوانچو و … را ایجاد و با حفظ دین خود و پایبندی به قوانین چین با چینی های وصلت کردند.

‌ترکستان شرقی  در طول تاریخ حکومت‌های مستقل زیادی را به خود دیده و به‌نوعی رشتهاتصال چین با دنیای اسلام بوده است. عنوان قدیمی‌تر این استان ـ که هنوز هم اویغورهای ساکن در آن ترجیح می‌دهند محل سکونت خود را با آن عنوان بخوانند ـ «ترکستان شرقی» است. این عنوان در سال ۱۸۸۴ میلادی، در دوره امپراتوری «منچو»، به‌دنبال تسخیر این منطقه توسط چینی‌ها، به سین‌کیانگ که در زبان چینی به معنای «سرزمین نو» است، تغییر یافت.

شناسنامه

نام اصلی : ترکستان شرقی

نام اشغالگری: زین ژئانگ

نام جهانی سکولار: سینکینگ

مساحت: تقریبا معادل ایران

مرکز: اورومچی

زبان محلی: اويغوري ( لهجه ای از زبان های ترکی )

شهرهای مهم: اورومچی، تنگری داغ (چینی ، تیانشان!)، کاشغر(قاشقار)، ختن، آلتون، قرمای، خامو، تورفان، یارکند، قولجه، کؤمؤل، آغسو، قوشه

«اویغور»ها ،«ئویغور»ها یا «اویقور»ها مردم ساکن ترکستان شرقی تحت اشغال هستند که منطقه سکونتشان، ایالت خود مختار سین‏کیانگ در شمال غرب چین نام گرفته  است. اویغورها یكی از اقوام قديمي ومهم تركان هستند كه داراي فرهنگ و تمدني غني و داراي خط اويغوري هستند. هر چند در طول تاريخ در منطقه وسيعي از چين و آسياي ميانه زندگي مي كرده اند، ولي اكنون بيشتر در مناطق شمال غرب چین امروزی زندگی می كنند. نام رسمی و چینی این سرزمین منطقه خودمختار زین ژئانگ (یا سین كیانگ) می باشد، اما اویغورها از نظر تاریخی این منطقه ،یعنی كشور خود را، اویغورستان یا تركستان شرقی یا به هر دو نام می نامند. ادامه خواندن وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ ترکستان شرقی (۲۱۳)

وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ اندلس (۲۱۲)

وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ اندلس (۲۱۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

اندلس و روند تدریجی محو تمدن اسلامی آن :

با آنکه اندلس در اثر فراهم کردن امکانات لازم برای تجار،  تشکیل ناوگان تجاری در دریا و برقراری امنیت در راههای زمینی به احیای تجارت و شکوفایی و رونق اقتصادی آن دیار سرعت حیرت انگیزی بخشیده بود، حیات شهری و شهر نشینی باعث تحسین و اقتباس فر هنگ اسلامی اندلس بعنوان تمدن برتر جهان آن زمان گشته بود. و در زمانی که سراسر اروپا در جهل و بی خبری کامل بود اندلس به تنهایی پرچمدار دانش وتمدن در غرب بود. مسلمانان حدود ۸۰۰ سال دراسپانیا، قدرت را در دست داشتند و اسپانیا در این مدت، مهد علم و تمدن شده بود.[۱]

دوران حکومت ۸۰۰ سالۀ مسلمانان بر جنوب اروپا (اسپانیا و پرتقال ) دوران درخشان و روشنی است که البته عاقبتی بسیار تلخ و دردناک دارد . پس از حضور مسلمین در اندلس، آزادی دینی، علم اندوزی و تحصیل دانش، سطح رفاه و زندگی، رشد تمدن و … در بالاترین سطح خود بود.

آن زمان که “ماریا” راهبۀ مسیحی در نامه ای به اسقف طلیطله این گونه می نویسد: تا ۶۰ سالگی جز انگشتانم که مکرر به آب مقدس رسیده، بدنم با آب آشنایی نداشته و شست وشو نشده است. در همان زمان در شهر قرطبه به تنهایی ۹۰۰ حمام عمومی وجود داشت که اغلب با سنگ مرمر ساخته شده بود و این نشان دهندۀ میزان پیشرفت و رفاه مسلمانان بود.[۲]

«لاين پل‏» مستشرق انگليسى مى‏نويسد:«اسپانيا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانى ساخته بود . . . علوم و ادب و صنعت فقط در همين سرزمين اروپايى رونق داشت و از همين رهگذر بود كه علوم رياضى، فلكى، گياه‏شناسى، تاريخ، فلسفه و قانونگذارى فقط در اسپانياى اسلامى تكميل شده و نتيجه داده بود .»[۳]

جالب است كه بدانيم اين تحول و پيشرفت در اندلس زمانى بود كه اروپا گرفتار دوره ركود علمى قرون وسطى بود . دكتر «مارتينز مونتابث‏» مستشرق اسپانيايى مى‏گويد:اگر حاكميت هشت قرنه اسلام بر اسپانيا نبود، هرگز اين كشور وارد گردونه تاريخ تمدن نمى‏شد . اين دوره در حالى كه اروپاى همسايه، اسير تيرگى جهل و عقب ماندگى بود، روشنايى خرد و فرهنگ را به آنجا منتقل كرد .[۴]

با ايجاد مدارس رايگان، همگانى كردن آموزش و ترويج فرهنگ علم دوستى و دانش پژوهى در اندلس، بزرگانى در ميدان علم و اختراع قدم نهادند و تازه‏هايى را به بشريت و جهان علم عرضه كردند . در پزشكى با ظهور افرادى چون على بن عباس، زهراوى، باهلى، ابن زهر، و . . . بدان پايه از تخصص علمى رسيدند كه جراحى‏هاى دقيق چشم را انجام مى‏دادند .[۵] ادامه خواندن وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ اندلس (۲۱۲)

منظور از حکومتهای سکولار – لیبرال (۲۱۱)

منظور از حکومتهای سکولار –  لیبرال (۲۱۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

حکومت سکولار در معنی غیر کمونیستی آن حکومتی است که با دین [ آسمانی ] ضدیّت ندارد، اما دین [ آسمانی ] را نه مبنای مشروعیّت خود قرار می دهد و نه مبنای عمل خود؛ وقتی می گوییم حکومت سکولار است به این معناست که نه مشروعیّت خود را از دین [ آسمانی ] کسب می کند و نه احکام و قوانین عملی خود را[۱]

در حکومت  سکولار – لیبرال  با زیر پا نهادن تمام قوانین مربوط به زندگی اجتماعی  ، اعتقاد به بخشی از دین آسمانی  در مورد مسائل محدود شخصی از ميان نمی‌رود اما به يک انتخاب تبديل می‌شود، به گزينه‌ای در ميان مجموعه‌ای از گزينه‌های ديگر .

یک دولت سکولار لیبرال یا کشور سکولار [۲] با آنکه با تمام قوانین دین اسلام در امور جامعه سر ناسازگاری دارد اما دولتی است که نه باورهای  شخصی مذهبی را پشتیبانی می‌کند و نه با آنها تا زمانی که از زندگی اجتماعی و اداری مردم خود را کنار کشیده باشد مخالفت می‌کند ، در این صورت و با چنین پیش شرطی ، دولت و قوانین دین سکولاریسم در باب دین اسلام و شریعتهای آن بصورت خنثی عمل می‌کنند. یک دولت سکولار لیبرال با تمامی شهروندان فارغ از اعتقاد به دین اسلام  و شریعتهای آن یا عدم ایمان به آنها ، یکسان رفتار می‌کند و به افراد خاصی بخاطر داشتن دین اسلام و شریعت خاصی از اسلام بهایی داده نمی‌شود.. در بیشتر حالات چنین دولتی غیر از دین سکولاریسم ، دین رسمی یا چیز مشابهی ندارد. چرا که در کشور سکولارلیبرال غیر از دین سکولاریسم ،  دین و مذاهب دیگر یک امر شخصی محسوب می‌گردند.

دولت سکولار لیبرال برپایه دفاع از آزادی ادیان در حد باورهای فردی و درونی اشخاص  و مبارزه و سرکوب قوانین شریعتهای آسمانی در امور زندگی اجتماعی و عمومی انسانها که هدف دینسکولاریسم است بنا شده‌است.. قانون همگی شهروندان را به طور یکسان بدون دخالت قوانین شریعتهای آسمانی ، تحت پوشش قرار می‌دهد. و از این لحاظ هیچ گونه اجازه ای به اجرایی شدن قوانین دینی در امور اجرایی و آموزشی جامعه نمی دهد . شهروندان یک دولت سکولار لیبرال مجبور نیستند بی خدا باشند.

کشور سکولار لیبرال  لزوماً «سیاست بی‌خدایی» ندارد، بلکه (همانند متمم اول قانون اساسی ایالات متحده آمریکا) مانع ورود شریعتهای آسمانی  در قلمرو قوانین حکومتی کشور و مانع از چیرگی و مستولی مذهبی در قیاس با مذهبی دیگر است. هدف از کشور سکولار لیبرال ، تشکیل پلورالیسم سیاسی در جامعه‌ بر پایه ی دین سکولاریسم است .

 

 

[۱] عبدالکریم سروش ، معنا و مبنای سکولاریسم ، کیان، ش ۲۶، ص ۶٫

[۲]Secular state

نگاه کلی حکومتهای کمونیستی به شریعتهای آسمانی (۲۱۰)

نگاه کلی حکومتهای کمونیستی به شریعتهای آسمانی  (۲۱۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

با تعریفی که از دین سکولاریسم ارائه گردید به این نکته ی اساسی می رسیم که سکولاریسم به تعبیر بسیارى از جامعه شناسان یک گرایش شریعت  ستیزانه است که در مواردى که ممکن باشد، معتقد به حذف دین اسلام از زندگی بشربه طور کلّى و استغناى آدمى از وحى و شریعت است.

قدر مشترک‌ همه‌ حکومت‌های‌ سکولار این‌ است‌ که‌ مبنای‌ قانون‌ چیزی‌ غیر از خواست‌ دین‌ ماورأ طبیعی‌ باشد؛ یعنی‌ دموکراسی‌ می‌گوید: مبنای‌ قانون، خواست‌ اکثریت‌ مردم‌ جدای‌ از دین‌ ماورأالطبیعی‌ است. در فاشیسم، خواست‌ ‌افرادِ‌ حاکم‌ بر حزب‌ بدون‌ در نظر گرفتن‌ دین‌ ماورأالطبیعی، مبنای‌ اصلی‌ است، دیکتاتوری‌ پرولتاریا هم‌ می‌گوید: خواست‌ دفتر سیاسی‌ حزب‌ بدون‌ مسائل‌ ماورأالطبیعی .

در نگاه کلی به دین سکولاریسم روشن می گردد که جدا شدن‌ دین‌ اسلام از زندگی بشری هدف‌ اصلی‌ آن‌ها نیست‌ بلکه‌ یکی‌ از پایه‌های‌ دین سکولاریسم است؛ یعنی‌ هیچ‌وقت‌ کسانی‌ نمی‌آیند یک‌ نظام‌ دیکتاتوری‌ سکولاریستی برپا کنند تا به‌ این‌ هدف‌ برسند. یکی‌ از پایه‌های‌ دموکراسی‌ لیبرال ممکن‌ است‌ مبارزه‌ با شریعتهای اسلامی باشد، ولی‌ هدف‌ اصلی‌شان‌ نیست، مگر این‌ که‌ حکومت‌الحادی‌ باشد، چون‌ در حکومت‌های‌الحادی‌ – مثل‌ شوروی‌ سابق‌، چین، کره ی شمالی و غیره – گاهی‌ مسئله‌ مبارزه‌ با دین‌ اسلام به‌ صورت‌ یک‌ هدف‌ در می‌آید آنها می‌گفتند: تا شریعتهای آسماآسمانی و دین متکی بر وحی از سر راه‌ برنداشته‌ نشود به‌ اهدافِ‌ خود نمی‌رسیم.

 

سكولاريزاسيون در قالب جهاني سازي و آمريكايي سازي (۲۰۹)

سكولاريزاسيون در قالب جهاني سازي و آمريكايي سازي (۲۰۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مي توان گفت در نیمه قرن نوزدهم، مجموعه تمدنی سكولار غرب، با نگاه خاص به عالم، دیگران و خویشتن شکل گرفت. این نگاه با این تلقی به وجود آمد که جهان در ذات خود ماده است و آن چیزی که بر آن سیطره دارد، قانون حرکت مادی است و هر آنچه غیرمادی می باشد، ذات ندارد و نمی توان آن را در هنگامی که امور دنیوی و اجتماعی مان را اداره می کنیم، معتبر بشماریم. و قطعاً هیچ چیز ثابتی در عالم و از جمله در طبیعت بشری وجود ندارد و همه چیز دائماً در حال تغییر است.

با این نگاه، جهان از ارزش ها جدا شد و به قول انگلیسی ها value – freeشد، به این معنی که هیچ معیار انسانی و اخلاقی و آسمانی یافت نمی شود و حتی اگر چیزی مثل این معیارها یافت شود، بی شک تغییر خواهد کرد و اگر هم غیر مادی باشد، نمی توان به آن اعتماد کرد. همه اینها به معنی از بین رفتن قدرت کنترل رفتار افراد و گروه ها و ظواهر اجتماعی است. در نبود این معیارها، آن نقطه اتکای انسانی از بین رفته و نژاد پرستی و فلسفه داروینی- که قدرت را تنها معیار برای حکومت و تنها مکانیسم برای حل اختلاف می داند- ظهور کرده است.

در همین چهارچوب، ساختار استعماری غرب با نگاهی مادی و سكولار متولد شد و استراتژی سكولارغربی برای بقیه جهان به شکلی ساده طراحی شد که بر اساس آن، جهان یک ماده مصرفی است( منبع مواد خام، اشتغال ارزان، بازارهای بیمه شده و …) و نژاد سفید می تواند آن را به کار گیرد، با این پندار که او نژاد برتر و قوی تر است. با همین رویکرد، ارتش های اروپا و سپس آمریکا به راه افتادند و جهان را – یعنی آنچه بین خودشان و اطرافشان بود- به مناطق تحت نفوذ تقسیم کردند و نگاه خود را به همه جهان تحمیل کردند.

به دنبال جنگ جهانی دوم و تضعیف موقعیت اروپا به ویژه انگلستان، آمریکا توانست نقش مسلطی در تحولات جهانی ایفا کند و همپای گسترش سلطه سیاسی، به گسترش ارزش های فرهنگی خود که فرهنگی برآمده از تمدن سكولار و  مادی غرب بود، بپردازد و این همان روندی است که از آن با عنوان آمریکایی سازی یاد می شود. ایالات متحده آمريكا به دلایل تاریخی، اقتصادی و سیاسی و نیز فرهنگی و فکری، بیشتر از دیگران علاقه مند است که یک تمدن سکولار مادی نمونه باشد و ديگران را نيز شبيه خو گرداند . ادامه خواندن سكولاريزاسيون در قالب جهاني سازي و آمريكايي سازي (۲۰۹)

غرب شناسی از ضروریات آشکار کفر به طاغوت در جامعه (۲۰۹)

غرب شناسی  از ضروریات آشکار کفر به طاغوت در جامعه (۲۰۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

خطر جدیی که در جهان اسلام بسیار مایه نگرانی است،تلاش برخی حکام سرزمینهای مسلمان نشین  در مراکز دانشگاهی و با همکاری پایگاه های خبری سکولارهای جهانی به رهبری آمریکا به منظور سکورلاریزه کردن اسلام  به سبک جهان نصرانیت است.علاوه بر تمام دانشگاههای موجود در اتحادیه ی اروپا و آمریکا و استرالیا و روسیه، دانشگاه هایی چون دانشگاه  زیتونه تونس و دانشگاه های کشورهای حاشیه خلیج فارس، عراق،  لبنان، مالزی، مصر و ترکیه  به عنوان مهمترین پایگاه های این جنگ نرم و روانی هستند که در آنها اسلام به روش سکولار مورد مطالعه قرار می گیرد، به نحوی که تفکر سکولار درباره اسلام مایه مباهات و مترقی بودن افراد فارغ التحصیل این دانشگاهها  شده است .

بر همین اساس، در بسیارى از جوامع مسلمین، نوعى دوگانگى عقیدتی – فرهنگى و در شکل فاجعه‏آمیزتر آن، انقطاعاز قوانین شریعت الله شکل گرفته است . امروزه براى برخورد با عقاید و فرهنگ بیگانه و به عبارت دیگر، این مهمان ناخوانده ی سنتی، «غرب شناسى‏» از ضروریات آشکار جامعه ماست.

یکى از لایه‏هاى غرب‏شناسى امروز شناخت عقیده ی حاکم بر آن است. این گفتارنیز تلاشى در جهت ارزیابى شناخت عقیده ی مشترک حاکم بر غرب مهاجم است .  امید آنکه با شناخت غرب در ابعاد گوناگونش و چالشى که امروزه در حیات عقیدتی آن سامان با شریعتهای آسمانی به چشم مى‏خورد، بتوان با درک واقع‏بینانه‏اى با آن برخورد نمود. ادامه خواندن غرب شناسی از ضروریات آشکار کفر به طاغوت در جامعه (۲۰۹)

تطبیق جاهلیت تعریف شده در قرآن با جاهلیت موجود دین سکولاریسم (۲۰۸)

تطبیق جاهلیت تعریف شده در قرآن با جاهلیت موجود دین سکولاریسم (۲۰۸)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

از كلمه «جاهليت» در چهار سوره مدنى قرآن كريم ياد شده است: آل عمران، مائده، احزاب و فتح. حال به موارد استعمال جاهليت در قرآن كريم مى‏پردازيم:

  • ظنّ جاهلى در پندار در آیه ۱۵۴ سوره آل عمران
  • حكم جاهلى در قانون‏گذارى در آیه ۵۰ سوره مائده
  • جاهليت به معنى خُلق و رفتار و نمودن زينت‏ها در آیه ۳۳ سوره احزاب
  • جاهليت به معنى حميّت و تعصّب در آیه ۲۶ سوره فتح

در قرآن كريم وي‍‍ژگي هاي زمانه ي جاهليت چنين معرفي شده اند:

  • حُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ (مائده/۵۰)اين عبارت به معني پيروي از حكم و قانون، رفتار خلاف قانون الهي و مبتني بر هوا و هوس و روي گرداني از دستورات الهي آمده است. احكام و قوانين سکولاریستی  كه امروز بر جهان حكومت مي كنند،قوانين حقوق بشر، قوانين اساسي حاكم بر كشورها، قوانين اقتصادي، سياسي و حقوقي حاكم بر روابط بين الملل و… مي توان گفت هيچ يك از قوانين سکولاریستی فعلي مسلط بر جهان از قوانين و دستورات الهي اخذ نشده اند و بلکه برضد این قوانین و در راستای نابودی این قوانین به وجود آمده اند
  • ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ (آل عمران/۱۵۴)به مفهوم حاکم شدن ظن و گمان و شکاکیت در عقاید و جهانبینی است . آنچه امروزه در مجامع درسخوانده ها و عوام سکولار دیده می شود بنیان گذاری عقاید و باورها در مورد خلقت انسان ، موجودات ، خدا ،بهشت و امور غیبی بر اساس توهمات است که شک و گمان زیر بنای آن است نه یقین و اطمینان .
  • تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ (احزاب/۳۳)بي پروايي زنان در جامعه و نماياندن زيور و آرايش هاي زنانه يكي ديگر از وي‍ژگي هاي دوران جاهليت بوده و هست. اين مورد نياز به واكاوي و تفحص خاصي ندارد. كل مردم سکولار یا سکولار زده ی جهان، امروز با اين موضوع كنار آمده اند كه « مي توان براي تبليغ حتي فقط يك ساعت مچي چند موجود بيچاره را كه نام انسان را بر پيشاني خود دارند، برهنه كرد و به نمايش گذاشت» آيا امروز اين موضوع در اروپا يا امريكا و سایر جوامع سکولار دنیا براي كسي تعجب برانگيز است؟
  • حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ (فتح / ۲۶)تأكيد بر خواسته هاي نا بجا، تعصب درباره نژاد و قوم وقبیله ، آگاهي هاي ناچيز و جانبداري بي دليل از عقايد و انديشه ها، معني حميت و تعصب جاهليت است.

ادامه خواندن تطبیق جاهلیت تعریف شده در قرآن با جاهلیت موجود دین سکولاریسم (۲۰۸)

مقایسه فرهنگ جاهلیت صدر اسلام و سکولاریسم کنونی/ شناخت جاهلیت ضرورتی همیشگی (۲۰۷)

مقایسه فرهنگ جاهلیت صدر اسلام و سکولاریسم کنونی/ شناخت جاهلیت ضرورتی همیشگی (۲۰۷)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

 

شناخت جاهلیت ضرورتی همیشگی

خداوند متعال می فرمایند: ‏وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ‏ (انعام/۵۵) اين چنين ( روشن و آشكار ) آيات ( قرآني و دلائل جهاني ) را توضيح مي‌دهيم ، تا راه ( نادرست ) گناهكاران ( از راه درست مؤمنان ) پيدا و نمودار شود .[۱]

عمربن خطاب می گویند : إنما تنقض عری الإسلام عروه عروه إذ نشأ فی الإسلام من لا یعرف الجاهلیه .  و حذیفه بن الیمان هم می گوید : کان الناس یسألون النبی عن الخیر ، و کنت أسأله عن الشر مخافه أن یدرکنی .[۲]«عرفت الشر لا للشر لکن لتوقیه و من لم یعرف الشر یقع فیه». شر را شناختم نه به خاطر خود شر، بلکه به دلیل محافظت از خود در برابر آن چون هر کسی که شر را نشناسد در آن می افتد .

چنانکه گفته می شود که : بضدها تتبین الأشیاء  و بالمثال یتضع المقال . یعنی با ضدها و با مثال و نمونه آوردن مسائل و گفتارها روشن می گردند .

یاران پیامبر خاتم که در جاهلیت بزرگ شده و آن را لمس کرده بودند به درستی و کاملا آن را می شناختند و زمانی که  به هر میزان ضد آن، یعنی اسلام را درک می کردند  بر ایمان آنها افزوده گشته و به همان اندازه از احکام و قوانین و برنامه های جاهلیت بیزار و متنفر می گشتند .

اما به دنبال این یاران نسلی به وجود آمد که نسبت به جاهلیت از شناخت کمتری برخوردار بودند، به همین دلیل پاره ای از برنامه ها و قوانین جاهلیت را با راه اسلام و توحید مخلوط نمودند . همین مخلوط نمودن حق و باطل باعث گردید که در شناخت دقیق هر دو راه  (اسلام و جاهلیت) دچار اشتباه گردند . ادامه خواندن مقایسه فرهنگ جاهلیت صدر اسلام و سکولاریسم کنونی/ شناخت جاهلیت ضرورتی همیشگی (۲۰۷)