تطبيق سناريوي ارتداد تمام شيعيان دنيا بر وضع موجود و هدف از طراحي چنين پروژاي (۲۰۶)

تطبيق سناريوي ارتداد تمام شيعيان دنيا بر وضع موجود و هدف از طراحي چنين پروژاي (۲۰۶)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

قبل از پرداختن به اصل موضوع و سپردن قضاوت به خوانندگان، لازم است جهت روشن شدن اين موضوع مقدمه اي تاريخي در باره ي جهاد در عراق بر علیه اشغالگران آمریکائی  بيان شود كه مي تواند كمك مفيدي باشد :

در ۱۱ فوریه ۲۰۰۳  اسامه بن لادن در نامه ای به مردم عراق ، که از طریق شبکه الجزیره پخش شد به آنها هشدار داد که خود را برای یک جنگ صلیبی با هدف اشغال یکی از پایتختهای قدیمی جهان اسلام ، چپاول ثروتهای مسلمانان ، و روی کار آوردن یک رژیم دست نشانده برای پیروی از دستورات واشنگتن و تل آویو به منظور صاف کردن راه تاسیس «یک اسرائیل بزرگ» آماده کنند. او به مردم عراق توصیه کرد برای یک جنگ طولانی علیه صلیبیون و بویژه درگیر شدن در یک جنگ شهری و خیابانی آماده شوند ، در ضمن روی اهمیت عملیاتهای شهادت طلبانه ای که ضربات و آسیبهای بی سابقه ای را بر پیکر آمریکا و اسرائیل وارد کرده تاکید نمود.

بن لادن حتی جهادگران عراقی را تشویق نمود تا تحت یک «همگرایی منافع» با «سوسیالیستها ی کافر» مثل بعثی ها و دیگر گروهها، علیه صلیبیون همکاری کنند . ارسال این پیام آشکاربن لادن آنهم پنج هفته قبل از تهاجم نیروهای آمریکایی و انگلیسی به عراق، با اقدامات فعالانه تری همراه شد.

نیروهای القاعده ،در همان اوایل امر حمله آمریکا به عراق، به همراه نیروهای صدر شیعه مذهب وبه دفاع ازمردمان شیعه ونهضت آنها، متحداً در شهرهای شیعه نشین به جنگ با آمریکا به عنوان دشمن مشترک می پرداختند وصدها جوان خود را در این راه فدا نمودند . اما زمانی که رهبران شیعه مذهب عراق  به همراه اخوان الشياطين و بعضي از عشاير اهل سنت با آمریکا متحد شدند وبر علیه مجاهدین وتحت رهبریت سکولارهای مرتد کرد وشیعه وارد جنگ با آنها گردیدند، جنگي ناخواسته بر مبارزين آزاديخواه  تحميل گردید. ادامه خواندن تطبيق سناريوي ارتداد تمام شيعيان دنيا بر وضع موجود و هدف از طراحي چنين پروژاي (۲۰۶)

هر كس با آمریکا و حکام مرتد برضد مسلمانان هم پیمان شود کافر است (۲۳۲)

  • هر كس با آمریکا و حکام مرتد برضد مسلمانان هم پیمان شود کافر است (۲۳۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

دین یعنی نظم وشیوه وشرع زندگی مردم چه حق باشدوچه باطل.[۱] پس چون قوانین سكولاريستي  نظم وضع زندگی مردمی است که در کشور شان این احکام اجرا می شود واگر به آن راضی باشند این احکام دین آنها ست ، اگر چه بپندارند که اسلام دین آنهاست . مثل مشرکان زمان پیامبرصلي الله عليه وسلم  می مانند که چیزی از شریعت ابراهیم را گرفته بودند وحج می کردند به دلیل اینکه بعدها پیامبر صلي الله عليه وسلم  فرمود بعد از امسال هیچ مشرکی نباید حج کند ؛ چون سوره برائت امر شد .  و آنها از افرادی که خداوند درباره آنها می فرماید : ‏وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ‏(یوسف/ ۱۰۶) ‏ و اكثر آنان كه مدّعي ايمان به خدا هستند ، مشرك مي‌باشند .. خدا رادر نماز و روزه و زکات و حج  و سکولاریسم را در حکم پرستش می کنند و ” ‏أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا‏ ” (نساء/۶۰) ( اي پيغمبر ! ) آيا تعجّب نمي‌كني از كساني كه مي‌گويند كه آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند ( ولي با وجود تصديق كتابهاي آسماني ، به هنگام اختلاف ) مي‌خواهند داوري را به پيش طاغوت ببرند ( و حكم او را به جاي حكم خدا بپذيرند ؟ ! ) . و حال آن كه بديشان فرمان داده شده است كه ( به خدا ايمان داشته و ) به طاغوت ايمان نداشته باشند . و اهريمن مي‌خواهد كه ايشان را بسي گمراه ( و از راه حق و حقيقت بدر ) كند. می خواهند داوری و حكم را پیش طاغوت ببرند ، بر این دلالت دارد وقبلا بحث کردیم که حکم بردن پیش این قوانین ایمان به طاغوت وعبادت برای آنها است .

فرموده خداوند : ” ا إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ‏ ” (یوسف/ ۴۰). فرمانروائي از آن خدا است و بس .  (اين، او است كه بر كائنات حكومت مي‌كند و از جمله عقائد و عبادات را وضع مي‌نمايد) . خدا دستور داده است كه جز او را نپرستيد . اين است دين راست و ثابتي ( كه ادلّه و براهين عقلي و نقلي بر صدق آن رهبرند) ولي بيشتر مردم نمي‌دانند (كه حق اين است و جز اين پوچ و ناروا است) . که یکتا پرستی خداوند را در حکم اجرا کند توحید را رعایت کرده وهر کس حکم را پیش غیر وی ببرد مشرک است . ” وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا “(کهف/۲۶) و در فرماندهی و قضاوت خود کسی را انباز (شریک) نمی گرداند. در این آیه خداوند نهی می کند که در حکم برای وی شریک گذاشته شود پس کسی که حکم را پیش غیر شرع وی ببرد مشرک وکافر است .

آیه : وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ(مائده /۴۴)وهر کس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است اووامثال او بیگمان کافرند نص صریحی است برکفر هرکس که حکم خدا راترک کندوبه غیر فرمان وشرع او حکم کند مثل حاکمین امروزه که به دستورهای وضعی و سكولاريستي  وشرعی بودن دولتی که حکم مورد اراده سازمان بین الملل است حکم می کنند. این آیه در مورد یهودیانی نازل شد که فکر می کردند ایمان دارند در حالی که به حکم فرض شده ار سوی خداوند بر آنها (رجم زناکار )عمل نمی کردند وحکم دیگری را جایگزین آن کرده بودند خداوند حکم به کفر آنها کرد و آیه در مورد هر شخص دیگری نیز که حکم خدا را تبدیل کند صدق می کند. ادامه خواندن هر كس با آمریکا و حکام مرتد برضد مسلمانان هم پیمان شود کافر است (۲۳۲)

بعضی از موارد و اسباب كفر اكبر سکولاریستها ی سرزمینهای مسلمان نشین (۲۰۵)

بعضی از موارد و اسباب كفر اكبر  سکولاریستها ی سرزمینهای مسلمان نشین (۲۰۵)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

از بزرگترين گناهاني كه موجب نافرماني خداوند سبحان مي شود كفر به اوست. و آن در مرتبه اي از گناهان است كه بالاتر از آن گناهي ديگر وجود ندارد و كافر در ترازوي الله سبحانه و تعالي پست ترين و پايين ترين منزلت را دارد. رسول الله  صلی الله علیه و سلم مي فرمايد: لَوْ كَانَتْ الدُّنْيَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ جَنَاحَ بَعُوضَةٍ مَا سَقَى كَافِرًا مِنْهَا شَرْبَةَ مَاءٍ [۱] اگر دنيا نزد خداوند به اندازه بال پشه اي ارزش داشت كافران از آب آن به اندازه يك جرعه نيز نمي نوشيدند.

به همين خاطر جزو رحمت خداوند نسبت به بندگانش اين است كه ايمان را بر آنها واجب گرداند و آنها را از كفر و عواقبش ترساند. و براي آنها آنچه كه كافر از عذاب هميشگي به سويش در آينده اي نزديك دچار مي گردند، بيان داشت. و اين ترساندن از كفر فقط در حق كافر نمي باشد بلكه شامل مسلمان نيز مي گردد از آن جهت كه شريعت اسباب كفر و مرتد شدن از اسلام را بيان داشته و حتي مسلمانان را هم از آن برحذر مي دارد و او را بر محافظت دينش وامي دارد كه آن با ارزشترين چيزي است كه مالك شده است.

پس شريعت بيان داشته كه سخت ترين و بزرگترين چيزي كه باعث كفر مي گردد كفر جحود و انكار مي باشد. مانند كفر كافران سکولاري كه وجود قیامت و زنده شدن را نفي نمودند و گفتند: قیامتي وجود ندارد و حيات تنها همين زندگي مادي است. ايشان به وجود قیامت اعتراف نمي كنند و به خداوند واقعی ايمان ندارند و زندگي از ديدگاه آنان همين گردش روزگار است و در اثناي اين گردشها دسته اي هلاك مي شوند و تعدادي تا زماني مشخص زنده مي مانند تا اينكه حيات آنها به پايان مي‌رسد و به هلاكت مي رسند.

و از اقسام كفر جحود و انكار تكذيب و به دروغ دانستن آنچه به ضرورت دانسته مي شود كه جزو دين است يا به مفهوم واضح تر دروغ دانستن آنچه كه به طور قطعي به دين نسبت داده شده است. مثلاً كسي واجب بودن نماز، روزه ماه رمضان، زكات، يا واجب بودن جهاد يا  اجرای حدود و مانند اينها را بدون عذر شرعي تكذيب كند كافر شده زيرا قرآن كه بر فرض و واجب بودن آن دلالت دارد را تكذيب كرده است. ادامه خواندن بعضی از موارد و اسباب كفر اكبر سکولاریستها ی سرزمینهای مسلمان نشین (۲۰۵)

حکم سکولاریستها ی کنونی در ادبیات مذهبی اهل سنت (۲۰۴)

حکم سکولاریستها ی کنونی در ادبیات مذهبی اهل سنت (۲۰۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

سکولار، شخصی است که به سکولاریسم منسوب است و سکولاریسم یعنی داشتن قوانین غیر اسلامی یا قوانین ساخته شده ی دست بشری که مخالف شریعت الله و موافق امیال و هوسهای بشری است، یعنی دینی که به بناء زندگی بر دوری از قوانین شریعت الله فرامی خواند و دین اسلام را از دخالت در امور دنیا برکنار می کند. بر این اساس تمام ضروریات اساسی قانون شریعت الله کنار نهاده شده و به جای آن قوانین بشری قرار داده می شود .

کسی که معتقد باشد اسلام برای اداره ی امور دنیوی مناسب نیست و یا این که فقط در پاره ای از زمان مناسب بوده و اکنون مناسبتی با تمدن ندارد و به عقب ماندگی فرامی خواند، در صورتی که به این امر جاهل است، باید به او آموزش داد و برایش دلیل آورد، اگر توبه کرد و به بالندگی و حقانیت و پیشرفته بودن و صلاحیت اسلام ایمان آورد، مسئله حل می شود، در غیر این صورت، کفر و ارتدادش ثابت می شود، حتی اگر روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بپندارد.

خداوند متعال می فرماید: ‏يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(بقره/۲۰۸)‏ ‏ اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! همگي (اسلام را به تمام و كمال بپذيريد و) به صلح و آشتي درآئيد ، و از گامهاي اهريمن (و وسوسه‌هاي وي) پيروي نكنيد (و به دنبال او راه نرويد) . بي‌گمان او دشمن آشكار شما استو همچنین می فرماید: ‏شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ‏(شوری/۱۳) ‏ خداوند آئيني را براي شما ( مؤمنان ) بيان داشته و روشن نموده است كه آن را به نوح توصيه كرده است و ما آن را به تو وحي و به ابراهيم و موسي و عيسي سفارش نموده‌ايم (به همه‌ي آنان سفارش كرده‌ايم كه اصول) دين را پابرجا داريد و در آن تفرقه نكنيد و اختلاف نورزيد . اين چيزي كه شما مشركان را بدان مي‌خوانيد (كه پابرجا داشتن اصول و اركان دين است) بر مشركان سخت گران مي‌آيد . خداوند هر كه را بخواهد براي اين دين برمي‌گزيند و هر كه (از دشمنانگي با دين دست بكشد و) به سوي آن برگردد، بدان رهنمودش مي‌گرداند  و نیز می فرماید: ‏وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (آل عمران/۸۵) و كسي كه غير از (آئين و شريعت) اسلام، آئيني برگزيند، از او پذيرفته نمي‌شود، و او در آخرت از زمره‌ي زيانكاران خواهد بود . ادامه خواندن حکم سکولاریستها ی کنونی در ادبیات مذهبی اهل سنت (۲۰۴)

آیت الله خمینی و اعلام مرتد بودن جبهه ملی به دلیل انکار یکی از احکام قرآن (۲۰۳)

آیت الله خمینی و اعلام مرتد بودن جبهه ملی  به دلیل انکار یکی از احکام قرآن (۲۰۳)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

اگرچه  شکل‌گیری جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق به سال ۱۳۲۸ و قبل از انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی برمی‌گردد اما فراز و نشیب‌های زیادی بر سر راه این جبهه وجود داشته است . در تابستان ۱۳۵۶ سه تن از رهبران جبهه ملی یعنی کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار طی نامه سرگشاده‌ای به شاه، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر را از وی خواستار شدند.

. رهبران جبهه ملی خواهان مواجهه با اصل سلطنت شاه نبودند بلکه هدف خود را مقابله با استبداد البته در چارچوب ساختار سکولاریستی حاکم معرفی می‌کردند . آیت الله خمینی نیز از اینکه راه جبهه ملی با انقلابیون متفاوت است سخن به میان آوردند و تاکید کردند: «اینجانب نمی‌توانم از جبهه‌ای‌ها و نه از بزرگشان اسمی ببرم و ترویجی بکنم؛ راه آنها با ما مختلف است.»

جبهه ملی که رویکردی سکولار و لیبرال داشت برای اولین بار و آشکارا در مقابل لایحه قصاص که برآمده از قرآن و شریعت بود، ایستاد و مردم را دعوت به راهپیمایی کرد. جبهه ملی طی اعلامیه‌ای که بهانه آن نفی و حمله شدید به لایحه قصاص بود، مردم را به یک راهپیمایی در مسیر خیابان انقلاب به سمت دانشگاه تهران در بعدازظهر روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ فراخواندند .  آیت الله خمینی در واکنش به این فعالیت‌ها که در واقع قیام در مقابل قرآن دانسته می‌شد، موضع شرعی گرفتند و «ارتداد» جبهه ملی را اعلام کردند تا این جبهه برای همیشه با حضور مردم در خیابان‌ها از صحنه سیاسی کشور  ایران حذف شود. ادامه خواندن آیت الله خمینی و اعلام مرتد بودن جبهه ملی به دلیل انکار یکی از احکام قرآن (۲۰۳)

ابوبکر آغازگر جنگ بود یا مرتدین ؟ (۲۰۲)

ابوبکر آغازگر جنگ بود یا مرتدین ؟ (۲۰۲)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

همان گونه كه ذكر شد، غیر از مدعیان دروغین نبوت ، قبايل اطراف مدينه با اعزام نمايندگانى نزد ابوبكر، از او درخواست معاف شدن از پرداخت زكات نمودند،[۱]اما خليفه در همان برخورد نخست، با رد پیشنهاد آنها، به شورشيان اعلان جنگ نمود . او از آنها یا اسلام کامل را می خواست یا جنگ . طبرى مى نويسد: برخى از اصحاب از ابوبكر خواستند كه از جنگ بااين قبايل تازه مسلمان خوددارى كند و آن ها را از پرداخت زكات معاف دارد تا ايمان در دل هاى آن ها محكم گردد و در آينده، به اختيار خود، زكات بپردازند.[۲] ابوبکر با اصرار فراوان مى گفت: به خدا قسم، اگر عقالى را كه به پيامبرصلی الله علیه وسلم مى پرداختند از من دريغ دارند، با آن ها خواهم جنگيد. و معتقد بود فرقى بين نماز و زكات نيست.  [۳]

پس از مخالفت خليفه با درخواست معاف شدن قبايل از پرداخت زكات، نمايندگان آنان برگشتند و با بيان اين كه مردم مدينه اندكند، آن ها را براى حمله به آن شهر تشويق كردند.[۴]گويا پيش از آمدن فرستادگان اين قبايل به مدينه، افرادى همچون عيينه بن حصن و اقرع بن حابس به همراه عده ديگرى از اشراف به مدينه آمده بودند و با اعلان خبر شورش اعراب و تصميم آن ها در خوددارى از پرداخت زكات، از خليفه خواسته بودند كه مبلغى را به آن ها بدهد تا از ارتداد اعراب و حمله آنان به مدينه جلوگيرى كنند. مهاجران و انصار هم با پذيرش خواسته آن ها، از ابوبكر خواستند تا هنگام بازگشت سپاه اسامه، آن ها را با دادن مبلغى، به اين كار راضى كند. اما ابوبكر گفت: ما در اسلام، به احدى رشوه نمى دهيم و با آنان خواهيم جنگيد.[۵]

ابوبكر با رد تمام درخواستهای صلح جویانه ی مرتدین و بستن تمام درهای سازش بر سر قانون شریعت اسلام دستورآمادگى مسلمانان مدينه براى جنگ با این دسته از جبهه مرتدین را صادر نمود و تنى چند از مهاجران قريش را به نگهبانى در اطراف مدينه گماشت. مرتدان پس از سه روز به مدينه حمله كردند، ولى با استقامت مردم مدينه مواجه شدندو با شكست مجبور به فرار گرديدند.[۶] ادامه خواندن ابوبکر آغازگر جنگ بود یا مرتدین ؟ (۲۰۲)

دستاوردهاي جهاد با مرتدها(۲۰۱)

دستاوردهاي جهاد با مرتدها(۲۰۱)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

يكى از محققان معاصر مى نويسد: ماجراى ردّه به طور مستقيم، در حلّ بحران خلافت، كه در اواخر عمر پيامبرخاتم در حال شكل گيرى بود، نقش مهمى داشت؛ چرا كه بيش تر گرايش هاى سياسى را به يك خطر مشترك جلب نمود. اين حركت دو نتيجه مثبت به همراه داشت: يكى سياسى و ديگرى نظامى ؛  نتيجه سياسى آن تسهيل بحران حكومت بود و نتيجه نظامى آن تجربه اى بود در جنگى با آن وسعت كه منطقه حجاز تا آن روز به خود نديده بود.[۱]  پژوهش گر ديگرى نوشته است: هدف ابوبكر از جنگ هاى ردّه تنها بازگرداندن قبايل عرب به دين اسلام نبود، بلكه علاوه بر آن، هدفش تثبيت دولت اسلامی  و بازگرداندن اطاعت آن ها از حكومت مركزى مدينه بود.[۲]

جنگ با مرتدها، چنان دستاوردهايي به دنبال داشت كه به مرحله ي زماني و مكاني خاصي محدود نشد و آثار وپيامدهايش، باورها و انديشه هاي تمام نسلها را در بلندمدت تحت تأثير قرار داد و بر منشها و جريانهاي پس از خود در طول تاريخ به اندازه اي اثر گذاشت كه نسلهاي مختلف همچنان از آن، بهره ي فكري و عملي ميبرند. جنگهای دوران ارتداد، نشان داد که:

  • اسلام، از تمام جريانها و باورهاي فكري و عملي برتر است.
  • رهبري مركزي به عنوان پايگاهي استوار، ضرورت گريزناپذير جامعه ي اسلامي است
  • شبه جزيره ي عربستان، مركز گسترش اسلام شد.
  • جنگهاي ارتداد، ميداني براي پرورش فرماندهان فتوحات اسلامي گردید .
  • شناخت درست و اصولي از جريان ارتداد به دست آمد
  • استقرار تشكيلات اداري و برقراري ثبات و آرامش

ادامه خواندن دستاوردهاي جهاد با مرتدها(۲۰۱)

استراتژي ابوبکر صديق براي مبارزه و جلو گیري از دخالتهاي بیگانگان (۲۰۰)

استراتژي ابوبکر صديق براي مبارزه و جلو گیري از دخالتهاي بیگانگان (۲۰۰)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

در جريان سركوبي مرتدها، بسياري از قبايل عرب به همسايگان قدرتمند خود يعني ايران و روم پناهنده شدند. قبايلي كه در همسايگي قلمرو حكومت ايران يا روم قرار داشتند، با وفات رسول خدا صلى الله عليه وسلم كوشيدند تا خود را به يكي از اين دو قدرت نزديك كنند. ايران و روم نيز اين قبايل را به نفع خود به استحمار كشيدند و آنان را به شورش بر ضد حكومت اسلامي فرا خواندند و از آنان در برابر خلافت اسلامي پشتيباني كردند.[۱]

نخستين اقدام ابوبكر صديق براي مبارزه با دخالتهاي بيگانگان، اين بود كه لشكر اسامه بن زيد  را برابر با دستور رسول خدا صلى الله عليه وسلم به شام اعزام كرد؛ اين اقدام خليفه ي اول  قبايل عرب را ضعيف كرد و آنان را سر جايشان نشاند. ابوبكر صديق  خالد بن سعيد بن عاص را در رأس لشكري به حمقتين كه از مناطق مرزي شام بود، فرستاد و عمرو بن عاص را به تبوك و دومه الجندل گسيل كرد؛ علاء حضرمي را به بحرين و سواحل خليج فارس اعزام كرد. مثني بن حارثه ي شيباني نيز پس از سركوب مرتدهاي بحرين به جنوب عراق رفت.

[۱] العتوم ، حركةالردة، ص ۹۰

موضع ابوبکر در برابر حکومتهای عرفی مرتدین (۱۹۹)

موضع ابوبکر  در برابر حکومتهای عرفی مرتدین (۱۹۹)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

مورخين وسيره‌نويسان نوشته‌اند كه: ابوبكر صديق همراه با رسول‌الله صلی الله عليه وآله وسلم  در غزوه‌ي بدر و تمام غزوات شركت نموده وهيچ يك از آنها را از دست نداده است، روز احد زماني كه همه پراكند شده بودند وي در كنار پيامبر صلی الله عليه وآله وسلم  باقي ماند و رسو‌‌ل‌الله صلی الله عليه وآله وسلم پرچم  روز تبوك را كه سياه رنگ بود، به ابوبكر سپرد.[۱] ابن الاثیر گويد: تمام سيره نويسان و مورخين متفقند كه ابوبكر در تمام غزوات رسول الله صلی الله عليه وآله وسلم  را همراهي نموده است.[۲]

با رحلت پيامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  شورش ها فزونى يافت؛ به گونه اى كه مردم مدينه را نگران نمود. منافقان نيز، كه تا آن زمان خود را پنهان ساخته بودند، نفاق خود را آشكار ساختند و يهود و نصارا هم به سرزنش مسلمانان پرداختند.  [۳] قبايلى مانند اسد، غطفان، عبس و ذبيان در شمال، شمال شرقى و شرق مدينه نيز با اعزام نمايندگانى به مدينه، از خليفه تقاضاى معافيت از پرداخت  زكات نمودند و با مخالفت ابوبكر و جواب ردّ او روبه رو شدند.[۴]

با ظهور ارتداد و مرتد شدن برخي از قبايل عرب، ابوبكر صديق ميان مردم برخاست و وضعيت حاد جامعه ي اسلامي و خطري كه دامنگير اسلام شده است را براي مردم بازگو كرد ضرورت و نياز به حركت فراگير و سريع و مقتدرا نه را براي مردم روشن ساخت و خطري كه اسلام را تهديد مي كرد براي مردم شرح دادند ابوبكر و با اشاره به آيه : “محمد، تنها پيامبر است و پيش از او پيامبراني آمده اند و رفته اند؛ پس آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، به عقب برميگرديد (و اسلام را رها مي كنيد)؟ و هر كس، به عقب بازگردد (وكافر شود،) كوچكترين زياني به خداوند نمي رساند؛ و خداوند به سپاسگزاران پاداش خواهد داد.”

افزود: “برخي از عربهاي پيرامون شما از دادن زكات گوسفندان و شترهايشان امتناع كرده اند؛ آنان كه اينك به دين گذشته ي خود برگشته اند، در گذشته هم با آنكه مسلمان شدند، به دين آبا و اجدادشان تمايل بيشتري داشتند. امروز كه شما از بركت پيامبرتان، محروم شده ايد، چون گذشته بر دين اسلام، محكم و پايبند هستيد؛ رسول خدا صلى الله عليه وسلم از ميان شما رفتند و شما را به خدايي سپردند كه از هر لحاظ براي شما كافي است؛ همان خدايي كه پيامبر را هدايت كرد و فقرش را به توانگري تبديل فرمود؛ همان خدا كه شما را از لبه ي پرتگاه دوزخ رهانيد. به خدا سوگند، لحظهاي جهاد در راه خدا را فرونمي گذارم تا اينكه خداي متعال، وعده اش را تحقق بخشد و به عهدي كه در حق ما كرده، وفا نمايد.

هر كس كه كشته شود، بهشتي مي گردد و هر كه زنده بماند، خليفه و وارث خدا در روي زمين مي شود؛ حكم الهي، هميشه حق است و خداوند، هرگز خلاف وعده نمي كند:  “خداوند، به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند، وعده مي دهد كه آنان را در زمين خليفه سازد؛ همان گونه كه پيشينيان (نيكوكار و دادگر) ايشان را جايگزين (ستمگران) پيش از آنها كرد. خداي متعال، حتماً ديني را كه براي ايشان مي پسندد، برايشان پابرجا و قدرتمند مي كند و خوف و هراسشان را به امنيت و آرامش تبديل مي فرمايد (تا بدون ترس و دلهره) مرا پرستش كنند و كسي را با من شريك ندانند؛ كساني كه بعد از اين وعده ي راستين كافر شوند، فاسق(و مرتد) هستند (و از دايره ي اسلام خارج مي باشند.)  [۵]

برخي از صحابه و از جمله عمر فاروق از ابوبكر خواستند تا كاري با مانعين زكات نداشته باشد و از آنها دلجويي كند و صبر نمايد تا ايمان، در دلهايشان جاي بگيرد و خودشان، زكات بدهند. اما ابوبكر صديق  اين پيشنهاد را رد كرد و نپذيرفت .[۶]  عمر فاروق  علاوه بر اين فرموده است: “به خدا سوگند كه ايمان ابوبكر بر ايمان تمام اين امت در جنگ با مرتدان، برتري يافت.[۷]جملات كوتاهي كه ابوبكر  به هنگام امتناع برخي از قبايل عرب از پرداخت زكات به بيت المال بر زبان آورد، با كتابي پرحجم و خطابهاي بليغ و طولاني برابري مي كند؛ وي فرمود: “دين، كامل شد و نزول وحي از آسمان منقطع گرديد؛ پس آيا در دين كاستي بيايد و من زنده باشم؟!”[۸] ادامه خواندن موضع ابوبکر در برابر حکومتهای عرفی مرتدین (۱۹۹)

اجماع اصحاب و امت اسلامی در مورد کافر شدن مرتدین و کشتن آنها (۱۹۸)

اجماع اصحاب و امت اسلامی در مورد کافر شدن مرتدین و کشتن آنها (۱۹۸)

 

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

عمل اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم و اجماع شان در باره ي كافر شدن مرتدين و كشتن آنها: همچون جنگ و كشتار آنها بر عليه آنهايي كه ادعاي نبوت و پيامبري مي كردند ، يا آن قبايلي كه  نماز مي خواندند، روزه مي گرفتند، حج مي رفتند و ساير احكام شرعي را انجام مي دادند اما از دادن زكات به دولت اسلامي امتناع مي نمودند . نكته اي كه در اين جا لازم است ياد آور شوم اينكه در ابتدا اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم آغازگر جنگ بودند نه مرتدين، يعني به گونه اي نبوده است كه مرتدين ابتدا جنگ را شروع نموده باشند و اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم در موضع دفاع قرار گرفته باشند ، بلكه كاملاً بر عكس بوده؛ آغازگر جنگ اصحاب رسول الله صلي الله عليه وسلم بودند و احاديث هم در اين باره آشكار هستند .

ابوهريره رضي الله عنه مي فرمايد زماني كه رسول الله صلي الله عليه وسلم وفات نمود و ابوبكر به عنوان خليفه انتخاب شد، بسياري از مردمان عرب دوباره كافر گشتند .[۱]

عمر رضي الله عنه هم به ابوبكر رضي الله عنه گفت : چگونه جنگ و كشتار با قومي را انجام مي دهي در حالي كه رسول الله صلي الله عليه وسلم فرموده است : أمرت أن أقاتل الناس حتي  يقولوا لا اله الا الله ، فمن قال لا اله الا الله عصم مني ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علي الله  ” . (متفق عليه )[۲]

ابوبكر رضي الله عنه هم فرمود : والله با هر كسي كه ميان نماز و زكات جداي بياندازد خواهم جنگيد ، چون زكات حق مال است ؛ والله اگر قبلاً رسول الله صلي الله عليه وسلم آن طنابي كه پاي شتران را با آن مي بندند را به عنوان زكات از آنها گرفته باشد، به خاطر ندادن آن طناب آماده ام با آنها بجنگم . عمر رضي الله عنه هم گفت : سوگند به الله به همان اندازه طول كشيد كه ديدم كه الله متعال است كه دل ابوبكر را براي اين جنگ هدايت داده است به همين دليل فهميدم كه بر حق است . [۳](متفق علیه)

و در حديث نسائي هم انس رضي الله عنه روايت مي كند كه مي فرمايد : ارتدت العرب[۴] يعني : عرب   مرتد شد .  و در نزد ابن حزيمه آمده است كه مي فرمايد : ارتد عامه العرب . يعني : عرب به صورت عمومي مرتد شدند .  ادامه خواندن اجماع اصحاب و امت اسلامی در مورد کافر شدن مرتدین و کشتن آنها (۱۹۸)