حقیقت ماموستاهایی چون لقمان امینی و غلامی و خدامرادی که اخیرا در مناطق اهل سنت غرب ایران دستگیر شدند

حقیقت ماموستاهایی چون لقمان امینی و غلامی و خدامرادی که اخیرا در مناطق اهل سنت غرب ایران دستگیر شدند

به قلم: محسن صادقی/ سقز

در مدت ۸۲ روز اغتشاش ایران (۲۶ شهریور تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱) با شعار «زن، زندگی، آزادی» ( زن، هرزگی، فاحشگی) که در ۱۱۶۲ نقطه کشور در تمام استانهای کشور از جمله ۱۶۰ شهر و ۱۴۳ دانشگاه به راه افتاد به صورت مشخص ۴۸۱ نفر از جمله ۶۸ کودک و نوجوان کشته شدند.

رهبریت این اغتشاشات تماماً در دست سکولاریستهایی چون ربع پهلوی و دارودسته ی رجوی و کومله ها و دمکراتها و پارت آزاد کردستان و خبات و سایر جریانات سکولار خارج نشین بود که پروژه و برنامه هیا تخریبی آنها توسط لیدرها و عوامل داخلی به اجرا در می آمد.

اینها با آنکه عده ای را نیز به بهانه مسائل اقتصادی و آزادی های سکولاریستی و… به خیابانها کشانده بودند اما درواقع اصل نظام حاکم بر ایران را نشانه گرفته بودند و بالاتفاق خواهان حاکمیتی سکولار بر ایران بودند.

در این میان دسته هایی از سکولار زده ها (دارودسته ی منافقین) در لباس آخوند و مولوی و ماموستا نیز به تدریج نفاق خود را آشکار کردند و در جبهه و صف اغتشاشات این مرتدین سکولار منتسب به شیعه و سنی قرار گرفتند .

ماموستا محمد خضر نژاد از بوکان یکی از این افراد بود که پس از محاکمه به جرم افساد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بود اما با ابراز ندامت و پشیمانی و تعهد بر حسن رفتار، با درخواست عفو تخفیف مجازات حکم و همچنین متعاقب پیگیری تعدادی از علمای اهل سنت، مشمول عفو شده و با تخفیف مجازات حکم به حبس تبدیل شده است.

ماموستا لقمان امینی امام جمعه مسجد جامع چهاریارنبی سنندج هم که اخیرا دستگیر شده روز دوشنبه ١٠ بهمن‌ ماه ١٤٠١، به دلیل حمایت از اغتشاشات «زن، زندگی، آزادی» در جاده سنندج به مریوان توسط نیروهای حکومتی بازداشت و روز چهارشنبه ٣ اسفند همان سال با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از بازداشت آزاد شد و در خردادماه ١٤٠٢، به اتهام “نگهداری سلاح کمری” به پنج سال حبس، از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام و به نفع احزاب سکولار کُردستانی” به یک سال حبس و در خصوص اتهام “تحریک به آشوب و حمایت از معترضان” به پنج سال حبس محکوم شده بود.

ماموستا آیت غلامی امام جماعت پیشین مسجد جامع محمد مصطفی کرمانشاه هم که از همفکران کاک حسن امینی از مکتب مفتی زاده است پیشتر با امضای بیانیه هایی در حمایت از ماموستا محمد خضر نژاد و… بخشی از جبهه ی همسو با کاک حسن امینی بوده است.

ماموستا آیت غلامی دیروز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، پس از احضار به دادگاه ویژه روحانیت کرمانشاه بازداشت شده پیش‌تر در تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۰۳ به حراست امور روحانیون استان کرمانشاه احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود.

ماموستا صابر خدامرادی، امام جمعه شهرک «قَوَخ» سقز هم که توسط دادگاه ویژه روحانیت همدان به ۲۲ ماه حبس تعزیری محکوم شد پیش‌تر و در اردیبهشت ۱۴۰۲ به دلیل حمایت از اغتشاشات «زن زندگی آزادی» و به جرمهای «تشویش اذهان عمومی» و « تبلیغ علیه نظام» به ۷۴ ضربه شلاق و ۷ ماه و نیم حبس تعلیقی به مدت ۳ سال محکوم شده بود و در تیر ۱۴۰۳ توسط دادگاه ویژه روحانیت همدان به اتهام‌«تبلیغ علیه نظام» به ۱۵ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

اگر دقت کنید تمام این ماموستاهای دستگیر شده به نحوی به اغتشاشات هرزه های سکولار ۱۴۰۱ش گره خورده اند و ربطی به کنترل فضای دینی و محدودسازی فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی ماموستایان و یا مطالبات اهل سنت و جماعت ندارند.

این واقعیت اینی ماموستاهاست حالا جهت فریب افکار عمومی و فرار از این واقعیت مساله ی مرگ یا شهادت سیدتنا فاطمه زهرا رضی الله عنها را مطرح کرده اند که در ایران نه تنها کسانی چون شیخ پردل و مولوی عبدالرحمن چابهاری بلکه دهها مولوی و شیخ و ماموستا در این زمینه سخنرانی کرده و حتی کتاب نوشته شده و رسما در ایران چاپ شده اند.

پس دستگیری این ماموستاها ربطی به این مسایل مذهبی ندارد و صدها شیعه مذهب هم دستگیر و حتی عده ای از این شیعیان نیز اعدام شده اند، کسانی که علی‌رغم واقعیت، در رسانه‌هایشان تلاش دارند پرونده این ماموستاها را به اختلافات مذهبی گره بزنند و  یک پروژه اختلاف‌افکنانه جدید را کلید بزنند در همان مسیر جبهه ی اغتشاشگران ۱۴۰۱ در حرکتند و ربطی به مطالبات اهل سنت و جماعت ایران ندارند.

آیا با وجود مذاکرات، خشمگین‌کردن کفاری چون آمریکا، عبادت است یا بهانه دادن دست آنها!

آیا با وجود مذاکرات، خشمگین‌کردن کفاری چون آمریکا، عبادت است یا بهانه دادن دست آنها!

به قلم: کیوان مریوانی

اخیرا و در حین مذاکرات بین ایران و آمریکا، بعضی از مقامات بلند پایه ی دارالاسلام ایران و حتی در سطح رهبری و نیروهای مسلح و … سخنانی می گویند که گروه به اصطلاح اصلاح طلب ( درواقع تخریبگر) را به وحشت انداخته است و کار به جایی رسیده که عده ای از آنها به جای رفتن به سمت و سوی اتحاد بیشتر با نیروهای انقلابی دست به فحاشی و هزیان گوئی زده اند.

با این وجود آیا واقعا خشمگین کردن آمریکا و سایر کفاری که هم اکنون در برابر مومنین عرض اندام کرده اند عبادت است؟

الله متعال فرموده است: {ليغيظ بهم الكفار} [الفتح: ۲۹]، تا کفار را به سبب آنها [=صحابه] خشمگین سازد!

امام بغوی رحمه الله در تفسیرش (۷/۳۲۷) می‌گوید: «أي إنما كثرهم وقواهم ليكونوا غيظا للكافرين»، یعنی: الله، صحابه را زیاد کرده و قدرت بخشیده تا موجب خشم کافران باشند.

و فرموده است: {ولا يطئون موطئا يغيظ الكفار ولا ينالون من عدو نيلا إلا كتب لهم به عمل صالح} [التوبة: ۲۰]، یعنی: و گامی به جلو برنمی‌دارند که موجب خشم کافران شود، و به دشمنان دستبردی نمی‌زنند (و ضرب و قتل و جرحی نمی‌چشانند و اسیر و غنیمتی نمی‌گیرند) مگر این که به‌خاطرش عمل صالحی برایشان نوشته می‌شود.

همچنین در کتب سیره آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم، در واقعه‌ی حدیبیه، شتری که از ابوجهل به غنیمت گرفته بودند را قربانی کردند؛ امام محقق، ابن قیم رحمه الله در زاد المعاد (۳/۲۶۸) همین را دلیل این مطلب دانسته و فرموده است: «ومنها استحباب مغايظة أعداء الله»، یعنی: از جمله نکاتی که از قصه‌ی حدیبیه برداشت می‌شود، این است که خشمگین‌کردن دشمنان خداوند، مستحب می‌باشد.

و در مدارج السالکین (۱/۲۴۱) فرموده است: «فمن تعبد الله بمراغمة عدوه، فقد أخذ من الصديقية بسهم وافر»، یعنی: هرکس الله را با خشمگین‌ساختن دشمن او بپرستد، سهم فراوانی از مقام صدیقیّت برده است.

همانطور که از این نصوص و اقوال می‌فهمیم، منظور این نیست که با دشنام‌دادن یا کارهایی از این قبیل آنها را خشمگین کرد، بلکه فعالیت‌های شرعی و انجام عبادات آنها را تا سرحد خشم می‌برد.

هم اکنون دیدن قدرت نظامی و موشکی و تکنولوژی دارالاسلام ایران نه تنها این کفار را به پای میز مذاکره با ایران کشانده نه حملات مرگبار نظامی به ایران، بلکه دیدن این قدرت نظامی ایران آنها را تا حد جنون عصبانی و ناراحت کرده است و این عین عبادت است.

آیا تخریبگران غربگدا هنوز نمی خواهند بیدار شوند؟

مذاکره کننده های ایرانی بدانند، الله ضعف را برکت نمی دهد

مذاکره کننده های ایرانی بدانند، الله ضعف را برکت نمی دهد

به قلم: فضل احمد هراتی

ایران یکی از قدرتهای بزرگ جهان و در بعضی موارد قویترین قدرت منطقه است. آنچه که آمریکا را وادار به این گفتگوها و مذاکرات کرده است همین قدرت نظامی آن است نه حتی قدرت علمی یا نفت و گاز و … آن.

در این زمینه ی مشخص لازم به ذکر یک تجربه ی تاریخی می دانم که در جریان مذاکرات ۲۰۲۰ در دوحه ی قطـر، نماینده آمریکا از ا.ا.افغانستان خواست تا برای ادامه مذاکرات، سلاح های خود را زمین بگذارندو پای میــز مذاکره بنشینند.

ذبیح الله مجاهد سخنگوی ا.ا.افغانستان پاسخ داد:

«اگر این قدرت و ســلاح و ایستادگی مجاهدین نبود، سخنی از اجلاس از ابتدا وجود نداشت.»

این سخن سخنی است  که میزهای مذاکرات را می لرزاند و ثابت می کند و بدانید حیثیت و عزت مسلمان فقط با زور و قدرت قابل بازیابی است.

باید بعد از تقویت ایمان، به قدرت نظامی و اسلحه فکر کرد، قدرت نظامی، قدرت نظامی، چون للّٰه  جل جلاله ضعف را برکت نمی دهد.

ایران هم کشوری اسلامی است که مثل ا.ا.افغانستان بر اساس فقه یکی از مذاهب اسلامی اداره می شود و مذاکره کننده باید بدانند آنچه به آنها در برابر آمریکا قدرت مانور داده است قدرت نظامی ایران است نه فقط توانایی دیپلماسی آنها.

پس در مذاکرات خود همیشه این قدرت برتر نظامی ایران را در نظر داشته باشند تا مرعوب تبلیغات پوشالی و گنده گویی های امثال ترامپ نشوند و با اراده و توان مستحکمتری مذاکرات را به پیش ببرند  و اینهم بدانند که مذاکره هم جنگی است آشکار که آمریکا آنرا در قالب خدعه و نیرنگ به پیش می برد به همین دلیل از قدرت نظامی قوی پشتوانه آن نباشد هر آن احتمال غدر و خیانت آمریکا می رود.

در این صورت می توان گفت در هر حالتی قدرت نظامی ایران نقش اول را در این مذاکرات بازی می کند چه این مذاکرات طبق میل ایران پیش برود چه آمریکا دوباره دچار غدر و خیانت شود.

اعتماد به آمریکا و متحدینش یا اعتماد به الله و سپس به قدرت داخلی و نظامی خود؟

اعتماد به آمریکا و متحدینش یا اعتماد به الله و سپس به قدرت داخلی و نظامی خود؟

به قلم: کارزان شکاک 

ضمن در نظر داشتن مسائل منهجی و عقیدتی در چگونگی برخورد با یک کافر محاربی که پایبند عهد و پیمان نیست و تجربه پیمان شکنی از آن به کرات دیده شده است، تاریخ روابط سرزمینهای اسلامی نشان داده است که هر مسئول و حاکمی دست دوستی به آمریکا و متحدینش داده و مسائل کشوری را منوط به غرب کرده و به سیاستهای آنها گره زده است جز خسارت و تباهی و حتی نابودی چیزی برایش در پی نداشته است و اعتماد به غرب، تجربه شکست خورده‌ای فراملی است.

تاریخ دارالاسلام ایران هم نشان داده است هر جا از غرب قطع امید کرده و بدون اعتماد به آمریکا و غرب به صورت مستقل و با خود باوری و ضمن رعایت اصول اسلامی در روابط خارجی حرکت کرده موفق و ثابت قدم به پیش رفته است.

تخریبگرانی که در لباس اصلاح طلب، امیدوارانه پیشرفت و رشد کشور را به تصمیمات آمریکا و غرب گره زده بودند نه تنها با شکست مواجه شده اند بلکه مشکلات دامنه داری را نیز بر مشکلات مردم افزودند.

آمریکا مزدور و دست نشانده و وابسته می خواهد و کسی نمی تواند هم استقلال و عزت خود را حفظ کند هم امیدوار به خیر رسیدن از سوی آمریکا باشد؛ بر این اساس است که اصل روابط خارجی آمریکا و غرب با دارالاسلام ایران بر ضربه زدن به آن در هر مساله ای است که توانش را داشته باشد و اگر تا کنون نتوانسته در مسائلی ورود کند چون توان آنرا ندارد.

در اینجا باز به تنها عامل بازدارنده در برابر تمام این دشمنان می رسیم که الله معرفی کرده و رسولش صلی الله علیه وسلم آنرا توضیح داده و می فرماید:

وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ (انفال/۶۰)‏

‏برای (مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیرو و قدرت و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده سازید، تا بدان (آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ الله و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و الله آنان را می‌شناسد. هر آنچه را در راه الله (از جمله تجهیزات جنگی و تقویت بنیه دفاعی و نظامی اسلامی) صرف کنید، پاداش آن به تمام و کمال به شما داده می‌شود و هیچ گونه ستمی نمی‌بینید .‏

از عقبة بن عامر رضی الله عنه نیز روایت است که می گويد: از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که بالای منبر می فرمود: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» [انفال: ۶۰] «آنچه از نيرو در توان تان است، برای پيکار با آنان آماده سازيد». و افزود: «أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»: «بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است».[۱]

پس عامل بازدارنده ای که پشتوانه ی دیپلماسی خارجی هم است تنها اسلحه و قدرت نظامی است و بعد از توکل و اعتماد بر الله تنها باید به قدرت نظامی و داخلی خود اعتماد کرد.


[۱]  مسلم ۱۹۱۷

همگام با مجاهدین غزه، ایران در سودان با اسرائیل و صهیونیستهای عرب در حال جنگ است

همگام با مجاهدین غزه، ایران در سودان با اسرائیل و صهیونیستهای عرب در حال جنگ است

 به قلم: مسعود سنه ای

جنگ کنونی با آمریکا و شرکا و مزدوران آن چون اسرائیل و صهیونیستهای عرب حالت سیتماتیک دارد و جبهه ای فراگیر است.

یعنی به عنوان مثال هم اکنون ایران در یمن و غزه و لبنان و سودان و عراق و اوکراین در حال جنگ مستقیم نظامی با آمریکا و شرکای آمریکاست و اینکه کسی بگوید ایران وعده صادق ۳ را در مورد صهیونیستها انجام نداد یا آمریکا را رها کرده و… یا یک جاهل به مسائل جنگی است یا یکی از مجریان جنگ روانی دشمن است که قصد دارد قدرت نظامی و دیپلماتیک ایران را زیر سوال ببرد و میان مردم احساس خودکم بینی و یاس و ناامیدی درست کند.

در سودان به صورت مشخص، آمریکا و اسرائیل و صهیونیستهای عرب چون امارات از نیروهای شورشی پشتیبانی سریعRSF)) به رهبری “ژنرال حمیدتی” حمایتهای بی دریغی کردند و جنایات فجیعی در حد جنایات صهیونیستها در غزه را مرتکب شدند که دنیا را تکان داد، تمام دنیا نظاره گر این جنایات بود و هیچ واکنشی به کشتار اینهمه مسلمان نشان نمی داد تا اینکه دارالاسلام ایران از طریق حمایت از عبدالفتاح البرهان، رئیس‌جمهوری سودان و فرمانده نیروهای مسلح وفادار به عمر البشیرSAF))، رهبر سابق اسلام‌گرا و همچنین از طریق یک “سازمان چتر” معروف به “کیزان” متشکل از عناصر پراکنده از ارتش عادی و واحدهای شبه‌نظامی به دفاع از مردم اهل سنت سودان پرداخت و با کمک‌های نظامی و فنی، از جمله تحویل پهپادهای رزمی مهاجر-۶ ساخت ایران نقش مهمی در شکست آمریکا و اسرائییل و مزدورانشان در سودان و نجات مردم اهل سنت سوریه دارد.

دیروز ۲۰فروردین هم محموله جدید تسلیحاتی دارالاسلام ایران به سودان رسید.

در این صورت سودان هم در کنار حماس و جهاد اسلامی فلسطین و غیره بخشی از جبهه ی مقاومت در برابر آمریکا و صهیونیستهای عبری و عرب در منطقه شده است و هرگونه پیروزی آنها پیروزی ایران محسوب می شود.

آیا جنگ دارالاسلام ایران با آمریکا و اسرائییل را از این زاویه نگاه کرده اید؟ همان زاویه ای که دشمنان هم خوب آنرا می بینند و از عوامل بازدارنده در برابر دخالتهای بیجای آنها شده است؟

دارالاسلام پیوسته در جنگ با این دشمنان است بخصوی با آمریکا که به قول شیخ اسامه بن لادن تقبله الله، آمریکا «سرافعی» است و باید بر آن تمرکز کرد که با له شدن «سرافعی» در سرزمینهای اسلامی، سایر اعضای آن مثل طاغوتهای آل سعود و اسرائیل و اردن و مصر و بحرین و … هم خودبه خود نابود می شوند.

آنهایی که با نام انتقاد از چند مجری فاسد به تضعیف دارالاسلام ایران و خدمت به دشمنان مشغولند

آنهایی که با نام انتقاد از چند مجری فاسد به تضعیف دارالاسلام ایران و خدمت به دشمنان مشغولند

به قلم: مسعود سنه ای

باید توجه داشت که جهاد زمانی بر رسول الله صلی الله علیه وسلم فرض شد که مسلمین صاحب جماعت و دارالاسلام و حاکمیت واحدی بر دارالاسلام شده بودند . یعنی جهاد باید توسط اهل جماعت و تحت پرچم جماعت واحد با رهبر واحد صورت گیرد که از قدرت ایمان و قدرت اتحاد و وحدت اسلامی و جماعت برخوردارند .

در عهد نبوی “صلی الله علیه و سلم” اسب یکی از مهمترین وسایل جهاد شمار قرار داده شد، رسول الله “صل الله علیه و سلم” در این مورد فرموده اند : در سمّ اسب ها تا روز قیامت خیر وجود دارد [بخاری، جلد اوّل، کتاب الجهاد] در حدیث فوق، رسول الله “صل الله علیه و سلم” ما را از سخنی روشن آگاه فرموده است، اینکه جهاد تا روز قیامت ادامه خواهد داشت و چونکه جهاد توسط مجاهدین اهل جماعت انجام می شود بنابراین مجاهدان نیز تا قیامت وجود خواهند داشت اما در اینجا این سوال مطرح می شود که آیا همه مجاهدین اهل جماعت نیک هستند یا اشخاص بد نیز به آنها می پیوندند ؟

بدون شک در ارتش رسول الله صلی الله علیه وسلم گاه افرادی چون عبدالله بن ابی رهبر دارودسته ی منافقین به همراه افرادش حضور داشتند، پس ارتش جماعت و اهل جماعت یکدست نیستند.

انور شاه کشمیری رحمه الله می نویسد : اعمالی که با یک جماعت مرتبط هستند، اصلاح همه افرادی که عضو آن هستند ضروری نیست زیرا اصلاح کل صف غیرممکن می باشد و اگر اصلاح کل صف را شرط قرار داد بسیاری از کارهای بزرگ به حالت تعلیق در خواهند آمد .

 جهاد تا قیامت ادامه دارد و همه می دانند که جهاد کار یک فرد نیست بلکه کار یک جماعت با رهبر واحد و پرچم واحد می باشد، در یک جماعت رهبر و قیادت صالح لازم است و رهبر صالح برای همیشه زنده نیست، هنگامی که افراد صالح وجود نداشته باشند یکی از دو عمل لازم می شود، یا باید جهاد را ترک کرد و یا باید در پیروی از رهبر ناصالح جهاد نمود زیرا پیروی از قیادت غیرصالح بهتر از روی گردانی از جهاد و گردن نهادن طوق بردگی است [فیض الباری شرح صحیح البخاری]

اگر مسائل و ایراداتی در نظام حاکم بر دارالاسلام ایران یا دارالاسلام الشباب سومالی و سایر دارالاسمهای موازی می بینیم که در حال جهاد با کفار اشغالگر خارجی و مزدوران محلی آنها هستند باید به جای اهل تفرق شدن و فرقه بازی  بر اصلاح توجه داده شود و به جای تضعیف نظام با قدرت مردم، به توسعه و اصلاح توجه شود .

ما نباید به دلیل برخی ایرادات در حکومت، زمینه را برای سقوط نظام و بازگشت به نظامهای کفری سکولاریستی فراهم کنیم زیرا اصول مهم شرع است کہ “ما لایدرک کله لا يترک کله” یعنی آن چیزی را که کاملاً درک نکردید آن را کاملاً نیز رها نکنید. عده ای در واقع به نام خوبی دارالاسلام ایران با آن دشمنی می کنند و چنین فعالیت هایی را در رسانه ها انجام می دهند که در واقع آسیب زیادی به نظام وارد می شود، آنها به جلو نگاه می کنند اما به عقب نگاه نمی کنند اگر آنها اقدامات حکومتهای سکولار جنایتکار را به یاد بیاورند بنابراین آنها ارزش نظام کنونی را درک خواهند کرد .

صبور باشید، آهسته آهسته پروردگار همه مسائل را درست خواهد کرد زیرا در دارالاسلام ایران جماعت و جریانی با ایده های سازنده وجود دارد .

کلیاتی از روابط دارالاسلام ایران و حاکمیت بشار اسد

کلیاتی از روابط دارالاسلام ایران و حاکمیت بشار اسد

به قلم: مسعود سنه ای

حکومت بشار اسد حکومتی کافر سکولار و ظالمی بود که با دارالاسلام ایران بر علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی متحد بود، همچنانکه کفار یهودی اطراف مدینه و مسیحی های نجران و مجوس الاحساء و مشرکین(سکولاریستها) بنی خزاعه با پیامبر صلی الله علیه وسلم و دارالاسلام مدینه متحد بودند.

فساد عقیدتی و رفتاری این کفار بدون شک برای همه مشخص و معلوم است و هیچ کسی به فساد این کفار راضی نیست و همه دوست دارند این فاسد از بین برود و تبدیل به یک مسلمان شود و یا حداقل تبدیل به فاسد کم ضررتری شود، اما ایین فاسد ها در موقعیتهایی جهت مبارزه با «افسد» متحد دارالاسلام بر علیه دشمن اصلی می شوند.

رژیم بشار اسد رژیمی سکولار کافری مثل سایر کفار سکولار بود اما متحد دارالاسلام ایران بود تا اینکه دچار تزلزل شد و در دام نقشه های دشمنان افتاد، دشمنان گفتند از ایران فاصله بگیر ما هم کاری به کارت نداریم، دارالاسلام ایران هم طی یک تصمیم آگاهانه و عقب‌نشینی استراتژیک و حساب‌شده ی مبتنی بر واقعیت‌های جدید منطقه‌ای و حفاظت از اهداف بلندمدت «جبهه ی مقاومت اسلامی» او را رها کرد: بشار اسد به تدریج از ایران فاصله گرفت و کمکهای ایران را نپذیرفت و :

  •  در مارس ۲۰۲۳ از امارات دیدار کرد و به امارات (صهیونیست آشکار عرب، متمایل شد و در ماههای آخر حاکمیت خود بر کمک امارات حساب می کرد و در دام امارات افتاد)
  • در مه ۲۰۲۳ به عربستان سعودی رفت و تمایل خود به سعودی ها را نشان داد
  • در اکتبر ۲۰۲۳ دفتر حکومت انقلابی اتحادیه شافعی و زیدی های یمن حاکم بر صنعا  (که یکی از بازوان جبهه ی مقاومت و از حامیان جهاد فلسطین است) را در سوریه بست

به دنبال این اقدامات:

  • در دسامبر ۲۰۲۳ نسبت به فعالیت های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارالاسلام ایران محدودیت درست کرد و در همین ماه سیدرضا موسوی عالی ترین فرمانده سپاه در دمشق توسط اسرائیل ترور شد و به تدریج ترورهای دقیق و هدفمند سپاه و مستشاران ایران توسط صهیونیستها انجام شد
  • در مه ۲۰۲۴ دارالاسلام ایران به اسد در مورد خیانت و خالی بودن وعده های امارات و سعودی هشدار داد
  • در سپتامبر ۲۰۲۴ سیدحسن نصرالله و ترورهای زنجیره ای اعضای جبهه ی مقاومت در سوریه و لبنان توسط اسرائیل با دقت عجیبی انجام شد

بشار اسد کافری سکولار اما در مقطعی متحد جبهه ی مقاومت اسلامی بر علیه آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی بود و مامنی برای مجاهدین فلسطینی و مدخلی جهت امداد رسانی به جهاد فلسطین بود، به همین دلیل نه تنها السنوار بلکه تمام اعضای جبهه ی مقاومت اسلامی از حمایتهای او تا زمانی که دچار خیانت نشده بود تجلیل کردند، اما کسی حاکمیت او را نستوده و از جنایات او حمایت نکرده است همچنانکه کسی حاکمیت کفار یهودی و نصرانی و مجوس و مشرک متحد با دارالاسلام تحت حاکمیت رسول الله صلی الله علیه وسلم را نستوده است.

اینها در هر صورتی کفاری هستند با عقاید و رفتارها و اعمال خاص خودشان، اما در عین حال متحد دارالاسلام بر علیه سایر کفار، و تا زمانی به پیمانی که با آنها بسته شده پایبندی می شود که آنها دچار خیانت نشده باشند و تا زمانی به آنها کمک میشود که خودشان درخواست کمک کنند نه اینکه مثل بشار اسد فریب بخورد و کمکها را رد کنند و تنها بماند تا….

سخنرانی عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در مورد حوادث اخیر سوریه و منطقه (۲۱آذر۱۴۰۱ش): نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است

سخنرانی عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در مورد حوادث اخیر سوریه و منطقه (۲۱آذر۱۴۰۱ش): نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است

آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران ، در جمع هزاران نفر از اقشار مختلف مردم گفت:

  • نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است. بله؛ یک دولت همسایه‌ی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا می‌کند و ایفا کرده، الان هم ایفا می‌کند -این را همه می‌بینند- ولی عامل اصلی توطئه‌گر و نقشه‌کش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم. این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمی‌گذارد.
  •  البته این مهاجمینی که گفتم هرکدام یک غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است، بعضی‌ها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمین‌اند، آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند، اهدافشان اینهاست و زمان نشان خواهد داد که ان‌شاءالله هیچ کدام به این هدف‌ها نخواهند رسید. مناطق تصرف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد. … آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.
  • امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که درخانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود،‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند. نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همین‌جور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن کشور.
  • کاری که نیروهای ما می‌توانستند انجام بدهند و انجام دادند کار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاه‌های مهم مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیک‌ها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجی‌های ما هم بی‌تاب، مشتاق، با اصرار، خیلی‌هایشان رفتند.
  • مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محکم‌تر می‌شود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود. هرچه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود و من به شما عرض می‌کنم به حول قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.
  • آن تحلیلگرِ نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.
  • مقاومت اینجوری است؛ وقتی جنایات سبُعانه‌ی دشمن را می‌بینند آن کسانی که تردید داشتند که باید مقاومت کرد یا نه، از تردید بیرون می‌آیند میفهمند که جز با سینه سپر کردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو نمیشود انسان راه خودش را ادامه بدهد، باید بایستد، باید مقاومت کند مقاومت یعنی این. شما حزب‌اللّه لبنان را نگاه کنید ببینید، مصیبتی که بر حزب‌اللّه وارد شد شوخی بود؟ کسی مثل سید حسن نصراللّه را حزب‌اللّه از دست داد این چیز کمی بود؟ حملات حزب‌اللّه، قدرت حزب‌اللّه، مشت محکم حزب‌اللّه بعد از این بیشتر از قبل شد. این را دشمن هم فهمید و قبول کرد.

آنها خیال کردند حالا که ضربه زدند میتوانند وارد سرزمین لبنان بشوند، حزب‌اللّه را عقب بزنند تا فلان جا، مثلاً تا نهر لیتانی جلو بیایند، نتوانستند بیایند، حزب‌اللّه ایستاد با کمال قدرت کاری کرد که خود آنها آمدند گفتند آتش‌بس. مقاومت این است.

  • غزه را ببینید. الان یک سال و چند ماه است که غزه را دارند بمباران میکنند. افراد برجسته‌ی غزه، آدمی مثل یحیی سنوار را کشتند شهید کردند این ضربه‌ها را وارد کردند در عین حال مردم ایستادند؛ آنها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا مردم خودشان علیه حماس بایستند و قیام کنند. عکس شد مردم بیشتر طرفدار حماس شدند.

مقاومت این است جبهه‌ی مقاومت این است. هر چه فشار بیاورید محکم‌تر میشود. هر چه جنایت کنید پرانگیزه‌تر میشوند هر چه با آنها بجنگید گسترده‌تر میشود و من به شما عرض میکنم، به حول و قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.  آن تحلیلگر نادان بی‌خبر از معنای مقاومت خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد. من عرض میکنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن‌اللّه‌تعالی ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

  • سؤالی اینجا مطرح میشود. آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه میدانند که بله. شهدای حرم، شهدای دفاع از حرم نشان دهنده‌ی این است که ما حضور داشتیم. ما به دولت سوریه کمک کردیم، لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حساسی دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد. این را اغلب اطلاع ندارند.

در بحبوحه‌ی دفاع مقدس آن وقتی که همه برای صدام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیین کننده‌ی بزرگی به نفع ما انجام داد و علیه صدام و آن این بود که لوله‌ی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت درکیسه‌ی صدام، این لوله را قطع کرد، این لوله را قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت نفتی که برای صدام است، این جریان پیدا کند. خود دولت سوریه هم از این عبور این مسیر به اصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت. از آن پول هم صرفنظر کرد. البته عوضش را گرفت از ما. یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بی‌عوض نگذاشت. آنها اول کمک کردند.

در سوریه شهید سلیمانی یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلح کرد، سازماندهی کرد، آماده‌شان کرد ایستادند. بعد البته خب بعدها متأسفانه بعضی از خود مسئولان نظامی آن کشور ایراد درست کردند، مشکل درست کردند، چیزی که به نفع خودشان بود از آن صرف‌نظر کردند متأسفانه. و بعد از آن که فتنه‌ی داعش خاموش شد نیروها بخشی از نیروها برگشتند، بخشی ماندند در آنجا.

در همین قضایا هم بودند و حضور داشتند منتها همان‌طور که عرض کردم جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند. در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی که از جای دیگر آمده میتواند بجنگد. اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد از این بسیجی کاری برنمی‌آید و این اتفاق متأسفانه افتاد. وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود میشود این. این مصیبتهایی که امروز بر سر سوریه دارد می‌آید که خدا میداند تا کی ادامه پیدا کند تا کی جوانهای سوریه ان‌شاءاللّه بیایند در میدان و جلویش را بگیرند این بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد.

مسئولان بالای نیروهای مسلح، سازمانهای مسلح به من  نامه مینویسند که ما در قضیه‌ی لبنان، در قضیه‌ی حزب‌اللّه که ما تاب تحمل نداریم اجازه بدهید ما برویم. این را مقایسه کنید با آن ارتشی که تاب تحمل ندارد و می‌گریزد. دوران رژیم طاغوت متأسفانه ارتش ما همین‌جور بود؛ آنها هم در مقابل حمله‌ی دشمنان، خارجی‌ها در جنگهای مختلف از جمله در جنگ [جهانی] دوم ایستادگی نکردند، نایستادند. دشمن آمد تا خود تهران را گرفت آن روز. ایستادگی نکردند، ایستادگی نکردند. وقتی ایستادگی نمیکنند نتیجه این میشود. بایستی مقاومت کرد.

ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم اینجا به من آمدند گفتند که همه‌ی امکاناتی که برای سوری‌ها امروز لازم است ما آماده کرده‌ایم آماده‌ایم که برویم. آسمانها بسته بود، زمین بسته بود، رژیم صهیونیستی و آمریکا هم آسمان سوریه را بستند هم راه‌های زمینی را بستند، امکان نداشت. اینجوری است قضایا. انگیزه‌ها اگر چنانچه در داخل آن کشور به حال خود باقی میماند و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند دشمن آسمانشان را هم نمیتوانست ببندد، راه زمینی را هم نمی‌توانست ببندد. میشد بهشان کمک کرد.

درس حادثه سوریه این است که از دشمن غافل نشویم:

حادثه‌ی سوریه برای ما، برای یکایک ما برای مسئولین ما هم درس دارد هم عبرت دارد. باید درس بگیرد. یکی از درسهای این مسئله‌ی غفلت است، غفلت از دشمن؛ بله در این حادثه دشمن با سرعت عمل کرد، اما اینها بایستی از قبل از حادثه می‌فهمیدند که این دشمن عمل خواهد کرد و با سرعت عمل خواهد کرد.

ما به اینها کمک هم کرده بودیم. دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارش‌های هشداردهنده‌ای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود، من نمی‌دانم البته آیا این دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه همان وسط‌ها گم‌ و گور شده بود. ولی مسئولین اطلاعاتی ما به اینها گفته بودند از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند. از دشمن نباید غافل شد. دشمن را حقیر هم نباید شمرد، به تبسم دشمن هم نبایستی اعتماد کرد، گاهی دشمن با لحن خوش با انسان حرف می‌زند با تبسم حرف می‌زند، اما خنجر را پشت سرش گرفته منتظر فرصت است.

جبهه‌ی مقاومت نه از پیروزی‌ها مغرور باید بشود، نه از شکست‌ها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست هست، زندگی شخصی انسانها هم همین جور است. در آن موفقیت هست ناکامی هست. زندگی گروه‌ها همین جور است، در آن موفقیت هست ناکامی هست.

یک جریانی یک روز بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است، دولت‌ها همین جور کشورها همین جور. فراز و نشیب در زندگی‌ هست، از فراز و نشیب نمی‌شود انسان پرهیز بکند، آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار می‌گیریم مغرور نشویم. چون غرور جهل می‌آورد. خود مغرور شدن انسان را غافل میکند وقتی که به فرود رسیدیم یک جایی ناکام ماندیم بایست افسرده و مأیوس و دلشکسته نشویم.جمهوری اسلامی در این چهل و چند سال با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده. حوادث بزرگ. جوانها آن روز را ندیدند، در همین تهران در خانه نشسته بودند مردم تهران جنگنده‌ی میگ ۲۵ ساخت شوروی متعلق به صدام می‌آمد بالای سر ما اینجا حرکت میکرد اگر نجابت می‌کرد بمباران نمی‌کرد اما می‌ترساند و ما هم هیچ کار نمی‌توانستیم بکنیم. نه پدافندش را داشتیم نه امکاناتش را داشتیم با اینها مواجه شدیم ما.

جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده اما در این حوادث یک لحظه جمهوری اسلامی دچار انفعال نشده. انفعال از مؤمن نباید سر بزند. انفعال گاهی از خود حادثه خطرش بیشتر است. انفعال یعنی اینکه انسان نگاه کند به این احساس برسد که هیچ کاری نمیتواند بکند، پس تسلیم بشود. این انفعال است. پس در پیشرفتها و موفقیتها غرور سم است. در ناکامیها، مشکلات، انفعال زهر است. 

چرا دارالاسلام ایران به داد مسلمین ترکستان شرقی و چچن و…نمی شتابداما در سوریه نیرو دارد؟

چرا دارالاسلام ایران به داد مسلمین ترکستان شرقی و چچن و…نمی شتابد اما در سوریه نیرو دارد؟
به قلم: محمد اسامه
جنگ کنونی گروههای نیابتی در سوریه مثل دارودسته ی جولانی و ارتش آزاد و غیره بر علیه حکومت مرکزی سوریه که چیزی شبیه جنگ نیابتی اوکراین بر علیه روسیه و متحدین روسیه است باعث تولید شبهاتی در مورد دارالاسلام ایران شده است.
بخصوص زمانی که دارالاسلام ایران از متحد خود در برابر این مزدوران آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی حمایت می کند.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که جهان سکولاریسم به دو بخش عمده ی آمریکا و ناتو و چیین و روسیه تقسیم شده است و بین این دو جناح نیز جنگی سرد و از طریق متحدین و مزدوران آنها نیز جنگی مسلحانه در جریان است.
بزرگان ما چون سید قطب چندین دهه قبل و با وجود کمونیستهای شوروی و چین اعلام کرده اند که آمریکا شیطان بزرگ است و باید بر آن تمرکز کرد و شیخ اسامه بن لادن هم اعلام کرده که آمریکا سرافعی است که باید بر آن تمرکز کرد.
پس آمریکا دشمن شماره یک است و دیگران دشمنان بعدی.
دارالاسلام ایران نیز بر آمریکا و متحدین آمریکا چون ناتو و حکومتهای دست نشانده ی آمریکا و رژیم صهیونیستی تمرکز کرده و در این جنگ با کفار چینی و روسیه ای متحد شده است.
قاضی ابوبکر ابن العربي رحمه‌الله در تفسیر این آیه‌ می‌فرماید:وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ]انفال ۲۷]
اگر مؤمنان به سبب دینشان از شما کمک و یاری خواستند، کمک و یاری بر شما واجب است، مگر زمانی که مخالفان آنان گروهی باشند که میان شما و ایشان پیمان و عهد باشد. (در این صورت رعایت عهد و پیمان، از رعایت حال چنین مؤمنان ضعیفی لازم‌تر است. به هر حال) خداوند می‌بیند آنچه را که می‌کنید (پس مواظب حال همدیگر و حفظ حدود و عهود باشید).
وقتی مسلمانی یا گروهی از مسلمانان طلب یاری و کمک خواستند، بر تمام مسلمانان‌ واجب می‌شود که اورا با جان و مال یاری رسانند…چون ولایت و دوستی با اهل ایمان و یاری دادن آنها واجبی ثابت و همیشگی است، تا زمانیکه هیچ مسلمانی باقی نماند و تا زمانی که آخرین درهم از اموال مسلمانان در این راه صرف شود؛یعنی جهاد کردن به تمام معنای کلمه تا کشته شدن آخرین مسلمان و خرج کردن آخرین درهم از اموال مسلمانان در راستای کمک به مسلمانان مظلومان واجب است.
و این گفته‌ی امام مالک رحمه‌الله و تمام علمای اسلام است …
پس اگر دارالاسلام ایران توان حمایت از مسلمین تحت حاکمیت چین و روسیه را ندارد به این دلیل نیست که آنها را فراموش کرده، در حالیکه اموالی هنگفت و امکانات و نیروی کافی دارد.
به نظر شما دارالاسلام ایران در این مورد، بر خلاف شریعت اسلام در حرکت است یا موافق با شریعت الله؟
پس، در قضاوتهای خود معیار ما شریعت باشد نه سخنان رسانه ای.

نکاتی از سخنان امروز ۱۴۰۳/۸/۱۷عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری (شورای اهل حل و عقد): تداوم مبارزه امروز حماس، معنایش شکست رژیم صهیونیستی است

نکاتی از سخنان امروز ۱۴۰۳/۸/۱۷ عالیقدر آیت الله سید علی خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری (شورای اهل حل و عقد): تداوم مبارزه امروز حماس، معنایش شکست رژیم صهیونیستی است.‌

رهبر انقلاب اسلامی و دارالاسلام ایران گفت:

مجاهدت‌هایی که با قوت و قدرت در لبنان و فلسطین تداوم دارد،  قطعاً پیروزی جبهۀ حق و جبهۀ مقاومت را به‌دنبال خواهد داشت

این روزها مصادف است با اربعین شهادت مجاهد بزرگ و خستگی‌ناپذیر زمان ما مرحوم آقای آسید حسن نصراللّه رضوان اللّه علیه و رفع اللّه قدره و عظّم اللّه اجره. یاد ایشان، یاد شهید هنیه، شهید صفی‌الدین، شهید یحیی السنوار، شهید نیلفروشان و دیگر شهدای مقاومت را گرامی میداریم.

همچنین، یاد شهدای این مجلس، شهید رئیسی رضوان اللّه علیه و شهید آل هاشم رضوان اللّه علیه را هم گرامی میداریم. درجات عالیه‌ی الهی را برای همه این شهدای بزرگوار مسألت می‌کنیم.

مرحوم آقای نصراللّه و دیگر این شهدای عزیز این روزها، اینها به اسلام عزت دادند حقاً و انصافاً. به جبهه‌ی مقاومت هم عزت دادند و توانایی و قدرت مضاعف دادند.

حزب الله لبنان به برکت شجاعت، تدبیر، صبر و توکل عجیب سیدحسن نصرالله، رشد فوق‌العاده‌ای کرد

سید عزیز ما خب به مقامات عالیه‌ی شهدا عروج کرد و او خود به آنچه که آرزوی آن را داشت رسید، لکن یک یادگار ماندگاری هم در اینجا گذاشت و آن حزب‌اللّه است.

حزب‌اللّه به برکت شجاعت سید و درایت سید و صبر و توکل عجیبی که او داشت، رشد کرد، رشد فوق‌العاده‌ای کرد و حقیقتاً تبدیل شد به یک تشکیلاتی که دشمن مجهز مسلح به انواع سلاحهای مادی و بیانی و تبلیغی و رسانه‌ای و غیره نتوانسته بر او فائق بیاید و ان‌شاءاللّه نخواهد توانست فائق بیاید.
حزب‌الله قوی است و این تشکیلات با مردان خودش و با قدرت معنوی و روحیه‌ی خود بحمداللّه حضور دارد و و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید

یک عدّه‌ای در  خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزب‌اللّه ضعیف شده، زبان به قَدْح کارهای حزب‌‌اللّه باز کردند. اشتباه میکنند، اینها دچار توهم‌اند، حزب‌اللّه قوی است، دارد مبارزه میکند

بله، شخصیت برجسته و مهمی مثل جناب سیّد حسن نصراللّه یا جناب سیّد هاشم صفی‌الدین و امثال اینها در بین آنها نیستند؛ اما تشکیلات با مردان خودش با قدرت معنوی خودش با روحیه‌ی خودش بحمداللّه حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید و ان‌شاءاللّه نخواهد توانست و ان‌شاءاللّه دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که به طور واضح رژیم صهیونیستی از دست این مجاهدین فی سبیل‌اللّه شکست بخورد ان‌شاءاللّه.