کلیت قانون امر به معروف و نهی از منکر ا.ا.افغانستان چیست؟
«قانون مذکور به “آداب و اصول احتساب” پرداخته و وزارت عدلیه هدف آن را “منع کردن از منکرات و اجتناب از گناه” ذکر کرده است. در این قانون روش هایی برای تنبیه و مجازات کسانی که از این قانون سرپیچی میکنند نیز تجویز شده است.
در بخشی از این قانون، احکام مربوط به حجاب زنان گنجانیده شده و تذکر داده شده است که “ستر تمام بدن زن لازمی و پنهان کردن روی زن به سبب ترس از فتنه ضروری است”.
طبق این قانون، کارمندان ادارات باید پابند “شعایر اسلامی” باشند. این قانون، رسانهها و مطبوعات را نیز مکلف به “نشر مطالب مطابق شریعت، و نشر مطالبی که عکسهای ذی روح در آن نباشد” کرده است.
همچنان بر اساس این قانون، رانندگان وسایط نقلیه از نشر موسیقی و انتقال “زنان بی حجاب” و “زنان بدون محرم شرعی عاقل و بالغ” منع شده اند.
طبق این قانون، مردان نیز از “تراشیدن ریش یا کم کردن آن از قبضه، اصلاح موها برخلاف شریعت اسلامی” بازداشته شده و به مثابهٔ “دوستی و کمک با کفار و مشابهت صورت و سیرت با آنها” خوانده شده است.
بر اساس این قانون، وزارت امر به معروف و نهی از منکر موظف “به امر کردن به معروفات و منع کردن از منکرات مطابق شریعت اسلامی و فقه حنفی” است.
روش های تنبیه و مجازات تخطی کنندگان از این قانون، شامل “نصحیت و تخویف از عذاب الهی، تنبیه و تهدید به الفاظ قهرآمیز، تعزیر مرتکب با تلف مال، حبس از یک ساعت الی سه روز در محابس عمومی” میباشد و بر بنیاد این قانون، در صورتی که فرد با این روش ها “اصلاح نشد” باید به محکمه برای تنبیه بیشتر معرفی گردد.»
فوری. قانون امر بالمعروف و نهی عن المنکر ا.ا. افغانستان نافذ شد
وزارت عدلیه امارت اسلامی افغانستان، قانون امر بالمعروف و نهی عن المنکر را بعد از توشیح از طرف عالیقدر مولوی هبه الله آخند زاده رهبر دارالاسلام افغانستان، در جریده رسمی شماره ۱۴۵۲ مورخ ۲۵ محرم الحرام ۱۴۴۶هجری قمری، نشر کرد. قانون امر بالمعروف و نهی عن المنکر شامل یک مقدمه، ۴ فصل و ۳۵ ماده میباشد که نافذ و در جریده رسمی نشر شد. این قانون به هدف تنظیم امور مربوط به امر بالمعروف، نهی عن المنکر و وظایف و صلاحیتهای محتسبین تهیه و تدوین گردیده است که مرجع تطبیق کننده آن وزارت امربالمعروف، نهی عن المنکر و سمع شکایات میباشد.
در این قانون به محتسبین گفته شده است باید چگونه با مردم برخورد کنند ودرکدام جاها میتوانند وارد عمل شوند! وفقط تهیه وتدوین کننده هستند وتطبیق کننده وزارت امر بالمعروف نهی عن المنکر است
اگر نگاهی به تاریخ گذشته بیندازیم و طبیعت دین اسلام را بررسی کنیم، درمییابیم که مسلمانان چی زمانی مستحق پیروزی شدند.
قدرتمندان که امپراطوریهای بزرگی را تصاحب کرده بودند، در مقابل تنها داشتهی درونی یک مسلمان، زانو زدند.
آنچه که از درون یک مسلمان انقلاب جهانی را رقم میزند، قدرت، ثروت، مقام و امکانات نیست، بلکه تسلیمشدن به این کلمه است: “لا اله إلا الله”، تسلیمشدن به معنای واقعی که زندگی فردی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شخص مسلمان را متحول سازد. در تاریخ اسلام جز این کلمه، دیگر هیچ قدرتی نتوانسته حاکمیت کند.
اگر امروز خون انسان ارزش ندارد، برای این است که بشریت ذوب مادیات و حریص قدرت شده و آنچه را که انسان امروزی انجام میدهد، برای اشباع گرگ درونی اوست.
جهان در تاریکی محض قرار گرفته و جز رجوع دوباره به این فانوس هدایت بشریت، راه دیگری نیست، فانوس که ظلمت جهان را به روشنایی حقیقت تبدیل کرد، “لا اله إلا الله محمد رسول الله.”
در تاریخ معاصر نیز پیروزی های مسلمانان، محصول همین عقیده بوده، عقیده صحابی بدر که تاکنون سینه به سینه حفظ مانده، باوری که تنها هدف از زندگی یک مسلمان را تطبيق شریعت و معرفت خدای بزرگ بیان میکند.
بلی! آنگاه که الله متعال، تعهد و اعتماد مجاهدین امارت اسلامی را مبنی بر تحکیم شریعت و تطبیق نظام قرآنی گرفت و دیگر تنها صدای جاری در درون مجاهدین کلمه “لا اله الا الله” بود، فتح و پیروزی نصیب حال شان شد، صف پر از اخلاص که حتی توهم پیروزی را نیز نداشتند و هر گز گمان نمیکردند که این افتخار بزرگ، بنام این مجاهدین بی بضاعت رقم بخورد ولی ندای درونی شان و نیات شان که حاوی اعلای کلمةالله بود، در نزد خدای بزرگ قبول گردید و نصرت و پیروزی را مستحق شدند.
امروز هم جز این ندا، هر ادعای دیگری باعث نابودی میشود و هر هدفی دیگری که تطبیق شریعت را تعطیل کند، موريانهی است که این نعمت بزرگ را از ما میگیرد.
این پیروزی نتیجه همان تعهد به تطبیق شریعت و تحکیم نظام اسلامی است که هر گاه این تعهد بزرگ چه در درون و چه در ظاهر شکسته شود، دیگر پیروزی گذشته به شرمساری تاریخی تبدیل میشود.
افغانستان سرزمین علماء و مسلمانان واقعی که متعهد به دین و شریعت خود هستند میباشد که همیشه از طرف آنهاییکه ادعای ابرقدرت بودن در کرهٔ زمین را دارند، مورد تاختوتاز و بدماشی آنها قرار گرفته و هر آن ظلم و جنایاتی را که خواستهاند بهملت آن روا داشته و در انجام آن کوتاهی نکردهاند. زیرا ملت مسلمان افغانستان این ظلمها و تاختوتاز را در حریمشان نخواسته و علیه اشغالگران مبارزه کرده و آنها را به شرمندگی و روسیاهی کامل از این سرزمین رانده و آزادی خویش را بدست آوردهاند. بعد از سکولاریستهای اشغالگر انگلیس و روس، همچنان نیروهای متجاوز سکولار ناتو و غرب نیز نتوانستند جای پایی برای خویش در این سرزمین اختصاص دهند در حالیکه به ظن خویش کامل به این کشور یورش برده بودند.
۲۴ اسد در تاریخ افغانستان روزیست که مجاهدین فاتحانه وارد شهر کابل گردیده و به وزارتها، ریاستها و قوماندانیها مسلط گردیده و گلیم نامیمون اشغال را جمع کرده، آزادی را برای ملت افغانستان بهنصرت الهی ارمغان آوردند. مجاهدین در طی بیستسال با جانفشانی، شجاعت، قهرمانی، شهامت، فداکاری و قربانیهای بیدریغ خویش توانستند به تابوت اشغال، آخرین میخ را بکوبند، الله متعال این فتح مبین را در حالی برای مجاهدین و ملت شریف افغانستان ارزانی کرد که خیلیها هیچ فکر نمیکردند که آمریکاییها و همپیمانان آن روزی در مقابل لشکریان حق و سپاهیان جانبرکف اسلام که با گرفتن سرهای خویش در روی دستانشان در مقابل این نیروها مبارزه کرده، سر تسلیم فرود آورده و با دار و دستهٔ خویش از این سرزمین پا بهفرار بگذارند و یکبار دیگر استقلال برای ملت مجاهد پرور افغانستان بهست آید.
جای دارد به مناسبت بیستوچهارم اسد؛ روز فتح و پیروزی ملت قهرمان افغانستان و مجاهدین آزادمنش آن، این روز مبارک را به همهٔ مسلمانان جهان و خصوصا برای همین ملت دیندوست خجسته باد گفته، و این روز را میتوان یک روز تاریخساز در صفحات زرین تاریخ این کشور قلمداد کرد، بیستوچهارم اسد روزیست که آفتاب سعادت بر بام این ملت به نرمش و وقار کامل طلوع کرد، و روزهای سیاه اشغال که این پدیده شوم بالهای خویش را به شهرها و دهاتمان پهن کرده به یک روز روشن تبدیل کند. اشغالگران سکولار دانستند که دادن تلفات جانی و مالی برایشان جهت تسخیر فکر و جغرافیای این ملت و سرزمین، ناکام بوده و مردم مسلمان آن بههیچ وجه فریب آن را نخواهند خورد.
پیام رئیس الوزراء امارت اسلامی افغانستان به مناسبت ۲۴ اسد(روز فتح)
الحمد لله و کفی و الصلوه و السلام علی عباده الذین اصطفی. اما بعد: أعوذ بالله من الشیطن الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم. قال الله تبارک و تعالی: إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا (۱)لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُّسْتَقِیمًا (۲) وَیَنصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا (۳) الفتح. صدق الله العظیم.
۲۴ اسد(روز فتح) برای تمام امت اسلامی به ویژه افغان ها یک روز تاریخی پرافتخار است که در این تاریخ الله تعالی برای ملت مجاهد افغانستان پیروزی در برابر یک نیروی بین المللی استکباری و اشغالگر(امریکا و ناتو) را نصیب گردانید و مجاهدین پس از قربانی های بیست ساله به گونه فاتحانه به پایتخت افغانستان داخل شدند. آمین یا رب العلمین.
این روز تاریخی پیروزی جهاد و فتح در برابر اشغالگران غربی را به تمام ملت مجاهد و امت مسلمه تبریک می گوییم. الله تعالی شهادت تمام شهدا، زحمات مجروحین و زندانیان، خستگی مجاهدین و تکالیف مردم عام را در راه جهاد، قبول فرماید و توشه آخرت بگرداند.
جهاد بیست ساله در تاریخ اسلام باب پرافتخار است که نسل های آینده از آن پند و عبرت را می آموزند و الهام جهاد و مبارزه را از آن می گیرند. شکست امریکائیان در افغانستان در حقیقت غلبه ایمان و معنویت بر مادیت است. ما مشاهده کردیم که الله تعالی مردم افغانستان را با دست خالی و تعداد کمی از مجاهدین در برابر نیروهای بسیار مجهز و پیشرفته، پیروز نمود که نشانۀ آشکار نصرت الهی بود.
باید مجاهدین، مسئولین و تمام مردم مؤمن ما متوجه باشند که با پیروزی جهاد، وظیفه و مکلفیت ما به پایان نرسیده است. اکنون برای ما مسئولیت استحکام نظام اسلامی، آبادی کشور و حفاظت از سر، مال و عزت هموطنان و مسئولیت جبران خسارات جنگ های گذشته به دوش ما می باشد. باید با اخلاص و جدیت کامل، متوجه مسئولیت های خویش باشیم.
ما از این فرصت عظیم که الله تعالی برای ما داده است، باید استفاده نماییم. باید توان خویش را بخاطر تحکیم نظام اسلامی، پایداری صلح و ثبات، رفاه مادی و معنوی کشور و مردم به کار بیاندازیم تا به آرمان های شهدا، بیوه زنان، یتیمان و معلولین جهاد بیست ساله جامۀ عمل بپوشانیم.
در اخیر یکبار دیگر روز فتح را برای تان تبریک می گویم و دعا می کنم که الله تعالی کشور، مردم ما و تمام امت اسلامی را از غم، اندوه و خستگی در پناه خود داشته باشد. الله تعالی ظالمان اشغالگر را در هرکجا که بالای ملت های مظلوم و ناتوان تجاوزمی کنند، همانگونه به شکست و رسوایی مواجه سازد که در افغانستان مجبور به شکست و فرار شدند. آمین یا رب العلمین.
چندین دهه است که ملت افغان شاهد سختیها و مشکلاتی گوناگون بهسبب اشغال این وطن عزیز توسط سه ابرقدرت سکولار شرق و غرب به نام حقوق کارگر در اشتراکیت، حقوق بشر در دموکراسی و…، میباشد. الحمدلله، این ملت با داشتن آگاهی از پلانهای شوم استعمار و استکبار جهانی، با اتحاد، جهاد و استقامت با اشغالگران روبرو شده و آنها را درس عبرتی برای جهان ساخته است. ۲۴ اسد، یکی دیگر از آن روزهایی است که ملت افغان به تمام جهانیان نشان داد که هیچ ابر قدرتی، قدرت مبارزه با ایمان و اتحاد مسلمانان را ندارد. در این روز آرمانهای شهدا تحقق یافت، ابر قدرتهای پوشالی شکست خوردند، حق آمد و باطل زایل گشت. سه سال قبل، در این روز الله -متعال- مجاهدین امارت اسلامی را بر اشغالگران سکولار و نوکرانشان پیروز گردانید وبه آنها چنان فتح با عظمتی نصیب فرمود، که قصرهای فرعونهای زمانه را به لرزه درآورد و امیدی برای مظلومان شد. آن مجاهدینی که خواسته آنها برپاشدن نظام اسلامی، ترویج فرهنگ و اخلاق اسلامی، ازبینرفتن فساد، برقراری عدالت و درامانبودن جان، مال و ناموس مردم بود. امروزه اگر ما ملت افغان، دارای یک نظام اسلامی هستیم و زیر سایه آن با آرامش زندگی میکنیم، اول به فضل و کرم الله -تعالی- و بعد بهسبب قربانیهای شهدا، مجاهدین و بزرگان امارت اسلامی همچون لوی ملا محمد عمر مجاهد -رحمهالله- میباشد.
جشن باشندگان هرات به مناسبت ۲۴ اسد
اکنون نیاز است تا با اتحاد و یکپارچگی در افغانستان تابع این نظام مقدس باشیم، و به این ملت مجاهدپرور خدمت کنیم. چه زیبا فرموده اقبال، آنجا که میفرماید: قلب ما از هند و روم و شام نیست مرز و بوم ما بهجز اسلام نیست
عبدالحمید پنجشیری از وزارت داخله و گروه حقانی، بلندگو و زبانی برای دشمنان
به قلم: مجاهد طلحه مبارز
عبدالحمید پنجشیری که خود را عبدالحمید خراسانی معرفی کرده است در گروه بدری تحت نظر گروه حقانی وظیفه دارد و معاش می گیرد.
این شخص که حتا ابتدایی ترین کتاب های فقهی را نیز نخوانده است، به سبک جاهلان در میان داعش مفتی شده است، و با نادیده گرفتن دیدگاه درست شیعیان و با تمرکز بر عقاید غلاة میان شیعیان و با تکرار مطالب قیچی کاری شده علما که توسط دشمنان هوشیار سایبری تولید شده است و سالها است که در فضای مجازی و انترنت منتشر شده است، همه شیعیان را تکفیر می کند.
پس در این گام نخست بدانیم که اشخاصی مانند عبدالحمید پنجشیری که به هر قیمتی در پی شهرت هستند، فرستنده بیش نیستند و فقط سخنان ساختگی دشمنان در مورد تشیع را می خوانند، همانگونه که در میان شیعیان بعضی ها وجود دارند از غلاة و شیعه انگلیسی که چنین اعمال تهمت آمیز را در مورد اهل سنت تکرار میکنند.
منبع تولید کننده هر دو و استاد هر دو یکسان و یکی هستند؛ لذا شما نباید عبدالحمید و شیعیان انگلیسی را مخاطب قرار دهید، بلکه من به شما می گویم:
۱) از کسانی که این شک و شبهات را درباره شیعه یا سنی از زبان علما تکرار می کنند، ابتدا از ایشان بخواهید که تمام متن عربی را با جملات قبل و بعد آنچه آورده اند بیاورند.
هرگز تا روز قیامت چنین کاری را انجام نخواهند داد، زیرا با انجام دادن چنین کاری، خود بخود فریب و دغل بازی آنها باطل خواهد شد و همه می دانند که سخنان بزرگان مورد دستکاری و تحریف قرار گرفته اند.
۲) بزرگان ما از شیعیان غلاة سخن گفته اند و آنها را رد کرده اند، اما باید مواظب باشیم، پیش از این که بزرگان ما این غلاة شیعه را رد کنند، بزرگان و امامان شیعه این غلاة میان شیعیان طرد کرده و آنها را کافر خطاب کرده اند که می شناسند.
حالا این تحریف کنندگان و این سربازان آگاه از جنگ روانی دشمن، فتوایی های را که وجود دارد در رد کردن و حتی اخراج این شیعیان از میان تشیع و تکفیرآنها، به تمام شیعیان تعمیم میدهند، و این جاهلان مغرض مانند داعش و عبدالحمید چون از شیعه نفرت دارند، همان تحریف ها و فریب های که توسط مجریان جنگ روانی دشمنان تولید شده را تکرار میکنند.
۳) شیعه و سنی در گذشته احادیثی را پذیرفته و به آنها فتوا دادهاند که امروز آن را ضعیف و بیاساس میدانند، پس اگر انسان صالح باشد و عدالت میخواهد و از جمله بیمار دل و منافق نباشد باید نظر امروز این مذاهب را بپذیرد ، به جای اینکه با استناد به دیدگاه نادرست مذهب مخالف در گذشته، بر آنان حمله کند، در حالی که این مذهب مخالف امروز چنین روایت و دیدگاهی را باطل میداند.
با تمرکز بر این سه چیز ساده اما بسیار مهم متوجه خواهید شد که امثال عبدالحمید تنها دهان دشمنان هستند که مسلمانان را با مسلمانان مصروف ساخته و بین مسلمانان تفرقه و جنگ داخلی ایجاد می کنند و با تضعیف مسلمانان توسط یکدیگر، دشمنان میتوانند به آسانی به جنایات خود ادامه دهند.
بنابراین با کمی دقت متوجه می شویم که این شک و تردید درست کردنها و این شبهات و پخش دروغ تنها در خدمت دشمنان ما است.
آیا گروه حقانی جلو این گوینده دشمنان را می گیرد یا با سکوت خود در برابر این سربازش نشان می دهد خودش نیز با حرف های این عضو موافقت می کند و بخشی از پروژه دشمنان است؟
لزوم سرعقل آمدن و یا رام کردن عبدالحمید خراسانی پنجشیری
به قلم: فضل احمد هراتی
همه می دانیم که در ایران دو طیف مختلف در مورد طالبان و حاکمیت آن وجود دارد:
طیف رهبری که تماماً در مسیر تعامل و اتحاد اسلامی قدم بر می دارد و شورای امنیت ملی و …. هم در همین راستا هستند
طیف عامه مردم و کسانی که خود را اصلاح طلب می نامند
طیف دوم هیچ نگرش خوبی نسبت به طالبان ندارند یعنی شما اگر در کوچه و بازار هم از مردم شیعه که اکثریت را در ایران دارند در مورد طالبان بپرسی طالبان را گروهی به دور از تمدن و مدنیت و وحشی و ضد شیعه و دشمن و چیزی در حد داعش می دانند یعنی برای اینها فرقی بین داعش و طالبان وجود ندارد.
اگر از عوام اهل سنت ایران هم سوال کنی اکثریت مطلق آنها همین نگرش شیعیان را دارند چون رسانه های اهل سنت در دست سکولاریستهاست و یا دست شبکه هایی چون کلمه و نور و… است که طالبان را گروهی ضد حدیث و سنت و متعصب و جاهل معرفی می کنند و شبکه های مجازی اهل سنت ایران هم که خود را اهل جهاد می دانند اکثراً بر این باورند که طالبان گروهی دست نشانده آمریکا است که آمریکا او را برای دشمنی با مجاهدین تسلیح کرده و عامل نابودی جهاد در افغانستان و ظلم به مسلمین چین و ازبکستان و تاجیکستان و منطقه شده است و قوانین شریعت الله را نیز اجرا نمی کند و….
با تمام این احوال، کسی از مسئولین حکومتی و نظامی حق ندارد از سوی حاکمیت چیزی بگوید که بر خلاف دیدگاه رسمی حاکمیت باشد و چنانچه حرفی بر خلاف سیاستهای رسمی حاکمیت چیزی بگوید فوراً مدیریت می شود و این سخن او اولین و آخرین سخنش در این زمینه خواهد بود.
در داخل افقانستان هم باز همین دو طیف وجود دارند و با آنکه ما سیاستهای رسمی امارت اسلامی را می دانیم اما افرادی چون عبدالحمید پنجشیری وجود دارند که دقییقاً در برابر سیاستهای رسمی امارت اسلامی قرار گرفته اند اما به نمایندگی از امارت اسلامی صحبت می کنند.
کسانی چون ژنرال مبین وجود دارند که خودشان را مدیریت کردند و تابع سیاستهای رسمی امارت اسلامی شدند اما افرادی چون عبدالحمید پنجشیری وجود دارند که بارها و بارها نه تنها به نمایندگی از امارت اسلامی بر ضد سیاستهای ا.ا.ا سخنانی گفته اند بلکه به نمایندگی از امام ابوحنیفه رحمه الله و اهل سنت هم در مورد شیعیان کنونی حاکم بر ایران سخنانی کاملاً مخالف امام ابوحنیفه و اهل سنت گفته اند.
این شخص یکی از اعضای حکومت خائنین بر افغانستان بود و ۲۰ سال در برابر این حاکمیت سکوت کرد و فعالیتی بر علیه این مرتدین نداشت و در زمان سستی این حاکمیت غلام، زمانی قرار بود که به داعش بیعت دهد اما به آنها خیانت کرد و بیعت نداد چون خیال می کرد آینده با داعش است اما چون دید که ا.ا.ا قرار است کشور را در دست بگیرد به امارت اسلامی بیعت داد.
این شخص زمانی که قاطی می کند دیگر نمی فهمد چه می گوید، ادبیاتش در مورد شیعه و ایران همان ادبیات و سخنان داعش است. سخنان عبدالحمید پنجشیری نه تنها هیچ کمکی به اهل سنت ایران و مهاجرین افغان نمی کند بلکه به طیف دوم ایران و عوام شیعه و سنی ضد افغان ایران کمک می کند که در دشمنی و مخالفت با ا.ا.ا خودشان را برحق بدانند و سرسختانه تر در دشمنی با ا.ا.ا کوشش کنند و حتی در برابر سیاستهای تعاملگرایانه و اتحادگرایانه ی طیف رهبری ایران سنگ اندازی کنند.
همچنانکه حکومت ایران این افراد حاکمیت گریز را مدیریت کرده و می کند امارت اسلامی هم لازم است چنین اشخاص بی سواد و بی علمی که ادای مولوی ها و مفتی ها را در می آورند و فتوا می دهند و ادای سخنگو و مسئولین حکومتی ا.ا.ا را در می آورند و حکم صادر می کنند و خط و نشان می کشند مدیریت کنند.
این شخص اگر خودش را در حد سرباز مطیع ا.ا.ا نمی داند باید بداند در حد لات بازی محله ی خودش که قبلاً در آن بود بماند و متوجه شود که پای خودش را بیشتر از حدی که برایش تعیین شده دراز نکند چون نه تنها به خودش بلکه به دیگران هم صدمه می زند.
ما شهروندان افغان و ایرانی هم باید تنها به سیاستهای رسمی حاکمیتها توجه کنیم و سخنان این طیف دوم را نایده بگیریم و دور بیندازیم .اینها تنها نماینده ی خودشان هستند و اگر گنده گوئی هایی هم کنند در حال چاخان کردن و خالی کردن کینه ها و عقده ها و جهالت و بیماری درونی خود هستند.