دعوتگر زن اسلامی

دعوتگر زن اسلامی

ارائه دهنده: ام هیمن مریوانی

بین شک و یقین مسافتها فاصله وجود دارد اما بین خیر و شر فاصله، چند قدمی بیش نیست. مری واتسون که به فضل و رحمت الهی به دین اسلام گرویده است در عین حالیکه در یکی از دانشگاههای فیلیپین در رشته الهیات و معارف دین مسیحیت تدریس می‌کرده، مبلغ و کشیش نیز بوده است. اما هم اکنون به یک دعوتگر زن اسلامی تبدیل شده است و دعوت خود را از مرکز رسیدگی به امور مهاجران خارجی در منطقه قصیم عربستان شروع کرده است…

من در ایالت اوهایو آمریکا به دنیا آمده‌ام. قبل از اسلام نامم مری بود. دارای هفت فرزند دختر و پسر از یک همسر فیلیپینی هستم. دوران جوانیم را بیشتر در حال سفر بین لس‌آنجلس و فیلیپین گذرانده‌ام. بعد از اسلام اسمم را به خدیجه تغییر داده‌ام چون که حضرت ام‌المؤمنین خدیجه (رضی الله عنها) وقتی با پیامبر (صلی الله علیه و سلم) ازدواج کرد بیوه بود و ۴۰ سال داشت، من هم بیوه بودم و وقتی مسلمان شدم ۴۰ سال داشتم؛ در کل شخصیت حضرت خدیجه (رضی الله عنها) نزد من از جایگاه والایی برخوردار است زیرا اولین بار که وحی بر پیامبر (صلی الله علیه و سلم) نازل شد او بود که ایشان را پشتیبانی کرد و بدون هیچ تردیدی به او قوت قلب داد، به این خاطر شخصیت او را بسیار دوست دارم.

من فارغ التحصیل دانشگاه آمریکا و همچنین دارای مدرک از دانشگاه فیلیپین در رشته الهیات مسیحی هستم و در عین حال در هر دو دانشگاه به عنوان استاد حضور داشتم؛ یعنی به طور همزمان یک استاد الهیات و سخنران، همچنین کشیش و مبلغ دینی بودم. به همین خاطر در رادیو برای تبلیغ مسیحیت نیز مشغول به کار بودم، و علاوه بر آن به عنوان مهمان در برنامه‌های مختلف تلویزیونی حضور می‌یافتم و البته قبل از هدایتم، مقالاتی بر ضد اسلام هم نوشته‌ام که امیدوارم خدا مرا ببخشد. واقعاً متعصب بودم. اما نور ایمان از کجا بر دل من تابیدن گرفت؟ در یکی از مسافرتهایم که به عنوان یک مبلغ دینی برای سخنرانی در یکی از کنفراسها دعوت شده بودم، یکی از کسانی که در آنجا حضور داشت توجه مرا به خود جلب کرد، او یک استاد سخنران فیلیپینی بود که البته از یکی از کشورهای غربی به آنجا آمده بود تا سخنرانی کند. ادامه خواندن دعوتگر زن اسلامی

دختري از روسيه

دختري از روسيه

تأليف: أبوأنس ماجد البنكاني

اين داستان را به شما تقديم مي كنم، داستاني كه بايد آنرا به ياد داشته باشيم و آنرا به همسران ،‌دختران و خواهران خويش منتقل كنيم تا آنرا در دل ،‌عقل و جان خود به خاطر بسپارند تا همه بدانند كه دين خداوند پيروز و سربلند است حتي اگر اهل آن از آن شانه خالي كنند يا افرادي كه به آن منتسب هستند و دربين ما زندگي مي كنند،‌با زبان ما سخن مي گويند و به طرف قبله ما نماز مي خوانند ،‌ با آن سرجنگ داشته باشند.

دختري از روسيه… تازه مسلمان و از سرزمين كفر،‌ زبان عربي بلد نبود اما مسيري را پيموده بود كه بيشتر مردان ما از رفتن آن باز مانده اند.

اصل داستان: از روسيه آمده بود. به همراه چند تن از زنان روسي كه يك تاجر روسي آنها را به اين كشور خليجي آورده بود. هدف، خريد وسايل برقي و وارد كردن آن به كشور روسيه به عنوان وسايل شخصي بود. زيرا به اين روش ديگر اين وسايل شامل هزينه هاي گمركي نمي شد و تاجر روسي اين وسايل را پس از تحويل گرفتن از اين زنان با سود فراوان در روسيه به فروش مي رساند و در عوض به آنها دستمزد مي داد. اين كار در روسيه به امري رايج تبديل شده بود زيرا بسيار ارزان پاي آنها در مي آمد.

زماني كه اين تاجر با همراهانش به اين كشور خليجي رسيدند اين مرد قضيه اي مخالف با آن چيزي كه از قبل قرار گذاشته بودند را براي آنها مطرح كرد.

گفت: شما اكنون به اينجا آمده ايد تا مبلغي پول به دست بياوريد و اينجا مكاني است كه به ثروت فراوان و اموال بي حد و حصر و مردماني كه بي حساب خرج مي كنند شهرت دارد!!

نظر شما در باره تن فروشي و فحشاء چيست؟

هر كدام از شما كه اراده كند،‌ثروت فراواني در انتظار اوست.

و شروع به پهن كردن دام خود و فريب و اغواي آنها نمود تا جاييكه بيشتر آنها را با نظرات شيطانيش قانع كرد. زيرا هيچ بازدارنده ايماني و التزام اخلاقي در ميان نبود كه بتواند آنها را از انجام اين كار منع كند و درضمن فقري كه با آن دست و پنجه نرم مي كردند آنها را به قبول چنين كاري فرا مي خواند.

مگر يك زن كه او قبول نكرد و تاجر روسي او را به تمسخر گرفت و گفت: تو دراين كشور از بين مي روي ،‌ زيرا خودت هستي و لباسهايت و من هيچ چيز به تو نخواهم داد. ادامه خواندن دختري از روسيه

دانشمندان غیر مسلمان و حجاب زنان!!!

دانشمندان غیر مسلمان و حجاب زنان!!!

نوشته شده توسط : ریحانه

– نظر آلفرد هیچکاک:

«هیچکاک» فیلمساز مشهوری است. وی می‌گوید: «من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان باشد. بدین معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود، مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته برهمین شیوه رفتار کنند. یعنی کمتر ماهیت خود را معرض نمایش قرار دهند نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت بدهد. زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روی بندی که به کار می‌بردند خود به خود جذاب می‌نمودند و همین مساله، جاذبة نیرومندی بدانها می‌داد. اما بتدریج باتلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می‌دهند؛ حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود، از میان می‌رود و همراه آن از جاذبة جنسی او هم کاسته می‌شود».

– برتراند راسل می‌گوید:

« از لحاظ هنر، مایه تاسف است که بآسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد، بدون آنکه غیرممکن گردد.»

– ویل دورانت می‌گوید:

«آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می‌گردد. زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضا، ضعیف و با منع و جلوگیری، قوی می‌گردد.خودداری از انبساط و امساک در بذل و بخشش، بهترین سلاح برای شکار مردان است. اگر اعضای نهایی انسان را در معرض عام تشریح می‌کردند، توجه ما به آن جلب می‌شد، ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک می‌گردد. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی‌آنکه بداند، حس می‌کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می‌دهد.»

– توصیه چارلی چاپلین به دخترش:

وی که یکی از بازیگران مشهور جهان است درنامه‌ای به دخترش می‌نویسد: ادامه خواندن دانشمندان غیر مسلمان و حجاب زنان!!!

داستان مردی که مدعی آزادی وبرابری سکولاریستی برای زنان بود

داستان مردی که مدعی آزادی وبرابری سکولاریستی برای  زنان بود

نویسنده : محمدبن عبدالعزیز المسند

مترجم : انجمن ” اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف ” بيساران

سپاس خدایی را که بخشنده­ی گناه و توبه­پذیر است…به شدت عقاب می­کند و قدرتمند است…خدایی جز او نیست و بازگشت همه به سوی اوست.

و سلام و صلوات بر پیامبرمان محمد که بشارت دهنده و بیم دهنده و چراغی نورانی­ست و بر همه­ی کسانی که تا قیامت به نیکی از او پیروی میکنند.

اما بعد:

خواننده­ی گرامی…

این داستان را تنها برای سرگرمی و ذکر قهرمانی­ها و حوادث و اخبار بیان نمی­کنم، بلکه غرضم این است که از آن پند و عبرت بگیری و از درس­ها و نکته­هایش بهره­مند شوی و سپس آن را با واقعیت تطبیق دهی و آثار مطالعه­ی آن در اخلاق و رفتارت نمایان شود، چنان که خداوند پس از بیان داستان یوسف علیه السلام میفرماید: « لقد كان في قصصهم عبرة لأولي الألباب»، یعنی پند و اندرز مخصوص کسانی­ست که دارای عقل و فکر سالم هستند، اما کسانی که ذهن مریض دارند و عقل و فهمشان تعطیل است از اینگونه پند و اندرزها سودی نمی­برند و خوشبخت کسی­ست که پندپذیر باشد.

خدایا ما را از توابین و برگشت­کنندگان و پاک­شدگان قرار بده، نه از غافلان و غرض­ورزان! صلی الله و سلم علی نبینا و علی آله و صحبه أجمعین.

***

شخصی به اروپا رفت و ما چیزی از کار او را منکر نمی­شویم. او چند سال آن­جا ماند و در آن مدت، هیچ چیز از آن­چه ما او را به آن می­شناختیم، در او باقی نماند. با چهره­ای چون چهره­ی عذرا در شب عروسی­اش رفت و با چهره­ای هم­چون صخره­ای صیقلی در شبی بارانی بازگشت…با قلبی پاک و طاهر و مأنوس به عفو و گذشت رفت و با قلبی تاریک و مریض که رنج و راحت روی زمین برایش فرقی نمی­کرد و خشم آسمان و خالقش برایش یکسان بود، برگشت. با نفس خاشع و متواضعی که همه­ی مسلمین را برتر از خود می­دید، رفت و با نفس مریض و ستیزه­جویی که کسی را بالاتر از خود نمی­دید و حاضر نبود، یک نگاه به پایین بیاندازد، برگشت. رفت، در حالی که بر روی زمین، دینش و اهل آن، برایش از هر چیزی محبوب­تر بودند و در حالی برگشت که کوچک­ترین نشانه­ای از این دوست داشتن در چهره­اش معلوم نبود. ادامه خواندن داستان مردی که مدعی آزادی وبرابری سکولاریستی برای زنان بود

داستان اسلام آوردن خانم سندی وبر، مبلغ مسیحی

داستان اسلام آوردن خانم سندی وبر، مبلغ مسیحی

ترجمه عبدالعزیز ویسی

سندی وبر معاون مدرسه «نیو هاریزن» است. شخصیت جالب توجهی دارد. همیشه از صحبت کردن با او لذت می برم. برای مدت زیادی مبلغ مسیحی بوده است و چقدر تغییر عجیبی است که یک مبلغ مسیحی به دین اسلام بگرود. پروردگار، خودش شخصی را که می خواهد هدایت کند انتخاب می کند و کسی را که می خواهد به او نزدیک شود دوست دارد. الله اکبر!

اولین آشنایی من با دین اسلام در سال ۱۹۸۲ بود. زمانی که در کنیا معلم بودم. معلم یک مدرسه دینی مسیحیت در دویست و پنجاه مایلی غرب «نایروبی» بودم. اغلب به نایروبی سفر می کنم تا دوستانی را که در آنجا هستند ملاقات کنم و تفریحی هم کرده باشم. در آن هنگام در «نایروبی» بود که متوجه گروهی از مردم شدم که در اجتماعات مختلف گرد هم می آمدند. این افراد به نظر من زندگی خوبی داشتند. خیلی پایبند اصول خانواده بودند. هیچ وقت الکل و مواد مسکر دیگر نمی نوشیدند. به بزرگترها احترام می گذاشتند و به همدیگر کمک می کردند. بعد از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم این افراد مسلمان هستند.

در سال ۱۹۸۳ به آمریکا برگشتم. چهار سال بعد احساس کردم که باید مذهبم را تغییر دهم زیرا احساس می کردم اینجا در آمریکا در مسیحیت اشتباهاتی وجود دارد و مذهب کاتولیک نمی توانست جوابگوی پرسشهای من باشد. مردم سرد و بی خیال بودند. در جشنها همیشه الکل و مواد مصرف می کردند. اصلا ازدواج کردن مساله نبود زیرا تو می توانستی با هر کس قرار بگذاری و با او باشی. مردم بیشتر به آرایش کردن، مد جدید لباس و مد جدید مو می پرداختند.

در ماه آوریل ۱۹۸۷ تصمیم گرفتم که به طور جدی تغییر مذهب بدهم. مردمی را که در نایروبی دیده بودم، به خاطر آوردم. در آن هنگام که در شیکاگو زندگی می کردم، مسجدی یافتم. کتابهایی در مورد اسلام پیدا کردم و دو هفته بعد شهادتین را بر زبان آوردم و مسلمان شدم. همه این موارد فقط از جانب خودم بود و با هیچ مسلمانی هم دوست نبودم و خداوند بر همه چیز آگاه است.

در سال ۱۹۸۷ مسلمان شدم و خانواده مخالفتی نشان ندادند. هرچند که بعد از پوشیدن حجاب تعدادی از دوستانم را از دست دادم. متوجه شدم که اسلام زندگی انسان را بهبود می بخشد بویژه وقتی که انسان در روز، پنج مرتبه نماز می خواند و این یک زنگ تفریحی است برای دوری از کارهای روزمره و اینکه به جنبه روحی خود نیز بپردازید. اکنون در مدرسه اسلامی «پاسادانای کالیفرنیا» که «نیوهاریزن» نام دارد، کار می کنم و عصرها به دانشکده حقوق می روم. صاحب دو بچه هستم یکی هشت سال و دیگری پنج سال سن دارد.

———————————–

برگرفته از «اینک اسلام از غرب طلوع می کند» نوشته: بانو مظفر حلیم ترجمه عبدالعزیز ویسی « نشر احسان»

 

خواهر مسلمانم غمگین مباش

خواهر مسلمانم غمگین مباش

 دکترصالح بن علي أبو عرَّاد / ترجمه: صلاح الدین . م

خواهر مسلمان!

ای مؤمن مطیع!

ای مروارید گرانبها، و ای گوهر قیمتی!

السلام عليكِ و رحمة الله تعالى وبركاته…

غمگین مباش! چرا که الله متعال تو را با اسلام گرامی داشته، و بواسطه‌ی ایمان بزرگی بخشیده است و تو را یار و همراه مرد قرار داده است. الله تعالی می‌فرماید:

{إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيما} [الأحزاب: ۳۵]

(مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادت‏پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‏دهنده و مردان و زنان روزه‏دار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه الله را فراوان ياد مى‏كنند، الله براى [همه] آنان آمرزش و پاداش بزرگی فراهم ساخته است)

فقط این نیست؛ بلکه به تو منزلتی بس والا بخشیده هنگامی كه تو و زنان نیکوکار، عبادت گزار، فرمانبردار، ومؤمن راستینی مانند تو‌ را به أمهات المؤمنين منتسب نموده است. کسانی که شاعر در موردشان می گوید:

فتشبَّهُوا إن لم تكونوا مِثلهم……. إن التَّشبه بالكِرام فلاحُ

(اگر مانند آنان نیستید خود را به آنان شبیه سازید …. که همانا شباهت به بزرگان رستگاری است)

غمگین مباش! درحالی که اسلام با قرار دادن تو به عنوان دختری پاکدامن، خواهری گرامی، همسری مورد اطمینان، مادری مهربان و با شفقت و مادر بزرگی با وقار، انصاف را در مورد تو رعایت نموده است. ادامه خواندن خواهر مسلمانم غمگین مباش

خواهر مسلمانم! مى خواهند ترا از زير يوغ به اصطلاح مرد سالارى وظلم نجات دهند، تو خودت تماشاگر باشى

خواهر مسلمانم! مى خواهند ترا از زير يوغ به اصطلاح مرد سالارى وظلم نجات دهند، تو خودت تماشاگر باشى و ديگران برايت هر اّنچه مى دوزند و مى بافند بدون تـــفـكــر به تن كنى

ارائه دهنده: م. هراتی

خواهر مسلمانم! امروزه شايد ندا هاى زيادى به گوشت برسد كه خواهان اعاده حقوقت مى باشند و مى خواهند ترا از زير يوغ به اصطلاح مرد سالارى وظلمى كه در طول تاريخ به تو شده نجات دهند, تو خودت تماشاگر باشى و ديگران برايت كاسه داغتر از اّش, و هر اّنچه مى دوزند و مى بافند بدون تفكر اّن را به تن كنى. ولى صحبت ما اينجاست كه اّيا مقامت اين چنين است كه كسانى كه خود ادعا مى كنند كه هميشه به تو ظلم روا داشته اند حال ادعاى اعاده حقوق تلف شده ات را بكنند و تو ظلم روا داشته اند حال ادعاى اعاده حقوق تلف شده ات را بكنند و تو باز هم نظاره گرباشى.

نه هرگز چنين نيست و نبايد باشد, جايگاهت بالاتر از اّنست كه مورد سوء استفاده فكرى ديگران قرار بگيرى و در مناظره جيره خوار سفره تفكر ديگران باشى.

كتابى كه اكنون در دست دارى رسالتت را در زندگى, به تصوير مى كشد تا به خود اّيى و كرامتت را دريابى. به عهوان عصر جامعه ساز, نقش ايفا نمايى وبا عزت و سر بلندى در كنار خانواده ات حياتى هدفمندانه داشته باشى. دامهاى دشمنان را كه در كمينت مى باشند تشخيص دهى و درخنثى ساختن كيد دشمن جُهد به خرج دهى, به عهوان انسانى كه دنيا را مزرعه اّخرتش مى شناسد قدم به پيش گذاشته, در پاكسازى جامعه ات از هر ناپاكى اى بكوشى.

خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــواهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم! ادامه خواندن خواهر مسلمانم! مى خواهند ترا از زير يوغ به اصطلاح مرد سالارى وظلم نجات دهند، تو خودت تماشاگر باشى

خانم « دکتر عافیه صدیقی» خواهر مجاهد و اسیر ما ـ فک الله أسرها

خانم  « دکتر عافیه صدیقی»  خواهر مجاهد و اسیر ما ـ فک الله أسرها  

ارائه دهنده : ابوخالد هورامی

بسم الله الرحمن الرحیم

ستایش خدایی را سزاست که زندان را مدرسه­ای برای یوسف علیه­السلام قرار داد و درود و سلام خداوند بر کسی باد که مسلمانان را به آزادکردن اسیر از ذلت و خواری امر فرمود.
من در حالی این کلمات را می­نگارم که قلبم لبریز از درد و رنج و اندوه است. اشک از چشمانم سرازیر شده­است با یقین به اینکه پیروزی خداوند نزدیک است و لاجرم این تاریکی­ها و تیرگی­ها روزی به پایان خواهند رسید و جای خود را به نور و روشنایی خواهد داد.
دادگاه آمریکایی (خداوند آن را از اساس نابود سازد)، زن مجاهد عافیه صدیقی را به اتهام ارتباط او با سازمان القاعده (خداوند آن را حفظ کند) و همچنین رابطه او با کشتن سربازان آمریکایی، در مرکز بازداشتش یعنی در غزنی افغانستان به ۸۶ سال زندان محکوم کرده است!
و گفته شده آخرین سخنی که این خواهر مجاهد و درمانده­ی ما ـ فک الله أسرها ـ در دادگاه بر زبان آورده این سخن شریف بوده است: “أفوض أمری إلی الله ..” من کارم را به خداوند محول می­کنم.
إنا لله و إنا إلیه راجعون، بخاطر آنچه که بر سر مردم مسلمان آمده است، که برادران، اسیرشان در چنگال دشمن را اینگونه رها کرده­اند و این در حالی است که از ثروت و اموال و رفاه و خوشی زیادی برخوردارند و نیز از نظر تعداد و نیرو و چابکی و آمادگی در وضعیت مناسبی قرار دارند.
لذا در این هنگام که مسلمانان از زیر بار مسئولیت آزادسازی اسیرانشان و همدردی با آنها شانه خالی می­کنند، دشمنان خداوند از جمله مرتدهای مزدور سکولاریستها جرأت پیدا می­کنند که به زنان پاکدامن و عفیف در خانه­هایشان تجاوز کنند و آنها را به اسارت گیرند.

كَيْفَ القَرَارُ وَكَيْفَ يَهْدَأُ مُسْلِمٌ *** وَالمُسْلِمَاتُ مَعَ العَدُوِّ المُعْتَدِي؟
چگونه انسان مسلمان آرام و قرار می­یابد در حالی که زنان مسلمان اسیر دشمنان تجاوزگر هستند.
القَـائِـلاَتُ إِذَا خَشِيْنَ فَضـِيحَـةً *** جَهدَ المـَقَالَـةِ: لَيْـتَنَا لَـمْ نُولَـدِ
و آن زنان پاکدامن از ترس آبروریزی و رسوایی که بر سرشان آمده است، از روی ناچاری این سخن را بر زبان می­آورند که: ای کاش هرگز به دنیا نیامده بودیم. ادامه خواندن خانم « دکتر عافیه صدیقی» خواهر مجاهد و اسیر ما ـ فک الله أسرها

دانستنیهائی در مورد حور بهشت

 

دانستنیهائی در مورد حور بهشت

ارائه دهنده: الیاسی بیسارانی

حور به چه معنایی می آید:

کلمه حَوَرَ به معنای شدت سفیدی چشم و شدت سیاهی آن است.

وَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ الْحُورُ السُّودُ الْحَدَق . ( ابن عباس می گوید: حُور به کسی می گویند که حدقه چشمش سیاه است. )

ابن قیم می گوید: حور جمع حوراء است و حوراء به زن جوان و قشنگ و سفید و دارای چشمهای بسیار سیاه می گویند.

آیاتی که درباره زنان بهشتی آمده است:

( إِنَّ اَصحابَ الجَنَّةِ الیَومَ فِی شُغُلٍ فاکِهُونَ* هُم وَ أَزواجُهُم فِی ظِلالٍ عَلَی الأَرائِکِ مُتَّکِئُونَ)

(سوره یس آیه ۵۵ و۵۶ )

بهشتیان در چنین روزی سخت سرگرم خوشی، و شادانند ( و بی خبر از اندوه دیگران، و خندان از نعمتهای یزدانند. )

آنان و همسرانشان در زیر سایه های ( قصرها و درختان بهشتی ) بر تختها تکیه زده اند.

( أُدخُلُوا الجَنَّةَ أَنتُم وَأَزواجُکُم تُحبَرُونَ)

( سوره الزخرف آیه ۷۰ )

شما و همسرانتان به بهشت در آیید، در آنجا شادمان و مکرم و محترم خواهید بود.

(کَذالِکَ وَزَوَّجناهُم بِحُورٍ عِینٍ) ( سوره الدخان آیه ۵۴ )

بهشتیان اینچنین هستند و زنان بهشتی سیاه چشم با چشمانی درشت را نیز به همسری آنان در می آوریم. ادامه خواندن دانستنیهائی در مورد حور بهشت

حجاب و حفظ نشاط جنسى

حجاب و حفظ نشاط جنسى

نويسنده: ابراهيم – فياض

حجاب در اسلام براى حفظ نشاط جنسى است، چون حجاب تخیل جنسى را تحریک مى‏کند و سبب مى‏شود که مسئله جنسى معنادار شود و دچار بى‏معنایى نگردد

  1. غريزه جنسى، قوى‏ترين غريزه انسانى است كه زندگى انسانى را از نظر كمى و كيفى مورد تاثير و تاثر قرار مى‏دهد. اين غريزه در كنار غريزه گرسنگى، بسترساز فرهنگ‏هاى انسانى در طول تاريخ شده و دين با ورود در اين بستر، معنا بخش فرهنگ انسانى مى‏شود; به همين دليل در تاريخ اديان كمتر دينى است كه درباره مسئله جنسى سخن نگفته باشد.
  2. غريزه جنسى در يك چارچوب، مورد توجه اديان قرار مى‏گيرد و در چارچوب جهان‏بينى آن دين، جايگاه مسئله جنسى را با توجه به انسان‏شناسى خود، و جهان‏شناسى و اخلاقيات مبتنى بر آن، تشريح و تفسير مى‏كند كه اغلب دائر مدار آن، انسان واسطه‏اى و متعالى دينى، مثل پيامبران و يا بنيان‏گزاران دين مثل بودا قرار مى‏گيرد.
  3. در غرب مسيحى قرون وسطى كه انسان كامل مسيحى محور معرفت‏شناسى، جهان‏شناسى، انسان‏شناسى و سپس جامعه‏شناسى واقع شده بود، درباره مسئله جنسى، چه از بعد انسان‏شناسى و چه جامعه‏شناسى، به همان ميزان قضاوت مى‏شد و چون انسان‏هاى كامل مسيحى، حضرت مسيح و حضرت مريم و حضرت يحيى (ع)، هر سه ازدواج نكرده، در مسيحيت دورى از عمل جنسى، يك شرط براى انسان كامل شمرده شد و كم كم ترك عمل جنسى به ترك كلى عمل جسمى كشانده مى‏شود و در دوران قرون وسطى، انسان‏هايى اعم از زن و مرد، دور از شهرها در نقاط دور افتاده جنگل‏ها و كوه‏ها و بيابان زندگى مى‏كردند كه به دور از لذت‏هاى جسمى يك زندگى كاملا مجردانه داشتند. پس حجاب در همين جهت قلمداد مى‏شد; يعنى دورى از لذت‏هاى جسمانى بطور كامل.
  4. با شروع رنسانس، تفسيرى ديگر از انسان كامل ارائه شد كه بر فرهنگ جنسى غرب به شدت اثر گذاشت; اين تفسير آن بود كه چون خدا در جسم انسان (عيسى) تجلى يافته است، پس جسم انسان تقدس مى‏يابد، به همين دليل سعى در زيباشناسى جسم انسان است و با يك نوع آناتومى جسم انسان و بدست آوردن رگ، پى، ماهيچه، استخوان و… به ترسيم جسم‏هاى زيبا پرداخته شود كه اين مهم به وسيله «لئوناردو داوينچى‏» و «ميكل آنژ» و «رافائل‏» ، بر روى ديواره‏هاى كليساهاى روم و فلورانس انجام مى‏شود. به طورى كه جسم‏هاى برهنه و بسيار موزون و هماهنگ بر روى ديوارها ترسيم و يا در مجسمه‏ها تجسم مى‏يابند. شرمگاه اناث حذف و ذكور بسيار كوچك ترسيم مى‏شود تا گفته شود خود جسم مطمح نظر است، نه مسائل جنسى آن، ولى با همين ترسيم انسان برهنه، اولين قدم برهنگى در غرب، توسط نوعى تفسير از انسان كامل رخ مى‏دهد.

ادامه خواندن حجاب و حفظ نشاط جنسى