سرانجام دیکتاتوری پرولتاریائی مزدوران اوجالان (پ.ک.ک) در کردستان سوریه
به قلم: کارزان شکاک
کمونیستها معتقد هستند که کارگران صنعتی(پرولتاریا) باید قدرت را در دست بگیرند و دیکتاتوری را بر سایر مخالفین خود تحمیل کنند البته تحمیل این دیکتاتوری از کانال شورا صورت یم گیرد یعنی به صورت مشورتی این دیکتاتوری را بر مخالفین خو تحمیل می کنند و به اصطلاح کانتون و مناطق خودمدیریتی تشکیل می دهند.
با آنکه این توهمات متعلق به قرن ۱۸ و ۱۹ اروپا بود که در قرن بیستم نیز در میان انسانهای عقب مانده و فریب خورده طرفدارانی داشت به تدریج در میان ملل اهل علم کنار زده شده و تنها در کتابها مطالعه می گردد با این وجود هنوز در میان مردمانی عقب مانده مثل کوردهای سکولار به حیات خود ادامه می دهد.
جنگ تحمیلی احزاب سکولار بر قانون شریعت الله و مومنین و دارالاسلام را ما تمام میکنیم
به قلم: کارزان شکاک
سیاست گفتمانی سکولاریستها با مسلمین همیشه اسلحه و قتال بوده است چنانچه الله تعالی می فرماید: وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ (۲۱۷) و سکولاریستها (مشرکین= احزاب) پیوسته با شما مسلمین کارزار کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دین خود برگردانند.
احزاب سکولار با آنکه هرگز به میل خود یکی نمی شوند اما در برابر قانون شریعت الله و مومنین و دارالاسلام از سیاست واحی تبعیت می کنند به همین دلیل در همان ابتدا می بینیم که احزاب سکولار کوردی به پیروی از سیاست جهانی سکولاریستها علیه مسلمین شریعت گرا، جنگ با خودشان را جنگ با ملت کورد جلوه می دهند.
کوردستان سوریه گورستان حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)
به قلم: کارزان شکاک
گویا تاریخ دارد تکرار می شود اگر تاریخ کردهای سکولاریست را مطالعه کرده باشید خواهید دید که هر وقت قدرت دولت مرکزی کم شده یکی از سران کردهای سکولاریست با حمایت بیگانگان(غالباً کشورهای همسایه و یا امپریالیستهای سکولار جهانی) برعلیه دولت و یا در راستای سیاستهای دولت مرکزی اعلام موجودیت کرده و بعد از چند صباحی با قدرت گرفتن دولت مرکزی و توافق با کشورهای همسایه یا امپریالیستهای خارجی، طومار شورشیان سکولار درهم پیچیده شده است.
اینبار هم شواهد و قرائن نشان می دهد براساس یک توافق پشت پرده بین ایران، ترکیه، روسیه و حکومت بشار اسد قرار است پ.ک.ک و نوچه هایش هم، مانند اسلافشان برای همیشه از صحنه کردستان پاک شوند. گروهی که پشتوانه ی عقیدتی مردمی نداشته باشد و با اتکا به سکولاریسم و خشونت و ارعاب و بیگانگان بخواهد برعلیه ملت مسلمان خود بشورد سرنوشتی غیر از این نخواهد داشت .
این روزها حتی احمقترین انسان نیز می داند که تمام احزاب سکولار کوردی مزدوران مستقیم آمریکا و ناتو و سایر قدرتهای منطقه ای بر علیه ملت خود شده اند و در واقع گروههای مافیائی هستند که هر یک از پشتیبانی رسانه ای و مادی و نظامی یکی از قدرتهای جهانی و منطقه ای برخوردارند.
پ.ك.ك و نوچه هايش یکی از این مزدوران هستند که از يكطرف نوكر بشار اسد هستند و از ديگر سو به صورت رسمي با دولت فاشيست تركيه وارد گفتگو شدند و هر از چند گاهي به مادر اصلي شان روسيه نیز سر مي زنند و به صورت رسمي از طرف وزارت امور خارجه اش مورد حمايت قرار مي گيرند و چند سالی هم هست که به مزدوری برای آمریکا هم شرف ياب شده اند و …. . در اصطلاح سياسي مي توان چنين موجوداتي را « فاحشه هاي سياسي » ناميد و در اصلاح نظامی می توان آنها را لژیونهای مزدور نامید که بدون انگیزههای ملی-مذهبی و فقط در برابر دریافت دستمزد به صورت پیمانکار جنگی عمل میکنند. به عقیده برخی شاید بتوان مزدوری را در زمره قدیمیترین مشاغل تاریخ بشر به حساب آورد..
ما به خاطر اتحاد منطقه اي و جهاني كه تو سط حكومتهاي فاسد همسايه و دسيسه هاي كفار جهاني به رهبري آمريكا و ناتوعليه ملت مسلمانمان از كانال چته هاي مرتد حزب دمکرات و کومله و پ.ك.ك و و… به همراه ديگر برادران مسلمانمان به شکل جماعت فشردۀ هدفداري و از کانال دارالاسلام ایران درراهی پرازپرتگاه ودشواردست یکدیگر رامحکم گرفته وبه پیش می رویم .
این دشمنان سكولاريست از هر طرف ما را در محاصره گرفته اند و تقربیا در هر کوچه و خیابان باید از زیر اَتش سخنان و جنگ روانی آنها بگذریم .اتحاد ما با ساير مسلمانان مجاهد و حتی مهاجر دنيا از کانال دارالاسلام ایران بنا به نياز و تصمیم اَزادانۀ خود ما است . تصمیمی که جهت حفظ منافع برحق ملت مسلمانمان با دشمنان خارجي و خائنين بومي پیکار کنیم و در منجلابي كه خائنيني چون پ.ك.ك و نوچه هايش براي ملت ما تدارك ديده اند نيافتيم . منجلابي که سکنه اش از همان اَغاز ما رابه علت اینکه بصورت دستۀ خاصی مجزا شده ، نه راه خيانت به دین و ملت و نوکری برای دشمنان دین و ملت و سازش بلكه راه مبارزه و جهاد را برگزیده ایم سرزنش نموده و مورد حمله قرارداده اند .
وحالا از میان كوردهاي فريب خورده ي رسانه هاي ماهواره اي ، بعضی ها از روي احساسات فریاد می کشند: با اتحاد با اين خائنين و زير دست شدن آنها ما نيز به این منجلاب خيانت برویم ! وقتی هم که واقعيتهاي خيانت احزاب سکولار کومله ها و دمکراتها و پ.ك.ك و نوچه هايشان برای صدام حسین و ناتو و آمریکا و … در اجراي طرح دشمنان ملت كورد را براي آنها روشن نموده ، و اَنها را به خاطر اين گفته هاي احساساتي نادرستشان سرزنش می کنيم ؛ باحالتي اعتراض آميز و به سبك مادرانه میگویند : شما عجب انسانهاي عقب افتاده ای هستید ! خجالت نمی کشید که دست از عقيده ي خود برنمي داريد و تحت فرمان كوردهاي پ.ك.ك جهت كسب اَزادی بخشي از كوردستان فعاليت نمي كنيد و در عوض با عربها و تركمنها و غيره متحد شده ايد ؟!
بله عالي جنابان ، شما اَزادید نه تنها دين و ملتتان را رها كرده و براي تمام استثمارگران جهاني و حكومتهاي فاسد منطقه اي عليه ما بجنگيد ، بلکه هر کجا هم دلتان می خواهد بروید و با هر دشمن ملتمان عليه ما متحد شويد ولو اَنکه منجلاب باشد، ما معتقدیم که جای حقیقی شما هم همان منجلاب است و برای نقل مکان شما به اَنجا حاضریم در حدود توانایی خود کمک نمائیم . ولی در این صورت اقلا” دست از سرما بردارید و بما نچسپید و کلمۀ بزرگ اَزادی و ملت مسلمان كورد را كثيف نکنید . زیرا ما هم آزاد و داراي شعور هستيم و هر کجا كه بخواهيم مي رويم و اَزادیم نه فقط علیه منجلاب بلکه با هر کس هم که راه ملت كورد را به سوی منجلاب و خيانت به فرزندان و تاريخمان کج می کند مبارزه كنيم .
شما ها از ما مي خواهيد كه دست از قانون شريعت الله كه تنها راه رستگاري ما در دنيا و آخرت است بر داشته و تحت پرچم مرتديني چون چته هاي پ.ك.ك و نوچه هايش بر عليه ديگر برادران مسلمانمان و به حمايت از رژيم بشار اسد و يا آمريكا و تركيه و غيره وارد جنگ و قتال گرديم آنهم به چه قيمتي ؟
شما اگر راست مي گوئيد و جزو همين خائنین و يا هواداران فريب خورده ي آنها نيستيد ، چرا از آنها نمي خواهيد كه دست از عقايد سكولاريستي و ضد شريعتي شان بر داشته و دست از نوكري براي آمریکا و ناتو و ديگر دشمنان ملت مسلمان ما بردارند؟ اما در عوض از ما مي خواهيد كه دست از قانون شريعت الله برداشته و زير پرچم كفري آنها وارد شويم . تا كي رهبران فاسد و مزدور امثال شماها مي خواهند كه ملت مسلمان ما را برده و بازيچه ي دست امپرياليستها و حكومتهاي فاسد منطقه اي كنند ؟
کوردستان سوریه گورستان حزب کارگران اوجالان (پ.ک.ک)
به قلم: کارزان شکاک
گویا تاریخ دارد تکرار می شود اگر تاریخ کردهای سکولاریست را مطالعه کرده باشید خواهید دید که هر وقت قدرت دولت مرکزی کم شده یکی از سران کردهای سکولاریست با حمایت بیگانگان(غالباً کشورهای همسایه و یا امپریالیستهای سکولار جهانی) برعلیه دولت و یا در راستای سیاستهای دولت مرکزی اعلام موجودیت کرده و بعد از چند صباحی با قدرت گرفتن دولت مرکزی و توافق با کشورهای همسایه یا امپریالیستهای خارجی، طومار شورشیان سکولار درهم پیچیده شده است.
اینبار هم شواهد و قرائن نشان می دهد براساس یک توافق پشت پرده بین ایران، ترکیه، روسیه و حکومت بشار اسد قرار است پ.ک.ک و نوچه هایش هم، مانند اسلافشان برای همیشه از صحنه کردستان پاک شوند. گروهی که پشتوانه ی عقیدتی مردمی نداشته باشد و با اتکا به سکولاریسم و خشونت و ارعاب و بیگانگان بخواهد برعلیه ملت مسلمان خود بشورد سرنوشتی غیر از این نخواهد داشت .
فرقه ی ارتدادی پ .ی د با پیروی از سیاست های کمونیستی و دیکتاتور منشانه پ.ک.ک عملیاتها و ترورهای خشونت باری را علیه احزاب سکولار و غیر سکولار مخالف خود، تحت شعارها و بهانه های از قبل آماده شده به راه انداخته است. این جریان که پس مانده ی دیکتاتوری پرولتاریا در تاریخ بشریت چون خمرهای سرخ سوسیالیست درکامبوج ، کره ی شمالی سوسالیستی و … است به خاطر عقب ماندگی عقیدتی عوام ستمدیده ی کردستان و ستم از حد به در حکام ظالم و سکولار بر آنان، قصد دارد همان فجایع کامبوج و کنگو و کره شمالی و … را بر مردم مظلوم ما تحمیل کند.
علاوه بر آن تاریخ جنگهای داخلی میان کومله و دموکرات ، کومله با شریعت گرایان ، حزب دموکرات کردستان عراق با اتحادیه ی میهنی کردستان ، اتحادیه ی میهنی کردستان عراق با امارت اسلامی هورامان غربی، پ.ک.ک با حزب دموکرات کردستان عراق، پ.ک.ک با اتحادیه ی میهنی کردستان ، پ.ک.ک با حزب دموکرات کردستان ترکیه ، پ.ک.ک با جماعت شریعت گرای حزب الله ترکیه ، پ.ک.ک با مجاهدین اهل سنت در کرکوک، موصل و غیره را بار دیگر تکرار نموده و چهره ی زشت و پلید خود را برای بار چندم بر صفحه ی تاریخ کم حافظه ی ملت کردستان ثبت نماید .
پس از جنگ فروشیهای فرقه ی ارتدادی پ .ی د علیه ارتش آزاد سوریه و حزب سکولاریست الپارتی (حزب دموکرات کردستان سوریه) چنین پنداشته می شد که این مجریان دیکتاتوری پرولتاریا بر مردم بدون پرولتاریای ما، در وضعیت به اصطلاح توقف عملیات نظامی و ترور به سربرده و این وضعیت تا چند روز ادامه داشت. این سیاست هیچ گاه به معنای ترک مخاصمه و توقف واقعی عملیات های نظامی و جنایات این فرقه تلقی نمی شود چرا که در همین برهه ترور های ناجوانمردانه از جانب این گروه در مناطق مختلف کردنشین سوریه علیه کردهای سکولار ومخالف خود و بخصوص علیه کوردهای شریعت گرا به وقوع پیوسته است که منجر به شهادت افراد متعددی از مسلمانان شریعت گرای کردستان گردیده است.
اما می توان گفت حجم این ترورها را تا حدود زیادی بر علیه احزاب سکولار مخالف خودش کاسته و اوج ترورهای خود را متوجه مسلمانان شریعت گرای کورد در داخل کوردستان سوریه نموده است، که علت آن نه تنها پیروی از سیاستهای سکولارسوسیالیستی مادرش پ.ک.ک و پیروی از توطئه ی سنجیده ی ترکیه و متحدینش جهت انهدام پ.ک.ک و ضعیف نمودن مسلمین شریعت گرا ی ضد سکولاریست است، تا جائی که نقشه بر آن است که کوردستان سوریه به گورستان پ.ک.ک و نوچه هایش تبدیل گردد؛ بلکه خروج از مناطق کورد نشین و تسلیم آن به ترکیه و جنگیدن در راه اهداف آمریکا در مناطق عرب نشین دیرالزور و الرقه که حتی یک کورد هم در شعاع صدها کیلومتری انها زندگی نمی کند و ضعف قوای نظامی و لجستیک و فرسایشی شدن روند جنگ افروزی آنها طی چند ماه اخیر، و محکوم شدن از جانب تشکل های حقوق بشری کردی در داخل و مهمتر از آن ترس از دفاع مشروع و اقدامات تلافی جویانه ی احزاب مخالف و مختلف زمینه های نابودی این حزب مافیائی چپ را فراهم کرده است.
حزب تازه تاسیس صلاح مازوجی، انشعابی جدید در حزب سکولار کومله
به قلم: هیمن موکریانی
علاوه بر نام «مشرکین» یکی دیگر از نامهایی که برای سکولاریستها در قرآن آمده است «احزاب» است. یعنی سکولاریستها هرگز تبدیل به یک حزب نمی شوند و تفرق یکی از صفات اصلی آنهاست به همین دلیل است که الله تعالی به مسلمین امر می کند و می فرماید: وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۳۱﴾ و از سکولاریستها مباشيد (۳۱) مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿۳۲﴾ از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند (روم/۳۱-۳۲)
پس تمام شعارهای سکولاریستها برای اتحاد و وحدت باد هواست و تنها زور و اسلحه می تواند اینها را با هم متحد کند. یعنی قانون جنگل. هر کسی که زورش بیشتر باشد می تواند دیگران را سرکوب کند و تابع خودش کند. شعور و خاصیت و خصلت احزاب سکولار همین است.
احزاب سکولار و مرتد کردستان که شعار اتحاد میان کوردها را می دهند زمانی که از کردستان ایران جارو شدند در اردوگاه شمال عراق به چندین حزب مختلف تقسیم شدند. یعنی حتی نتوانسته اند از اتحاد خودشان هم محافظت کنند. ابتدا احزاب کومله به چند حزب و حزب دمکرات هم به چند حزب تقسیم شدند و اخیراً ما بعد از درگیری در کنگره ی ۱۸ کومله ابراهیم علیزاده شاهد انشعاب در این شاخه از کومله هستیم و جناح صلاح مازوجی با صدور بیانیه ای برای خودش حزب جدیدی شد و بر سر مقر و اردوگاه با این شاخه از کومله درگیر هستند.
طرفداران صلاح مازوجی که در سالهای اخیر روز به روز در حال افزایش بودند و در محافل درون گروهی و خصوصی، هر شب در منزل یکی از پیشمرگان جلسات مهم و محرمانه تشکیل می دادند مخالف دوستی و اتحاد کومله با یکی از شاخه های حزب دمکرات است و دمکراتی ها را دشمنان قسم خورده کومله می داند و معتقد است در صورتیکه یک روزی این گروهکها در کردستان باشند، اولین گروهی که به آنها حمله خواهد کرد همین دمکراتی ها هستند و…
حزب تازه تاسیس صلاح مازوجی در بخشی از بیانیه ی خود آورده است: “اختلافات سیاسی و تشکیلاتی و بحرانی که از چند سال پیش بخش های مختلف تشکیلات حزب کمونیست ایران و کومله را عملا به دو قطب و جناح متمایز از هم تقسیم کرده بود، اکنون و با تصمیم و اقدام عملی رهبری جناح راست برای برگزاری کنگره جناحی کومله به آخرین مرحله خود رسیده است. کمیته مرکزی کنونی کومله با برگزاری کنگره جناحی و با ممانعت از شرکت همه اعضائی که به جناح چپ تشکیلات تعلق دارند در پروسه انتخابات این کنگره به بهانه واهی درست کردن تشکیلات موازی، عملا انشعاب و جدائی خود از حزب کمونیست ایران و از کومله به عنوان سازمان کردستان این حزب و از سنت های پیشرو و انقلابی تاکنونی این جریان را اعلام و عملی کرده است.”
سکولاریسم یعنی همین. یعنی تفرق، یعنی چند دستگی همیشگی، یعنی جنگ داخلی، یعنی توحش. سکولاریستها نیز یعنی مشتی انسان هواپرست و جاهلی که هوا و هوس فرمانده ی آنها شده است . یعنی مشتی جاهل شهوتران فاسد که با سوء استفاده از مشکلات اقتصادی یا قومی و نژادی می خواهند خود را بر مسلمین تحمیل کنند.
نگاه کنید در سرزمینهای اسلامی مسلمینی که به این سکولاریستها اعتماد کرده اند غیر از شکست و تحمل انواع ذلتها و نکبتها چه به دست آورده اند؟
کوردهای سکولار حزب کارگران اوجالان بازنده اصلی جنگ ابرقدرتها در سوریه
به قلم: کارزان شکاک
بر کسی پوشیده نیست که در بالانس قدرت و مناسبات سياسي میان ترکیه به عنوان عضوی از ناتو با آمریکا و سایر قدرتهای جهانی و منطقه ای همگی امنيت و ثبات در اين کشور را می خواهند و در کنار این، آمریکا و ناتو و رژیم صهیونیستی درصدد ضربه زدن به منافع ایران و انهدام حکومت سوريه به عنوان متحد ایران و در دست گرفتن نتایج انقلاب و خواسته های مردم هستند.
سکولاریستهای حزب کارکران اوجالان به خاطر خلاء قدرتی که در سوریه به وجود آمده است از طريق تشکيلات سوري خود «پ.ي.د» در معادلات قدرت اين کشور وزني پيدا کرده و در ساختار سياسي سوريه چه در صورت بقاي دولت فعلي و چه رژيم آتي، قدرتي به هم زده است. اين قدرت که هم اکنون همچون گذشته متحد با روسیه و بشار اسد است ، بايستي هم جهت با خواست آمريکا و غرب در سوريه مي شد. لذا با نشان دادن چراغ سبز به پ.ک.ک در مذاکرات اين همسويي اتفاق افتاد. پ.ک.ک نيز به موازات پيشرفت مذاکرات، چرخش مورد انتظار جبهه غربي- عربي را در خود ايجاد کرد.
حزب کارگران اوجالان هم اکنون با تحویل مناطق کورد نشین عفرین تا راس العین (سریکانی) به کوردهای مزدور ترکیه و صدها کیلومتر دورتر از مناطق کورد نشین، و با محافظت از چاههای نفتی که آمریکا در مناطق عرب نشین دیرالزور و الرقه و غیره در حال دزدی و قاچاق آن به خارج از سوریه است، به عنوان یک خائن به ملت و مزدور آشکار اشغالگران شناخته شده است.
این بازی خطرناکی است که تمام جناحهای سکولاریستی دنیا در جهت منافع خود به راه انداخته اند و بازنده ی حقیقی این بازی پ.ک.ک و نوچه هایش در کردستان سوریه می باشند . این واقعیتی است که زمان و تاریخ درستی آنرا به همگان نشان خواهد داد .
با اين رويکرد پ.ک.ک در معادلات سياسي اين کشور در راستاي اهداف و نقشه هاي آمريکا براي ايجاد تغييرات سياسي در اين کشور مورد سوء استفاده قرار مي گيرد و بدون شک بعد از اتمام کار، همچون سایر مزدوران آمریکا در ویتنام و افغانستان و غیره، دور انداخته خواهند شد و آنوقت این مزدوران می مانند و انتقام شدید ملت مظلومی که تحت ستم اینها بوده اند.
چرا احزاب سکولار زبان ما را متوجه نمی شوند و ما با دارالاسلام ایران گره خورده ایم؟
به قلم: کارزان شکاک
عده ای می پرسند که چرا احزاب سكولار مسلح و هواداران فريب خورده اشان زبان ما را متوجه نمي شوند و جوري برخورد مي كنند كه انگار نه انگار داريم باهاشون صحبت مي كنيم ؟! جواب آن خيلي ساده و آشكار است؛ چون دربحث، ما در اصل و اساس، از دو جهانبيني، دیدگاه وسیاست متفاوت و متضاد باهم به قضایا برخورد می کنیم. در واقع زبان عقيدتي و سیاسی مشترکی نداریم و از دو سیاست متفاوت برخورداریم.
نقطه نظرات سكولاريستهاي کافر و علي الخصوص چته هاي سکولار و خائن دمکرات و کومله ها و پ.ک.ک و… در مورد مقولۀ قانون، حقوق مدني و جزائي، خانواده، زن ، اموزش و پرورش و ضدیت با دشمنان سكولار و دين فروشان خائن،صوری وعاریه ای و با منافع و خواست كوردهاي مسلمان در تضاد است، مبارزه و در خواستهايشن شان سطحی و حتي در تضاد با خواستهاي مردم و در راستاي منافع دشمنان ملت مسلمان كوردستان بوده ، و در عوض خواست مبارزه و جنگ علني با قانون شريعت و پلورالیسم ديني شان جدی و واقعی است .
با وجود این اختلاف در جهانبيني و دیدگاه، نگرش و خواسته ها است که تعاریف مان ازحقوق ملت مسلمان كوردستان و ضدیت با دشمنانش تفاوت فاحشی با هم دارد و هر انسان عاقلي قطعاً متوجه این تفاوت ها شده است .
ما از قوانيني تبعيت مي كنيم كه این احزاب سکولار بر علیه این قوانین مي جنگند و آنها از قوانيني پيروي مي كنند كه ما بر عليه آن مي جنگيم ، آنها كساني را دوست خود گرفته اند كه ما آنها را دشمن خود مي دانيم و ما نيز با كساني دست برادري و اتحاد داده ايم كه آنها اين دوستان ما را دشمن مي دانند .
پس ، با نگاه به تاريخ و واقعيتهاي موجود بايد درك كرد كه ، چرا سكولاريستهاي کافر و علي الخصوص چته هاي مزدور و خائن سکولار در کردستان با تمام سكولاريستهاي منطقه و دين فروشان بر عليه كوردهاي شريعت گرا و ملت مسلمان ما متحد شده و چرا ما هم با تمام برادران مجاهد و مسلمانمان بدون درنظر گرفتن زبان و رنگ و مذهب متحد شده ايم ؟
عقیده ما را به هم نزدیک و هم مسیر کرده است همچنانکه همین عقاید سکولاریستی تمام احزاب سکولار را در دشمنی با قوانین شریعت الله و ملت مسلمان ما هم مسیر کرده است.
در تمام دنیا با آنکه فرقه ها و گروههای مختلفی وجود دارند که به شیطان پرست شهرت دارند اما تنها قومی که به صورت رسمی شیطان را در قالب ملک طاووس می پرستند کوردهای یزیدی و پیروان سلطان سهاک در ایران هستند که خودشان را اهل حق می نامند. قبله ی شیطان پرستان ایرانی قبر سلطان سهاک در پردیور نزدیک پاوه است و قبله و محل حج شیطان پرستان یزیدی هم لالش در شمال غرب عراق است.
نماد مقدس شیطان پرستان یزیدی خوشیدی است با چند شعاع که خورشید را نماد آتش و شیطان می دانند چون شیطان از آتش خلق شده است. با آنکه یزیدی ها خود را کورد نمی دانند اما احزاب سکولار کوردی همیشه در ماهواره هایشان آنها را «برادر » خطاب نموده و تبلیغ می کردند که « برادران یزیدیمان» کوردهای اصیل هستند و به نحوی کوردهای مسلمان را کوردهای تقلبی و غیر اصیل معرفی می کردند.
همه ی ما می دانیم که هر ملتی دارای نماد مخصوص به خود است، حالا چه شد که نماد و رمز یزیدیهای شیطان پرست نماد احزاب سکولار گردید؟جواب این سوال به پیروی از قوانین سکولاریسم و کنار نهادن قوانین شریعت الله و یا به دیگر سخن به پیروی از قوانین شیطان به جای قوانین الله و جریان ارتداد و مرتد شدن بخشی از کوردها بر می گردد. و چیزی که می توانست این تغییر رویه را برای مردم فریب خورده ی کوردستان توجیه کند مسئله ی ملی گرایی و نژاد، آنهم در قالب دروغهای ساخته شده ی تاریخی می باشد؛ که در آن یزیدیهای شیطان پرست به عنوان کوردهای اصیل معرفی گشته و آئینشان و نمادشان به عنوان نماد سابق کوردها ی باستان نشان داده شود .
باید از خود بپرسید چه کسی این نماد شیطان پرستان را در داخل این پرچم قرار داد و چه کسانی برای اولین بار از پرچمی با این نماد شیطان پرستی استفاده کردند ؟
بدون شک این شخص قاضی محمد به عنوان بنیانگذار اولین حزب سکولار و مرتد کوردستان نبود ، همچنین این پرچم شباهتی به پرچم جمهوری آرارات ندارد،علاوه بر آن نمی تواند پرچم امارت سوران باشد،این پرچم همچنین نمی تواند پرچم دراویش و مریدان حزب کارگران اوجالان باشدو…
هم اکنون باید روشن شده باشد که بارزانیها ی سکولار و مرتد ، در کوردستان ، اولین کسانی بودند که این نماد یزیدیهای شیطان پرست را به عنوان نماد کوردهای مسلمان بر پرچم خود قرار داده و سعی نمودند که نماد شیطان (آتش) را به جای « لا اله الا الله و محمد رسول الله » بر ملت مسلمان کوردستان تحمیل نموده و به نوروز به عنوان عیدی اساسی نگریسته شود.
هم اکنون باید به ما حق داده شود که اگر بخواهیم، به عنوان یک مسلمان اهل توحید ، پرچم شیطان پرستان مرتد را زیر پا نهاده و آنرا به باد تمسخر و استهزاء بگیریم مومنی به ما ایراد نگیرد.
ممکن است افراد زیادی بگویند که این حقیقت را نمی دانستیم حالا چکار کنیم؛ در جواب این دسته باید گفت که انسان به دلایل مختلفی ممکن است در دامهای شیطان گرفتار شود، اما برای همه بهتر آن است که تا درهای توبه باز و دیر نشده است،توبه کنید و سپس با بیدار نمودن اطرافیان خود به اصلاح بپردازید.
این نماد شیطان پرستان است که توسط سکولاریستهای کورد عراقی که مزدوران سنتی اسرائیل هستند به عنوان نماد رسمی کورد معرفی شده است و نزد مسلمین چنان بی ارزش است که شیطان هست.
جلال طالبانی هم قاضی محمد را بی آبرو و نماینده خط شوروی و مانعی در برابر کوردها می دانست
به قلم: مسعود سنه ای
امروز کلیپ کوتاه اما جالبی از جلال طالبانی رئیس جمهور دست نشانده عراق و رئیس حزب اتحادیهی میهنی کردستان در خصوص قاضی محمد به دستم رسید که می تواند برای کم هوش ترین سکولار هم تلنگری باشد که از این قاضی مرتد و تمام سکولاریستهائی که پس او تولید شده اند دوری کند.
حالا طالبانی در این کلیپ می گوید: ” از ایران قاضی محمد و اینا و از عراق ملا مصطفی بارزانی را آورده بودند و کاک زیاد که من میشناسم فردی محترم و با شخصیت بود، خودش نمیخواست و میگفت من توانایی انجام این کار را ندارم.مراتب و افراد عشایری را و کهن عشایری را به سرکردایتی کرد آوردند و ژ.ک به حزب دمکرات تبدیل شد ولی اینگونه شکست نمیخورد و از بین برود. من این را در کتابم هم نوشتهام و این شکست و ضرری بود که شوروی بر سر کرد آورد.باید میگذاشتند ژ.ک حزبی ملی و جماهیری و منظم میبود و فعالیت خود را میکرد. چون در آن خرده بورژوا،جوتیار(کشاورز)،کارگر و مغازهدار و دانشجو را جمع میکرد. و این عقب نشینی بزرگی بود. همانگونه که مشخص است رهبری حزب دمکرات تسلیم شده بود. یعنی اگر قاضی محمد اعدام نمیشد و شاه این خریت را نمیکرد میبایست تاریخ کرد به تسلیم شدن و چیز دیگری از آن نام میبرد. قاضی محمد با اعدام و محاکمه توانست خود را دوباره بخرد وگرنه رهبر جمهوری کشوری به پیشواز لشکر دشمن برود و پیش پای آن قربانی بکند؟؟؟!!!این چه معنی میدهد؟ تنها مسئلهایی که او را آزاد کرد، مرگ قاضی بود وگرنه آبرورفتگی تمامی بود. و نگذاشت که ژ.ک دوران طبیعی خود را طی کند. خط شوروی خط غلطی بود”
این سخنان جلال طالبانی که سکولاری از خودشان است کافی است که هر سکولاری بداند نطفه ی سکولاریستها در میان کردها با خیانت به ملت مسلمان کورد و خدمت به بیگانگان منعقد شده است و حتی اگر به صدها حزب هم تقسیم شوند ماهیتشان فرقی نمی کند و تنها نوع خیانتشان عوض می شود و اربابانشان تغییر می کنند. همه ی ما داریم می بینیم که همین الان هم تمام احزاب کافر سکولار کوردی برای یکی از دشمنان ملت مسلمان کورد مزدوری و خیانت و جاشیگری می کنند.
« سعادت بشر تنها از راه قانون خدا به دست می آید» این جمله ایست از نشریه نیشتمان در سال ۱۳۲۴، مقاله آشتی، تنیا و… که به عنوان شعار اصلی و محوریت برنامه ها و اهداف کومله ی ژ-ک شناسانده می شود.
توضیح آنکه : جمعیت ژ.کاف که مخفف «ژیانه وه ی کورد» یا «ژیانه وه ی کوردستان» یا «ژیانی کورد» است ابتدا در سلیمانیه اعلام موجودیت می کند و در سال ۱۳۱۹ یکی از مبلغین اسلامی کرد به نام ملا احمد فوزی از سلیمانیه وارد مهاباد می شود و در آن جا کلاس های درس و خطا به خود را پیرامون قرآن و سنت و فقه شافعی دایر می نماید که در ضمن این دروس از ظلم و ستم حاکم بر مردم خود و راه رهایی ملت مسلمان از مصیبت هایی که ظالمان بر سرشان می آورند صحبت می کند به گونه ای که پس از مدتی عده ای از عقلا و صاحبان قلب سلیم تصمیم می گیرند که از بندگی بندگان خود را نجات داده و تنها در بندگی خدای واحد در آیند.
در جریان همین درس های مُلا احمد فوزی است که ۱۶ نفر از اهالی مهاباد در باغی گرد آمده و اعلام موجودیت کومله ی ژ-ک را می کنند (۱۹۴۲م).