جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

madkhaliiy

جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

کاتب : ابوسلیمان هورامی

 

کیخسروی از وفاداران مردم سالاری محلی ئ از انشعابیون حزب دمکرات کردستان ایران می گوید: به تعمدی بودن اقدامات رهبری حزب [دمکرات] در مخالفت با حکومت جدید ایران و برپا نمودن جنگ و هم سویی با رژیم بعثی عراق بیشتر مطمئن می شوم. آیا منافع و مصالح عمومی مردم کردستان فدای اهداف و منافع رژیم بعثی عراق نشد؟ آیا اگر در یک منطقه ی مهم سنی نشین [          ] از همان روزهای پیروزی انقلاب اسلامی علم مخالفت، آن هم مخالفتی چنین بی حاصل و بد فرجام با بی قراری جمهوری اسلامی برافراشته نمی شد، امکان تدوین قانون اساسی به شیوه ای که اهل سنت [                      ] را در مواردی مانند نامزد شدن برای ریاست جمهوری محروم نکند بیشتر نمی شد. [۱]

به نظر شما با این استدلال های ضعیف، سست و بی پایه و اساس و عامه فریب از یک طرف و خود را خاص و پشتیبان اهل سنت جلوه دادن در عین به انحراف کشاندن انرژی مردم و خود را به نفهمی زدن از دیگر سو چه چیزی می تواند باشد.

ادامه خواندن جنگ مرتدین سکولاریست کردستان با مردم تازه از بند رسته جنگ جاهلیت متحد جهانی علیه اسلام بود نه جنگ علیه مذهبی خاص

جدایی کردها از ایران و مسئله تجزیه و تقسیم ایران زمین

tawhid

جدایی کردها از ایران و مسئله تجزیه و تقسیم ایران زمین

کاتب : ابوسلیمان هورامی

 

بدون شک وجود عقاید غلاۀ شیعه علت اساسی و پایه ای تجزیه ایران به شمار می رفته است. چه در زمان مغول ها و قبل از حمله آن ها به سرزمین های مسلمان نشین ، چه در عصر صفوی و دول پس از آن. اما این مصیبت تنها دامنگیر کردها و هورامی های ایران نشد بلکه تمام ملیت های مسلمان ایران و حتی سراسر سرزمین های مسلمان نشین دنیا را در بر گرفت.

در ایران خراسان بزرگ که شامل افغانستان ، تاجیکستان ، ازبکستان، ترکمنستان می شد و آذربایجان ، قره باغ و کلیه ی جمهوری های فعلی شمال ایران می شد و بخش هایی از پاکستان و هندوستان و تمام مناطق کرد و هورامی نشین ترکیه ، عراق ، سوریه ، لبنان و… همگی بر اثر خیانت و جنایات فراموش نشدنی این حکام چگین صفت همجنس باز زن صفت از ایران منفک گردیدند. به خصوص از زمانی صفویه به علت وحشیگری های شاه اسماعیل و اعقاب او در حق اسلام و مسلمانان اهل سنت، کردها ، فارس ها، بلوچ ها ، ترکمان ها و… مجبور شدند که خانه و کاشانه خود را رها کرده و به بیگانگان نژادی اما آشنایان و برادران دینی و عقیدتی پناه ببرند که دیدیم چگونه ایرانیان مسلمانی که توان هجرت داشتند به هند ، پاکستان ، سرزمین های شمالی ایران و کشورهای حاشیه خلیج ، امپراطوری عثمانی و… پناهنده شده و به دلیل برتری دادن نیروی دین بر نژاد به خاطر محافظت از دین خود از هم نژادی هایشان جدا شده و هنوز هم این سیر گریز به خاطر وجود مسببات گریز هنوز هم در جریان است.

ادامه خواندن جدایی کردها از ایران و مسئله تجزیه و تقسیم ایران زمین

جدا بودن مردم غرب ایران زمین (شکاک ،سوران ، هورامی و… ) از سکولارهای مرتد کردستان

ketab2

جدا بودن مردم غرب ایران زمین (شکاک ،سوران ، هورامی و… ) از سکولارهای مرتد کردستان

به قلم :  ابوسلیمان هورامی

 

مناطق مناطق  شکاک ،سوران و هورامی نشین در ایران به صورت عمده در چند منطقه غرب ایران ساکن اند.

۱- منطقه کرماشان اولین نقطه ای که در دوران سلجوقی رسماً کردستان نامیده شد

۲- منطقه ایلام

۳- منطقه اردلان

۴- منطقه مکریان و سرزمین شکاکها

که در کل می توان آن ها را به کردها و هورامی های اهل سنت و کردها و هورامی های شیعه مذهب (با تمام شاخه ها و فرقه ها) تقسیم نمود. در برخورد با مرتدین از اهل سنت نیز این دو جناح کاملاً متمایز واکنشی کاملاً متمایز و متناسب با عقایدشان انجام دادند. به سخن دیگر کردهای شیعه مذهب چه در ایران و چه در عراق هرگز به خاطر نژادشان عقیده اشان را زیر پا ننهاده اند و حاضر بوده اند در ایران با فارس، ترک و… شیعه مذهب و در عراق نیز با اعراب شیعه مذهب جهت پیروی از دستورات دین شان متحد شوند اما هرگز در تاریخ دیده نشده روزی از روزها همین کردهای شیعه مذهب علیه حکومت های هم مذهب شان با کردهای سنی مذهب و یا حتی با مرتدین از میان سنی ها متحد شوند.

ادامه خواندن جدا بودن مردم غرب ایران زمین (شکاک ،سوران ، هورامی و… ) از سکولارهای مرتد کردستان

جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

dinesekolarism

جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

هم چنان که می دانیم کمونیسم مکتب و آیینی است که از اجزاء مختلفی تشکیل شده، در مسئله ی به وجود آورنده و خالق ماتریالیسم دیاللتیک را مطرح می کنند و در مسئله اقتصاد سوسیالیسم را به پیش می کشند و در مسئله ی اخلاق هم نسبیت اخلاق را مطرح می کنند که انگلس در کتاب خانواده و مسئله ی مالکیت به آن اشاراتی دارد در مسئله ی سیاسیت ، فرهنگ ، هنر ، دین ، زن و جامعه ، آزادی ، دیکتاتوری ، مبارزات رفورمیستی ، قهر انقلابی و انقلاب و… در تمام شاخه ها و شعبه های زندگی رأی و نظر خاص خودش را دارد.

اما چه شد که مرتدین در اوایل انقلاب ۵۷ و حتی از زمان قاضی مرتد به این طرف با وجود آن که کمونیسم را آن طوری که هست پذیرفته بودند اما در صحبت با مردم تا این اواخر تنها انگشت بر روی اقتصاد آن و مطرح کردن مسئله سوسیالیسم می گذاشتند؟ چرا هرگز ما ندیدیم که غیر از جلسات خصوصی خودشان که معمولاً کادرهای رده بالا در آن حضور داشتند هرگز جرئت نکردند علناً ماتریالیسم و مسئله ی مادی گرایی و بی خدایی را مطرح کنند، چطور شد که عرضه ی بیان نسبیت اخلاق و عشق آزاد را در میان مردم با ناموس و متدین منطقه نداشتند و به همین ترتیب شاخه های دیگر کمونیسم غیر از سوسیالیسم مطرح نشد.

ادامه خواندن جایگاه سوسیالیسم و کمونیسم در تعیین عمل حزب سکولاریست و مرتد دمکرات کردستان

تفرقه و انشعاب جزء لاینفک سکولاریستها ی مرتد کردستان

kofare.kord

تفرقه و انشعاب جزء لاینفک  سکولاریستها ی مرتد کردستان

ابوسلیمان هورامی

 

از آن جا که مرتدین تابع اقکار بشری اند و انسان ها به حکم نسبیت علم و تجارب در یک سطح قرار نمی گیرند و هم چنین مرجعی هم وجود ندارد که در صورت اختلاف به آن مراجعه کنند تا باعث رفع تفرقه میان آنان گردد در صورت نبود یک قدرت بزرگتر که سرپرستی آنان را بر عهده گیرد، بدون استثنا مرتدین دچار تجزیه و تفرقه می گردند.

از زمان قاضی مرتد تا کنون صدها حزب و دسته و گروه از سکولارهای مرتد به وجود آمده اند که در پاره ای اوقات به قتل و عام و کشت و کشتار هم نیز پرداخته اند و تا کنون هیچ کدام از احزاب سکولار در صورت نبود دشمن قدرتمندی در برابرشان هرگز با هم ننشسته اند و با هم بودن شان هم صرفاً جهت رفع وضع موجود بوده است. ممکن است که گفته شود که در میان مسلمین نیز تفرقه وجود دارد، در جواب باید گفت مسلمانان دارای مرجعی به نام قرآن و سنت صحیح بر فهم صحابه ی کرام و تابعین آن ها هستند که در صورت اختلاف چنان چه بیماری در دلشان وجود نداشته باشد خیلی راحت یک رأی و یک صدا می گردند، چون یک قرآن ، یک سنت ، یک سلف و در کل یک برنامه ی ثابتی دارند. به همین دلیل امکان اتحاد و وحدت میان مسلمین امری ست حتمی بر خلاف مرتدین که از هیچ مرجعی غیر از عقل ناقصشان پیروی نمی کنند و هرگز هم همگی یک عقل و یک رأی نمی گردند در نتیجه همیشه اختلاف و تفرق و چند دستگی در میانشان باقی می ماند.

ادامه خواندن تفرقه و انشعاب جزء لاینفک سکولاریستها ی مرتد کردستان

تفاوت کفار اصلی با مرتدین در مسئله مذاکره و گفتگو

baraybonyanejihad11

تفاوت کفار اصلی با مرتدین در مسئله مذاکره و گفتگو

 

صحبت و گفتگو با مرتدین بر خلاف کفار اصلی (یعنی آن هایی که از همان اوایل زندگی شان از دین نیاکان شان که غیر از اسلام است تبعیت می کنند) تنها در همین است که باید به دین اسلام برگردند و از ارتداد خود دست بکشند، نه این که به آن ها گفته شود؛ بیایید با همدیگر بنشینیم و بر روی نقاط مشترک مان به توافق برسیم . مرتدین با ما تمام نقاط مشترک شان را از بین برده اند و تمام راه ها را بسته اند، یعنی در واقع این ها خود راه گفتگو را مسدود کرده اند، و اگر چنین نمی کردند دیگر مرتد به شمار نمی رفتند و مسلمانی بودند هم چون سایر مسلمین یا کافری همو چون سایر کفار اهل کتاب یا غیر اهل کتاب. و زمانی که دم از مداهنه سازش و گفتگو می زنند، می خواهند بدین شیوه مسلمین را انسان هایی خشونت طلب، جنگ افروز، بی منطق و… بشناسانند، که این هم جنگی است روانی علیه مسلمین به کار رفته است و بر آنان تحمیل شده است، در حالی که خود همین مرتدین آگاه اند که خداوند در مورد مرتدین، بر خلاف کفار تنها مجازات «مرگ» را برایشان برگزیده و بس. یگانه راهی که  ، هم مجاهدین طایفه ی منصوره بر آن واقفند و هم مرتدین.

ادامه خواندن تفاوت کفار اصلی با مرتدین در مسئله مذاکره و گفتگو

تاریخ مصرف مبارزات مسلحانه مرتدین مزدور کردستان ایران

kofare.kord

تاریخ مصرف مبارزات مسلحانه مرتدین مزدور کردستان ایران

کاتب : ابوسلیمان هورامی

 

چنان که فهمیدیم مرتدین محلی ابزاری اند در دست قدرتمندان و حکومت هایی که هدفمند آن ها را به کار می گیرند این گونه مرتدین یک تاریخ تولید و یک تاریخ انقضاء دارند. در زمان قاضی مرتد که دیدیم چگونه تاریخ انقضاء این مرتد اعلام گردید. در انقلاب ۵۷ ایران هم، با پایان جنگ بعث سوسیالیست عراق با حکومت شیعه مذهب ایران عملاً فعالیت مسلحانه مرتدین هم به پایان رسید که کیخسروی در این باره می گوید:

« با پایان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران عملاً فعالیت مسلحانه حزب هم در عراق به پایان رسید و به اعتراف آقای حسن زاده غیر از ۸ سال اول از دوران ۲۰ ساله ی اقامت آن ها در عراق (که همزمان با ۸ سال جنگ تحمیلی است) بقیه ۱۲ سال را در مناطق کردنشین و به صورت پناهنده احزاب سیاسی کردستان عراق زندگی کرده اند و حتی اجازه حضور در مناطق کردنشین ایران را هم نداشتند. لذا کل فعالیت رهبری فعلی حزب به فعالیت مسلحانه هشت ساله آنان دوشادوش نیروهای رژیم بعثی عراق تحت رهبری آقای صدام حسین محدود می شود».[۱]

ادامه خواندن تاریخ مصرف مبارزات مسلحانه مرتدین مزدور کردستان ایران

بعثیون سکولار سوسیالیست عراق و وفاداری مرتدین دمکرات کردستان ایران به آن

kofare.kord

بعثیون سکولار سوسیالیست عراق و وفاداری مرتدین دمکرات کردستان ایران به آن

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

حسن زاده مرتد دبیر کل یکی از جناح های فعلی حزب دمکرات در مصاحبه با عرفان رهنمون مرتد در فروردین ماه ۱۳۸۲ می گوید: ما از سال ۱۹۷۰ یعنی در سال ۱۳۴۹ با دولت عراق رابطه داشتیم. باز در همین مصاحبه می گوید: حزب هنگام بازگشت به کشور پس از پیروزی انقلاب سه قبضه اسلحه کمری و چهار قبضه تفنگ بیشتر نداشت. یعنی از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ که حزب دمکرات با سوء استفاده از جو انقلابی مردم ایران و اندیشه های فاسد دینی احمد مفتی زاده وارد ایران می شود تعداد اسلحه های آن ها هفت عدد بوده، که مطمئناً باید تعداد نفراتشان یا در همین حدود یا کمتر بوده باشد. یعنی از ناچیزترین پایگاه مردمی هم برخوردار نبودند. در حالی که عصر آن ها عصر انقلابات و خیزش ملت ها بود اما چون خواست آن ها خواست ملت نبوده است تا به حال مردم هرگز آگاهانه از آن ها حمایت نکرده اند که سخنان این مرتد خائن خود بزرگ ترین دلیل است.

اما چطور شد که یک دفعه چنین حزب سوسیالیست مرتدی به آن همه سلاح و اجیر کردن تعداد کثیری مزدور نائل شد. جواب آن هم خیلی ساده است، علت همانی است که قاضی مرتد را با خود کشاند وبس. یعنی نیاز دول دیگر به یک ابزار مناسب جهت رسیدن به اهداف شان ، نیاز به یک گروه ، جماعت و ملتی که قربانی اهداف آن ها شوند و برایش هم هزینه کرده اند هم اسلحه ، هم پول و هم تبلیغات و ابزارهای تبلیغاتی داده اند.

ادامه خواندن بعثیون سکولار سوسیالیست عراق و وفاداری مرتدین دمکرات کردستان ایران به آن

ایل قهرمان پرور منگور و جهاد با مرتدین سکولاریست حزب دموکرات کردستان ایران

ketab2

ایل  قهرمان پرور منگور و جهاد با مرتدین سکولاریست حزب دموکرات کردستان ایران

به قلم :  ابوسلیمان هورامی

 

زمانی ملا خلیل رحمه الله علیه در برابر مسئله کشف حجاب و تحمیل لباس اروپایی از جانب رضاخان شیعه مذهب ایستاد و همان موقف را نیز در برابر کشف حجابی که قاضی مرتد می خواست تحت عنوان لباس بین المللی (همان کار رضا شاه را به درخواست کمونیست های شوروی جهت حذف لباس و پوشش اسلامی مردم) بر جامعه تحمیل کند، گرفت. بدین ترتیب ملا خلیل در برابر دو دشمن نیرومند قرار گرفته بود یکی حاکمی شیعه مذهب که نفوذ چندانی بر مردم محلی اهل سنت نداشت و کاری به مذهب و عادات رایج مردم نداشت و دیگری خائن مرتدی که از درون همان مردم برخاسته بود و به پیشنهاد روس های کمونیست قصد انهدام دین، فرهنگ، آبرو ، ناموس و هستی کردها را با جایگزینی «مرامنامه ی سوسیالیستی» تدوین شده از جانب کمونیست ها را داشت.

در این جا بود که در برابر یک فاسد خارجی و افسدی داخلی ، در برابر دشمن دور و دشمن نزدیک، در برابر یک مدعی شیعه و یک مرتد قرار گرفت به همین دلیل به اجتهاد خودش ضمن مبارزه تبلیغی با کشف حجاب رضاخانی فتوای جهاد و مبارزات مسلحانه را علیه قاضی مرتد صادر کرد. ابتدا با ذکر دلایل شرعی دلایل مرتد شدن قاضی مرتد را اعلام نمود و سپس وظیفه ی هر مسلمان مبارزی را در این مورد مشخص کرد.

ادامه خواندن ایل قهرمان پرور منگور و جهاد با مرتدین سکولاریست حزب دموکرات کردستان ایران

اندیشه مرتدین سکولاریست کردستان وارداتی و تحمیلی بود یا فرهنگ منطقه مولد آن شد؟

kofare.kord

اندیشه مرتدین سکولاریست کردستان  وارداتی و تحمیلی بود یا فرهنگ منطقه  مولد آن شد؟

کاتب : ابوسلیمان هورامی

 

چریک های فدایی خلق ایران در نشریه ی خود می نویسند:

« از پاسدارنی که به کردستان رفته اند، آن ها که جستجو گر حقیقت بوده اند، به خوبی دریافته اند که فداییان، دمکرات ها و اعضای سازمان زحمت کشان کرد همه از مردم سرزمین کردستان برخاسته اند و وابسته به اقشار مختلف خلق کرد هستند.»[۱]

دقیقاً همین نشریه در همان شماره در مورد فرماندهان و کادرهایی که به میان مردم ناآگاه و بی صاحب منطقه صادر می شدند به عنوان نمونه به معرفی یکی از آن ها پرداخته و از لابه لای این معرفی نامه مطالب جالبی را رو می کند: «رفیق امیر که نام اصلی او یعقوب تقدیری قزلجه میران بود، در سال۱۳۳۰ در محله ی ستارخان شهر تبریز دیده به جهان گشود، دوران کودکی او در خانواده ای زحمت کش گذشت… یعقوب با توجه به زمینه ی مستعد مبارزاتی که داشت در سال های اول دهه ی ۵۰ به سوی مبارزه ی مسلحانه کشیده شد و مدت ها تلاش کرد تا با سازمان چریک های فدایی خلق ایران رابطه برقرار نماید و هنگامی که کوشش هایش برای رسیدن به این منظور به جایی نرسید، تصمیم گرفت که به فلسطین قهرمان برود تا هم در آن جا بینش سیاسی خود را بالا برده و کارایی نظامی پیدا کند و هم از این طریق با سازمان رابطه برقرار نماید. رفیق در سال ۵۴ رو به فلسطین گذاشت و سه سال تمام در جنگ رزمندگان فلسطین علیه صهیونیسم اسراییل و امپریالیسم آمریکا شرکت جهت و در این جبهه شایستگی و قهرمانی های زیادی از خود نشان داد.

ادامه خواندن اندیشه مرتدین سکولاریست کردستان وارداتی و تحمیلی بود یا فرهنگ منطقه مولد آن شد؟