سیاست اهل سنت کوردستان ایران در برابر حکومت شیعه مذهب مرکز و سکولاریستهای مرتد محلی
به قلم : ابوعبدالله موکریانی ( دانشجوی ارشد تاریخ )
بسم الله الرحمن الرحیم
هم اکنون ممکن است با وجود دیدن این همه خیانت کوردهای سکولار در ترکیه ، عراق ، سوریه و ایران بر علیه منافع اهل سنت و مزدوری آشکار آنها برای حکومتهای فاسد و ظالم منطقه ای و اتحاد آشکار – با واسطه یا بی واسطه ی – آنها با یهود و آمریکا ؛ باز برای عده ای از مسلمین این سوال پیش بیاید که چرا اهل سنت کوردستان ایران در کنار حکومت شیعه مذهب ایران قرار گرفته است ؟ آیا این اتحاد امری تحمیلی از جانب حکومت شیعه مذهب ایران بود یا مسئله ای است که اهل سنت کوردستان ایران در کمال آگاهی و اختیار و در راستای حفظ دین و منافع دنیوی خود برگزیده است ؟
شکی نیست که سکولاریستها یا همان مشرکین غیراهل کتاب به همراه یهود سرسخت ترین دشمنان قانون شریعت و مسلمین به شمار می روند و هرگز نباید از یاد برد که تا روز قیامت این دو غده ی چرکین دشمنان شماره یک مسلمین و قانون شریعت الله به شمار می روند . الله تعالی در مورد این درجه بندی واضح و روشن می فرمایند : لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ .
(مسلّما سرسختترين مردم را در دشمنى با كسانى كه ايمان آورده اند، يهود و مشركان خواهى يافت و نزديكترين آنها را در دوستى با مؤمنان كسانى مىيابى كه گفتند: ما نصاراييم. اين بدان سبب است كه گروهى از آنان كشيشان و راهباناند و آنها تكبر و بزرگمنشى نمى ورزند)المائدة: ۸۲
بدون پرداختن به کارنامه ی سیاه و نامبارک این دو منبع شرارت در قرآن و تاریخ مکتوب انسانها ، و بخصوص خرافه پردازی ، حدیث سازی ، مذهب تراشی های یهود ؛ در این مجال تنها به ذکر نمونه ای از میکروبها و ویروسهایی اشاره می شود که از این دو منبع چرکین سرچشمه گرفته و به صورت نیابتی نقشه ها و اهداف این دو منبع را تامین می کنند . میکروبها و ویروسهایی که با لباس سکولاریسم و شعارهای فریبنده ، عقیده ، دین ، جان ، ناموس ، شعور ، مال و سرزمین مادری خود را مورد هجوم قرار داده و راه را برای تسلط دشمنان ملت و اربابانشان فراهم نموده اند .
این واقعیتی انکار ناپذیر است که دشمن مشترک تمام ادیان آسمانی و مذاهب اسلامی در سرزمینهای مسلمان نشین ، سکولاریستهای مرتدی هستند که همچون یک مزدور و خائن محلی در اختیار سکولاریستهای جهانی به رهبری آمریکا و لابی های صهیونیستی قرار گرفته اند . به همین دلیل تمام خداپرستان دنیا و تمام مذاهب منتسب به اسلام دارای منافع مشترک و اصول مشترکی هستند که باید بر محور این اصول و منافع با همدیگر متحد شوند .
با در نظرگرفتن این واقعیت آشکار ، باز خود الله پس از “سريه عبد اللَّه بن جحش” بر علیه سکولاریستهای قریش می فرمایند که ، سکولاریستها ( یا همان مشرکین غیر اهل کتاب ) به صورت همیشه و پیوسته با مسلمین می جنگند تا زمانی که مسلمین را تابع قانون سکولاریستی خود نموده و مسلمین دست از قانون شریعت الله بکشند و تابع قانون و برنامه ی آنها گردند : … وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ .
بدین ترتیب الله تعالی هم دشمنان شماره یک ما را معرفی می فرمایند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها به صورت مداوم با مسلمین « قتال » می کنند ، یعنی جنگ و کشت و کشتار ؛ تا کی ؟ تا زمانی که مسلمین دست از قانون و شریعت الله بردارند . پس اهل سنت کوردستان ایران باید این استراتژی کلان مبارزاتی را نیز در سیر مبارزاتی و دشمن شناسی اش در نظر گرفته باشند . چرا ؟ چون کسانی در حال قتل عام فرزندانش هستند که آشکارا دست از قانون شریعت الله شسته و تابع قانون و برنامه ی دیکتاتوری سکولاریسم و مجری نقشه های این دو دشمن دیرینی گشته اند که بیشتر از ۱۴۰۰ سال پیش الله تعالی آنها و اهدافشان را معرفی نموده است . پس دشمن همان دشمن است اما در لباسی بومی و زبانی محلی .
در این صورت در می یابیم که همچون تمام سرزمینهای مسلمان نشین ، سرزمین ما نیز از این بلای ویرانگر در امان نبوده است و هم اکنون می بینیم که ، بر خلاف تاریخ گذشته ی کوردهای مسلمان ، کوردهای سکولار یکی از خائن ترین و پست ترین موجودات زمین گشته اند ، که حاضرند جهت تامین منافع اربابانشان ، تن به هر پستی و رزالتی بدهند . به همین دلیل درچند دهه گذشته دیده شده است که بسیاری از جوانان شریعت گرای ما در کوردستان ایران در برابر اعمال و کفر گوئیهای سکولاریستهای مرتد دموکرات و بخصوص کومله ها و مریدان حزب کارگران اوجالان ، به تناسب توانایی خود ، واکنشهایی از خود نشان داده اند .
البته جهت پرهیز از ایجاد فتنه های کور و جلوگیری از سوء استفاده ی دشمنان قانون شریعت ، سعی شده است که این واکنشها سازماندهی شده صورت گیرد . بدین معنی که در هنگام « گفتگو » و در صورت عدم توانایی در عوض کردن بحث ، از ترک کردن مجالسی که در آن کفری صورت می گیرد شروع شده و گاه با امر به معروف و نهی از منکر به صورت فیزیکی محدود و زبانی و در نهایت به صورت قلبی و کناره گیری بسنده شده است . با آنچه که آمد در می یابیم که محرک اصلی این واکنشها قانون شریعت و دشمن شناسی قرآنی از یکطرف و مسئله ی مفاسد و منافعی است که از این سیاست شرعی منتج می گردد .
اما زمانی که سکولاریستهای مرتد در قالب احزاب کفری و به صورت مسلحانه شروع به ترویج عقاید کفری خود نموده و سعی نموده اند که « با زبان اسلحه » با اهل سنت کوردستان وارد « گفتگو » شوند ، اهل سنت کوردستان به دلایل مختلف و جهت پاک نمودن این غده های چرکین به نیروهای مسلح حکومت شیعه مذهب ایران پیوسته و سعی نموده اند تمام فعالیتهای مسلحانه ی خود بر علیه سکولاریستهای مرتد کوردستان را در این قالب بریزند . (۱)
اهل سنت کوردستان ایران در همان سالهای ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ ایران « وضع موجود » خود را دریافتند . ملت مسلمان ما دریافتند که سکولاریستهای مرتد و مزدور حزب دموکرات کوردستان ایران به همراه کومله ها ، که از پایگاه مردمی مناسبی برخوردار نبودند و در انتخابات آزاد شهرها و روستاها نیزدچار شکست فاحشی گشته بودند ، قصد دارند جهت تحمیل خود بر مردم و پیشبرد منافع سکولار – سوسیالیستهای حزب بعث عراق و آمریکا ، جنگی داخلی ایجاد نموده و با گل آلود کردن جو حاکم بر جامعه به اهداف ماکیاولیستی خود برسند . جامعه ی اهل سنت کوردستان به خوبی پی بردند که سکولاریستهای مرتد با شعارهای فریبنده ملی گرایانه و سوء استفاده از اختلافات فقهی شیعه – سنی (۲ ) و فقر حاکم بر جامعه در پی ایجاد یک جبهه ی جنگ نیابتی برای دشمنان خارجی این ملت ستمدیده ی تازه از بند رسته می باشند .
احمد مفتی زاده یکی از برجسته ترین رهبران اهل سنت کوردستان ایران در اوایل انقلاب ۵۷ و از مخالفین قانون اساسی حکومت جدید بود که پیروان خود را به مهاجرت به شهرهای خارج از مناطق تحت نفوذ کوردهای سکولار و مرتد فراخواند ، و در برابر ، از پیوستن شمار زیادی از پیروانش چون عبه حبیب و غیره به نیروهای مسلح شیعه مذهب ایران و تشکیل جریانی تحت عنوان پیشمرگان مسلمان در برابر پیشمرگانم کافر سکوت اختیار نموده و با سکوت خود مقاومت در برابر سکولاریستهای قاتل و مرتد موجود در کوردستان ایران ، آنهم در صف نیروهای شیعه مذهب را تایید نمود . این نتیجه ی عملی سیاستهای التقاطی این رهبر مکتب قرآن سنندج بود .
بدین ترتیب در می یابیم که اهل سنت کوردستان ایران در برابر هجوم وحشیانه و کثیف سکولاریستهای مرتد محلی ، از هر گونه واکنش تکروانه ی مسلحانه پرهیز نموده و با سنجیدن وضع موجود خود و منافع و مفاسدی که در پیش رو دارند ، تمام اقدامات نظامی خود را در قالب نیروهای مسلح بومی وابسته به حکومت شیعه مذهب مرکزی و یا هجرت به سایر سرزمینهای مسلمان نشینی که جهاد در آن برقرار است متمرکز نموده اند . پرهیز از جنگهای متفرق و تکروانه با سکولاریستهای مرتد محلی و متمرکز نمودن آن در کانالی قوی تر و مطمئن تر و دیدن منافع کثیر این اقدام در برابر مفاسد ناچیز آن دربر دارنده ی ۱- جارو شدن فیزیکی سکولاریستهای مرتد از جامعه ۲- گسترش امنیت ۳- ترقی علمی و اقتصادی غیر قابل انکاری است که در این مدت نصیب اهل سنت کوردستان ایران گشته است .
البته نباید فراموش کرد که مزدوری کوردهای سکولار و مرتد برای تمام حکومتهای خائن و ظالم منطقه ای و جهانی در چند دهه ی گذشته و زمان حال ، و استفاده ی ابزاری از فریب خوردگان کورد و قربانی نمودن آنها در جهت پیاده نمودن نقشه های اربابانشان و ثبت این کارنامه ی سیاه سکولاریستهای مرتد در تاریخ ، به همگان ثابت نموده است که اهل سنت کوردستان ایران ، در طول این چند دهه ، در تبعیت از استراتژیهای قرآنی و برخورد با سکولاریستهای مرتد محلی از سیاست صحیح و آگاهانه ای پیروی نموده است .
………………………………………..
- لازم به ذکر است که « واکنش عملی و کارنامه ی عملی » تشیعی که در راس رهبریت حکومت ج.ا.ایران قرار گرفته در برابر اهل سنت کردستان ایران ، با آنچه که در کتابها و بخصوص با آنچه که از شیعیان عراق ، افغانستان ، پاکستان ، کشمیر و سایر نقاط دنیا در برابر اهل سنت رخ داده است تفاوت فاحشی دارد . همین تفاوتهای فاحش « عملی » و رشد آگاهیهای عمومی بیشترین تاثیر را در سوق دادن اهل سنت کوردستان ایران به انتخاب سیاستهایش داشته است .
- در حالی که به هیچ قانون فقهی باور نداشتند چه سنی چه شیعه