اسلام محدود به عصر، نسل، مکان، امت، ملت و طبقهی خاصی نیست (۱۴)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
خداوند متعال هیچ امتی را در هیچ زمان و مکانی بدون راهنما رها نکرده است و می فرماید:
- وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت (نحل/۳۶) ما به ميان هر ملّتي پيغمبري را فرستادهايم (و محتواي دعوت همهي پيغمبران اين بوده است)كه خدا را بپرستيد و از طاغوت (شيطان، بتان، ستمگران و غيره) دوري كنيد.
- وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فیها نَذیر (فاطر/۲۴) هيچ ملّتي (از ملّت هاي پيشين) هم نبوده، الا این که بيم دهندهاي به ميانشان فرستاده است.
- ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا (مؤمنون/۴۴) سپس پيغمبران خود را يكي پس از ديگري (به سوي اقوامشان) روانه كرديم.
در این صورت، شمولیت یکی از ویژگیهایی است که اسلام با آن از تمام مذاهب دین سکولاریسم و مذاهب و آیینهای نسخ شده متمایز میگردد. این واژه معانی و ابعاد فراوانی دارد و شمولیت اسلام دربردارندهی همهی زمانها، همهی زندگی و تمام کیان و ساختار انسانی است. اسلام، رسالتی برای همهی زمانها و نسلهاست، و رسالتش مخصوص یک دورهی معین یا زمان خاص نیست که با پایانش، خاتمه یابد. بیگمان اسلام، رسالت آیندهی ممتد است، در عین حال که رسالت گذشتهی دور میباشد. ماهیت این رسالت و أصول اعتقادی و اخلاقیاش، همان رسالت همهی پیامبران و کتابهای آسمانی است.
همانگونه که این رسالت اسلام، محدود به عصر یا نسل خاصی نیست، منحصر به مکان یا امت، ملت و طبقهی مخصوصی هم نیست؛ که رسالتی فراگیر است و همهی امتها، نژادها، ملتها و طبقات را مخاطب قرار میدهد. اسلام، برای یک ملت خاص نیست تا گمان کنند فقط ایشان ملت برگزیدهی خدایند و باید همگان در برابرشان کرنش کنند! برای یک اقلیم معین هم نیست تا همهی اقلیمهای زمین در مقابلش سر خم نموده و منابع مادی خویش را به وی تقدیم کنند.
اسلام برای یک طبقهی مخصوص هم نیست تا وظیفهاش به خدمت گرفتن طبقات دیگر در جهت منافع خودش یا پیروانش یا حرکت در رکاب آن باشد، خواه این طبقهی غالب از توانمندان باشد یا ناتوانان، از آزادگان باشد یا بردگان، از سرمایهداران باشد یا مستمندان و برهنگان. اسلام رسالت همگان است و در جهت منافع یک قشر از اینها نیست. فهم، تفسیر و دعوت به سوی اسلام هم در احتکار یک طبقهی خاص نیست. اسلام، هدایت خدای مردم برای همهی مردم و رحمت خدا برای بندگان خداست:
- وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ (انبیاء/۱۰۷) (اي پيغمبر!) ما تو را جز به عنوان رحمت جهانيان نفرستادهايم.
- َتبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا (فرقان/۱) والا مقام و جاويد كسي است كه فرقان (يعني جدا سازندهي حق از باطل) را بر بندهي خود (محمّد) نازل كرده است، تا اين كه جهانيان را (بدان) بيم دهد.
- إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ (یوسف/۱۰۴) قرآن جز پند و اندرزي براي همهي جهانيان ني
- قُلْ یَاأَیُّهَاالنَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا (اعراف/۱۵۸) اي پيغمبر! (به مردم) بگو: من فرستادهي خدا به سوي جملگي شما (اعم از عرب و عجم و سياه و سفيد و زرد و سرخ) هستم.