زمینه های شکل گیری نوین دین مشرکین غیر اهل کتاب در مغرب زمين (۳۷)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
نتیجه تفکر اومانیستی، قرار گرفتن انسان در جایگاه خداوند است که پیامد مهم آن این است که انسان بدون کمک گرفتن از دین خدا و ارتباط با ماوراء طبیعت می تواند مشکلات خود را حل کند. انسان با عقل و دانش خود بینیاز از دین خدا است. از سویی در اومانیسم بر حقوق نفسانی انسانی و نه حقوق و تکالیف دین خدا تاکید میشود که خود، از ارکان دین سکولاریسم است.
” در شرایطی که عوامل اجتماعی اعتماد به نهاد دین[ آسمانی ] را سلب مینمود دستاوردهای علم تجربی و تحولاتی که علم در حوزههای مختلف زندگی ایجاد کرده بود زمینه را برای جایگزینی علم و عقلانیت ابزاری به جای دین، در حل امور سیاسی اجتماعی فزونی بخشید[۱]
البته منظور از این عقلانیت هم استنتاج و استدلال منطقی نیست بلکه اصطلاحی ابزاری در جامعه شناسی است که هر آنچه انسان را به اهداف جامعه نزدیک کند شامل میشود. مقاصدی مصلحت جویانه که نسبت به دین خدا و ارزشهای آن بیتفاوتند؛ مثلا بسیاری از سیاست مداران سکولار آمریکایی تجاوز به کشورهای دیگر را چنین توجیه می کنند که به مصلحت کشور آمریکا بوده و بدین ترتیب برخوردار از عقلانیت ابزاری است.
با این وجود ریشه های پیدایش دین سکولاریسم نوین را می توان از زمینه های زیر جستجو نمود :
- زمینه یونانی در نزد فلاسفه یونانی :
زمینه یونانی دین سکولاریسم در نزد فلاسفه یونانی به معنای نیروی حیاتی ، زندگی ، مدت زمان ، نسل و سپس جاودانگی است در این واژه از دنیای کنونی در تمایز با دنیای آتی سخن به میان می آید . در یونان باستان نخستین بار در پنج قرن قبل از میلاد مسیح دو نظریه متضاد مطرح می شود .تضاد میان دنیای اسطوره و دنیای عقلانی ،تضاد میان خدایان جاودان وانسانهای فانی که در واقع تضاد میان منطق دین و منطق دولت یا تضاد میان منطق خصوصی و خانوادگی و منطق کشور و شرایط عمومی است.
- زمینه نصرانی و آغازین سکولاریسم:
دراین مفهوم سکولاریزاسیون با دو قلمرو قدسی و روحانی از یک سو و غیر قدسی و نفسانی از سوی دیگر مترادف می شود در این مفهوم ،سکولار ترجمان سکولوم[۲] قرار می گیرد . در صورتی که قدسیت و قدسی ترجمه است. در انجیل کلمه سکولار به کار رفته است . وپیروان خود را از به دام افتادن آن بر حذر نموده است. مفهوم سکولار به معنای مکان و محل فعالیت های دنیوی است . و پیروان کلیسا همواره نصرانی ها را به سوی آخرت دعوت می کنند.
- زمینه آگوستینی (شهر خدا و شهر انسان ):
آگوستین در چهار قرن پس از میلاد بافرو پاشی رم ،دو نوع شهر را از هم متمایزمی کند :”شهر خدا و شهر انسان” تاریخ را نیز به دو تاریخ دنیوی و مقدس تقسیم میکند .همه ی چیزها ی زمینی و مالکیت ها و قدرتها نمادین شهر انسان میداند که فرجامش نیز زمینی است. اما در مقابل شهر خدا یا شهر مقدس وجود دارد که در همین جهان خاکی است و انسانها تا زمانی که قلمرو موعود خود را تصرف کنند و با فرمانروای خود یا پادشاه سده ها [۳] در آن حکم رانی می کنند البته شهر خدا در این دنیا در پیکر کلیسا وجود دارد اما هیچ گاه در این دنیا محقق نمی شود .و هرگز محقق نخواهد شددر نظریه ی آگوستین سکولار (دنیا) و (دنیای مقدس) شهر هر دو در پیکره کلیسا محقق میشود.
- زمینه کلیسایی (کشیش ها و لائیک ها):
سکولاردر این زمان وجهی است که اختلاف میان دو نوع زندگی را نشان میدهد یکی زندگی دنیوی اکثریت عظیم مومنان و دیگری زندگی اقلیت و خواست پارسایان و کشیشان و اصحاب کلیسا ،گروه اول شامل نصرانی هایی میشود که از مومنان و کشیشانی تشکیل شده که سکولار هستند و به امور دنیوی می پردازند و گروه دوم روحانیتی است که از فعالیت های دنیوی دور می ماند و به نیایش در راه دین و خدا می پردازد .
[۱] عبدالحسین خسرو پناه، کلام جدید، قم، مركز مطالعات و پژوهشهاى فرهنگى حوزه علميه، چاپ سوم، ۱۳۸۳، صص ۲۲۰-۲۲۶
[۲]SAECULUM
[۳]SAECULUMS SIECLS