مذهب مدنی دین سکولاریسم و خورده مذهبهای التقاطی(۵۶)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
در جریان سکولاریزاسیون از اهم مناسک دین آسمانی نسبت به گذشته کاسته شده و هر کسی درک خود را ازجهان ودین دارد .
ژان ژاک روسو،در ۱۹۷۳ نیز عنوان کرد که دین انسانی مجموعه ای از باورهای ملی اوست که به معبد و مناسکی وابسته نیست. او از دو نوع دین عام سخن می گوید.یکی دینی که خدایانش مخصوص سرزمین معین با تشریفات خاص است . و دیگری دینی است با قواعدی برای زیستن در جامعه ی سیاسی و زندگی دینی چون کاتولیک. دین اول به دلیل اینکه مردم را با باورهای نادرست و مناسک پوشالی می فریبد ناقص است . این نوع دین انحصاری بوده و مخالفین آن مرتد معرفی می شوند و شایسته ی مرگ می باشند. دین دوم، نقص اولی تری دارد . انسان وجامعه را دچار شکاف درونی می سازد.
به باور روسو، دین مدنی حاصل وضع مقررات اجتماعی به وسیله ی حکومت است و قابلیت فهم برای همگان دارد. اصولی چون ایمان به ذات خداوند متعال، زندگی پس از مرگ، اعتقاد به نظام پاداش و جزا، باور به تقدس قرارداد اجتماعی و قوانین.
روسو می پندارد که هر کس در دوران جدید باورهای دین خاص خود را دارد.به این خاطر او تأکید می کند فردی که دین مدنی را بپذیرد می تواند به آیین خاص خود اعتقاد داشته باشد ولی باور دینی او نباید در تضاد با اصول مدنی قرار گیرد[۱]
مذهب مدنی که بر اساس آموزه های دین سکولاریسم شکل گرفته است بر تقدس ارزش های اجتماعی و ملی پای می فشارد. چنانچه از سخنان روسو پیداست کسی که مذهب مدنی را می پذیرید، می تواند در کنار آن، اعتقادات خاص خود را داشته باشد ؛ به شرط آنکه در تضاد با اصول سکولاریستی مذهب مدنی نباشد .
در این پس زمینه، دین بیشتر به باوری مدنی،مجموعه ای از آموزه های کلی متافیزیکی و مهمتر آموزه های اخلاق بدل شده است که می تواند به تعداد تمام کشورها، اقوام، ملیتها و حتی به تعداد تمام انسانها، مذهب و فرقه ی التقاطی به وجود آید که قانون اساسی دین سکولاریسم تحت عنوان آزادیهای شخصی و مدنی از وجود و رشد آنها حمایت می کند.
[۱]Every man , LondonRousseau.j.j.1973.The social contract and discourse
Cambridge University Press،