شيوه هاي حل اختلافات با غیر مسلمین در رفتار سياسي پيامبر خاتم (۸۴)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
در ارتباط بین افراد جامعه با حکومت، گروههای موافق و مخالفی وجود دارند که با برخوردهای متفاوت حکومت روبهرو میشوند. صرفنظر از انگیزه مخالفتها و چرایی آنها، نحوه برخورد حکومت با گروههای مخالف در جوامع قابل بررسی است و از برخوردهای ساده و همراه با ملایمت تا برخورد خشن، ضرب و جرح و به دار کشیدن مخالفان را در طول تاریخ شاهد بودهایم. لیکن باید دید که پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم در نحوه برخورد با گروههای مخالف چگونه عمل نموده اند :
۱- مذاکره : مستقيم ترين راه حل اختلافات، مذاکراتي است که طرفين نزاع مي توانند براي روشن شدن وضع و اخذ تصميم نهايي با يکديگر داشته باشند.اين روش حل اختلاف از ديدگاه حقوق اسلام بلامانع بوده و عملا نيز پيامبر خاتم صلی الله علیه وسلم در ديپلماسي و رفتار سياسي خود درموارد متعددي اين شيوه را دنبال کرده است،[۱] از جمله ی این مذاکرات با غیر مسلمین می توان به موارد زیر اشاره کرد :
- مذاکره با نمايندگان قريش و ماجراي نمايندگي ابوطالب از طرف سران قريش
- مذاکره با نمايندگان مردم يثرب درعقبه ي اولي و عقبه ي ثاني
- سفارت جليس بن علقمه، مرد سياسي – نظامي قريش
- مذاکرات پيامبربا سهيل بن عمرو ، فرستاده ي مخصوص قريش و انعقاد قرارداد تاريخي صلح حديبيه
- مذاکره با نمايندگان ثقيف (طايف)
- مذاکره پيامبر در جريان فتح مکه
- مذاکره با سفراي ملوک حمير
- و مذاکره با هفتاد هيأت نمايندگي .[۲]
۲- حکميت و داوري : ديگر روش حل اختلاف ، حکميت و داوري است . در اين شيوه، هيات مورد قبول طرفين، مأموريت حل اختلاف را پذيرفته و اختيار دارد تا راه و روش حل احتلاف را ارايه دهد. پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم نيز حکميت و داوري را در رفتار سياسي خود براي حل اختلاف به عنوان يک قاعده ي حقوقي بين المللي به کار بردند، چنان که اختلاف با يهود بني قريظه به شيوه ي حکميت حل و فصل گردد.[۳]
مفهوم حکمیت عبارت است از توافق دو یا چند طرف اختلاف بر واگذار کردن مساله به مقام دیگر تا رای صادر کنند . حکمیت در دو وضعیت حقوقی وسیاسی انجام می شود و ماهیت قهر آمیز دارد در بحث سیاسی از مبحث حل و اختلاف یا مذاکره صورت می گیرد و پذیرش آن به صورت اختیاری است ولی در صورت پذیرفتن اگر حکمی صادر شود باید طرفین بپذیرند همانند جنگ صفین و ابوموسی اشعری . حکمیت در اسلام تاسیسی نمی باشد و اسلام آن را قبول کرده است در حکمیت توافق طرفین وجود دارد و اجباری در پذیرش آن نیست . در حکمیت توافق طرفین اختلاف و توافق درباره نحوه رسیدگی مهم است .
[۱]محمد صالح الظالمي، من الفقه السياسي في الاسلام،قم ، موسسه دار الکتاب الاسلامی ،۱۴۲۸ق ،۱۳۸۶ص۱۳۹
[۲] غلامحسين زرگري نژاد ، تاريخ تحليلي اسلام، ص ۲۳٫
[۳]ابن هشام، سيره النبي،ص۲۶۷