قاطعیت در برخورد با مشرکین اهل کتاب بنی قینقاع (۱۱۵)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
رسول الله صلی الله علیه و سلم، پس از پیروزی بر سکولاریستهای قریش در غزوه ی بدر، می توانستند پیش بینی کنند که یهودیان، همچون سکولاریستهای مکه، در چه کانالی حرکت خواهند کرد و چه سرانجامی در انتظارشان است به همین دلیل قصد داشتند که با نصیحت و دلسوزی جلو این نابودی آشکارشان را بگیرد؛ اما آنها خودشان تعیین کردند که لیاقت چه برخوردی را دارند و باید چگونه با آنها برخورد شود. اگر به خوبی دقت کنیم سکولاریستهای مرتد محلی ما نیز در همان مسیر و کانالی در حرکتند که سکولاریستهای مکه و یهودیان مدینه و هزاران مجرم دیگر از آن در طول تاریخ گذشته اند .
ابوداود و دیگران از ابن عباس روایت کردهاند که وی گفت: زمانی که رسول الله صلی الله علیه و سلم آن زهر چشم را در جنگ بدر به قریشیان نشان دادند، و به مدینه وارد شدند، یهودیان را در بازار بنی قینقاع گرد هم آوردند و گفتند:«یا معشر یهود، أسلموا قبل أن یصیبکم مثل ما أصاب قریشاً».ای جماعت یهود، اسلام بیاورید، پیش از آنکه بر سر شما بیاید همانند آنچه بر سر قریش آمد!
گفتند: ای محمد، خویشتن را فریب ندهی که عدهای از قریشیان را کشتهای؟ اینان مردمانی بیهوش و حواس بودند که سر از کار جنگ درنمیآوردند؛ اگر روزگاری با ما نبرد کنی، درخواهی یافت که ما مرد جنگیم، و تاکنون همانند ما راندیدهای! آنگاه، خداوند متعال این آیه رانازل فرمود:
قُل لِّلَّذِینَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ * قَدْ كَانَ لَكُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ یَرَوْنَهُم مِّثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَاللّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَن یَشَاءُ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَعِبْرَةً لَّأُوْلِی الأَبْصَار.( آل عمران/ ۱۲-۱۳٫) (اي پيغمبر !) به كساني كه كافرند، بگو : شما (در دنيا) شكست خواهيد خورد و ( در آخرت ) گردآورده ميشويد و به دوزخ افكنده ميشويد، و (دوزخ) چه بد جايگاهي است ! در دو دستهاي كه (در ميدان جنگ بدر) با هم روبرو شدند ، نشانهاي (و درس عبرتي) براي شما است . دستهاي در راه خدا ميجنگيد (و براي اعلاء فرمان خدا و انتشار دين حق ميرزميد) و دستهاي ديگر كافر بود (و در راه اهريمن هوي و هوس نبرد ميكرد . چنين كافراني) مؤمنان را (بخواست خدا) باچشم خويش دو برابر (تعداد واقعي) خود ميديدند (و بدينسبب ترس و هراس بر آنان چيره شد و گريختند) و خداوند هركس را بخواهد با ياري خود تأييد ميكند (و پيروزي را نصيب او ميگرداند). بيگمان در اين امر عبرتي براي صاحبان چشم (بينا و بينش راستين) است. یهودیان بنی قینقاع بر گستاخی خویش افزودند، و طولی نکشید که مدینه را به هم ریختند و نابسامانی و پریشانی به بار آوردند، و با دستهای خودشان گور خودشان را کندند، و راههای زندگی را فراروی خویش بستند.
ابن هشام از ابوعون روایت کرده است که زنی مسلمان اجناسی را فراهم آورده بود. در بازار بیقینقاع آنها را فروخت، و در کنار دکه زرگری یهودی نشست. یهودیان اطراف او را گرفتند و از او خواستند که با کنار زدن نقابش صورتش را نمایان کند؛ اما این صحابه و خواهر بزرگوارمان از برداشتن نقاب و نشان دادن صورتش اجتناب نمود ، بدين ترتيب وقتي كه زن براي خريد نشسته بود مردي یهودی دامان خواهرمان را به جايي گره مي زند بدون اينكه خود زن متوجه شود خواهرمان از جاي خوش برخواست و بخشی از بدنش برهنه شد يهوديان آن حوالي خنديدند ويكی از برادرانمان طبق فرمان شریعت (من قتل دون عرضه فهو شهید .) آن مرد يهودي خاطي را كشت و يهوديان نيز به صورت دسته جمعی برادر مسلمانمان را به شهادت می رسانند .
یهودیان بدون مجازات قاتلین و تحویل آنها به رسول الله صلی الله علیه و سلم ، قاتلین را امان داده و بدين ترتيب پيمان با رسول الله صلی الله علیه و سلم را شكستند و عملا اعلان جنگ كردند ودر دژ هاي خود جاي گرفتند . رسول الله صلی الله علیه و سلم دستور محاصره آنان را داد، اين امر پانزده شب طول كشيد ، تا ينكه از رسول الله صلی الله علیه و سلم ترسيدند وبيرون آمدند و تسليم شدند . رسول الله صلی الله علیه و سلم دستور داد آنها را ببندند و بعد بكشند ؛ عبدالله بن ابي دخالت كرد واز رسول الله صلی الله علیه و سلم تمنا كرد آنها را نكشند . رسول الله صلی الله علیه و سلم پذيرفت به شرط اينكه اموال خود را بگذارند و زن و فرزندان خويش را با خود خارج از مدينه ببرند. محمد بن سلمه مامور نظارت بر تبعد و تصرف اموال آنها شد. رسول الله صلی الله علیه و سلم بعد از اينكه اموال آنان را پس از كسر خمس بين مسلمانان تقسيم فرمود به عباده بن صامت دستور داد تا آنها را تبيعد كند و عباده آنان را تا محل ذناب همراهي كرد وباز گشت .[۱]
طبق این سنت عملی رسول الله صلی الله علیه و سلم، علما استناد کرده اند که در تطبیق یکی از موارد چهارگانه ی ذکر شده در مورد محاربین، امیر مسلمین می تواند با تخفیفی متناسب با وضع موجود، یکی از موارد را به خاطر شفاعت دیگران حتی اگر یک منافق هم باشد برگزیند . نکته ی اساسی دیگر اینکه اگر یک ملت در قتل یک مسلمان یا خیانتی بر علیه مسلمین سهیم باشد باید تمام افراد این ملت مجازات گردند .
•
[۱]ابنهشام،سیره النبویه ، ج ۱، ص ۴۷-۴۸٫