اسلام و ارائه شکل و ساختار مشخصی از حکومت داری(۱۸۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
اسلام با معرفی شوری و مشورتی بودن امور ، مدل خاصی برای حکومت ارائه نداده است؛ بلکه قوانین و چارچوب های خاصی را بیان کرده که باید در حکومت رعایت شود. بنابراین، حکومت اسلامی می تواند در قالب و اشکال متفاوتی بروز و ظهور پیدا کند. این حالت منشأ مطرح شدن شبهه ای شده است که گروهی آن را بیان می کنند و این شبهات گاهی صریحاً و گاهی تلویحاً رسانه های بیگانه و خارجی روی آن مانور می دهند.
گروهی می گویند که اسلام شکل خاصی را برای حکومت تعیین نکرده است، پس باید بپذیریم که اسلام این امر را به عهده ی مردم نهاده است و مردم خود شکل و فرم حکومتشان را بر می گزینند و قانون را نیز خودشان انتخاب می کنند، و همین طور سایر امور حکومتی به خود مردم مربوط می شود.
هیچ کس مدعی نیست که اسلام غیر از ابزار شورا ، شکل و ساختار مشخصی را برای حکومت تعیین نکرده است. نه در قرآن، نه در روایات، نه در سیره و رفتار عملی امامان سلف و سایر رهبران ادعا نشده که حکومت اسلامی حکومتی است که ساختار و سلسله مراتب آن از سوی خداوند و اولیای دین تعیین شده است. زمانی که ملاک اسلامی بودن نظام، به این نیست که ساختار حکومت، تشکیلات حکومتی و تفکیک قوا از طرف خداوند تعیین شده باشد، باید ملاک اسلامی بودن نظام را در جای دیگر جستجو کرد. نهادهای مدیریتی متدهای ساخته شده توسط بشر هستند که به مرور زمان همچون سایر ابزار متناسب با پیچیدگی و نیازهای جامعه دگرگون می شوند . پس مردمی بودن نظام با اسلامی بودن آن تعارضی ندارد بلکه اسلامی بودن، مربوط به مشروعیت آن حکومت و مردمی بودن نظام مربوط به مقبولیت آن است .