اصول کلی سیاست جنگی پیامبرپیامبر خاتم (۱۴۴)

اصول کلی سیاست جنگی پیامبرپیامبر خاتم (۱۴۴)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

پیامبر در استراتژی  «جهاد» نیز توحید را به عنوان هدف منظور دارد ، چرا که در اصل جهاد در اسلام برای دفاع از توحیدی است که به عنوان حق خداوند بر بندگانش می باشد.[۱]

به همین دلیل پیامبرخاتم ابتدا از استراتژی دعوت استفاده می نمود. در صورتی که این  استراتژی کارگر نمی افتاد از تهدید استفاده می کرد و در صورتی که تهدید نیز کارساز نمی شد  در دوران مدنی اقدام به جنگ مسلحانه می نمود . پیامبر در سیزده سال نخست تنها از استراتژی دعوت و تهدید استفاده نمود چرا که تا این مدت از قدرت لازم برخوردار نگردیده بود اما وقتی توان نظامی خود را بالابرد شروع به تهاجم نظامی کرد. پیامبر با این که رسالت خطیر پیام آوری را به دوش داشت از تجربیات نظامی وکاردانی نظامی نیز بی بهره نبود. او شیوۀ جنگ و رهبری جنگ به شیوه ی شورائی را به خوبی می دانست.

در جهاد :

  • رعایت کامل و بکارگیری اصول نظامی
  • تجهیز نیرو و تهیه مقدمات جنگ
  • اطلاعات و ضد اطلاعات
  • حذف ائمه الکفر و مجریان جنگ روانی
  • ایمان ، توکل و امداد الهی
  • دیپلماسی فعال در حین جنگ (انعقاد قرارداد و پیمان با قدرتهای بی طرف، خنثی کردن نیروهای مخالف و ممانعت از اتحاد آنها، مذاکره در حین جنگ )
  • ملاحظات سیاسی داخلی در زمان جنگ (حفظ وحدت داخلی و استفاده از تمامی جناحهای متحد داخل جامعه اسلامی)
  • ابتکار عمل و قاطعیت
  • حمله به نقاط حساس اقتصادی و ایجاد فشار اقتصادی، ضروری می باشد .

اصول سیاست جنگی پیامبر عبارت بودند از:

رعايت كامل اصول نظامي از قبیل :  وحدت فرماندهی ( با محوریت پیامبر)، تامین، تمرکز بر دشمن اصلی، سادگی در ابلاغ دستورات و فرمانها، هدف مشخص، غافلگیر کردن و غافلگیر نشدن، جا به جایی صحیح نیروها، صرفه جویی در نیروها، به کارگیری تعرض و پرهیز از تدافع مگر در مواقع اضطراری .

تجهيز نيرو و سلاح : مانند آماده سازی نیروهای قوی انسانی و آماده سازی منجنیق، شمشیر، زره، اسب،کندن خندق، ساختن دیوار های زخیم، غذا  و…

–  اطلاعات و ضد اطلاعات: حفاظت از اطلاعات ودسترسی به اطلاعات دو چیز عمده بود که پیامبر در جنگ ها از آن ها سود می برد. در جنگ خندق وقتي پيامبر شنيد كه يهود بني‌قريظه با مشركين هم پيمان شده‌اند «سعد بن معاذ» و «سعد بن عباده» را براي بررسي خبر به ميان آنان فرستاد، اما از آنان خواست تا در صورت صحت خبر، آن را به صورت رمز به پيامبر بگويند تا در ميان مسلمانان ايجاد وحشت ننمايد و آنان نيز چون خبر را صحيح يافتند به صورت رمز به پيامبرصلی الله علیه وسلم  گفتند «عضل و القاره.»

به کار گیری تدابیر و اصول نظامی: مثل مشورت در امور نظامی با فرماندهان و مانور نظامی : چنان چه نقل شده است که “در جنگ بدر چون پيامبر خواست در سر اولين چاه آب منزل كند، «حباب بن منذر» گفت آيا اين حكم خداست يا مصالح جنگي؟ و چون پيامبر فرمود: مصالح جنگي، حباب گفت: پس دستور دهيد تا آخرين چاه پيش رويم و در آنجا منزل كنيم و چاه‌هاي سر راه را پر كنيم تا دشمن از آب محروم شود، و پيامبر نيز فرمود رأي صواب و درست همين است.

یا  مثلاً در فتح مكه وقتي ابوسفيان به همراه عباس نزد پيامبر آمد، رسول خدا صلی الله علیه وسلم  به عباس فرمود وي را روي دماغه كوه نگاه‌دار تا لشكر خدا را ببيند و از برابر وي دسته دسته سپاه اسلام عبور نمودند تا نوبت به مهاجرين و انصار رسيد كه فقط چشم ايشان از ميان اسلحه و آهني كه داشتند بيرون بود.”

حذف مخالفین توطئه گر:” كساني مثل «كعب بن اشرف» از بزرگان يهود بني نضير كه با سرودن اشعاري مردم را بر عليه پيامبر تحريك مي‌نمود براي تحريك مسلمانان اشعار عاشقانه‌اي نسبت به زنان مسلمان مي‌سرود؛ پيامبرصلی الله علیه وسلم  «محمد بن مسلمه» و چهار نفر ديگر از قبيله اوس را مأمور كرد تا وي را از ميان بردارند،  و همين سرنوشت نيز دربارۀ «سلام بن ابي الحقيق» از ديگر سران، توسط پنج نفر از قبيله خزرج جاري شد و «عمروبن عياش» از يهود بني نضير كه تصميم داشت پيامبر را بكشد به گفته پيامبرصلی الله علیه وسلم توسط «ياسين» پسر عمويش به قتل رسيد. ”

ایمان، توکل و امداد های الهی: یکی تاکتیک های جنگی پیامبر تقویت نیروی ایمان در سربازان بود. پیامبر خاتم  به سربازان بشارت امداد های غیبی وبهشت را می داد و ازاین طریق به سربازان روحیه می بخشید.

نيروي ايمان رزمندگان علاوه بر اينكه باعث افزايش قدرت ايشان مي‌شود، امداد الهي را نيز به دنبال خواهد داشت و اين وعده حتمي خدا است كه اگر مؤمنين او را ياري دهند او نيز آنان را ياري خواهد كرد.

دپلماسی فعال در حین جنگ: پيامبر در کنار جنگ  از تحرکات سیاسی نیز بهره می برد چرا که تنها جنگ سرنوشت سیاسی را تعیین نمی کند بلکه سیاست است که سرنوشت جنگ را تعیین می نماید. لذا پیامبر با انعقاد پیمان های سیاسی با قدرت های بی طرف می خواست که :

. خطر حمله قدرت های دیگر را دفع نماید

.-  از ادامه جنگ و  ریختن خون بیش تر جلوگیری شود

. – مانع اتحاد دشمن با سایر قدرت ها گردد

. – از قدرت تدافعی وتهاجمی دشمن بکاهد

چنان چه ” قبيله خزاعه از جمله قدرت‌هاي بي‌طرف بود كه پيامبرصلی اله علیه وسلم  از آنها در جنگ و صلح استفاده بسيار نمود.  پیامبر برای شکست دشمن از سیاست تخاصم خودی نیز بهره می جست ومی کوشید تا جبهۀ دشمن را دو نیمه نموده بخشی را علیه بخش دیگر بشوراند و در نتیجه خود از آن استفاده نموده ضربه آخر را به دشمن وارد نماید.”پيامبر، «نعيم بن مسعود» كه از بزرگان قبيله سکولارغطفان بود و تازه مسلمان شده بود را مأمور ‌ساخت تا ضمن مخفي نگاه داشتن اسلام خود، در صفوف دشمن اختلاف افكند و او با درايت فراوان با يك ديپلماسي مؤثر مي‌توانست اين مهم را انجام دهد.

  • ابتکار عمل و قاطعیت:

از ویژگیهای بارز پیامبر صلی الله علیه وسلم ابتکار عمل ایشان در صحنه سیاست خارجی بود . سعی پیامبر بر آن بود تا از موضع برتر و غیر انفعالی با مسائل برخورد نمایند . توالی جنگ های پیامبر نشان می دهد که موضع ایشان یک موضع هجومی بوده است که هر گونه  ابتکار عمل را از دشمنان سلب می نموده است . هر گاه به پیامبر خبری مبنی بر قصد حمله یکی از قبایل به مدینه می رسید، پیامبر قبل از اینکه منتظر هجوم دشمن باشند، تا  حمله وی را دفع نمایند ، خود به جنگ او می رفتند و حتی الامکان سعی می نمودند تا خطر حمله را در نطفه خفه نمایند .[۲]

به عنوان مثال، با اینکه هنوز هفت روز از پایان جنگ بدر نگذشته بود ،چون به مدینه خبر رسید که بنی سلیم قصد حمله به شهر را دارند پیامبر همراه با مسلمانان به قصد جنگ با بنی سلیم از مدینه خارج شدند[۳] و یا در سال پنجم هجرت چون پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدند که اعراب دومه الجندل قصد حمله به مدینه را دارند خود با جمعی به سوی دومه الجندل حرکت کردند طوریکه وقتی پیامبر به آنجا رسیدند دشمن فرار کرده بود [۴]و پس از غزوه ذی قرد نیز چون پیامبر شنیدند بنی المصطلق قصد حمله به مدینه را دارد به سوی آنها حرکت کرده و جنگ سختی در گرفت و آنها را شکست دادند [۵]

این ابتکار عمل در تمامی مراحل به چشم می خورد ، حتی در برخورد های خارج از شبه جزیره پیامبر صلی الله علیه وسلم پس از عمره القضا – در جمادی الاولی سال هشتم – لشکری مرکب از سه  هزار نفر به موته از سر حدات شام برای جنگ با رومیان فرستاد [۶]  و یا  در هشتم شوال پانزده روز پس از ورود به مکه با سپاهیان خود ودو هزار جنگجوی قریش بیرون آمدند [۷]وپس از شکست هوازن ، پیامبر عزم طائف نمودند. [۸]

حتی در سخت ترین  شکستهایی که پیامبر متحمل شدند باز هم ابتکار عمل را در دربحبوحه جنگ نیز دست داشتند واز  موضع قدرت برخورد می نمودند. به عنوان مثال، جنگ احد روز شنبه ۱۵ شوال بود، پس از اینکه مشرکین از احد کوچ کردند رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) علی(رضی الله عنه) را به دنبال آنان فرستاد وبه او فرمودند: به دنبال انها برو و ببین قصد حمله به مدینه را دارند یا خیر واگر چنین قصدی داشته باشند به خدا سوگند به جنگ آنان خواهم رفت. [۹]   وفردای آن روز- یکشنبه ۱۶ شوال- از طرف پیامبر اعلام شد که هر کس دیروز در جنگ احد حاضر بوده باید آماده حرکت به سوی مکه وتعقیب دشمن شود. [۱۰]این حالت درجنگ خندق نیز وجود داشت وقتی پیامبر از جنگ خندق برگشتند ظهر همان روز  جبرئیل به نزد پیامبر آمده وگفت: فرشتگان هنوز سلاح بر زمین نگذارده اند پس به  سوی بنی قریظه برو، و پیامبر دستور حمله را صادر فرمودند. [۱۱]

اما انچه به ابتکار عمل پیامبر جدیت وجلوه خاص می بخشید قاطعیت پیامبر در اجرای اهداف و برنامه ها بود. آنچنانکه گفته شد پیامبر سعی می نمود تابا انعقاد  قرارداد وپیمان با قبایل از اتحاد آنان بر علیه مسلمانان جلوگیری نماید وحتی در دفاع از هم پیمانان خویش جدیت به خرج می دادند. اما در عین حال پیامبر همان گونه که در متن قرارداد ها ذکر می کردند. تحمل پیمان شکنی را نداشته  وبا متخلفین به سختی برخورد می نمودند. [۱۲]

خیانت بنی قریظه در زمانی که تمامی دشمنان بر علیه پیامبر متحد شده بودند  چیزی غیر قابل گذشت واغماض بود. پیامبر(صلی الله علیه وسلم) هنوز از جنگ خندق برنگشته بودند که ظهر همان روز قصد جنگ با بنی قریظه را  نمودند، جنگی که نتیجه ان کشتن ۶۰۰ مرد یهودی بود.[۱۳]این خبر برخورد  وقاطعیت در دیگر برخوردهای پیامبر نیز مشهود است. در نامه ایشان به (جیفر وعبد پسران جلندی از شیوخ عمان)آمده است:

وان ابیتما ان تقرا بالاسلام فان ملککما زائل عنکما. اگر از اقرا به اسلام خودداری کنید همانا پادشاهی شما نابود خواهد شد.[۱۴] ویا چون (زیاد بن جمهور لخمی) از ایشان به ناحق درخواست هدیه و…..  می نمود پیامبر در نامه شدید اللحنی به وی نوشتند:فرستاده تو پیش من آمد واز خواسته های خود  چیزی را پیش من ندید وهرگز از این جهت عذر خواهی نمی کنم.[۱۵]

پیامبر سعی می نمودند تاسر فرصت خائنین را به سزای عمل خویش برسانند وحتی الامکان سعی می نمودند  تادر یک زمان در دوجبهه درگیر نشوند.اما چون از جبهه ای فراغت می یافتند بی درنگ جبهه دیگر را می گشودند.  آنچنانکه پس از پایان جنگ خندق،به سراغ جنگ با بنی قریظه رفتند ویا بنی لحیان که با خیانت به پیامبر باعث فاجعه رجیع شده بودند پیامبر ۶ ماه پس از جنگ با بنی قریظه به سراغ آنها رفتند[۱۶] این شیوه در برخوردهای فردی نیز وجود داشت مثلا، چون یهودیان مدینه نزد پیامبر آمده و از غافلگیر کشته شدن کعب بن اشرف شکایت کردند، پیامبر با قاطعیت هر چه تمامتر فرمودند : هر یک از شما که چنین کند پاداشی جز شمشیر نخواهد داشت .[۱۷]

بدین سان از سیاست های جنگی پیامبر این بود که هرحرکتی را در درون خفه می ساخت و پیش از آن که دشمن  بخواهد بر پیامبر حلمه نماید خود لشکریان را آماده می ساخت و به مقابله می رفت. چنان چه پيامبرصلی الله علیه وسلم  پس از عمرة الاقضا ـ در جمادي الاولي سال هشتم ـ‌ لشكري مركب از سه هزار نفر به موته از سر حدات شام براي جنگ با روميان فرستاد  و يا در هشتم شوال، پانزده روز پس از ورود به مكه با سپاهيان خود و دو هزار جنگجوي قريش بيرون آمدند  و پس از شكست هوزان، عزم طائف نمودند.

یا :

جنگ احد روز شنبه ۱۵ شوال بود، پس از اينكه مشركين از احد كوچ كردند، رسول خداصلی الله علیه وسلم ،  علي بن ابی طالب  را به دنبال آنان فرستاد و به او فرمود: به دنبال آنها برو و ببين قصد حمله به مدينه را دارند يا خير و اگر چنين قصدي داشته باشند به جنگ آنان خواهم رفت.

فشار های اقتصادی: فشار های اقتصادی همواره در سیاست خارجی کشور ها به عنوان ابزار مهم در اعمال قدرت یا ایجاد روابط مطرح بوده است. پیامبر نیز از این موضوع به خوبی استفاده می کرد  ودشمن را دچار ضعف وشکست می ساخت. نخستین حرکت نظامی پیامبر با همین ابزار آغاز یافت؛ غزوۀ ودان، غزوۀ بواط وغزوۀ عشیره همه به خاطر ناامن کردن راه های تجاری صورت گرفت تا دشمن نتواند در موضع برتر اقتصادی قرار گیرد.”حتي در غزوه بدر كبري، چون به پيامبر خبر رسيد كه كاروان قريش، به رياست ابوسفيان از شام به سوي مكه باز مي‌گردد، رسول خدا صلی الله علیه وسلم مسلمانان را براي تصرف اموال كاروانيان و جنگ با آنان دعوت كرده و فرمود به سوي آنها كوچ كنيد، شايد خداوند اموال آنان را نصيب شما كند.

پیامبر از اعمال این سیاست(فشار اقتصادی) چند چیز را مد نظر داشت:

  • کمک به دپلماسی
  • کاهش توان مالی واقتصادی دشمن
  • بالابردن روحیه سربازان
  • بالابردن توان اقتصادی مسلمانان

 

[۱] حسین علی منتظری ، فقه الدوله الاسلامیه ،قم ،  دفتر تبلیغات اسلامی قم ، ۱۴۰۲ ه ق ج ۲ ، ، ص ۷۱۴

 

[۲] سعید  جلیلی ، سیاست خارجی پیامبر (ص) ص ۱۱۵

[۳]ابن هشام ، سیره النبی ، سیدهاشم رسولی ، اسلامیه ، تهران ۱۳۴۸  ، ص ۷۳

[۴]همان ،ص ۱۵۲

[۵]همان ،ص ۱۵۱

[۶]همان،ص ۱۹۵

[۷]همان ،ص ۲۵۱

[۸]همان،ص ۳۰۲

[۹]همان ،ص ۱۱۷

[۱۰]همان،ص ۱۲۳

[۱۱]همان،ص ۱۷۳

[۱۲]مثل عهد نامه با مردم ابله که در آن آمده است هرکس فتنه انگیزی کند مالش جانش را حفظ نخواهد کرد .

[۱۳]ابن هشام ، سیره النبی ، ص ۱۷۸

[۱۴]محمد حمید الله ، الوثایق ، مهدوی دامغانی ، تهران ، انتشارات بنیاد ، ۱۳۶۵ ، ص ۱۲۴

[۱۵]همان ، ص ۱۰۲

[۱۶]ابن هشام ،  سیره النبی ، ص ۱۹۰

[۱۷]محمد حمید الله  ، الوثائق / ص ۷۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *