جهاد از لحاظ ثمرات ، آثار و نتایج آن(۱۳۶)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
در این تقسیم بندی می توان به قتال نکایه [۱] و قتال تمکین [۲] اشاره نمود ، هر چند که این دو لازم و ملزوم همدیگر بوده و نمی توان آنها را جدای از هم مورد مطالعه و بررسی قرار داد .
قتال نکایه، قتالی است که هدف از آن مجازات دشمنان خداوند است و ثمرات آن ضربه زدن و ضرر رسانیدن به دشمنان و خشمگین کردن و ترسانیدن آنان و جلوگیری از اذیت و آزار آنان نسبت به بعضی از مسلمانان و یا رها ساختن بعضی از مستضعفان از بند اسارت، میباشد. این نوع جهاد حتی اگرچه عاجلاً منجر به تمکین برای مسلمانان نگردد، باز هم عمل صالح و مشروعی است و اهل آن إن شاء الله از جملهی محسنان هستند، حال چه افراد مهزوم و شسکت خورده و نشسته از جهاد راضی باشند و چه نباشند.چرا که خداوند متعال فرموده است:
«وَلاَ يَطَؤُونَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» (توبه /۱۲۰) و گامي به جلو برنميدارند كه موجب خشم كافران شود، و به دشمنان دستبردي نميزنند (و ضرب و قتل و جرحي نميچشانند و اسير و غنيمتي نميگيرند) مگر اين كه به واسطهي آن، كار نيكوئي براي آنان نوشته ميشود (و پاداش نيكوئي بدانان داده ميشود) . بيگمان خداوند پاداش نيكوكاران را (بيمزد نميگذارد
و آن را) هدر نميدهد .
و میفرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ» (انفال/ ۶۰) براي (مبارزهي با) آنان تا آنجا كه ميتوانيد نيروي (مادي و معنوي) و (از جمله) اسبهاي ورزيده آماده سازيد، تا بدان (آمادگي و ساز و برگ جنگي) دشمنِ خدا و دشمن خويش را بترسانيد، و كسان ديگري جز آنان را نيز به هراس اندازيد كه ايشان را نميشناسيد و خدا آنان را ميشناسد .
پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگامی کـه مریضی را عیادت مینمود این دعا را میخواند: «اللهم اشف عبدک یمشی لک إلی الصلاة و ينکأ لک عدواً» [۳]«خداوندا، بندهات را شفا بده تا با پاهایش برای تو به سوی نماز حرکت کندو بخاطر تو به دشمنی ضربه ای بزند».
پس پیامبر صلی الله علیه وسلم ضربه زدن به دشمن و کشتن آن را از وظایف و مقاصد حیات بنده مسلمان قرار داده است، و آن را در دعای مریض قرار داده تا مسلمانان را دائماً به آن تذکر داده و آنها را بر آن تحریض نموده و آگاهشان کند که سلامتی و عافیت خود را برای رسیدن به مقاصد بزرگ و عظیمی که برای آن خلق شدهاند غنیمت بشمارند، و اینکه از بزرگترین این مقاصد عبادت خداوند متعال به تنهایی و نصرت و یاری دادن دین او با قتال و ضربه زدن به دشمنانش است.
قتال نکایه و ضربه زدن بر دشمنان قانون شریعت الله حتی اگر توسط یک نفر نیز صورت پذیرد باز مشروع است خداوند متعال میفرماید : « فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلا نَفْسَكَ وَحَرِّضْ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنكِيلا» (نساء/ ۸۴ ) در راه خدا بجنگ (حتي اگر هم تنها باشي و باك نداشته باش . چرا كه وعدهي نصرت و پيروزي به تو داده شده است) . تو جز مسؤول (اعمال) خود نيستي . و مؤمنان را (هم به جنگ دعوت كن و بدان) ترغيب و تحريك نما . تا اين كه خداوند (در پرتو شجاعت تو و شجاعت مؤمنان) قدرتكافران را باز گيرد و (شما را برابر اين وعده پيروز و مؤيّد گرداند . از قدرت و شكنجهي كافران نترسيد و بدانيد كه) قدرت خدا بيشتر و مجازات او سختتر است قتال نکایه و وارد کردن ضربه بر پیکر دشمنان خدا حداقل کاری است که در صورت ناچاری صورت می پذیرد اگر چه ما به ثمراتی هم دست نیابیم … اما این نهایت راه و هدف مسلمین نیست .
این نوع از قتال (قتال نکایه)، غالبترین قتالی است که مسلمانان در زمان ما در مناطق مختلف جهان و اکثر سرزمینهای مسلمان نشین انجام میدهند. این نوع قتال گرچه عمل صالحی است و ثمرات زیادی دارد، اما نوع دیگری از انواع قتال نیز وجود دارد که بر مسلمانان واجب است تلاشهای خود و قتال نکایه را مقدمه ی آن قرار داده و بر آن متمرکز گشته و تواناییهایشان را بدان معطوف سازند، و آن، «قتال تمکین» یا مطابق اصطلاحات امروزی، قتال آزاد سازی است، این نوع از جهاد است که مسلمانان امروز به آن نیاز شدیدی دارند.
در قتال تمکین بقدر کافی، نکایهی دشمنان اسلام هم موجود است، اما ثمرات و دستاوردهای آن فقط در نکایهی دشمن یا آزادسازی بعضی از مستضعفان و چیزهایی از این قبیل که در ثمرات جهاد نوع اول بیان شد، منحصر نمیشود بلکه از مهمترین ثمرات آن تمکین و تسلط بر اراضی مسلمانان و تشکیل دولت و حکومت اسلامی و تحکیم قانون شریعت الله می باشد .
معلوم است که عظیمترین مصیبت مسلمانان این بوده است که دولت و حکومت اسلامی را از آنها گرفتند و به دنبال چنین مصیبتی تمام مصیبتهای موجود دامنگیر مسلمین گشت و امروزه نیز اولین و مهمترین نیاز دنیوی مسلمین بازگرداندن دولت و حکومتی اسلامی است که قانون شریعت دینشان را در آنجا اقامه کنند و خود را در پناه آن قرار دهند. و این نوع از قتال یعنی قتال برای تمکین مسلمانان در زمین، یا آزادسازی بعضی از سرزمینهایشان از دست طواغیت حاکم یا اشغالگران سکولارغاصب به امکانات و شروطی متفاوت با قتال نکایه نیاز دارد .
پس نه شرعاً و نه عقلاً جایز نیست که مجاهدان صادق با جهادشان بعضی از سرزمینهای مسلمانان را نجات بخشیده و آزاد سازند تا بعد از آن افراد دیگری بر جمجمهی قهرمانان و مجاهدان و خون شهیدان بالا رفته و ثمرهی جهادشان را برچینند، و بعد از آن جهاد طولانی و فداکاری و تلاش مجاهدان صادق، با حاکم کردن قوانین سکولاریستی و دموکراسی ناشی از آن، ثمرهی جهاد را برای خود برچینند و دوباره مسلمین را به نقطه ی صفر بازگردانند .
تا کی اهداف مجاهدان منحصر به قتال نکایه و آروزی شهادت باقی میماند؟ و چه مشکل یا چه مانعی وجود دارد که ایشان را بازداشته است از اینکه برنامههای خود برای تمکین و آزادسازی و تلاش برای رسیدن به آن را در کنار قتال نکایه و آروزی شهادت، اظهار و آشکار کنند؟
آیا فقه سلیم و فهم صحیح حکم نمیکند که جایگاه و شأن بسیاری از روایاتی که از بسیاری از شهدای اسلام از اصحاب و تابعین و دیگران نقل شده است را بهتر بشناسیم، تا این حقیقت را دریابیم که اکثر آروزها و اهداف آن بزرگان برای گرفتن افسار اسبهایشان در میادین جهاد و درهم کوبیدن جمجمهی دشمنان با شمشیرهای بران و شوقشان برای شهادت در راه خدا، مربوط به زمانی بوده است که خلافت و دولت اسلام بر مسلمانان حکمفرما بود؟
زمانی مجاهد باید تنها به شهادت و ضربه زدن مقطعی به دشمن بیاندیشد که صاحب دولت و حکومتی اسلامی باشد و در صورت عدم وجود چنین دولت و حکومتی ناچارا باید دایره ی انتظارات و اهداف دنیوی جهادش را به تشکیل چنین حکومتی متمرکز گرداند. قتال نکایه باید در خدمت قتال تمکین باشد .
[۱]ضربه زدن بر پیکر دشمن اما نه در حدی که بتوان او را کاملاً از پای درآورد و بر او چیره گشت. . نَکَأ العَدوَّ و فِی العَدوِّ: دشمن را قتل عام کرد و تعداد زیادی را کشت و زخمی کرد. المنجد.
[۲]چیره شدن بردشمن و قوی و استوار گشتن در برابر او بطوریکه کاملاً مغلوب شود. مَکَّنَ یُمَکِّنُ تَمکیناً مِنَ الشَّیءِ: او را بر آن چیز مسلط و چیره کرد.
[۳]المستدرك على الصحيحين ـ کتاب الجنائز ـ صفحه ۴۹۵ ـ شماره ۱۲۷۳ـ به شرط مسلم صحیح