علل سخت گیری اسلام در مسأله ی ارتداد (۱۹۳)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
شاید این سئوال مطرح باشد که علت این همه سختگیری اسلام در مورد شخص مرتد چیست؟ و اگر اسلام معتقد به آزادی عقیده هست که هست، آیا احکام اسلام در مورد مرتد با مسئله آزادی عقیده در تعارض نیست؟
در وهله اول باید به این نکته توجه داشت که شخص مرتد به صرف شک و تردید اعدام نمیشود بلکه در صورتی این حکم در مورد او اجرا میشود که شخص با قول یا عملکرد کفرآمیز ارتداد خود را اظهار کند و راه عناد و کجروی پیش گرفته و در صدد تضعیف آئین اسلام برآید و الا کسی که در ظاهر شهادتین بر زبان جاری کرده تا زمانی که اظهار اسلام میکند کسی حق تعرض به او را ندارد.[۱]
لذا مرتد در اصطلاح به کسی گفته میشود که بعد از قبول اسلام، با بلوغ و سلامت عقل و از روی عمد و اختیار به گفتار و کرداری در جامعه دست بزند که نشان دهنده تکذیب، استهزاء و تبلیغ علیه دین اسلام و ضروریات دینی باشد. بنابراین احکام ارتداد در مورد کسانی که رد و انکار خود را آشکار و علنی نمیکنند، اجراء نمیشود و از سوی دیگر از نظر اسلام تجسس در حریم خصوصی افراد و تفتیش عقاید حرام است..[۲]
بنابراین هرکس درانتخاب هر عقیدهای آزاد است ولی نمیتواند با بیان عقائد انحرافی و گمراه کننده هنجارهای اعتقادی جامعه اسلامی را بشکند. برخی معتقدند برای تحقق ارتداد شخص باید دین را به صورت تحقیقی پذیرفته باشد، نه این که انتخاب دین ازسوی او تقلیدی و ایمانش به دین غیر تحقیقی باشد. جوادی آملی می گوید : «ارتداد آن است که کسی محققانه دین را بپذیرد سپس دین را کنار گذارد. در ارتداد یک نکته مهم این است که شخص پیش از این دین را با برهان منطقی پذیرفته باشد. … بنابراین ارتداد یعنی، کسی که یقین معرفت شناختی دارد با این حال دین را به بازی بگیرد و از آن اعلام بیزاری کند.»[۳]
نکته قابل توجه دیگر این است که چون همه احکام اسلام از منبع علم و کمال مطلق الهی سرچشمه میگیرد لذا همه آنها تابع مصالح و مفاسد واقعی بندگان است. ازطرف دیگر عقل انسان به دلیل محدودیت خود امکان دسترسی به علت واقعی احکام را ندارد، بنابراین اگر در مواردی انسان به علت تشریع حکمی از سوی خداوند پی نبرد نباید در مقابل آن حکم موضعگیری کند و مثلا آن را غیرعقلانی یا خشن و غیرانسانی قلمداد کند، بلکه باید به حکم عقل در چنین مواردی تابع و تسلیم شرع باشد.
علاوه برمطالب ذکر شده، درمورد تشریع حکم مرتد و علت سختگیری دین اسلام نسبت به این مسئله دلایلی ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- بازداری از انتخاب کورکورانه
اسلام دینی است که از هرگونه تحمیل و اجبار در عقیده منع میکند و دعوت خود را مبتنی بر بینش و تعقل ساخته و از دینگرایی کورکورانه و تقلیدی محض نهی و نکوهش میکند. لذا بندگانی را که سخنان مختلف را میشنوند و بهترین آنها را انتخاب میکنند بشارت میدهد.[۴]
مجازات ارتداد براى استفاده بهينه از آزادى مذهبى و ايجاد فضاى سالم براى بهرهبردارى شايسته از آن است نه محدود ساختن آزادى مذهبى. اسلام از پيروان خود پيروى كوركورانه و بىدليل را نمىپذيرد. هر گاه كسى تحت تأثير پدر و مادر و محيط و عوامل ديگر به اسلام گردن نهد با توبيخ اين آيين روبهرو مىشود. اسلام معتقد است پيروانش بايد براساس دليلهاى منطقى و دور از ابهام و پيچيدگى كه فرا راه همگان قرار دارد، به مبانى مذهبى پايبند گردند وگرنه صرف اظهار ايمان و به كار بستن مقررات دينى، بدون اتكا به اصول علمى درست، هيچ ارزشى ندارد.
اسلام مانند نصرانیت كنونى و ديگر مذاهب ساختگى نيست كه قلمرو ايمان را از قلمرو منطق و استدلال جدا بداند. در اسلام، ايمان به مبادى مذهب و ريشههاى عقايد بايد از منطق و استدلال سرچشمه گيرد. اگر از نصرانیان كنونى بپرسيم: چگونه ممكن است خدا در عين آن كه يكى است، سه تا(أب و ابن و روح القدس)باشد؟ پاسخ مىدهند: قلمرو ايمانى از قلمرو عقل و منطق جدا است!
ولى اسلام مىگويد: «به بندگانم آنهايى كه همه گونه حرفها را مىشنوند و در ميان آنها نيكوترينشان را انتخاب مىكنند، بشارت بده اينان كسانى هستند كه از ناحيه خدا هدايت يافتند و اينان صاحبان خردند». (زمر/۱۸) قرآن كريم از كسانى كه براى خدا شريك قائل شدهاند يا به سبب تعصب مذهبى و غرور ملى بهشت را مخصوص خود و خود را ملت برگزيده خدا مىدانند، دليل و برهان مىخواهد و مىفرمايد: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ »(بقره /۱۱۱؛انبياء/۲۴؛نحل/۶۴) بگو : اگر راست ميگوئيد دليل خويش را بياوريد .
بنابراين، اسلام پيش از آن كه كسى را به عنوان پيرو بپذيرد، به او هشدار مىدهد چشم و گوش خود را باز كند و درباره آيينى كه مىخواهد بپذيرد، آزادانه بينديشد؛ چنانچه از لحاظ عمق و استدلال روحش را قانع ساخت – البته حتماً قانع مىسازد – در شمار پيروانش در آيد و گرنه حق دارد هر چه بيشتر دربارهاش تحقيق و بررسى كند. قرآن مجيد به پيامبرش دستور مىدهد: «اگر يكى از مشركان به تو پناهنده شد به او پناه بده تا گفتار خدا را بشنود آنگاه به امانگاهش برسان؛ اين به خاطر آن است كه آنها مردمى نادانند». (توبه/۶)
در پى اين فرمان، فردى به نام «صفوان» خدمت پيامبر اسلام(ص) شرفياب گرديد و از حضرتش خواست اجازه دهد دو ماه در مكه بماند و درباره اسلام تحقيق كند شايد حقيقت و درستى آن برايش روشن گردد و در زمره پيروانش درآيد. پيامبر فرمود: من، به جاى دو ماه، چهار ماه به تو مهلت و امان
مىدهم.[۵]
بر همين اساس، اسلام هشدار مىدهد چشم و گوش خود را باز و دلايل و منطق اين دين را دقيقاً بررسى كنيد، اگر شما را قانع نكرد و مجذوب اصالت و واقعيت خود نساخت، در برابرش گردن ننهيد: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ؛ ولى هر گاه مسلمان شديد، ديگر نمىتوانيد از آن باز گرديد»اين سخت گيرى، علاوه بر آن كه سبب مىشود مردم دين را امرى سرسرى و تشريفاتى ندانند و در پذيرش و انتخابش بيشتر دقت كنند، راه سودجويى را بر مغرضان و دشمنان كينه توز اسلام مىبندد تا نتوانند از اين راه، آيين ميليونها مسلمان را بازيچه اميال شوم خود قرار دهند و در انظار عمومى آن را از اعتبار ساقط كنند.
اساساً خداى متعال انسان را آزاد ولى هدفمند آفريده است. از اين رو، آزادى و حق انتخاب انسان موهبتى الهى براى نيل به كمال شمرده مىشود. به همين جهت، از نظر اسلام، بت پرستى و شرك و كفر و الحاد در شأن انسان نيست؛ خداوند شرك و كفر را از انسان نمىپذيرد[۶] و مشركان را نمىبخشد؛«إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا..» ؛ (نساء/۴۸) بي گمان خداوند (هرگز) شرك به خود را نميبخشد ، ولي گناهان جز آن را از هركس كه خود بخواهد ميبخشد . و هر كه براي خدا شريكي قائل گردد ، گناه بزرگي را مرتكب شده است.
در کنار این دعوت آگاهانه و انتخابگرانه، اسلام با بیان احکام ارتداد هشدار میدهد که هرگاه حقانیت اسلام را به خوبی شناخته و مسلمان شدید، دیگر نمیتوانید از آن بازگردید. این سختگیری سبب میشود تا مردم دین را امری ساده و تشریفاتی ندانند و در پذیرش و انتخاب آن نهایت دقت را بکنند.
- جلوگیری از تحقیر و تضعیف عقاید دینی در جامعه
طبق بیان قرآن گروهی از اهل کتاب برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان و در نتیجه تضعیف پایه های نظام اسلامی، به هم کیشان خود سفارش میکردند که مسلمان شوند و پس از مدتی از اسلام دست بردارند تا به این وسیله مسلمانان را از دینشان بازگردانند.[۷]
مسلما وضع و جعل احکام مرتد دشمنان اسلام را در تحقق این هدف شوم ناکام میگذاشت. و در جامعه جهانی امروز نیز دشمن از چنین ترفندهایی استفاده میکند[۸]
- پاسداری از نظام اسلامی
در واقع اگر قرار باشد ورود و خروج به اسلام، آزاد و بدون قانون باشد و خروج از آن هیچ سختی به دنبال نداشته باشد، دشمنان اسلام به آسانی وارد اردوگاه مسلمین شده پس از آگاهی بر اسرار مسلمانان و دستیابی به مقاصد شوم خود از آن خارج شوند و این مسئله جامعه اسلامی را در معرض فروپاشی قرار می دهد. اندیشمندانی مانند مارسل بوازار-استاد حقوق دانشگاه ژنو- میگوید: «علت سختگیری اسلام درباره مرتد شاید بدان جهت باشد که درنظام حکومتی و سیستم اداری جوامع اسلامی، ایمان به خدا صرفا جنبه اعتقادی و درون قلبی ندارد، بلکه جزء بندهای پیوستگی امت و پایههای حکومت است، به طوری که با فقدان آن قوام و دوام جامعه اسلامی متلاشی میشود و مانند قتل یا فتنه و فساد است که نمیتواند قابل تحمل باشد.»[۹]
- مصلحت شخصی مرتد و جامعه
اسلام زندگی انسان را محدود به زندگی دنیوی نمیداند بلکه زندگی واقعی انسان را زندگی اخروی میداند لذا درصدد نشان دادن راه سعادت ابدی به اوست و به همین دلیل با هرچیزی که مانع وصول انسانها به این مقصود متعالی است به مبارزه برخاسته، به دنبال حذف و نابودی عوامل انحطاط و گمراهی انسانها است. انسان مرتدی که از راه خدا و پیامبرش گریخته و با دین خدا به عناد میپردازد، چه بسا باعث گمراهی دیگر افراد جامعه شود.
این شخص هر لحظه از عمر خود را درجهت شقاوت و نگونبختی بیشتر سپری کرده، رنج و عذاب بیشتری را برای خود ذخیره می کند. بنابراین دوام زندگی چنین شخصی هم برای خودش زیانبار است و هم برای جامعه اسلامی و وضع مجازات اسلامی برای چنین شخصی از طرفی نقش بازدارنده برای برخی افراد جامعه دارد تا دنبال چنین سرنوشت شومی نباشند و از طرف دیگر اگر کسی به چنین راهی روی آورد، با اجرای حکم مرتد در موردش، هم خود او از شقاوت بیشتر رهایی مییابد و هم جامعه از گزند او مصون میماند.[۱۰]
[۱] مرکز فرهنگ و معارف قرآن ،دایره المعارف قرآن کریم ، قم بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ۱۳۸۲ -، ج۲، ص۴۶۸./ کلام فلسفی ، محمدحسن قدردان قراملکی، ص۵۱۲
[۲] محمدتقی مصباح یزدی،دین وآزادی، قم: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى ، ۱۳۸۲٫ ص۱۰۵-۱۰۶
[۳]روزنامه جمهوری اسلامی ، ویژه نامه صحیفه حوزه ، ش۴۸، ۳۰اردیبهشت ماه ۱۳۸۱، ص۱۴
[۴]زمر/ ۱۸.
[۵] ابوالحسن علي بن محمد جزري ،أسد الغابة في معرفة الصحابة: بیروت ، دارالفکر ١۴٠٩ ج۳، ص۲۲
[۶]زمر/۷
[۷]سوره آل عمران، آیه۷۲. / مجمع البیان، ج۲، ص۳۲۲.
[۸] مرکز فرهنگ و معارف اسلامی ، دایرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۴۷۹
[۹]عیسی ولایی ، ارتداد در اسلام ، تهران ، نشر نی ۱۳۹۴ ، ص۲۵۰
[۱۰]محمدحسن قدردان قراملکی ، کلام فلسفی ، ص۵۱۳-۵۱۴.