- هر كس با آمریکا و حکام مرتد برضد مسلمانان هم پیمان شود کافر است (۲۳۲)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
دین یعنی نظم وشیوه وشرع زندگی مردم چه حق باشدوچه باطل.[۱] پس چون قوانین سكولاريستي نظم وضع زندگی مردمی است که در کشور شان این احکام اجرا می شود واگر به آن راضی باشند این احکام دین آنها ست ، اگر چه بپندارند که اسلام دین آنهاست . مثل مشرکان زمان پیامبرصلي الله عليه وسلم می مانند که چیزی از شریعت ابراهیم را گرفته بودند وحج می کردند به دلیل اینکه بعدها پیامبر صلي الله عليه وسلم فرمود بعد از امسال هیچ مشرکی نباید حج کند ؛ چون سوره برائت امر شد . و آنها از افرادی که خداوند درباره آنها می فرماید : وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ(یوسف/ ۱۰۶) و اكثر آنان كه مدّعي ايمان به خدا هستند ، مشرك ميباشند .. خدا رادر نماز و روزه و زکات و حج و سکولاریسم را در حکم پرستش می کنند و ” أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا ” (نساء/۶۰) ( اي پيغمبر ! ) آيا تعجّب نميكني از كساني كه ميگويند كه آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند ( ولي با وجود تصديق كتابهاي آسماني ، به هنگام اختلاف ) ميخواهند داوري را به پيش طاغوت ببرند ( و حكم او را به جاي حكم خدا بپذيرند ؟ ! ) . و حال آن كه بديشان فرمان داده شده است كه ( به خدا ايمان داشته و ) به طاغوت ايمان نداشته باشند . و اهريمن ميخواهد كه ايشان را بسي گمراه ( و از راه حق و حقيقت بدر ) كند. می خواهند داوری و حكم را پیش طاغوت ببرند ، بر این دلالت دارد وقبلا بحث کردیم که حکم بردن پیش این قوانین ایمان به طاغوت وعبادت برای آنها است .
فرموده خداوند : ” ا إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ” (یوسف/ ۴۰). فرمانروائي از آن خدا است و بس . (اين، او است كه بر كائنات حكومت ميكند و از جمله عقائد و عبادات را وضع مينمايد) . خدا دستور داده است كه جز او را نپرستيد . اين است دين راست و ثابتي ( كه ادلّه و براهين عقلي و نقلي بر صدق آن رهبرند) ولي بيشتر مردم نميدانند (كه حق اين است و جز اين پوچ و ناروا است) . که یکتا پرستی خداوند را در حکم اجرا کند توحید را رعایت کرده وهر کس حکم را پیش غیر وی ببرد مشرک است . ” وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا “(کهف/۲۶) و در فرماندهی و قضاوت خود کسی را انباز (شریک) نمی گرداند. در این آیه خداوند نهی می کند که در حکم برای وی شریک گذاشته شود پس کسی که حکم را پیش غیر شرع وی ببرد مشرک وکافر است .
آیه : وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ(مائده /۴۴)وهر کس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است اووامثال او بیگمان کافرند نص صریحی است برکفر هرکس که حکم خدا راترک کندوبه غیر فرمان وشرع او حکم کند مثل حاکمین امروزه که به دستورهای وضعی و سكولاريستي وشرعی بودن دولتی که حکم مورد اراده سازمان بین الملل است حکم می کنند. این آیه در مورد یهودیانی نازل شد که فکر می کردند ایمان دارند در حالی که به حکم فرض شده ار سوی خداوند بر آنها (رجم زناکار )عمل نمی کردند وحکم دیگری را جایگزین آن کرده بودند خداوند حکم به کفر آنها کرد و آیه در مورد هر شخص دیگری نیز که حکم خدا را تبدیل کند صدق می کند.
بعضی از مسلمانان امروزه نیز همان مسیر یهودیان را پیموده اند و به دلیل اعمال فاسد خود خود را یکی از مشمولین این آیه قرار داده اند . کسانی که فکر می کنند مومن ومسلمان هستند ولی احکام خداوند را کنار گذاشته وبه احکام اختراع شده از سوی بشر حکم می کنند ودر اصول الفقه مقرر است که شان نزول آیه را حصر نمی کند پس آنهایی هم که امروزه به غیر آنچه خدا نازل کرده حکم می کنند قطعا کافرند .
وبا این حرفها فریب مخور که می گویند : کفر اصغر است وانسان با آن کافر نمی شود آن اثری که از ابن عباس نقل می شود ضعیف است چون فقط هشام بن حجیر آن را نقل می کند واگر هم صحیح باشد مردود است چون قول صحابه دیگر ابن مسعود هست که آن را کفر نام می برد و اصلا قول صحابی که نص عام را خاص نمی کندوهمچنین اگر قول دو صحابه در تعارض باشد ترجیح لازم است ولفظ الکافرون با ال استغراق منظور کفر اکبر است واینها همه از اصولی هستند که اتفاق علما بر آن است.
همچنین به حرف کسی فریب مخور که می گوید : منظور کفر اکبر است ولی برای کسی که حکم غیر خدا را حلال بداند این سخن خطا وبدون دلیل است وتقلیدی است که بعضی فقها به آن عادت گرفته اند وبا اجماع صحابه رد می شود که اعمالی که کفر است با خود عمل ، صرف نظر از عقیده اش ، فرد کافر می شود ولازم نیست آن را حلال بداند . مثل ترک نماز. اما اعمالی مثل شراب خوردن که کفر نیست انجام دهنده آن کافر نمی شود مگر اینکه آن را حلال بداند همچنانکه صحابه در مورد کفر قدامه بن مظعون فتوا دادند وحکم غیر ماانزل الله از اعمال مکفره است (فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ).
اضافه بر این اصلا کاری را که حکمای امروزی می کنند حلال دانستن است وحکم به قوانین سکولاریستی را جایز وبلکه واجب می دانند وشراب وسودوزنا را اگر دوطرف راضی باشند بلا مانع می دانند ودر قانونشان هست که چیزی که در قانون درج نشده باشد نشانه مباح بودن آن است .
اکر ما می گوییم قوانین سکولاریستی دینی جدید است منظور این نیست که هرکس در این مملکت باشد کافر است بلکه کسانی که قانون راگذاشته یاامر به اجرای آن کرده است ویا به آن حکم کرده ویا به حکم راضی باشند کافرند.
خلاصه مساله اینکه :کشورهایی که فکرمی کنند اسلامی هستند وبا دشمنان سکولار خارجی چون آمریکا و غیره بر ضد مسلمانان هم پیمان می شوند از قبل با حکم سكولاريستي کافر شده اند وبر مسلمانان واجب است بر ضد آنها قیام کنند وحاکم مسلمان نصب کنند . همچنان که در حدیث هست که : با اهل امر درگیر نشوید مگر اینکه کفر آشکاری ازآنها سر بزد که شما دلیل بر آن کفر داشته باشید هر مسلمانی که برای این کار سعی کند اجر دارد وهر کس سعی نکند گناه دارد وهرکس به آنها راضی باشد از آنها ست .
دلیل این است که الله متعال می فرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(مائده/ ۵۱) ای مومنان یهودیان ونصاری را به دوستی نگرید ایشان برخی دوست برخی دیگرند وهرکس از شما با ایشان دوستی ورزد بیگمان از زمره ایشان بشمار می آید ……تا ” يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ” (مائده /۵۴) ای مومنان هرکس ازشما از ایین خود باز گردد . بیان می کند که هر کس دوستدار کفار باشد کافری مثل آنها ست وبا این گفته تاکید می شود : مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ. وکمک همان دوستداری است : وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ(شوری/۴۶).آنها دوستی ندارند تا آنها را کمک کند . پس همه دولتها کمک کننده آمریکا از جمله پاکستان ودولتهای خلیج و…کافر هستند . قبلا هم با حکم نکردن به آنچه خدا نازل کرده کافر بودند وکفر بر کفر زیاد کرده اند .ودولتهای کافرکار خود را با سخنهای مختلف توجیه می کنند .
نزدیک به یک قرن است که انگلیس با رهبری شریف حسن بزرگ مکه به ترکهای عثمانی به اسم انقلاب بزرگ عربی – که در اصل خیانت بزرگ عربی بود – حمله کردند تا اینکه در سالهای ۱۹۱۶-۱۹۱۸بر شام حاکم شدند وترکها را بیرون کردند ورهبر انگلیسی لورد لنبی حاکم شد تا اینکه اين نصرانی سکولار انگليسي گفت : ای صلاح الدین برگشتیم وانگلیس فلسطین را به یهود داد وفرانسه سوریه ولبنان را گرفت وانگلیس عراق واردن را در اختیار سایکس بیکو قرارداد وشریف حسین را در حالی که وعده پادشاهی عرب را به وی دادند به قبرس تبعید کردند. [۲]
وهم پیمانان شریف مثل امروز در اردن حاکم شدند فلسطین را خیانت بزرگ عربی ضایع کرد وحالا هم اینطور است ودر همان وقت انگلیس عراق را به وسیله مسلمانان هند از دست عثمانی ها گرفت ووقتی که مسلمانان هند جنگیدن با عثمانی ها را گناه پنداشتند شریف وعلمای خائن مکه و طرفدارو دوست وی فتوای جایز بودن آن را صادر کردند . پس انگلیس مسلمانان را به وسیله مسلمانان تسخیر کرد .
وفرانسه درسال۱۹۲۰با قرارداد سایکس بیکو به وسیله مسلمانان، تونس والجزایر را گرفت و فرانسه در سال۱۹۵۴-۱۹۶۲م در جنگ آزادی با الجزایری ها به وسیله الجزایرها به نام الحرکیون که عدد آنها دویست و پنجاه هزار نفر بود جنگ کرد وبعد از شهید شدن یک میلیون نفر وشکست الحرکیون با فرانسوی ها به فرانسه رفتند .وآمریکا سکولاریستهای خارجی را به وسیله خائن الحرمین الشریفین وفتوای علما ی بد و فاسد ، که آنها را لشکر دوست اسم می بردند (واصل شرع را بر مردم پوشاندند) داخل سرزمينهاي خاورميانه کرد.
آمریکا عراق را ویران نکرد مگر به وسیله مصر وسوریه وهواپیماهایش را از کویت وسعودی وترکیه بلند می کرد . افغانستان را از پاکستان می زند وبه وسیله افغانی های ائتلاف شمال –ربانی ودوستم –با طالبان جنگید، وحتی در جنگهای صلیبی قدیم صلیبیها با خیانت امیران شام وارد سواحل شام شدند واندلس نیز به وسیله خیانت سران طوائف سقوط کرد . هربار کفر نفع می برد ومسلمانان نیز بعد از از دست دادن دینش، عزت، ناموس، زمین وثروت خود را از دست می دهد. به عنوان مثال هردولتی که حمله آمریکا به افغان را یاری می کرد هرکدام نفعی می خواست:
کانادا، انگلیس، استرالیا، فرانسه وژاپن به خاطر اینکه نقشی در مسیر افغانستان داشته باشند وترکیه به خاطر اینکه به اتحاد اروپا بپیوندد، وازبکستان به خاطر کمک به دوستم ازبکی وتاجیکستان برای کمک به ربانی ودولتهای شمال افغان به خاطر ترس از گسترش دولت اسلامی وپاکستان وچین به خاطر کمک آمریکا به اودر برابر هند وگرفتن کشمیر وتا سهمی در آینده افغان داشته باشد وتا اینکه ائتلاف شمال به تنهایی تسلط نداشته باشد وروسیه وچین به خاطر چشم پوشی آمریکا از نقض حقوق بشر آنها وتا آمریکا مثل ویتنام ذلیل گردد.واما دولتهای خلیج به خاطر نوکری آنها برای آمریکا چون حامی تاج وتخت آنها است .تا دیروز انگلس وحالا آمریکا ارباب آنهاست .یک قرن از نائب پادشاه انگلیس وحالا ازواشنگتن پیروی می کنند . خلاصه هر کس با کفار برای جنگ با مسلمانان هم پیمان شود کافر است.
در این زمینه شبهاتی مطرح می گردد چون :
- حجاج ظالم و خون ریز بود اما تکفیر نشد
الله تعالی می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْكُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللّهِ وَكَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیَاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَمَن لَّمْ یَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ (مائده/۴۴) ما تورات را نازل كردیم كه در آن رهنمودی و نوری بود . پیغمبرانی كه تسلیم فرمان خدا بودند بدان برای یهودیان حكم میكردند ، و نیز خداپرستان و دانشمندانی بدان حكم میكردند كه امانتداران و پاسداران كتاب خدا بودند . پس از مردم نهراسید و بلكه از من بهراسید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشیدو هركس برابر آن چیزی حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بیگمان كافرند.
از سیاق آیه واضح است که این آیه درباره یهود نازل شد، که یک حکم ( رجم زناکار ) از احکام الله تعالی را تغییر دادند وبدین خاطر الله حکم تکفیر آنها را نازل کرد، و احادیث صحیح این مطلب را ثابت می کند از جمله حدیثی که مسلم در صحیحش از طریق براء بن عازب روایت می کند که گفت:پیامبر صلی الله علیه وسلم از کنار یک یهودی گذشت که شلاق خورده وداغ گذاشته شده بود،پیامبر صلی الله علیه وسلم آنها را خواست و به آنان گفت:حد زانی را در کتاب آسمانی تان چنین یافته اید؟
گفتند: بله. پیامبر یکی از علمایشان را خواست وگفت: تو را به الله که تورات را برموسی نازل کرد، قسم می دهم، آیا حد زنا درکتابتان چنین است؟ گفت: نه، و اگر مرا این طور قسم نمی دادی به تو نمی گفتم، حد زانی در کتابمان رجم(سنگسار) است ولی زنا درمیان اشراف ما زیاد شد و ما هنگامی که یکی از اشراف را به جرم زنا می گرفتیم بر او حد جاری نمی کردیم و رهایش می کردیم و هنگامی که مردم معمولی و ضعیف را می گرفتیم حد را براو اجرا می کردیم.
به این خاطر گفتیم: بیایید بر یک چیز اتفاق کنیم و هم بر اشراف و هم بر ضعفاء اجرا کنیم ، و در نتیجه داغ نهادن وشلاق زدن را به جای رجم قرار دادیم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: خداوندا من اولین کسی هستم که فرمان تو را احیا می کنم بعد از آنکه که آن را می رانده بودند. سپس پیامبر دستو داد و آن مرد را رجم کردند.
پس الله عزو جل این آیات را نازل کرد: یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لاَ یَحْزُنكَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْكُفْرِ: ای پیغمبر ! مایه اندوه تو نشود ( كار كافرانی كه ) در كفر بر یكدیگر سبقت میگیرند…تا آنجا که می فرماید: إِنْ أُوتِیتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ: اگر این ( چیزهائی را كه ما میگوئیم ، توسّط محمّد ) به شما گفته شد ، آن را بپذیرید…منظور اینست که:نزد محمد صلی الله علیه وسلم بروید اگر شما را به داغ وشلاق امر کرد بپذیرید و اگر شما را به سنگسار فتوا داد خویشتن را برحذر دارید.پس الله تعالی این آیه را نازل کرد: وَمَن لَّمْ یَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ: و هركس برابر آن چیزی حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بیگمان كافرند.
این حکم ربانی برای کسانی بود که فقط یک حکم الهی را تعطیل کردند،پس حکم کسی که کل شریعت را درمسائل فرهنگی و آموزش وپرورش، اجتماعی و خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، اجرای حدود جزائی و… تعطیل کند و آن را با قوانین دیکتاتوری سکولاریستی پر از ظلم وجور عوض کند چه خواهد بود؟
اسماعیل قاضی می گوید:ظاهر آیات بر این دلالت دارد که هر کس همانند فعل آنها ،انجام دهد و حکمی مخالف حکم الله اختراع کند و آن را قانون ملزمی کند،این وعید مذکور بر او نیز منطبق می شود چه حاکم باشد یا غیرآن، وَمَن لَّمْ یَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ: و هركس برابر آن چیزی حكم نكند كه خداوند نازل كرده است او و امثال او بی گمان كافرند.[۳]
و مانند این، آیات زیادی هستند که بر مقصودمان دلالت می کند و علمای معتبر به همین حکم فتوا داده اند،حتی علامه محمد امین شنقیطی رحمه الله در تفسیرش می گوید:… و با این نصوص آسمانی که ذکرکردیم کاملا روشن می شود که :کسانی که از قوانین وضعی -که شیطان آن را بر زبان دوستانش تشریع کرده و مخالف آن چیزی است که الله عز وجل بر زبان پیامبرانش تشریع کرده- تبعیت کند، هیچ شکی درکفر و شرک آنها نیست و هیچ کس در کفر چنین کسانی تردید نمی کند مگرکسی که الله چشم بصیرتش را کور کرده و او را از دیدن نور وحی نابینا کرده است.(پایان نقل قول).
و هر قولی که با این حکم محکم در تعارض باشد یا قولی است که نسبتش به گوینده اش ثابت نیست یا کلامی محتمل ومبهم ویا رأی مرجوحی است.و بسیاری از علماء و طلاب علم درقدیم وجدید،این مسئله رابه تفصیل بیان کرده اند.
اما این سخن که علماء حجاج را تکفیر نکرده اند وباتوجه به اینکه حجاج بن یوسف ظالم بود و بسیاری از مسلمین راکشت و با این حال هیچ یک ازعلماء او را تکفیر نکردند. پرسشگر باید این مسئله را دوباره بررسی کند چون علمای زمان حجاج در تکفیرش اختلاف کرده اند برخی از آنان مانند طاووس وشعبی او را تکفیرکردند و برخی مانند محمد بن سیرین او را تکفیرنکردند، البته حجاج شریعت الله تعالی را فی الجمله تحکیم می کرد اما حکام و احزاب سکولاریستی این زمان علاوه بر ظلمی که حجاج می کرد،شریعت الله را نیز در تمام مسائل فرهنگی و آموزش وپرورش، اجتماعی و خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، اجرای حدود جزائی و… تعطیل و قوانین وضعی سکولاریستی را تحکیم کرده اند و دیکتاتوری مهاجم سکولاریستی به رهبری آمریکا و ناتو را علیه مسلمانان یاری کرده اند.
به همین دلایل تمامی سکولاریستهای سرزمینهای مسلمان نشین در این دنیا ، به خاطر ولاء و دوستیشان به قوانین سکولاریستی مخالف شریعت الهی، مرتد به شمار رفته ودر ردیف دشمنان مهاجم کافر قرار می گیرند .حتی اگر در احوال شخصی پاره ای از عبادات اسلامی را نیز انجام دهند.
[۱] لکم دینکم ولی دین . کافرون/ ۶
[۲] مراسلات الحسین /مکما هون
[۳]ابن حجرالعسقلانی، فتحالباری، ۱۳/۱۲۰