وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ ترکستان شرقی (۲۱۳)

وضعیت مسلمین تحت اشغال مستقیم حکومتهای سکولار خارجی/ ترکستان شرقی (۲۱۳)

بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم

مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی

وضعیت مسلمین چین و ترکستان شرقی تحت اشغال سکولار- سوسیالیستها

تاریخ حضور مسلمانان در چین به اندکی بعد از وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) باز می گردد . آنچه از اظهارنظرهایی که بر اساس اسناد و مدارک کهن چینی مطرح شده‌اند، به‌دست می‌آید، بر این نکته صحّه می‌گذارد که می‌توان دومین سال امپراتوری یونگ‌وی را ـ که مقارن با اعزامسعد بن أبی‌وقّاص در رأس هیئتی از سوی عثمان، سومین خلیفهٔ مسلمین، به چین است ـ سرآغاز انتشار دین مبین اسلام در چین دانست. (یوان بی تا)[۱]بازرگانان عرب  نیز با خود اسلام را به چین بردند و عرب ها و فارس ها مناطقی را در شهرهای چین همچون گوانگژو، یانگچو، چوانچو و … را ایجاد و با حفظ دین خود و پایبندی به قوانین چین با چینی های وصلت کردند.

‌ترکستان شرقی  در طول تاریخ حکومت‌های مستقل زیادی را به خود دیده و به‌نوعی رشتهاتصال چین با دنیای اسلام بوده است. عنوان قدیمی‌تر این استان ـ که هنوز هم اویغورهای ساکن در آن ترجیح می‌دهند محل سکونت خود را با آن عنوان بخوانند ـ «ترکستان شرقی» است. این عنوان در سال ۱۸۸۴ میلادی، در دوره امپراتوری «منچو»، به‌دنبال تسخیر این منطقه توسط چینی‌ها، به سین‌کیانگ که در زبان چینی به معنای «سرزمین نو» است، تغییر یافت.

شناسنامه

نام اصلی : ترکستان شرقی

نام اشغالگری: زین ژئانگ

نام جهانی سکولار: سینکینگ

مساحت: تقریبا معادل ایران

مرکز: اورومچی

زبان محلی: اويغوري ( لهجه ای از زبان های ترکی )

شهرهای مهم: اورومچی، تنگری داغ (چینی ، تیانشان!)، کاشغر(قاشقار)، ختن، آلتون، قرمای، خامو، تورفان، یارکند، قولجه، کؤمؤل، آغسو، قوشه

«اویغور»ها ،«ئویغور»ها یا «اویقور»ها مردم ساکن ترکستان شرقی تحت اشغال هستند که منطقه سکونتشان، ایالت خود مختار سین‏کیانگ در شمال غرب چین نام گرفته  است. اویغورها یكی از اقوام قديمي ومهم تركان هستند كه داراي فرهنگ و تمدني غني و داراي خط اويغوري هستند. هر چند در طول تاريخ در منطقه وسيعي از چين و آسياي ميانه زندگي مي كرده اند، ولي اكنون بيشتر در مناطق شمال غرب چین امروزی زندگی می كنند. نام رسمی و چینی این سرزمین منطقه خودمختار زین ژئانگ (یا سین كیانگ) می باشد، اما اویغورها از نظر تاریخی این منطقه ،یعنی كشور خود را، اویغورستان یا تركستان شرقی یا به هر دو نام می نامند.

تركستان شرقی از شمال با قزاقستان، از شمال شرق با مغولستان و از غرب و شمال غرب با قرقیزستان و تاجیكستان هم مرز است. در غرب و جنوب غرب آن افغانستان و در جنوب تبت و کشمیر تحت کنترل هندوستان قرار دارد و چین در شرق آن قرار می گیرد.

«خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی» در کتاب جامع التواریخ در شرح اقوام و قبایل ترکی ـ مغولی در رابطه با لفظ اویغور می‏نویسد: «ایغور به ترکی یعنی «جمع شدن». این نامگذاری به این خاطر بود که تغزخان خان ترک ۹ فرزند داشت که به آنها اغوز می‏گفتند. فرزند اول بنا بر سنت دیرین باید به پادشاهی می‏رسید و به همین خاطر باید با دختر عمویش ازدواج می کرد. اما وی در نهان، مسلمان و موحّد بود، پس به نامزد خود گفت من مسلمان و موحدم و اگر می‏خواهی با تو ازدواج کنم باید به دین اسلام درآیی، و به او تأکید کرد که این راز را با کسی نگوید. نامزد وی این موضوع را به پدر و عمویش بازگو کرد. در نتیجه فرزند اول مورد عتاب افراد خانواده قرار گرفت و از او خواستند به دین آباء و اجدادی بازگردد ولی او قبول نکرد. پس میان آنها درگیری در گرفت و کسانی که به دور اغوزخان جمع شدند را «ایغور» نام نهادند». بر اساس این نوشته، مبنای تشکیل اویغورها، مبنایی  دینی و اسلامي بوده است.

اویغورها در قرن هشتم میلادی پس از تسلط بر ۹ قوم همجوار، امپراتوری بزرگ خود را در مغولستان امروز برپا کردند که از دو امپراتوری شرقی و غربی تشکیل می شد. پایتخت امپراتوری شرقی «چاربالغاس» و پایتخت امپراتوری غربی «توفار» نام داشت. در حفاری‏های اخیر چاربالغاس، کشف حصاری به ارتفاع ۱۲ متر، سبب شهرت جهانی این منطقه شد.

نخستين ترجمه قرآن كريم به زبان تركي به تركي اويغوري و خط اويغوري انجام يافته است. در قرن ۱۰ اویغورها خط عربی را بر گزيدند و استفاده از این رسم الخط در قرن ۱۱ کاملا متداول شد.

اویغور ها دانش وسیعی در در داروسازی و طبابت داشتند. تعداد ۱۰۳ گیاه مختلف كه در طبابت اویغورها استفاده می شد در یك دایره المعارف پزشكی چینی كه به وسیله شی ژن (۱۵۹۳-۱۵۱۸) تالیف شده ، ثبت شده است.دانشمندان غربی ادعا می كنند كه طب سوزنی یك كشف چینی نیست بلكه بوسیله اویغورها كشف شده است. در سالهای اخیر مقامات چینی چندین موسسه برای مطالعه طب سنتی اویغور در اویغورستان تاسیس كرده اند.

اویغورها صاحب پیشرفت های عظیمی در زمینه معماری، هنر، موسیقی و نقاشی بودند. بر طبق مطالعات دانشمندان غربی، اسناد كشف شده در اویغورستان ثابت می كند در قرون وسطی شعر، ادبیات ، تئاتر، موسیقی و نقاشی چینی بطور گسترده ای از اویغورها تاثیر پذیرفته است.

در قرن نوزدهم میلادی، یک جنگ سالار اویغور به نام «یعقوب بيگ» کوشید در ترکستان امپراتوری جدیدی ایجاد کند، اما موفق نشد. قیام او از پشتیبانی همه اقوام ترک و مغول چین برخوردار نشد و مسلمانان چین حتی علیه او به پاخاستند. سرانجام قیام یعقوب بيگ به وسیله ارتش منچوری سرکوب شد. در این نبردها میلیون‏ها اویغور و چینی کشته شدند.

قدرت، عزت، شوكت و فرهنگ اویغور كه در طول تاریخ رشد و گسترش یافته بود و بیش از ۱۰۰۰ سال آسیای مركزی را تحت نفوذ و تسلط خود داشت، با تهاجم منچوها به اویغورستان و در خلال حكومت ملی گراها بخصوص چینی های كمونیست رو به افول نهاد.

مسلمانان چین، همچون سایر مسلمینی که تحت حاکمیت سکولاریستهای لیبرال قرار گرفته اند  از تحکیم قانون شریعت محروم بوده و حتی در امور شخصی و خانوادگی نیز قادر به پیاده نمودن قانون شریعت الله نمی باشند، با مشکلات عدیده ی شخصی دست و پنجه نرم می کنند که از جمله آنها می توان به ابزارهای سرکوب و ظلم دولت چین در ممانعت از روزه داری، ممنوعیت مردان در بلند کردن محاسن خود و ممنوعیت زنان از پوشیدن حجاب اشاره کرد.

آمار رسمی مسلمانان چین ۳۰ میلیون نفر اعلام شده است، ولی منابع زیادی تاکید می کنند این رقم نادرست است و علی رغم اینکه ارائه آمار دقیق از مسلمانان چین دشوار است ولی آمارهای غیر رسمی شمار مسلمانان چین را ۱۰۰ میلیون نفر برآورد می کند. در گزارش شبکه انگلیسی «BONnews»، تعداد مسلمانان ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیون نفر اعلام شد که این رقم معادل ۱۰ درصد کل جمعیت چین است، مسئله قابل توجه این است که آمار مسلمانان چین از تمام مسلمانان عربستان، عراق و سوریه بیشتر است.

۹۹٫۹ درصد از مسلمانان چین از اهل سنت هستند، مسلمانان چین به دو قسمت تقسیم می شوند، بخشی در کشور چین زندگی و بخشی در اقلیم ترکستان شرقی زندگی می کنند، این کشوراسلامی که چین آن را تصاحب کرده و همچنان در اشغال چین است.

۱۳۰ میلیون مسلمان ایغور ترکستان شرقی از حدود ۶۰ سال پیش به بهانه مبارزه با افراطی گری دینی در معرض ظلم، تبعیض و سرکوب قرار دارند. منطقه ترکستان شرقی از سال ۲۰۰۹ شاهد رفتارهای خشن است و بیش از ۹۲ درصد مسلمانان منطقه ترکستان شرقی در معرض ظلم و محرومیت علنی قرار دارند. مسئولان چین به صورت عمدی مسلمانان ایغور را تحقیر می کنند و ائمه جماعت را مجبور به رقص در میادین عمومی و دشنام به دین اسلام می کنند.

زندگی تحت لوای دولت‌های غیراسلامی، مشکلی است که برای اقلّیت‌های مسلمان ساکن در دنیای غرب به‌اندازه کافی ایجاد دردسر کرده است، امّا باید گفت در کشوری همانند چین این مشکل همواره دارای شکلی‌جدّی‌تر بوده و مشکلات زیادی را برای ‌مسلمانان ‌این‌ سرزمین‌‌آفریده ‌است.[۲]آنچه در طول سالیان دراز بر مسلمانان چین گذشته و آنان را در میان تمام جوامع مهم مسلمان جهان، به یک اقلّیت ناشناخته و گمنام تبدیل کرده است، به‌خوبی بر این ادعا صحّه می‌گذارد. مسلمانان چین همواره در سکوتی رقّت‌بار، زیر فشارهای گوناگون قرار گرفته و سرکوب شده‌اند.

از یاد نبریم که دولت چین یک دولت کمونیستی است و به‌طور کلّی تمام کشورهای کمونیستی ضمن معارضه با همه ادیان آسمانی، نسبت به اسلام، سیاست خصمانه به‌مراتب شدیدتری در پیش می‌گیرند؛ چراکه کمونیسم در کشورهای زیادی توانسته است بر مسیحیت و دیگر ادیان چیره شود، امّا تاکنون در هیچ کشوری نتوانسته است بر اسلام چیره گردد.[۳]

در سال ۲۰۱۴ دولت چین موج سرکوب علیه مسلمانان ایغور در شهر اورومچی بزرگترین شهر ترکستان شرقی به راه انداخت و ده ها نفر از آنها را اعدام و صدها نفر دیگر را بدون محاکمه بازداشت کرد. دادستان چین در گزارش سالانه خود در سال ۲۰۱۴ با تفاخر اعلام کرد که مسئولان چین بیش از ۲۷ هزار نفر از مسلمانان ایغور را تنها در یک سال بازداشت کرده اند.

مسلمانان ایغور ترکستان شرقی دو بار توسط سکولاریستهای چینی  قتل عام شده اند، بار اول در سال ۱۸۶۳ میلادی که بیش از یک میلیون مسلمان توسط سکولاریستهای لیبرال به قتل رسید و بار دوم در سال ۱۹۴۹ بود که نظام  سکولار کمونیست چینی این بار نیز بیش از یک میلیون ایغور را به قتل رساند.

مسئولان محلی ترکستان شرقی ائمه جماعات مساجد و ائمه جماعاتی که در پارک تمدن تجمع کرده بودند را به رقص در اماکن عمومی، غنا، سر دادن شعاریی در حمایت از دولت کمونیستی  و شعارهایی در برتری دولت سکولار سوسیالیست چین بر دین اسلام  مجبور می کنند .

«تومتورک» معاون رئیس شورای ایغور اجبار ائمه جماعات به رقص همانند رقاصه های زن را توهین به جهان اسلام دانست و تاکید کرد: مسئولان چین همه ائمه جماعات مساجد شهر اورومچی در ترکستان شرقی را در میدان عمومی جمع کرده و آنها را مجبور به رقص کردند و بر سر آنها فریاد می زدند: «این خداوند نیست که حقوق شما را می دهد بلکه این دولت چین است که به شما حقوق می دهد.»

مسئولان چین در راستای تلاش برای تضعیف ارزش های اسلامی فروشگاه ها و مالکان رستوران ها را در ایالات ترکستان شرقی مجبور به فروش مشروبات الکلی و سیگار و نمایش آن در ویترین فروشگاه ها می کنند.

عادل سلیمان مسئول حزب کمونیست چین در روستای «آکچ» واقع در جنوب ترکستان شرقی  در گفتگو با واشنگتن پست، اظهار داشت: فروشگاه ها در سال ۲۰۱۲ به خاطر ممانعت از تمسخر و تحقیر عمومی فروش مشروبات و سیگار را متوقف کردند و همزمان با آن اهالی این منطقه از مصرف سیگار و مشروبات الکلی امتناع کردند .مسئولان دولتی این اقدام را رادیکالسیم دینی می دانند به همین خاطر مالکان فروشگاه ها را مجبور به فروش سیگار و مشروبات الکلی می کنند و آنها را تهدید می کنند که در صورت سرپیچی از این دستور فروشگاه هایشان بسته خواهد شد.

مسئولان سکولار سوسیالیست چین قانون ممنوعیت حجاب و نقاب را در ترکستان شرقی را اعلام کرده و پوشیدن حجاب، نقاب و برقع و هرگونه لباس با تصاویر ستاره و هلال ماه را ممنوع اعلام کرده اند.

همچنین مسئولان محلی سوار شدن افراد دارای محاسن را در وسایل حمل و نقل عمومی شهر ممنوع اعلام کردند و تهدید کردند کسانی که با مأموران بازرسی همکاری نکنند دستگیر خواهند شد. روزنامه «یومیه کارامای» نوشت: مسئولان محلی افراد دارای محاسن بلند و لباس هایی با عکس هلال ماه نمی توانند سوار اتوبوس های شهرداری شوند، همچنین زنان محجبه نیز نمی توانند از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند.

ترکستان شرقی ۸۰ درصد از نیازهای نفتی چین را برآورده می کند، برخی کارشناسان ذخایر نفتی این منطقه را اندازه ذخایر نفتی عربستان برآورد می کنند. نتایج یک پژوهش نشان می دهد بیش از ۹۰ درصد معادن اورانیوم چین که مرغوبترین اورانیوم جهان است در این منطقه قرار دارد.

ترکستان شرقی به عنوان گذرگاه زمینی چین را به میادین نفت و گاز قرقیزستان و آسیای مرکزی متصل می کند، بنابراین منابع یکی از دلایل مصیبت های مسلمانان چین به شمار می رود، با همه این منابع سطح زندگی مسلمانان ترکستان شرقی بسیار پایین است و آنها به خاطر تبعیض آموزشی با معظل بیکاری و بی سوادی مواجه هستند و نمی توانند در زمینه های اقتصادی نقش آفرینی کنند.

به دنبال پیروزی کمونیست ها در جنگ های داخلی، جمهوری خلق چین با به رسمیت شناختن خودمختاری سین کیانگ، خودگردانی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اویغورها را در چارچوب جمهوری خلق به رسمیت شناخت. حزب کمونیست چین با این اقدام توانست نخبگان اویغور را به خود جذب کند. آنها نخستين كساني بودند كه ادبیات انقلابی «مائو تسه‏تونگ» را به زبان‏های ترکی، عربی و فارسی ترجمه ‏کردند.

با توجه به اختلافات دینی، نژادی و فرهنگی بین اویغوریان و چینیان، این منطقه بحراني ترین منطقه چین به شمار مي رود و مبارزات مردمی بعد از اشغال اویغورستان مداوم بوده است. عالمان مذهبي و طريقتي اغلب مبارزات مردمي را رهبري مي كردند. افرادی چون خواجه جهانگیر، خواجه صادق، خواجه بزرگ خان، کنترل شش شهر «آلتی شهر»را مدتها در دست داشتند.

با وقوع انقلاب مائویستی ، اویغورستان مدتی از چین منفک شد ولی بعد از جنگ جهانی دوم، مجددا به چین واگذار شد.در سال ۱۹۶۰ حدود ۶۰۰۰۰ از ایشان از مرز قزاقستان گریختند. در رمضان ۱۹۹۷، تظاهرات مردمی قولجه به خون کشیده شد.

چيني ها همواره با اعمال سياست آسيمولاسيون به دنبال اهداف خود بوده اند.چیني ها نخستین آزمایش اتمی خود را در حوزه تاریم انجام داده و جنایت ضد انساني مرتكب شده اند. به تفتیش عقائد اسلامی- ملی در سطح گسترده مبادرت مي نمايند . زبان و خط مندرین را در ترکستان شرقی ترویج نموده و کودکان را به دلیل کمبود امکانات و مدرسه، از والدین شان جدا و ده ها هزار کیلومتر دور تر مطابق فرهنگ چین تربیت می کنند. حکومت سکولار سوسیالیست مرکزی چین با وعده توسعه اقتصادی، عقاید مذهبی و فعالیت‏های فرهنگی مردمش را بشدت کنترل می‏کند؛ لذا در سرکوب مسلمانان اویغور هم بسیار فعال بوده ‌است؛ به طوری که از ۹۳۸ مدرسه زبان عربی که در سال ۱۹۸۹ مشغول به کار بودند، آخرین مدرسه این گروه در ۱۹۹۶ توسط دولت چین تعطیل گردید. در سال ۲۰۰۵ نیز ۳۷ دانش‏آموز به جرم تحصیل در مراکزآموزش اسلامی دستگیر شدند، وتعداد کثیری از دانشجویان به جرم اجرای مراسم دینی وعمل به احکام شریعت از دانشگاه‏ها اخراج شده‌اند.

شاغلینی که نماز می‌خوانند از سر کار اخراج، و امامان جماعت ۲۳۰۰۰ مسجد این ناحیه مجبورند نام و تعداد نمازگزاران مساجد خود را به مقامات دولتی گزارش دهند. گفته می‏شود اغلب طلاب اویغوری که در خارج درس خوانده در زندان‏های دولت چین به سر می‏برند. در سال‏های اخیر مقامات سکولار سوسیالیست چینی برای شکستن فضای انحصاری زندگی مسلمانان اویغور و بر هم زدن موازنه جمعیت ‏در این منطقه، جماعتی از نژاد «هان» ـ که اکثریت جمعیت این کشور را تشکیل می‏دهند ـ را به این استان وارد می‏کنند تا مسلمانان را به حاشیه برانند.

حکومت سکولار سوسیالیست چین به منظور تغییر در ترکیب قومی این ترکستان شرقی و محو فرهنگ بومی آن، “هان”‏ها را مهاجرت به این بخش از چین تشویق کرده‏اند.

چیني ها هر اندیشه ديني و فرهنگي تحت نام «ترکستان شرقی» را سرکوب می كنند. معروف ترین آنها «حرکت اسلامی ترکستان شرقی» می باشد،

برخی از گروه های مبارز که مورد عتاب چینی ها قرار گرفته است ، عبارتند از:

  • مجاهدین فرقه ناجیه ترکستان شرقی
  • سازمان ترکستان شرقی
  • بنیاد فرهنگی همبستگی ترکستان شرقی
  • سازمان آزادیبخش حزب الطاهر
  • جبهه متحد انقلابیون ترکستان شرقی
  • جمهوری اسلامی- ترکی ترکستان شرقی
  • حزب موتلفه اول جمهوری ترکستان شرقی
  • و…

ظرف ۱۲۰ سال گذشته، اویغورها ۱۳۰ قیام کرده‏اند که به وسیله چینی‏ها سرکوب شده است. آنها در فاصله سال های ۱۸۸۴ تا ۱۹۷۲ ،۱۰۰ بار دست به قیام زدند که میانگین آن بیش از سالی یک بار می‏شود. در این قیام ها هزاران اویغوری کشته شدند.

مسلمانان اویغور زندگی در زیر آتش جنگ سوریه را بر زندگی در شرایط ظلم، ستم و سرکوب مسئولان چینی ترجیح می دهند. ده ها خانواده مسلمان چینی به خاطر سرکوب و ظلم و نبود آزادی و محرومیت مسلمانان از انجام مناسک دینی، به سوریه مهاجرت کرده و به دولت خلافت اسلامی ابوبکر بغدادی پیوسته اند.

منابع متعددی اعلام کرده اند که اخیرا داوطلبان چینی زیادی به به دولت خلافت اسلامی ابوبکر بغدادی پیوسته اند. گزارش های امنیتی حاکی از آن است که عناصر چینی در به دولت خلافت اسلامی به ویژه در شمال شرق سوریه در سمت های بالای فرماندهی و رهبری قرار دارند.

«تییری میسان» روزنامه نگار فرانسوی در گزارشی مطبوعاتی در ژوئن ۲۰۱۴ تصریح کرد: صدها پیکارجوی چینی از اقلیت مسلمان ایغور به به دولت خلافت اسلامی در شمال شرق سوریه پیوسته اند و برخی از آنها در مدت کوتاهی به خاطر تجارب جنگی که در منطقه ترکستان شرقی  کسب کرده اند به درجات عالی فرماندهی رسیده اند؛ حتی برخی از آنها در زمینه تکنولوژی های نوین و برخی دیگر در زمینه سلاح های سنگین دارای تخصص هستند.

درسهایی از ترکستان شرقی

اشغال ترکستان [۴] توسط چین بزرگترین فاجعه ای بود که  بر ترکستان وارد شد.چینیان در ۱۱۷۴هجری مطابق با ۱۷۶۰ میلادی  ترکستان  شرقی را به اشغال درآوردند.و تعداد مسلمینی که در آن زمان کشته شدند  به یک میلیون نفر رسید.محمد ارکن درکتابش«رنجهای مسلمین ترکمن در ترکستان شرقی» می گوید: کمونیستها  خط عربی را که مسلمانان این منطقه هزار سال از آن استفاده کرده بودند، ملغا کردند و ۷۳۰هزار کتاب عربی ازجمله نسخه هایی از قرآن کریم را نابود کردند و همه این اعمال زیر شعارهایی انجام شد که امروزه نیز عده ای در بلاد مسلمین آنها را رواج می دهند که عبارتند از؛ مبارزه با عقب ماندگی،یا قطع ارتباط با گذشته، یا  خشکاندن سرچشمه ها یا ترقی خواهی، یا پیوستن به کاروان دولتهای متمدن،و دیگرعناوین فریبنده که نه تنها امت را از عقب ماندگی نجات نداد و منجربه هیچ پیشرفت تکنولوزیک یا سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی نشد بلکه موجب ازدیاد تبعیت ووابستگی به غرب و تبدیل جامعه به بازار مصرف تولیدات آنها شد که جوامع ما را بیش از پیش به نابودی کشاند.

چین اشغالگر زمینهای مسلمین  را  تحت شعار «اصلاح زراعی»مصادره کرده و طی دهه ها، مرحله به مرحله، به  مهاجران چینی که مانند مور وملخ آنها را وارد این منطقه می کند، واگذار کرده است.اشغالگران چینی مکتب خانه های وابسته به مساجد را تعطیل و۲۹هزار مسجد را بستند ومسلمانان  را مجبور می کنند تا فرزندانشان را به مدرسه هایی که  بر الحاد وکافر کردن مسلمین تمرکز دارند وارد کنند. اوقاف را که ۲۰درصد لوازم آموزش مسلمین را تأمین می کرد با مصادره آنها از بین بردند و۵۴۰۰۰ امام مسجد را دستگیر کرده وداخل پایگاه های نظامی چین مورد شکنجه واعمال شاقه قرار داده وبه نظافت فاضلاب ها وتربیت خوک واداشتد.

مسلمانان درترکستان شرقی در سال ۱۲۴۱هجری مطابق با ۱۸۲۵میلادی برای دو سال ضد اشغالگران چینی  قیام کردند واین  در زمانی بود که جهان اسلام غرق در مشکلاتش با اشغالگران غربی بود. مسلمانان قیام های دیگری را نیز ترتیب دادند من جمله  انقلاب سال۱۲۷۲هجری مطابق با ۱۸۵۵میلادی به رهبری یعقوب بک که ۲۰ سال به طول کشید ومنجر به استقلال ترکستان در ۱۲۸۲ه مطابق با ۱۸۶۵م گردید.

مسلمانان دست به قیام های سختی علیه چینی ها زدند که مشهورترین آنها قیام «سعید جهانگیر خوجا» در سال ۱۲۳۶ هـ (۱۸۲۰ م ) بود که مدت ۸ سال به طول انجامید . در سال ۱۲۸۲ هـ (۱۸۶۵ م) قیام  «یعقوب بک» به وقوع پیوست که مدت ۱۵ سال به طول انجامید و پس از آن مسلمانان توانستند به ترکستان شرقی استقلال ببخشند .

دولتهای بزرگ ونه هیچ دولت دیگری استقلال ترکستان را به رسمیت نشناختند واین امرموجب شد که چین به جنگ با آن واشغال دوباره آن در سال ۱۲۹۲هجری مطابق با۱۸۷۵میلادی جرآت پیدا کرد ودر سال ۱۳۵۰هجری مطابق با ۱۹۳۰میلادی مسلمانان مجددا علیه اشغال چین، قیام کردند.چینیان برای خاموش کردن آتش انقلاب  مسلمین دست به دامان روس شدند ودر ۲۱رجب۱۳۵۲هجری مطابق با ۱۲نوامبر۱۹۳۳میلادی مسلمانان برپایی «جمهوری اسلامی ترکستان شرقی» را اعلان کردند و«خوجانیاز» رییس جمهور این دولت برگزیده شد،اما اتحادچینی روسی این دولت تازه متولد را در ۶جمادی الآخره ۱۳۵۶ موافق با آگوست۱۹۳۷میلادی ساقط کرد.

و این اتفاق باردیگر تکرارشد وقتی که  به رهبری علم الدین علی خان در سال ۱۳۶۶هجری مطابق با ۱۹۴۶میلادی ترکستان شرقی به استقلال وخود مختاری دست یافت اما با روی کار آمدن کمونیستها وبه دست گرفتن حکومت اوضاع به نقطه صفر بازگشت. درسالهای مابین ۱۹۵۰ میلادی و۱۹۷۲ میلادی، نیروهای اشغالگر چین ۳۶۰۰۰۰ مسلمان را اعدام کردند وبه دنبال آن بیش از  ۱۰۰۰۰۰مسلمان به دول مجاور مهاجرت کردند. سیاست مقیم سازی وکوچ دادن چینیان به این منطقه از دهه ۹۰ قرن گذشته شدت گرفته است.همچنین چین آزمایشات اتمی را در ترکستان شرقی انجام می دهد به طوریکه تا کنون بیش از ۴۸ آزمایش را دراین منطقه انجام داده که موجب آلوده شدن محیط و  گرفتار شدن صدها هزارنفر به امراض واگیر شده است.

اما این استقلال ترکستان شرقی به رهبری یعقوب بک علاوه بر عدم حمایت دیگر حکام موجود درسرزمینهای مسلمان نشین به دلایل متعدد دیگری کامل نشد، از جمله این دلایل :

  • پیوستن «یعقوب بک» به خلافت عثمانی و ترس کفار سکولار جهانی از اتحاد فراگیر مسلمین و قدرت یابی مجدد آنها.
  • مطلع شدن روسیه از نامه ی یعقوب بک  که در آن اقدام به یاری دادن دولت  « قوقان اسلامی » علیه روسها کرده بود.
  • نگرانی انگلیسی ها از نفوذ قیام «یعقوب بک» در حکومتها سرزمین های مسلمان نشین باقی مانده تحت استعمار انگلیس و تحریک آنها برای حرکت به سمت استقلال و تشکیل دولت اسلامی .

در نتیجه سال ۱۲۹۳ هـ (۱۸۷۶ م) چین بار دیگر و به حمایت روسیه و انگلیس و متحدین آنها به ترکستان شرقی حمله کرد و در سال ۱۸۷۸ آن را کاملاً به اشغال خود در آورد. این حملات منجر به کشتار و نابودی بسیاری از مسلمانان و کوچ آنها از این اقلیم به مناطق مجاور شد.

در سال ۱۳۵۰ هـ (۱۹۳۱ م) قیام بزرگی در ترکستان شرقی علیه تهاجم چین آغاز شد که از علل اصلی وقوع آن، غصب بیشتر اراضی مسلمانان توسط چینی ها و اسکان خانواده های چینی در آن مناطق و باقی گذاشتن تنها بخش کوچکی از این اراضی که مسلمانان استان قمول در آن زندگی می کنند، بود.

بعدها زنی مسلمان در ولایت قمول مورد تجاوز یک رئیس پلیس چینی قرار گرفت. بدنبال این واقعه، مردم دست به تظاهرات زدند و رئیس پلیس و ۳۲ نفر از نگهبانانش را به قتل رساندند. در پی این جریان تظاهرات و شورشهای شدیدی رخ داد و خشم سرتاسر ترکستان شرقی را در بر گرفت تا جایی که مسلمانان در کوهها تحصن کرده و خود را برای مقابله با دشمن چینی آماده  کرده بودند، نیروهای چینی نتوانستند آتش شورشها را خاموش و مردم را سرکوب کنند از این رو ناگزیر از نیروهای روسی کمک خواستند اما در برابر فوران خشم مسلمانان این کار هم نتیجه ای در بر نداشت و در نهایت مسلمانان بر آنها پیروز شدند و بر شهر بجان مسلط شده و توانستند ترفـان  را نیز به تصرف خود در بیاورند سپس به مرکز ترکستان شرقی یعنی اورومجی نزدیک شدند. در مقابل، حکومت سکولار ـ  سوسیالیست روسیه با اعمال فشارهای خود بر مسلمانان توانست آنها را قانع کند تا پستهای سیاسی و نظامی را بین مسلمانان ترکستانی و اشغالگران چینی تقسیم و توزیع کنند بطوریکه حاکم عام از چینها و معاون او از ترکستانی های مسلمان انتخاب شود.

علت وقوع چنین تقسیماتی این بود که مجاهدان بر دو ولایت خٌتن و کاشگر واقع در جنوب ترکستان تحت رهبری محمّد امیر بگرا و ثابت داملا که هدفشان پیاده سازی احکام شریعت بود و انقلاب «جمهوری اسلامی ترکستان شرقی» را اعلام کردند، مسلط گشته بودند.

در این هنگام روسهای سکولار ـ  سوسیالیست و چینی ها تصمیم گرفتند تا بدست یکی از به ظاهر اسلامگراهای سکولار زده  (همچون اخوان الشیاطین کنونی و گروههای مشابه)  ، دولت اسلامی به رهبری یعقوب بگ  را براندازند و به کار آن خاتمه دهند از این رو فردی بنام «خوجنیاز» را متقاعد کردند تا به مخالفت با جمهوری نوپای اسلامی برخیزد  و در نهایت به قدرت آن پایان دهد و در مقابل به او وعده دادند که معاون حاکم نظامی در ترکستان خواهد شد بدین ترتیب روسها و چینی  ها توانستند این جمهوری اسلامی را که حدود ۷ ماه از عمر آن می گذشت، بدست «خوجنیاز » از بین ببرند. بعد از آن خوجنیاز «ثابت داملا» را دستگیر و او را به کفار چین تسلیم کرد و «محمد امین بگرا»  از راه کشمیر به افغانستان گریخت و در کابل اقامت گزید و تاریخ ترکستان شرقی معاصر را ثبت و ضبط کرد.

سرانجام ثابت داملا بدست چینی ها بقتل رسید و خوجنیاز به ظاهر اسلامگرا هم حلق آویز شد. این سرنوشت تمام به ظاهر اسلامگراهای خائنی بوده است که پس از اتمام کار همچون دستمال توالت دور ریخته شده اند . تاریخ اندلس و سایر سرزمینهای مسلمان نشین پس از آن تا کنون هم مملوء از تکرار این قماش از خائنین به ظاهر اسلامگرا بوده است . بدین ترتیب اتحاد روسیه سکولار ـ  سوسیالیست و چین توانستند این جمهوری مسلمان را از قدرت براندازند و سپس تمامی اعضای حکومت به همراه دهها هزار نفر از مسلمانان را بدار آویختند. و در پایان روسیه سکولار ـ  سوسیالیست دستاوردهای زیر را کسب کرد :

  • حق ابقای ارتش سکولار ـ سوسیالیست روسیه بعنوان نیرویی ثابت در دو ولایت قمول و اورومجی .
  • افتتاح کنسولگریهای روسیه سکولار ـ  سوسیالیست در برخی از شهرهای ترکستان.
  • حق حفاری و بهره برداری از ثروتهای معدنی و استخدام برخی از روسها در وظایف و پستهای اداری.

حاکم چینی ترکستان شرقی که از طریق حیله ها و ترفندهای متعدد اقدام به جلب همکاری و تعاطف روسهای سکولار ـ  سوسیالیست کرده بود، کمونیستی بود که تعلیمات کمونیستی و اصول اولیه ی آن را در موسکو فراگرفته بود و بدین ترتیب توانست با پذیرش همکاریهای روسیه سکولار ـ  سوسیالیست و جلب نیروهای متخصص نظامی، صفوف ارتش خود را سازماندهی کند و مشکلات نظامی و اداری را از میان بردارد و پس از احقاق این مهم و تثبیت پایه های حکومت خود در کشور، تصمیم گرفت تا خود را از زیر فشار روسها سکولار ـ  سوسیالیست و رفت و آمدهای شدید نظامی آنها خلاص کند زیرا از این می ترسید که روسیه سکولار ـ  سوسیالیست چشم طمع به ترکستان بدوزد و در نهایت آن را اشغال کند.

در این اثنا، جنگ جهانی دوم و حمله آلمان به روسیه سکولار ـ  سوسیالیست، وسیله ای شد تا حاکم چین به بهانه ی تحت فشار بودن و ترس از اینکه مورد هدف آلمانی ها قرار گیرد، روسها ی سکولار ـ  سوسیالیست را از اراضی خود بیرون کند. بدین ترتیب اقدام به طرد نیروهای روسی و بستن کنسولگریهایی کرد که قبلا آن را برای روسها باز کرده بود.

با پایان جنگ جهانی دوم که به شکست آلمان و هم پیمانانش انجامید، روسیه سکولار ـ  سوسیالیست به فکر انتقام از حاکم چینی ترکستان شرقی افتاد. بنابراین عده ای از متخصصین نظامی را برای کمک به مسلمانان ترکستان و آماده سازی آنها برای رویارویی با چینی ها، روانه این کشور کرد.

در این اثنا مقاوت شدیدی از جانب مسلمانان ترکستانی علیه چینی ها در جریان بود و با مساعدت روسها ، مقاومت به سراسر اراضی ترکستان گسترش یافت.پس از آن قیام دیگری به رهبری عالمی به نام «علی خان طوره»  در سال ۱۳۶۴ هـ (۱۹۴۴ م) آغاز شد و بدنبال آن استقلال ترکستان شرقی را اعلام کرد. اما دستان خیانت روسیه سکولار ـ  سوسیالیست با کمک نیروهای چینی این مرد شجاع را ربودند و بدین ترتیب این استقلال منحل شد.

از جمله پیروان علی خان طوره، «احمد جان قاسم» بود که در ظاهر مسلمان بود اما در باطن کمونیستی بود که در موسکو درس خوانده بود و به ریشه ها و مبادی کمونیستی چنگ می زد. روس های سکولار ـ  سوسیالیست توانستند او را وارد صفوف مسلمانان کنند تا به این شیوه بر نهضت اسلامی احاطه داشته باشند. این شخص جهت  دستگیری و تسلیم «علی خان طوره» به روس های سکولار ـ  سوسیالیست ، با آنها همکاری کرده بود.

هدف روسیه سکولار ـ  سوسیالیست، صرفاً انتقام از چینی ها بود، نه استقلال ترکستان و این خلاف چیزی بود که علی خان طوره می-خواست و آن تشکیل حکومتی اسلامی و مستقل بود. باقیمانده های این نهضت نیز با قبول صلح با چینی ها، در مقابل اعتراف به حقوق آنها در تشکیل حکومتی ملی و آزاد سازی رهبران در بندشان، در هم شکسته شد.

در سال (۱۹۴۹م) سکولار ـ کمونیستهای چینی، ترکستان شرقی را بطور کامل به اشغال خود در آوردند و نتیجه ی این حمله ی بی رحمانه این بود که تا سال ۱۹۷۹ میلادی حدود ۵۳ میلیون مسلمان به طرق مختلف، قتل و عام شدند.

علی رغم این شکستها و ظلم و ستیز ها، قیام های سخت مسلمانان بر ضد اشغالگری کمونیستهای ظالم همچنان ادامه یافت و از جمله ی این قیام ها در تاریخ ۳۱ دسامبر سال (۱۹۵۵م) قیامی در شهر خُتَن به پا شد که هدف آن استقلال ترکستان شرقی تحت رهبری«عبدالحمید دام الله و فتح الدین مخدوم» بود و در این قیام هزاران تن از مجاهدان به شهادت رسیدند.

در تاریخ ۵ آوریل سال (۱۹۹۰ م) در نتیجه ی یک عملیات جهادی به فرماندهی «ضیاء الدین یوسف» رهبر حزب اسلامی ترکستان شرقی سابق،  در روستای  بارن در شهر  قزلسو که اجرای احکام شریعت اسلامی را طلب میکرد، صدها مجاهد به شهادت رسیدند. بعدها نام این حزب به «حزب اسلامی

ترکستانی» تغییر یافت.

ملت مسلمان ترکستان تا به امروز نیز همچنان به مبارزات خود علیه نظام سکولار ـ  کمونیستی ادامه می دهند و پیوسته در پی هویت اسلامی خود هستند.

[۱] فنگ جین یوان ؛فرهنگ اسلامی وایرانی درچین؛ محمّدجوادامیدوارنیا، چاپ اوّل،تهران: انتشارات بین‌المللی الهدی.بی تا  ص۷

[۲] رافائل ایزرائیلی،مسلمانان چین؛رویارویی دوفرهنگ؛ حسنتقی‌زاده،چاپ اوّل،مشهد: بنیادپ‍ژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸٫ ؛ص ۱۳

[۳] حسین مونس،اطلس تاریخ اسلام؛ ترجمهٔ دکترآذرتاش آذرنوش؛ تهران: انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، ۱۳۸۲ چاپ دوّم،ص ۵۶۳

[۴] مساحتش بالغ بر ۶۴۰هزارمایل مربع یعنی سه برابر مساحت کشورفرانسه می باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *