جایگاه فرق غلاه و گمراه منتسب به اسلام در دشمن شناسی اسلامی (۲۴۳)
بر گرفته از کتاب روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم
مؤلف: ابوحمزه المهاجر هورامی
با آنچه که آمد آشکارا می توان فهمید که در مرحله ی ابتدائی شکل گیری قدرت مسلمین مردمان جهان در دو جبهه ی اهل کتاب و غیر اهل کتاب دسته بندی می گردند و طبیعی است که اهل کتاب به مسلمین نزدیکترند و نمی توانند دشمن شماره یک مسلمین محسوب گردند ، در مراحل تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر خاتم صلی الله دعلیه و سلم دسته ای از اهل کتاب ترجیح دادند که در صف مشرکین غیر اهل کتاب و دشمنان شماره یک مسلمین قرار گیرند ، با این وجود نصارا باز با صفاتی که قرآن برای آنها تعیین می کند در همان جایگاه قبلی خود باقی ماندند . در دسته بندی دیگری که عملا متوجه بودیم مشرکین شبهه اهل کتاب همچون مجوس قرار گرفته اند . اینها حد فاصل اهل کتاب و غیر اهل کتاب می باشند و به دلیل شباهت به اهل کتاب شامل همان احکام اهل کتاب می گردند .
در این صورت یهود و سکولاریستها دشمن شماره یک مسلمین و نصارا و مشرکین شبهه اهل کتاب در درجات بعدی قرار می گیرند . و در ميان فرق منتسب به اسلام نيز در خشن ترين برداشتها كه توسط ابن تيميه در اواخر كتاب «الدر البهيه من فتاوي ابن تيميه» آورده شده است، يكي از منحرف ترين غلاه تشيع كه هم اكنون نماد عيني و حقيقي آن در ميان مشعشعيان و علی اللهی های ايران و علوی های ترکیه نمودار است، با آوردن دلايلي پائين تر از نصارا ميداند. یعنی از دیدگاه ابن تیمیه دشمن شماره یک مسلمین، مشرکین غیر اهل کتاب (که امروزه به سکولاریستها مشهورند ) و یهود هستند ونصارا در درجه بعدی ودر نهایت فرقه های غلاه ومنحرف منتسب به اسلام قرار دارند.
در هنگام حمله مغول که صاحب قانون بشری به نام یاسا بوده و ترکیبی از یهودیت، نصرانیت، شریعت پیامبر خاتم و پاره ای از عقاید شخصی خودشان بود، درهمکاری با حکومت اهل بدعت وقت علیه حمله مغولها ، ابن تیمیه این اصل اساسی رااجرا نمودند وثمره آن هم وحدت عمل و متوقف کردن تهاجمات مغولها بود.
متأسفانه نزديك به يك قرن است كه اين جريان نا مبارك دین سكولاريسم با زور اسلحه و برپا کردن جویبارهایی از خون، در ميان مسلمان زادهها جا خوش كرده و عدهي زيادي را به ارتداد كشانده است و پس از جنايتهاي نا بخشودني در سرزمينهاي مسلمان نشين هم اكنون با اتحاد با اتحاديه سكولاريستهاي جهانی به رهبري آمريكا حملهي فراگير ی را عليه مسلمین تابع قانون شریعت الله به راه انداخته است و ميرود مغول وار تمام عقايد و باورهاي عقيدتي و ديني مردم و فرهنگ غني آنها را در زير تبر خشونت بار خود درو و قرباني گرداند.
در اين موقعيت كه مسلمين مبارز فرقهي ناجيه در چنين وضعيت بحراني نسبت به دشمنان تا دندان مسلح چند صد ميليون نفري قرار گرفتهاند هر گونه جنگ مذهبي ميان اديان الهي خطايي فاحش و انحرافي آشكار در مسير مبارزاتي اسلام محسوب گرديده و هرگونه جنگ مذهبي ميان مذاهب منتسب به اسلام نيز انحرافي وحشتناك و هدر دادن انرژي مسلمین و خدمت به دشمن مشترك و هم مسير شدن با نقشههاي سكولاریستها ميباشد.
هم اكنون كه اسلام در دوران غربت خود به سر ميبرد و مسلمين پراكنده در گوشه و كنار سرزمينهاي اشغالي توسط ديكتاتوری سكولاريستي محلي و جهاني به مبارزات پراكندهاي مشغولند و ، غیر از دولت و نظام اسلامی ما، هنوز نتوانستهاند حتي يكي از سرزمينهاي مسلمان نشين را به طور كامل آزاد نماييند، با چه استدلالي خود را قانع نموده و به جنگ با اهل كتاب و شبهه اهل کتاب ويا مذهبي درون اسلامي ميروند؟
الان كه ديكتاتوري سكولارستي جهاني به حمايت از مرتدين سكولار محلياش حتي تا سر سفرههاي غذاي ما نفوذ كردهاند و در بسياري از خانوادهها افرادي هستند كه به هواداري و حتي به طرف داري و پشتيباني از دین سکولاریسم ولاء و دوستي خود را نا محترمانه روبه روي ما اعلام نموده و تمام فرهنگ و باورهاي تنومند دین اسلام رادر زير پاي سكولارهاي مرتد پهن نموده و براي اجرايي شدن ديكتاتوري سكولاريسم بر من و شما و خانواده ماسنيه چاك كرده و چشم قرمز ميكنند، در اين صورت كدام تفسير فرقهي ناجيه و سلف صالح اين امت است كه به تو اجازه ميدهد كه اولا دشمن نزديك به خودت را به همراه مشركين غیر اهل کتاب ومتحد جهان را رها كرده و آن وقت نوك تيز جملات و حملاتت را به سوي اهل كتاب يا شبهه اهل کتاب یا اهل بدعت و فرق انحرافي داخل اسلام بنمايي؟
البته اينكه فلاني به اسم حزب اسلامي يا جماعت اسلامي يا هر اسم ديگر از ميان اهل سنت بر خاسته و در خدمت منافع و پارلمان قانون جاهلیت و ديكتاتوري سكولاريسم در ميآيد يا با نام اهل البیت يا هر اسم ديگر از ميان تشيع بر خاسته و به همين ديكتاتوري مهاجم دین سکولاریسم ياري ميرساند، اگر فرقهي ناجيه با اينها درگير شده و مبارزه نمايند به خاطر مذهب سني يا شيعه بودن آنها نيست بلكه بدين دليل است كه اينها نيز چون فقهاي مارينز، سربازي از سربازان اين ديكتاتوري مهاجم سکولاریستی ميباشند.
براي يك مجاهد مبارز فرق نميكند متحد و سازشكاران با اين ديكتاتوري سكولاريستي مهاجم يك نصرانی زاده است يا يك شيعي زاده يا سني زاده. مهم اين است كه هر كسي كه در اين سپاه تا دندان مسلح قرار گرفته و قصد نابودي طرف داران احكام الهي را دارند بايد نابود گردند و اين هرگز به معني جنگ مذهبي نبوده است و نخواهد بود. مسلمين فرقهي ناجيه تحت هيچ عنواني حق ندارند خود آغازگر چنين جنگ مذهبي تحميلي باشند و باید تمام نقشههايي را كه سكولارها جهت چنين جنگي طراحي ميكنند را خنثي و نابود گردانند.
دسته بندي دشمنان از جانب الله تعالی و سلف صالح اين امت هرگز به معني ولاء و عدم كفر به طاغوت نبوده و نخواهد بود و نبايد عدهاي فريب خورده ناآگاه از استراتژيهاي كلان و تاكتيكهاي به روز مبارزات اسلامي باعث سرگرداني و انحراف در مسير كلي مبارزه گشته و انرژي مبارزاتي مسلمين و حاصل زحمات آزادیخواهان شریعت گرا را در اين دنيا ضايع گردانند.
آگاه باشيم كه ما هم اكنون نزديك ترين كفاري كه شبانه روز همچون تحفههاي پليد و نامباركي آنها را ميبينيم سكولاریستهایی هستندكه با پشتيباني مسلحانه ديگر همفكرهای محليشان و با هماهنگي همه جانبه اتحاديه جهاني سكولاريستهاي متحد عالم همچون يك شكارچي در كمين شكار موحدین به سر ميبرند و بي پروا و بي شرمانه و بدون ترس اهداف ضد اسلامی و سكولاريستي خود رادر صورت چيره شدن بر ما بيان ميكنند. اينان دشمنان شماره يك ما هستند و ما در اين مرحله به بيان و اتحادي همه جانبه با اهل كتاب، شبهه اهل کتاب و تمامي مذاهب منتسب به اسلام نيازمندم. مجاهدين مبارز بايد زيركانه از تضادهاي درون صفوف دشمن مهاجم مسلح جهت تفرقه افكني ميان آنان استفاده كنند و خطرناك ترين دشمنان را كاملا منفرد سازند. و اسباب و شرايط را براي حفظ وحدت و استحكام نيروهاي مبارز و همدرد فراهم آورند.
ما در اين سطح از دانش اتقلابي و مبارزاتي، خشم و نفرتمان را پرورده و حفظ ميكنيم تا زماني كه شمشير هدفمند و به روز بودن علمي و عمليمان تيز و برنده گردد و تا آن زمان باصبری هدفمند در عين عمل، هر زهر كشندهاي را ميچشيم تا نتيجه آني باشد كه متناسب با زمان و مكان ندامت نسلهاي بعدي را به همراه نياورده و بالاتر از همه مطلوب الله جل جلاله گردد.
پس برادران و خواهران مبارزم هوشياتر باشيد كه گول دسيسهها و دامهاي ديكتاتوري سكولاريسم را نخوريد و در جنگ نابرابر انرژيتان را عليه ديگر منحرفین اهل كتاب يا مذهب گرايان منتسب به اسلام تا زماني كه در صف سكولار قرار نگرفتهاند هدر ندهيد .واين عدم جنگ با حكومتهاي مذهبي و حتي پناه بردن به آنها (به شرط استقلال در عقيده و عمل به اركان آنها در حد پناهندگي) به معني ولاء و تائید انحرافات آنها نبوده و نخواهد بود .
مممكن است ما به خاطر اين سياست دقيق و اساسی مسلمانان ، از جانب سكولارهاي بومي مخالف يا كشورهاي مذهبي ،مورد اتهامات و برچسبهايي گرديم كه اينهم اگر از جانب دشمن تمامي شریعتهای آسمانی يعني دیکتاتوری سکولاریسم جهت جنگ و آشوب مذهبي و يا جدائی صف ما با ديگر شریعتهای نسخ شده يا مذاهب بدعتي منتسب به اسلام باشد ،جاي هيچ اشكالي نيست؛ چون صفت گرگ درندگي است و اگر اين صفت را از او بگيريم ديگر حيواني ميشود مثل سگ يا روباه .
ويژگي عمدهي سکولارشده های بومی هم خيانت، دروغ، تفرقه افكني، جنايت پيشگي، مردم فروشي و تمام صفتهاي پليد، دورويي و … در آن است و اگر اين صفتها را از او بگيريم قطعاً چيزي ميشود شبيه آنهايي كه بهرهاي از احكام الهي بردهاند و اگر چنين نبودند قطعا با احكام و دستورات خدا و رسولش اعلان جنگ و پيکار نميكردند.
اما اگر از جانب مسلمانان فريب خورده و ازکانال تبليغات سكولارهاي بومی يا رهبران متحد جهاني اشان باشد، قطعا جاي نگراني بوده و اميد ميرود كه تمام خواهر و برادران مسلمان – که خداوند طول عمر آنها را دراز نموده و در آن بركت بياندازد- به دوراز هرگونه دام و وسوسهي شياطين انس و جني بتوانند، به راحتي عقيده و استراتژي مبارزاتياشان را از قرآن و سنت صحيح بر فهم گذشتگان صالح اين امت و رهبر منتخب شورای خود که عامل مهم وحدت بخشی است دريافت و هضم نموده و بتوانند با توكل بر خدا بر برنامههاي جنگ رواني دشمن عليه پیروان شریعتهای آسمانی عموما و عليه مسلمانان فرقهي ناجيه خصوصا پيروز و سر بلند بيرون آيند.
به شهادت قرآن و سنت صحيح رسولش پيروزي و آينده از آن احكام الهي و حكومت بر زمين از آن ستم ديدگان طالب اين احكام است. با ارادهاي پولادين و مبارزه تا سر حد جان و با برنامهاي روشن و هدفمند پيش به سوي پيروزي و كسب يكي از دو خوبيها، يا پيروزي در اين دنيا، يا كسب شهادت در راه خدا.